پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «معجزهٔ هزارهٔ سوم» سخنران میکروفن‌های خاموش

«معجزهٔ هزارهٔ سوم» سخنران میکروفن‌های خاموش





«معجزهٔ هزارهٔ سوم» سخنران میکروفن‌های خاموش

۱۵ خرداد ۱۴۰۳، ۲۳:۵۴

رئیس دولت نهم و دهم کاندیدای چهاردهمین دورهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری شد. او که دو دورهٔ پیشین صلاحیتش برای نشستن بر روی صندلی ریاست دولت تأیید نشد، نیامده بازهم قانون‌شکنی کرد. «فرزندِ کوچکِ ملتِ بزرگِ ایران» و سخنران میکروفن‌های خاموش که دو دورهٔ ریاست هیئت‌ دولت را برعهده داشت، در سخنرانی‌اش پس از ثبت‌نام، از تمایل برای زدودن فقر از ایران گفت، از پایان بخشیدن به رانت و انحصار، مبارزه با مظاهر تنگدستی، حل مشکلات معیشتی مردم، ارتقای سطح درآمد و شاخص‌های رفاه و همهٔ آنچه خوبان سیاست یکجا دارند! احمدی‌نژاد از هر دری گفت، جز از عملکردش در هشت سال ریاست بر هیئت‌ دولت. او نگفت چرا اقتصاد در دولتش از شاخص‌های مورد انتقاد بود.

 

از عاقبت شعار «آوردن پول نفت بر سر سفره‌های مردم»، اجرای «طرح تحول اقتصادی»، احداث بنگاه‌های زودبازده، طرح مسکن مهر، طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و صندوق مهر امام رضا نگفت. نگفت چرا اکثر شاخص‌های کلان اقتصادی ایران در دوران ریاست‌جمهوری او تنزل پیدا کردند. از افزایش شش‌برابری نقدینگی از زمان آغاز به کار دولت نهم تا اتمام دورهٔ دولت دهم نگفت و از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی متحدانش. او اشاره نکرد زمانی‌که بر سر کار آمد، کل دیون بانکی ۱۲ هزار میلیارد تومان بود و در زمان رفتنش به ۲۶۰ هزار میلیارد تومان رسیده بود. او اشاره نکرد همین پول‌های رفته به بحران اصلی بانکی در سال ۹۲ تبدیل شد. 

 

معجزهٔ هزاره‌ٔ سوم از مخاطرهٔ جدی عزت، امنیت و حیثیت میلیون‌ها نفر گفت، از احترام به زنان، از تعامل سازنده با جهان، توسعهٔ مناسبات اقتصادی با دنیا و پذیرش مسئولیت‌های بزرگتر، اما نگفت او که سازمان‌های بین‌المللی را ناکارآمد می‌خواند و توسعهٔ روابط با کشورهای شرقی، آفریقایی و آمریکای لاتین را در دستور سیاست خارجی خود قرار داد، سه بار به اروپا، ۲۸ بار به کشورهای آسیایی، هشت بار به ونزوئلا و ۹ بار به نیویورک(بیش از همهٔ رؤسای‌جمهور پیش و پس از خود) سفر کرد، به کدام دستاورد جز تحریم ایران از سوی نهادهای بین‌المللی رسیده است. او دربارهٔ پروندهٔ هسته‌ای مهمترین پروندهٔ سیاست خارجی خود نگفت؛ از مذاکراتی که با مدیریت او خیلی سریع راهی شورای امنیت شد. او از ۹ مردادماه سال ۱۳۸۵ که نخستین قطعنامه‌ٔ شورای امنیت علیه ایران به شماره ۱۶۹۶ به تصویب رسید، از قطعنامهٔ ۱۷۳۷ که سخت‌تر از مورد قبلی بود و تنها پس از گذشت پنج ماه اتفاق افتاد و ایران ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور هفتم رفت، از قطعنامهٔ ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ و ۱۸۳۵ که کمی بعدتر در شورای امنیت به تصویب رسید، هیچ نگفت. 

 

احمدی‌نژاد نه از تحریم‌های کمرشکنی که حاصل دولتش بود گفت، نه از کوچک شدن سفره‌های مردم و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن، نه از روزهای سیاه مطبوعات در آن هشت سال و نه از بین بردن نهاد سیاست در دوران ریاستش. مردی که مخالفانش را خس‌وخاشاک نامید، کلمه‌ای از ابلاغ طرح حجاب و عفاف و کلید خوردن گشت ارشاد در زمان دولتش و عمل مغول‌وار مفقودشدن و خمیرسازی ۳۲  جلد کتاب تحقیقاتی و  پروژهٔ ملی خشونت علیه زنان نگفت. احمدی‌نژاد نگفت نمی‌توان کاپشن را به کت تبدیل کرد و ژست تغییر گرفت. نگفت نمی‌توان نمایش تعویض همراهان و کارناوال مشتاقان نام‌نویسی راه انداخت و از متفاوت بودن گفت. او که پنج دوره است در صف ثبت‌نام می‌ماند و بختش را برای پاستورنشینی می‌آزماید، نمی‌گوید دیگر چه مانده که در آن هشت سال فرصت انجامش را نداشته. او که «روز اول خوب بود، روز دوم لق زد و روز سوم افتاد» نمی‌گوید حالا سودای حل کدام فعل مانده را در سر دارد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر