پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | توانمندسازی بدون تعیین هدف

طرح‌های مختلفی برای زنان شهر برگزار می‌شود که چندان تأثیرگذار نیستند

توانمندسازی بدون تعیین هدف

دو طرح «تهران، شهر خانواده» و «ریحان‌شهر» زمانی مطرح شد که تهران نه‌تنها دیگر شهری برای زنان نیست که دیگر شهری برای افراد دارای معلولیت، کودکان، سالمندان و حتی مردان هم نیست





توانمندسازی بدون تعیین هدف

۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۰:۲۹

چندسالی است که تلاش‌های نهادها و سازمان‌هایی چون شهرداری برای تصور، تخیل و تغییر فضاهای شهری به این منظور که شهر، فضایی متعلق به همه‎ٔ اقشار جامعه به‌ویژه خانواده و زنان باشد، جدی‌تر شده است. پروژه‌هایی مانند «تهران، شهر خانواده» و «ریحان‌شهر» هم برآمده از دل همین تفکرات است. این دو رویداد با اتکا به ایده‌پردازی و با هدف بهره‌گیری از پتانسیل و ظرفیت کنشگران اجتماعی و جلب مشارکت زنان و خانواده‌های ساکن در محله‌ها و مناطق شهر تهران به‌دنبال تشویق، حضور ‌و شنیده‌‌ شدن گسترده‌تر صدا و ایده‎های ساکنان شهر تهران بوده است. رویداد «تهران، شهر خانواده» در قالب محورهایی چون حمل‌ونقل و ترافیک شهری، خدمات شهری، معماری و شهرسازی، مبلمان شهری، زیباسازی، فرهنگ و اجتماع و اقتصاد شهری و رویداد «ریحان‌شهر» حول چهار محور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فراغتی در راستای تحقق حاکمیت مردم بر شهر و تحقق حکمرانی خانواده‌محور و نیز ایجاد و ارتقای هویت و تعلق زنان و خانواده‌ها به شهر تهران قدم برداشته است. این دو طرح دقیقاً زمانی مطرح شد که شهر تهران نه‌تنها دیگر شهری برای زنان نیست که دیگر شهری برای افراد دارای معلولیت، کودکان، سالمندان و حتی مردان هم نیست. شهرداری تهران بر این باور است که با اجرایی‌شدن این طرح‌ها شاید کمی صدای اعضای خانواده و زنانی شنیده شود که تا به امروز در تجربه‌ٔ شهری نادیده گرفته شده‌اند.

ه‌دلیل اینکه عاملیت و کنشگری زنان و خانواده وجه بارز این طرح‌ها بود و چون به‌طور ویژه مشارکت زنان در محله‌ها دغدغه‌ام بوده و همواره بدان پرداخته‌ام، تصمیم گرفتم تسهیلگری این دو طرح را در منطقه یک بپذیرم و با اداره‌کل امور زنان و خانوادهٔ شهرداری تهران همکاری‌ام را آغاز کنم؛ زیرا فرصت خوبی فراهم شده بود تا این‌بار صدای زنان و ساکنین محله‌های منطقه یک را دقیق‌تر بشنوم و از طرح‌ها و ایده‌هایشان مطلع شوم و بتوانم با گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره و جلسات متعدد به‌طور مستقیم آموزش‌ها و اطلاعات لازم برای به اجرا درآوردن طرح‌هایشان ارائه دهم. اما در اجرایی شدن طرح «تهران، شهر خانواده» و «ریحان‌شهر» مشکلاتی وجود داشت. به‌طورکلی در این طرح‌ها در قدم اول، اطلاع‌رسانی و فراخوان برای جلب مشارکت ساکنین محله بسیار ضعیف بود و جلسات مربوط به آن در حالی برگزار می‌شد که بخش اعظمی از مردم محله از آن بی‌خبر بودند؛ تا جایی که می‌توان گفت اطلاع‌رسانی این رویداد در همان شهرداری منطقه و ناحیه، سرای محله و گاهی اوقات در مساجد و حوزه‌های بسیج صورت می‌گرفت. 

 

چون هماهنگی و نظارت این طرح‌ها زیر نظر ادارهٔ امور بانوان همان منطقه بود، بسیاری از جلسات در سرای محله‌ها برگزار می‌شد و همین امر باعث شد در جلسه‌ها افراد دسترس‌پذیرتر که از قبل با سراهای محله در زمینه‌های دیگر همکاری داشتند، حضور داشته باشند. همچنین ساعت جلسات به‌منظور مطلع‌ کردن افراد از این طرح به‌نوعی تنظیم شده بود که عمدتاً زنان خانه‌دار شرکت می‌کردند و صدای گروه‌هایی چون زنان شاغل، کودکان، مردان و نوجوانان در طرح‌ها شنیده نشد. 

در اجرایی شدن طرح «تهران، شهر خانواده» و «ریحان‌شهر» مشکلاتی وجود داشت. به‌طورکلی در این طرح‌ها در قدم اول، اطلاع‌رسانی و فراخوان برای جلب مشارکت ساکنین محله بسیار ضعیف بود و جلسات مربوط به آن درحالی برگزار می‌شد که بخش اعظمی از مردم محله از آن بی‌خبر بودند

قالب پروپوزال «ریحان‌شهر» هم مناسب برای زنان خانه‌دار با سطح سواد متوسط و پایین نیست و حضور نداشتن تسهیلگر در سال نخست برنامه مشکل را دوچندان کرد. یکی از شروط لازم و ضروری که برای این رویداد در نظر گرفته شده است این است: افرادی که ایده و یا طرحی نویی را مطرح می‌کنند، خود باید اجراکننده‌ٔ طرح در سطح محله باشند که این امر باعث شده است تا بسیاری از افرادی که ایده‌های بسیار نو دارند، اما توان و امکان اجرایی‌کردن آن را در محله ندارند، کنار گذاشته شوند و فقط زنانی که از سطح تحصیلات و مهارت بالایی برخوردارند و ارتباط خوبی با نهادهای محلی دارند، جذب این رویداد شوند و بار دیگر صدای زنان خانه‌دار، کمتر برخوردار، سرپرست خانوار، ناتوان جسمی و دارای معلولیت شنیده نشود. از همه مهمتر رفته‌رفته شاهد این هستیم که دیگر هدف، ارائه و تأیید طرح‌های نو و خلاقانه نیست، زیرا بیشتر از آن که به کیفیت و نوآوری طرح‌ها توجه شود به کمیت و تعداد طرح‌های هر منطقه توجه می‌شود که این خود باعث تکراری‌ شدن و کاهش خلاقیت و نوآوری طرح‌ها در سایر محله‌ها خواهد شد. این درحالی‌است که در طرح‌های زنانه‌محوری که در پروژه‌هایی چون «تام» که زیر نظر سازمان نوسازی شهر تهران در محله‌ها اجرایی شد، از ابتدا تسهیلگر اجتماعی داشت و طرح‌ها براساس نیازسنجی و مطالعهٔ دقیق محله توسط تسهیلگر ارائه می‌شد و زمان و بودجهٔ بیشتری هم داشت.

 

برای درک بهتر چالش‌ها، مسائل، ماهیت و چگونگی طرح‎های چون تهران، شهر خانواده و ریحان‌شهر با «الهام مولوی‌زاده» (شورایار، کنشگر و ایده‌پرداز ریحان‌شهر و تهران، شهر خانواده)، «زهرا محمدی‌نژاد» (مدیرعامل مؤسسهٔ مردم‌نهاد «رشد و بالندگی» و ایده‌پرداز ریحان‌شهر)، «رادین اورومی» (فعال حقوق افراد ناشنوا، کم‌شنوا و تسهیلگر تهران، شهر خانواده)، و «حمیدرضا ابراهیمی» (تسهیلگر تهران شهر خانواده) به مصاحبه و گفت‌وگو پرداختم.

 

از «ریحان‌شهر» تا «تهران، شهر خانواده»: مواجهه از درون

«الهام مولوی‌زاده»، به‌عنوان فردی که در رویداد «تهران، شهر خانواده» طرحشان دوم شد و در «ریحان‌شهر» طرح «کانون زنان حامی و کارآفرین با مرکزیت زینبیهٔ بانوان در محلهٔ جمهوری» و «گذر فرهنگی ورزشی در ناحیه ۳ شهرداری منطقه ۱۱» را ارائه دادند، بر این باور است که امور بانوان یکی از فعال‌ترین بخش‌های شهرداری است که با تمرکز به مسائل زنان توانسته «ریحان‌شهر»، «نودوخت» و «تهران، شهر خانواده» را اجرایی کند. اما به مشکلات اصلی طرح «ریحان‌شهر» هم اشاره و اذعان کرد با اینکه در دورهٔ‎ اول «ریحان‌شهر» دو ایده ارائه کردند، اما ازآنجاکه طرح‌ها تسهیلگر نداشت و از طریق منطقه اطلاع‌رسانی به‌درستی صورت نگرفت، ناهماهنگی زیادی در برنامه وجود داشته است. 

 

او می‌گوید وقتی برای ارائه‌ٔ طرح‌ها در ایوان شمس حضور پیدا کردند، متوجه نواقص طرح شدند: «حتی خود من هم احساس ضعف می‌کردم؛ چون باید کار را گروهی انجام می‌دادیم، درحالی‌که من به‌صورت فردی دغدغه‌ام را تبدیل به ایده کرده بودم و تشکیل گروه از دل محله برای من کار راحتی نبود. بسیاری از خانم‌ها وقتی پروپوزال را دیدند خیلی ترسیدند؛ چون پروپوزال یک بخش بودجه‌بندی داشت که پر کردن آن کار هرکسی نبود، چون سواد کافی برای آن نداشتند و طرح‎های خوب بیشتر از طرف کسانی بود که یا در شهرداری کار می‌کردند و یا مدیر محله بودند و امکانات لازم و کافی برای ارائه و اجرایی طرح داشتند. برخلاف تصورم، هم ایده‌ها بسیار تکراری بودند و هم اینکه پیش از این در سطوح مختلف در تهران اجرایی شده بودند. من در کل حتی اگر یک نفر از محله تشویق به شرکت در رویداد بشود، کار را تحسین می‌کنم. چون این طرح‌ها باعث نقش‌پذیری زنان در سطح محله می‌شود و کم‌کم خودشان را در فرایند تغییرات محله سهیم می‌دانند.»

 

«زهرا محمدی‌نژاد»، فعال محلی منطقه ۶ محلهٔ امیرآباد، در سال ۱۴۰۱ همکاری با اداره‌ٔ امور زنان و خانوادهٔ شهرداری تهران آغاز را کرد و به کمک مردم محله توانست ۱۳ طرح برای «ریحان‌شهر» ارائه دهد که از این تعداد حدود سه طرح تأیید شد. او می‌گوید: «طرح کلی ریحان‌شهر خیلی عالی بود و در این مدتی که من در گروه مردم‌نهاد کار کرده بودم، اولین‌باری بود که می‌دیدم شهرداری به اقدامات و فعالیت‌های ریز محلی اهمیت داده و برایم خیلی جالب بود. اینکه این طرح بودجه‌محور نبود و خردمقیاس، گروه‌محور، زودبازده، محله‌محور و برای زنان به‌ویژه زنان خانه‌دار بود و از همه مهمتر بر روی فعالیت خودجوش مردمی تأکید داشت، از نکات مثبت طرح بود. اما در اجرا مشکلاتی برای ما به وجود آمد. چون من فکر می‌کردم بعد مرحلهٔ تصویب طرح، شهرداری نقش تسهیلگری دارد، درحالی‌که شهرداری حتی موانع پیش رو را هم برنداشت. اکثر قراردادها یک‌طرفه و سمت شهرداری بود تا فعال اجتماعی و در اجرا هیچگونه تسهیلگری‌‌ از شهرداری ندیدم و در عمل ما را رها کردند و فقط منتظر نتیجه بودند. این درحالی بود که بودجه هم بسیار کم بسته شده بود؛ درحالی‌که ما برای پایداری، دوام و نهادینه‌شدن طرح به حمایت شهرداری نیاز داشتیم. همین باعث شد من بخش مهمی از سرمایه‌ٔ اجتماعی‌ام را که همان اعتماد در بین مردم بود، از دست بدهم.»

 

«رادین اورومی»، فعال حقوق افراد ناشنوا و کم‌شنوا و تسهیلگر طرح «تهران، شهر خانواده» در مناطق ۷ و ۱۱، دلیل همکاری‌ نکردن در طرح «ریحان‌شهر» را این‌طور مطرح کرد: «به‌دلیل ناهماهنگی و تأخیر در پرداخت حقوق تسهیلگران در طرح تهران، شهر خانواده دیگر اعتماد قبل را ندارند و دیدشان به شهرداری کاملاً عوض شده است.» در ادامه توضیح دادند که به‌عنوان تسهیلگری که خود کم‌شنواست با یکی از چالش‌هایی که در این رویداد روبه‌رو بوده است، نبود توجه کافی و لازم به افراد دارای نقص جسمانی است، درحالی‌که طرح‌هایی مطرح شدند که با کمی پشتیبانی می‌توانستند اجرایی شوند.

 

«حمیدرضا ابراهیمی»، تسهیلگر منطقه‌ ۲ در طرح تهران، شهر خانواده از چالش‌های این طرح به دشوار بودن گرد هم آوردن مردم در جلسات اشاره کرد و دلیل اصلی آن را بی‌اعتمادی جامعه به نهادهایی چون شهرداری دانست: «شهرداری نگاهش به آدم‌ها مثل تیر، بلوک، جدول و سرعت‌گیر شده است که فکر می‌کند هر موقع اراده کند، مردم در اختیارش هستند. در حال حاضر «تهران، شهر خانواده» خیلی معنا ندارد؛ چون در تمام این سال‌ها هیچ‌گونه اقدامی از شهرداری ندیدم که بخواهد تهران را برای خانواده در نظر بگیرد. وقتی بحث از خانواده می‌شود تمام گروه‌ها و اقشار جامعه باید در نظر گرفته شوند و در یک زمان نمی‌شود تمامی ابعاد آن را در نظر گرفت. به‌نظر من صحبت دربارهٔ‎ تهران و خانواده که پیاده‌روهایش برای معلولین مناسب نیست، به سخره‌گرفتن برنامه‌ریزی است. اجرایی شدن بحث تهران خانواده یا شهر خانواده با توجه به نبود زیرساخت‌ها غیرممکن است. مثلاً برنامه برای زنان طراحی می‌کنند، درحالی‌که شهر به هیچ‌وجه مناسب زندگی زنان نیست. اول باید امنیت زنان در شهر تأمین شود، بعد انتظار کنشگری و حضورپذیری آنها را در شهر داشته باشیم. قوانین باید اصلاح شود، تا وقتی در جامعه‌ٔ ما حقوق زنان به‌رسمیت شناخته نمی‌شود، نباید انتظاری از نقش‌پذیری و عاملیت زنان داشت.»

 

به نام زنان و خانواده: به کامِ؟

مشکلاتی که بنابر تجربه‌ام در طرح‌های «تهران شهر و خانواده» و «ریحان‌شهر» به نظر می‌رسد این است که طرح‌ها فاقد اهداف و چارچوب مشخص هستند، نهادسازی و گروه‌سازی ندارد، فاقد پشتوانه‌ٔ سیاستی و حقوقی است، نقش آموزش در آن ضعیف است، در یک بستر تعامل و اعتمادسازی مستمر شکل نمی‌گیرد و تخصیص منابع (هرچند اندک) بدون برنامه است. درواقع، بیش از آنکه توانمندسازی و قدرت‌بخشی زنان و نقش‌آفرینی خانواده‌ها در شهر باشد، قسمی پروژه‌سازی است که با ضعف اثربخشی به کاهش بیشتر اعتماد شهروندان می‌انجامد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *