پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سالمندی «مسئله» است

گفت‌وگو با «نسیبه زنجری»، دکترای سلامت و رفاه اجتماعی:

سالمندی «مسئله» است

جامعه در موضوع سالمندی نیازمند برنامه‌ریزی برای برابری بین‌نسلی و پایداری ذخایر برای تضمین آیندهٔ سالمندان آتی است





سالمندی «مسئله» است

۷ اسفند ۱۴۰۲، ۲۱:۴۹

بیست سالی است که از روند پرسرعت سالخوردگی جمعیت در جهان و به‌خصوص ایران می‌گویند. با اینکه سرعت سالمندی جمعیت در ایران چند برابر جهان است، اما این موضوع شاید به‌دلیل شرایط سخت اقتصادی و سیاستگذاری ناکارآمد آن‌طورکه باید به مسئله‌ای اجتماعی در دید عموم تبدیل نشده و هنوز بیش از اینکه مسئله‌ای برای مردم باشد؛ در حصار مجامع علمی و سیاستگذاران باقی مانده است. «نسیبه زنجری»، دکترای سلامت و رفاه اجتماعی و یکی از نویسندگان کتاب تازه انتشاریافتهٔ «آینده‌پژوهی سالمندی جمعیت در ایران: پیشران‌ها و سناریو‌ها» در بیست‌وچهارمین نمایشگاه مطبوعات در این باره می‌گوید: «به‌جز مسئلهٔ کلان روند سالخوردگی جمعیت، وظیفهٔ ما این است که برای سیاستگذاران و سمن‌ها روشن کنیم که برنامه‌ریزی کارآمد و پایدار برای سالمندان در قبال پذیرش مسئله‌مند بودن سالمندی، قدم اول است.»

خانم زنجری، مسئله‌مندی سالمندی تاکنون با وجود واقعیت‌های علمی شاید به‌دلیل سوگیری‌های جناحی، آن‌طورکه باید پذیرفته نشده است. لطفاً در این رابطه بگویید که اصلاً مسئلهٔ سالمندی چیست؟

مسئله‌بودگی سالمندی در دو حوزه قابل‌بررسی است. یکی، بعد کلان آن که با افزایش طول عمر، بهبود نظام‌های بهداشتی و کاهش باروری، هرم جمعیتی دنیا با سرعت سرسام‌آوری به‌سمت سالخوردگی جمعیت در حرکت است. این سرعت برای ایران که در آستانه و سال‌های اول انقلاب یعنی بین سال‌های ۵۵ تا ۶۵ با پدیدهٔ بیش‌زایی و افزایش باروری رو‌به‌رو شد، چند برابر دنیاست و به‌نوعی می‌توان گفت که جمعیت کشور ما با سرعت بیشتری به‌سوی سالمندی دارد.

کشورهایی که سالمندی خوبی رقم زده‌اند، غالباً تلاش کرده‌اند استقلال زندگی یک فرد سالمند را مبنای سیاستگذاری رفاهی قرار دهند. هرچند حمایت خانواده از سالمند به افزایش سطح سرمایهٔ اجتماعی می‌انجامد، اما وقتی سطح رفاه افزایش پیدا کند و سالمندان بتوانند مستقل زندگی کنند، می‌توانند به کمک جامعه و حمایت از آن برخیزند

درواقع، بی‌توجهی به این سرعت چندبرابری سالخوردگی جمعیت در ایران نقطهٔ افتراق آن با سایر نقاط دنیاست. علت مسئله‌مند شدن سالمندی در کشور ما نیز همین است که باید هرچه سریع‌تر در بخش حکمرانی برای حل مسائل احتمالی ناشی از آن به‌دنبال راهکارهایی برای تقویت زیرساخت‌های کلان باشیم. در سطح خرد اما گروه سالمندان ماهیتاً آسیب‌پذیری بیشتری دارند. بنابراین، جمعیت آنها هر تعدادی که باشد، نیازمند سیاستگذاری و حمایت است. همچنین نکتهٔ مغفول سطح خرد در قبال سالمندان، دوگانه شدن مخاطرات گروه‌های آسیب‌پذیر است. به این معنی که فرد هم سالمند و هم دارای معلولیت است و یا هم سالمند و هم زن است و غیره که این یعنی چند اتفاق و گذار مختلف را همزمان تجربه می‌کند. به بیان دیگر، انتقال از میانسالی به سالمندی فرد را دچار چندین و چند مخاطره می‌کند که در سطح خرد، گروه سالمندان را آسیب‌پذیرتر می‌کند و نیازمند سیاستگذاری جدی است.

بنابراین، به‌جز مسئلهٔ کلان روند سالخوردگی جمعیت، وظیفهٔ ما این است که برای سیاستگذاران و سمن‌ها روشن کنیم که برنامه‌ریزی کارآمد برای سالمندان در قبال پذیرش مسئله‌مند بودن سالمندی، قدم اول است.

 

ممکن است دربارهٔ مخاطراتی که برای یک فرد با انتقال از میانسالی به سالمندی پیش می‌آید، بیشتر توضیح دهید؟

یکی از مخاطرات، بازنشسته شدن فرد از بازار کار است که به‌واسطهٔ آن، فرد مجبور به پذیرش هویتی تازه است. همچنین، در این دوران فرد با سندرم «آشیانهٔ خالی» مواجه می‌شود. به این معنی که فرزندانش مستقل می‌شوند و او را ترک می‌کنند و این فرد حالا باید تنهایی را درک کند. همچنین در این دوران او ممکن است با بیماری‌های جدیدی رو‌به‌رو شود که ناشی از افزایش سن است. همهٔ این موارد در سطح خرد، این گروه را آسیب‌پذیر می‌کند و آنها را نیازمند سیاستگذاری و آمادگی برای دریافت حمایت اجتماعی می‌کند. 

 

با توجه به چالشی که بیش‌زایی آستانهٔ انقلاب برای جمعیت ایران ایجاد کرد، آیا قانونی مثل جوانی جمعیت و احیای شعار «فرزند بیشتر، زندگی بهتر» بدون تغییر جدی در سیستم‌های حمایتی، تکرار یک اشتباه تاریخی برای آیندهٔ جامعه نیست؟

نکته این است که سیاست افزایش فرزندآوری در چه سطح و چه بازهٔ زمانی‌ اجرا شود. مهمترین مسئله‌ای که جمعیت‌‌شناسان بر آن تأکید دارند، افزایش فرزندآوری در سطح جانشینی و به‌کار بردن سیاست‌های تشویقی برای افزایش میزان باروری به ۲.۱ درصد فرزند است. البته این میزان درحال حاضر کمتر از آن چیزی است که باید باشد. کاهش باروری در ایران با شیب تندی رخ داده و خانواده‌ها را به‌سمت تک‌فرزندی و بی‌فرزندی سوق داده است. همچنین، ما در حال حاضر در بازهٔ پنجرهٔ طلایی جمعیتی هستیم که باید به‌سمت سیاست‌های تشویقی فرزندآوری روی بیاوریم تا زمانی که با سالخوردگی جمعیت مواجه می‌شویم، این فرزندان بتوانند به‌عنوان نیروی فعال وارد بازار کار شوند. در غیر این‌صورت، اگر از این بازهٔ طلایی بگذریم و به سالخوردگی جمعیت برسیم و سپس به فکر اجرای سیاست‌های تشویقی باشیم، برای جامعه سطح بالایی از مصرف‌کننده -کودکان و سالمندان- ایجاد می‌کنیم که این اتفاق، هزینه‌های دولت را به‌شدت بالا می‌برد و تکرار اشتباهات گذشته است. 

 

بنابراین توزیع جمعیت باید متعادل باشد تا به دام سناریوهای بدبینانه نیفتیم …

بله، تعادل جمعیتی بسیار مهم است و توزیع جمعیت باید در بازهٔ زمانی مناسبی رخ دهد تا کارآمد باشد. به‌طور مثال ما در حال حاضر بیشترین میزان جوانان در آستانهٔ میانسالی و در سن اشتغال را داریم که درواقع بهترین شکل ساختار جمعیتی محسوب می‌شود. به همین خاطر هم پنجرهٔ طلایی جمعیتی  تا ۲۰ سال دیگر به روی به ما باز شده است. البته اینکه این نیروی کار فعلی امروز در بازار کار شاغل هستند یا خیر موضوع جدایی است؛ اما باید بدانیم که اگر بتوانیم از این نیروی کار استفاده کنیم، سالمندی بسیار عالی را در پیش رو خواهیم داشت. چراکه جوانان شاغل امروز با یک ذخیرهٔ مالی به دورهٔ سالمندی می‌رسند. این ذخیرهٔ مالی در آینده تبدیل به سود جمعیتی دوم می‌شود. به این معنی که سالمند، ذخیرهٔ مالی خود را دوباره به بستر جامعه می‌آورد و به‌نفع کارآفرینی به کار می‌گیرد. این همان اتفاقی است که در ژاپن می‌افتد.

 

ولی ما که ژاپن نیستیم …

بله، نکتهٔ مهم این است که اگر ما نتوانیم از جمعیت در سن اشتغال استفاده کنیم، اگر ذخیرهٔ مالی و بیمه‌ٔ کاری مناسب نداشته باشیم و اگر نتوانیم از پنجره‌ٔ طلایی جمعیت استفاده کنیم، سالخوردگی نامناسبی را تجربه خواهیم کرد. در حال حاضر نیز با جوانانی رو‌به‌رو هستیم که بیمهٔ کاری ندارند و با رسیدن به سالمندی، نرخ فقر را افزایش می‌دهند و چون ذخیرهٔ مالی ندارند، در آینده به مصرف‌کننده‌ای تبدیل می‌شوند که نمی‌توانند بازتولیدی به‌نفع جامعه داشته باشند.

 

بنابراین چه چیزی باید تغییر کند که به‌نفع سالمندان فعلی و در آینده، سالمندی مطلوب برای ایران باشد؟

ما در این موضوع با سه سناریو مواجهیم. یکی، سناریوی مطلوبی است که ما را به‌سمت سالمندی سعادتمند با استفاده از پنجرهٔ طلایی جمعیت، اصلاح زیرساخت‌ها و گذر از حکمرانی مسئله‌محور به حکمرانی هوشمندانه با نگاه آینده‌نگرانه سوق می‌دهد. در این سناریو لازم است که توزیع رفاه به‌نفع توسعهٔ پایدار، مناسب باشد. از طرف دیگر وضعیت بحرانی صندوق‌های بازنشستگی باید رفع و رجوع شود و افزایش باروری با المان‌های یادشده، رخ دهد. سناریوی دیگر تاریک و روشن است که سیاستگذاری به‌صورت تصادفی با آزمون و خطای بسیار، پیش می‌رود که به‌نظر می‌رسد سیاستگذاران ما در این مسیر پیش می‌روند. سناریوی بعدی نیز سناریوی سالخوردگی پرمخاطره است که اگر سیاستگذاری در وضعیت تاریک و روشن را رها کنیم و برای اصلاح زیرساخت‌های لازم از جمله نجات صندوق‌های بازنشستگی، ایجاد درست سیاست‌های خانواده‌محور به‌نفع باروری، توزیع رفاه و برابری بین سالمندان فقیر و ثروتمند و حکمرانی هوشمندانه دستی نجنبانیم، حرکت ما به‌سوی سالمندی پرمخاطره ناگزیر خواهد بود. 

 

صرف‌نظر از دیدگاه آینده‌نگر، برای منافع فعلی نسل سالمندان امروز باید چه مجموعه‌اقداماتی انجام داد که وضعیت آنها در راستای توسعهٔ پایدار بهتر شود؟

توسعهٔ پایدار در موضوع سالمند به‌معنای مجموعه‌اقداماتی است که منافع نسل حاضر را بدون آسیب رساندن به منابع نسل آینده تأمین کند. به‌این‌ترتیب، برابری بین نسل جوانان و سالمندان در بخش صندوق‌های بازنشستگی اهمیت بسزایی دارد. در حال حاضر این صندوق‌ها با پرداخت مالیات از سوی جوانان برای رفع نیاز لحظه‌ای سالمندان و پرداخت حقوق بازنشستگی آنها کار می‌کنند، اما چه تضمینی وجود دارد که نسل جوانان آینده برای زمان سالمندی نسل جوانان امروز،  این چرخه را ادامه دهند؟ به‌طور مثال افزایش سن بازنشستگی به ۶۵ سال نیز پیرو همین پرداخت بیشتر مالیات برای بازتوانی صندوق‌های بازنشستگی بود، اما این برنامه هم فقط به‌طور کوتاه‌مدت می‌تواند پاسخگوی نیازها باشد. 

انجمن‌ها و سمن‌ها می‌توانند با اقدامات آموزشی، ایجاد فرصت‌های شغلی داوطلبانه و یا پاره‌وقت سالمندان را برای ورود دوباره به جامعه آماده کنند تا به‌این‌ترتیب، غایت نهایی ایجاد سالمندی مطلوب ممکن شود

اما جامعه و صندوق‌های بازنشستگی باید طوری برنامه‌ریزی کنند که برابری بین‌نسلی در آن دیده شود. این رویکرد نیازمند آن است که صندوق‌های بازنشستگی دارای ذخایر پایدار باشند که بتوانند آیندهٔ نسل سالمندان آتی را نیز تضمین کنند. همچنین، از دیگر مسائل مرتبط با سالمندی و توسعهٔ پایدار، موضوع کیفیت زندگی و پایداری منابع است. با توجه به وضعیت منابع ما در ابعاد مختلف محیط زیست، اقتصاد و … آیا ما توان تضمین کیفیت زندگی نسل فعلی و آتی سالمندان را داریم یا خیر؟ بنابراین، نحوهٔ برنامه‌ریزی برای سالمندی باید طوری باشد که این دورهٔ ناگزیر زندگی به فرصتی برای دستیابی برای توسعهٔ پایدار تبدیل شود. 

 

سناریوی سالخوردگی پرمخاطره کم‌و‌بیش برای ما روشن است، اما معمولاً کمتر چیزی از سالمندی مطلوب می‌دانیم. کشور‌های دیگر چه اقداماتی انجام داده‌اند که به سناریوی سالمندی سعادتمند رسیده‌اند؟ 

شاخص «دیده‌بان سالمندی» که ۹۸ کشور را بررسی کرده است، می‌گوید کشورهایی مثل کشورهای اسکاندیناوی به‌ویژه نروژ، کانادا، انگلستان و آمریکا ۱۰ رتبهٔ اول سالمندی مطلوب را به خود اختصاص داده‌اند. رتبهٔ کلی ایران در این بین ۶۴ است و در بعد امنیت درآمد رتبهٔ پایین‌تری را به خود اختصاص داده است. علت این وضعیت آن است که حقوق بازنشستگی، مستمری و پوشش بازنشستگان شامل حال همهٔ سالمندان نمی‌شود و فقط آنهایی را دربر می‌گیرد که روزی شاغل بوده‌اند. همچنین، سطح سواد پایین تعداد زیادی از سالمندان فعلی ما رتبهٔ ایران را در این شاخص پایین کشیده است. کشورهایی که سالمندی خوبی رقم زده‌اند غالباً تلاش کرده‌اند که استقلال زندگی یک فرد سالمند را مبنای سیاستگذاری رفاهی قرار دهند. درحالی‌که در کشورهای درحال‌توسعه از جمله ایران، سالمندان به حمایت‌های خانوادگی وابسته هستند. هرچند این موضوع به افزایش سطح سرمایهٔ اجتماعی می‌انجامد، اما وقتی سطح رفاه افزایش پیدا کند و سالمندان بتوانند مستقل زندگی کنند، می‌توانند به کمک جامعه و حمایت از آن هم برخیزند. 

 

به‌جز موضوع بازنشستگی و امنیت درآمدی، استقلال زندگی سالمند به موضوع سلامت هم پیوند می‌خورد. اکثر کشورهایی که توانسته‌اند سناریوی مطلوب را برای سالمندان رقم بزنند، حمایت‌های سلامتی خوبی از جمله مراقبت‌های طولانی‌مدت دارند. در‌حالی‌که در کشور ما اگر فرد سالمند از بیمارستان مرخص شود، ما هیچ نوع طرحی برای حمایت‌های بازتوانبخشی و آیندهٔ او نداریم و این فرد رها می‌شود. همچنین، طرح‌های جامع اجتماع‌محور در این کشورها به‌وفور دیده می‌شود، ولی خبری از چنین طرح‌هایی برای سالمندان در ایران نیست. این درحالی‌است که دنیا در حال حرکت به‌سمت «سالمندی در محل» است و تلاش این است که به‌جای اینکه سالمند در زمان ناتوانی به خانه‌ٔ سالمندان روانه شود، امکانات برای او در خانهٔ خودش فراهم شود. به‌این‌ترتیب، در کنار حمایت‌های اجتماع‌محور با پوشش بیمه‌ای، تکنولوژی نیز به موضوع سالمندی وارد شده و خانه‌های هوشمند برای زندگی مستقل سالمندان ایجاد شده است.

 

همچنین، تسهیل خدمات رفاهی سالمندان برای افزایش مشارکت اجتماعی سالمندان بسیار مورد تأکید قرار می‌گیرد. هرچند ما هم در کشور خودمان سالمندان به حضور در جامعه تشویق می‌کنیم، اما هیچ شرایطی را برای حضور آنها آماده نکرده‌ایم. اینکه از اساس چقدر شهر‌های ما دوستدار سالمند هستند که آنها بتوانند از خانه خارج شوند، خود یکی از معیار‌های اصلی برای مشارکت اجتماعی این افراد است. اکثر این کشورها خدمات رایگان حمل‌ونقل عمومی برای سالمندان در نظر می‌گیرند یا بعضی فرصت‌های شغلی را به‌طور داوطلبانه یا پاره‌وقت به آنها اختصاص داده‌اند. لازم به ذکر است که اکثر کشور‌های توسعه‌یافته که وضعیت خوبی برای سالمندان ایجاد کرده‌اند، سن‌گرایی در قبال این گروه را با ایجاد بستر‌هایی که کودکان را در کنار سالمندان قرار می‌دهند، کنار گذاشته و از باور سالمندی یعنی ناتوانی، گذشته‌اند.

 

بر این اساس ما به‌عنوان کنشگران سطح خرد هم می‌توانیم اهرمی به‌سوی سناریوی مطلوب سالمندی باشیم؟

بله، جامعه در سطح خرد و میانی می‌تواند نقش بسزایی در سالمندی مطلوب بازی کند. ما به‌عنوان کنشگر در قدم اول لازم است به مسئله‌مندی سالمندی تأکید کنیم. درحالی‌که فعالیت انجمن‌های حمایت از حقوق کودکان و زنان سرپرست خانوار امروز در جامعهٔ ما پذیرفته شده است، اما با وجود چالش‌های زیاد پیش روی سالمندان، فعالان مدنی کمتر به این گروه توجه می‌کنند. شاید علت غفلت از این حوزه این باشد که عموم جامعه، سالمندی را برابر سال‌های پایان عمر می‌دانند، اما باید بدانیم که اتفاقاً سالمند در دوران سالخوردگی نیازمند آرامش برای زندگی بهتر است. بنابراین، باید انجمن‌ها و داوطلبان را به‌سمت ایجاد طرح‌های حمایتی از سالمندان مثل حمایت‌های مالی یا فراهم کردن وعده‌های غذایی گرم و کمک به انجام فعالیت‌های روزمره تشویق کرد. همچنین، انجمن‌ها و سمن‌ها می‌توانند با اقدامات آموزشی، ایجاد فرصت‌های شغلی داوطلبانه و یا پاره‌وقت سالمندان را برای ورود دوباره به جامعه آماده کنند تا به‌این‌ترتیب، غایت نهایی ایجاد سالمندی مطلوب ممکن شود. 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *