پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پرندگان مهاجر به باغ‌های پرندگان فروخته می‌شوند

پرندگان مهاجر به باغ‌های پرندگان فروخته می‌شوند





۱ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۸

گزارش «پیام ما» از وبینار بررسی دلایل حجم بالای شکار در مازندران 

پرندگان مهاجر به باغ‌های پرندگان فروخته می‌شوند

رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط‌زیست مازندران: گستردگی تالاب‌ها در کنار سابقه شکار، فراوانی گونه‌های مطلوب و زنده‌فروشی به باغ پرندگان از دلایل گستردگی شکار در مازندران است.

 فاطمه باباخانی | سکوت حکم‌فرماست،  تنها صدای آرام نفس کشیدن می‌آید، از زیر سایبان آرام مرغابی‌های خائن را پرواز می‌دهد،  چرخی می‌زنند و آرام به جای خود باز می‌گردند. چنگرها و مرغابی‌های سرسبز هم در ادامه گردشی می‌کنند و در کنار یهودای خویش می‌نشینند. کوچکترین اقدامی برای پر زدن به کشیدن بند توسط مرد زیر سایبان منجر می‌شود. در دامگاه‌ها مرگ تنها کلام آشناست. چرا در استان مازندران حجم شکار پرندگان چنین بالاست؟ برای رفع این چالش آیا اقدام‌های ضربتی کفایت می‌کند؟ و چگونه می‌توانیم به درآمدزایی با دوربین به جای شکار برسیم؟ 

در وبیناری که انجمن علمی محیط‌زیست دانشگاه کردستان برگزار کرد، محمود قاسم‌پوری، عضو هیات علمی گروه محیط‌زیست دانشگاه تربیت مدرس، آرش حبیبی آزاد، موسس گروه پرنده‌نگری بایقوش و کوروس ربیعی، رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط‌زیست مازندران تلاش کردند به این پرسش‌ها پاسخ دهند.  مهرداد قاسم‌پوری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس شکار پرندگان مهاجر را داستان غم‌انگیزی می‌داند که هر سال از سوی کارشناسان و فعالان محیط‌زیست درباره آن هشدار داده می‌شود و با این حال این روند همچنان ادامه دارد. او می‌گوید: «تکرار انتشار عکس‌های پرندگان شکار شده و هشدار درباره آن و رسیدگی‌نکردن به این چالش حساسیت عمومی را نسبت به آن از می‌کاهد.»

در اطراف تالاب ازباران در مازندران دامگاه‌ها حالت مثلثی دارند و یک تورفتگی در اطراف آن ایجاد کرده‌اند. انگار که یکی نقشه‌ای دایره‌ای شکل را گرفته و تا زده و با قیچی برشی داده باشد تا به جای انحنای دایره حالا با نقشه‌ای زاویه‌دار مواجه باشیم. قاسم‌پوری درباره وضعیت هر یک از این زاویه‌ها عنوان می‌کند: «مدیریت هر یک از این مثلث‌ها مربوط به یک خانواده یا فامیل است. مثلا دامگاه جوکار متعلق به آقای جوکار یا او و پسرعموهایش است. گاهی دامگاه‌ها استیجاری هستند و هزینه‌های آنها بسیار بالاست. به عنوان مثال چند سال پیش رقم اجاره یک دامگاه به 20 تا 30 میلیون هم می‌رسید و حالا حساب کنید که در یک تالاب مانند از‌باران حدود سی یا سی و چند مورد دامگاه داریم.»در دامگاه‌ها گاه فرآیند شکار با مرغابی خائن آغاز می‌شود. این مرغابی از بازارهای گیلان تهیه شده و از آنجا که قرار نیست چاق شود تا نتواند پرواز کند با دانه جارو تغذیه می‌شود و نسبت به سایر مرغابی‌های هم گروه خود قیمت گران‌تری دارد. اما چرا این مرغابی سرسبز اهلی خائن خوانده می‌شود؟ این استاد دانشگاه می‌گوید: «این مرغابی دست‌آموز توسط دامگاه‌دار رها می‌شود و پس از چرخ زدن در دامگاه می‌نشیند. خوتکاها و اردک‌های سرسبز مهاجر به دنبال او وارد «دوماچال» یا چاله دامگاه می‌شوند و اینجاست که دامگاه‌دار با کشیدن طناب آنها را گیر می‌اندازد. در این روش بیش از همه اردک‌های سرسبز هستند که فریب خورده و قربانی می‌شوند.» به گفته او نسبت‌های جمعیتی که به مناطق می‌آیند و همچنین فصل مهاجرت گونه‌ها کاملا متفاوت است. به عنوان مثال ابتدا خوتکای ابرو سفید می‌آید و بعد اردک نوک‌پهن و غازها که در آذرماه به این مناطق مهاجرت می‌کنند و دی ماه هم نوبت به باکلان‌ها می‌رسد. قاسم‌پوری با اشاره به شکار و چگونگی حل این چالش می‌گوید: «شکار یک معادله چند مجهولی است و ما باید ذی‌نفعان و ابعاد مختلف آن را در نظر گرفته تا بتوانیم آن را به مسیر درست برگردانیم.»

با دنیا هماهنگ نیستیم

آرش حبیبی‌آزاد، موسس گروه پرنده‌نگری بایقوش در سخنانش بر کریدورهای مهاجرت پرندگان تمرکز کرده و عنوان می‌کند: «در مهاجرت پرندگان اتفاقات دیدنی را شاهدیم. نمونه‌اش سِسک‌بیدی که برای زادآوری از آفریقا به شمال اروپا و یا شمال روسیه می‌رود و یکی از طولانی‌ترین مسیرهای مهاجرت را دارد. در مقابل محدوده مهاجرت سسک بیدی کوچک در ایران و پاکستان و افغانستان است. سسک بیدی سبز برای زمستان به هند و سریلانکا می‌رود و سسک سبز مسیر دایره‌ای و حلقوی را انتخاب می‌کند. هنوز مشخص نیست چرا این شکل از مهاجرت از سوی این گونه برگزیده می‌شود. تنها می‌دانیم که سسک سبز از کوه‌های بلند هیمالیا اجتناب کرده و آن را دور می‌زند.مهاجرت تنها مختص پرندگان نیست. حبیبی‌آزاد در ادامه سخنانش به دهه‌های قبل تهران ارجاع می‌دهد. آن وقت که قوچ و میش‌های ورجین به سمت سرخه حصار گدار می‌کردند،  در آن زمان هنوز اتوبان‌ها احداث نشده بودند و مسیرهای مهاجرت پستانداران دچار اختلال نشده بود. گویی پرندگان به واسطه شکل زیستی‌شان توانستند این روند را ادامه دهند،  او پس از این گفته‌ها اضافه می‌کند: «مسیر مهاجرت پرنده‌ها هنوز برای ما قابل دیدن است. بنابراین جای آن دارد که دیگران را تشویق کنیم این شگفتی آفرینش را ببینند.»تغییر اقلیم چه تاثیری بر مهاجرت پرندگان گذاشته است؟ این کارشناس در این باره به تاثیر این پدیده بر زندگی مگس‌گیرهای ابلق اشاره و اضافه می‌کند: «چرخ ریسک‌های بزرگ گونه‌های بومی اوراسیا هستند که  لانه‌سازی می‌کنند و وقتی جوجه‌ها بزرگ شدند و لانه را ترک کردند، مگس‌گیرهای ابلق که گونه‌های مهاجری هستند، از آفریقا می‌رسند و از لانه‌های ترک‌شده چرخ ریسک‌های بزرگ استفاده می‌کنند. گرم‌تر شدن زمستان‌ها این هماهنگی را به هم زده است و مگس‌گیرهای ابلق زمانی به لانه‌ها می‌رسند که هنوز اشغال است و تعداد بالایی توسط جوجه‌ها و چرخ‌ریسک‌های بالغ کشته می‌شوند. این تنها نمونه‌ای از بلایی است که ما بر سر طبیعت آورده‌ایم. مثال‌ها در این زمینه فراوان است.»

از نگاه حبیبی‌آزاد باید از باورهای فرهنگی گذشته در راستای نزدیک‌کردن مردم به پرندگان و برنامه‌های حفاظتی بهره گرفت. او می‌گوید: «در ایران ما لک‌لک را به اسم حاجی لک‌لک می‌شناختیم و منتظر بودیم از مکه بیاید. پرستو برایمان نماد بهار بود و درناها برایمان ارزشمند بودند. البته این تنها منحصر به فرهنگ ایرانی نیست. در غرب بر اساس باورهای فرهنگی بچه‌ها توسط لک‌لک‌ها آورده می‌شدند. خوب است که این باورها را کماکان حفظ کرده و توجه مردم را به این گونه‌ها جلب کنیم.»او با انتقاد از رویه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری عنوان می‌کند: «در دنیا 9 می را به عنوان روز جهانی پرندگان مهاجر جشن می‌گیرند. در مقابل این وزارتخانه چهارم آذر را به عنوان روز پرنده‌نگری انتخاب کرده است. پرسش این است که چرا ما نباید با دنیا هماهنگ باشیم؟ اگر این همزمانی میان تقویم ما و تقویم جهانی وجود داشت ممکن بود یک پرنده‌نگر خارجی هم به این مناسبت به کشور ما بیاید.»او ادامه می‌دهد: «بسیاری از کشورها تلاش می‌کنند با جذب پرنده‌نگرها راه‌های کسب درآمدی غیر از شکار را تقویت کرده و به این ترتیب حفاظت را ارتقا دهند. این در حالی است که ایران و سوریه و مصر و عراق به عنوان کشورهایی که در مسیر مهاجرت قرار دارند به عنوان قتل‌گاه پرنده‌های مهاجر شناخته شده‌اند. قبول داریم که وضعیت در مصر بسیار اسفناک است اما ما هم دست کمی نداریم. ما باید بتوانیم به بهره‌برداری پایدار با انتفاع جوامع محلی برسیم. علاوه بر آن نیازمند ورود دانشگاه‌ها و کتابخانه‌ها به این مسئله هستیم زیرا یکی از رسالت‌های دانشگاه این است که پرندگان و سایر گونه‌های حیات وحش را به مردم معرفی کند.»

سالانه دو هزار اسلحه غیرقانونی در مازندران کشف می‌شود

هر سال به فصل مهاجرت پرندگان مهاجر که می‌رسیم بسیاری در مازندران و سایر استان‌ها در پی خرید پرنده‌های مهاجر از شکارچیان و دامگاه‌داران می‌شوند. به این ترتیب چاقوها دوباره تیز می‌شود برای سر بریدن و کندن پر پرنده‌هایی که در مسیر مهاجرت‌شان به این منطقه سبز رسیده‌اند. مازندران سال‌هاست که برای قتل عام پرندگان مهاجر در مرکز انتقادهاست. کوروس ربیعی، رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط‌زیست مازندران دیگر سخنران وبینار در همین رابطه می‌گوید: «شکار در استان مازندران به واسطه قرارگیری این استان در مسیر مهاجرت پرندگان، داشتن تالاب‌های وسیع و تراکم جمعیت انسانی بالاست. در واقع همان‌قدر که ما تالاب‌ها را مقصد پرندگان مهاجر می‌دانیم، گروه‌هایی هستند که آنها را فرصتی برای شکار می‌دانند و پرندگان محبوب‌شان برای شکار هم اردک‌ها و غازها هستند.»

نسبت‌های جمعیتی پرندگان مهاجر در تالاب‌های مازندران در یک بازه زمانی پنج ساله از 2016 تا 2020 از جمله مواردی است که این مقام مسئول به آن اشاره می‌کند. بر اساس برآوردهای انجام شده جمعیت پلیکان‌ها در این بازه زمانی افزایش داشته و از 280 فرد در سال 2016 به 870 فرد در سال 2020 رسیده است. این در حالی است که جمعیت فلامینگوها تقریبا نصف شده و از 57 هزار فرد به 26 هزار کاهش داشته. چنگرها از 316 هزار فرد به 300 هزار فرد کاهش یافته‌اند و کنارآبزی‌ها که جمعیت‌شان 57 هزار فرد بوده به 48 هزار فرد رسیده است. به این ترتیب جمعیت کل پرنده‌ها روندی کاهشی داشته و از 808 هزار فرد به 680 هزار فرد رسیده است.

ربیعی می‌گوید: «ما با دو دسته تهدیدهای  بیرونی و درونی مواجه هستیم. در بخش تهدیدهای  درونی می‌توان از نبود برنامه‌ریزی و پایش، آموزش سیستماتیک، نیروی متخصص و اجرایی، هماهنگی با برنامه‌های بین‌المللی حفاظت و منابع کافی و تجهیزات نام برد. تهدیدهای  درونی هم شامل تغییر کاربری و تخریب زیستگاه و اختلال زیستگاهی ناشی از شکار و بیماری‌‌هاست. در بخش بیماری‌ها سال قبل شاهد تلفات گسترده تنها در میانکاله بودیم که 90 درصد آنها را چنگرها،  5 درصد را فلامینگو و 5 درصد بقیه را مرغابی‌ها، اردک‌ها و چند گونه پرنده شکاری تشکیل می‌داد.»

او درباره شکار و گستردگی آن در استان مازندران می‌گوید: «سالانه دو هزار سلاح از متخلفان کشف می‌کنیم که اگر این تنها 10 درصد سلاح‌ها باشد نشان می‌دهد ما با چه درصدی از شکاریان مواجه هستیم. این را در کنار دام‌های هوایی که بگذاریم اوج فاجعه عیان می‌شود.»

چه عواملی باعث می‌شوند که تعداد شکارچیان در این استان چنین بالا باشد؟ رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط‌زیست مازندران معتقد است که گستردگی زیست‌بوم‌های تالابی در این منطقه در کنار عرف و سابقه شکار، فرهنگ و باور مردم، فراوانی گونه‌های مطلوب شکارچیان و زنده‌فروشی به باغ پرندگان را می‌توان از دلایل این امر دانست. او می‌افزاید: «در شمال 500 آب‌بند در کنار روستاها داریم. روستاییانی که نیمی از سال فراغت دارند و سلاح هم دارند، کنار آب‌بند می‌آیند و دست به شکار می‌زنند. علاوه بر آن برخی گونه‌های خاص را می‌توانند با قیمت خوبی به باغ‌های پرندگان بفروشند و درآمد کسب کنند.»

او با اشاره به اینکه بازارهای فروش پرندگان در بابلسر، ساری، بابل و جویبار جمع شده، از بازار فریدونکنار به عنوان تنها بازار باقی‌مانده برای مبادله پرندگان به شکل مجاز و غیرمجاز نام می‌برد و اظهار امیدواری می‌کند که شیوه‌های جدید صید برچیده شده و نگاه تجاری به پرندگان حذف شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *