پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | معمای سنگ نگاره ساسانی

اثر دوهزار ساله توقیف‌شده در لندن، چطور از کشور خارج شده و قطعه‌های دیگر آن کجاست؟

معمای سنگ نگاره ساسانی

عضو شورای فنی مجموعه جهانی تخت جمشید و پاسارگاد در گفت‌وگو با «پیام‌ما»: اثر سرقت‌شده مربوط به آثاری که تا کنون شناخته‌ایم نیست





معمای سنگ نگاره ساسانی

۱۵ فروردین ۱۴۰۲، ۹:۱۰

|پیام ما| سوالات باستان‌شناسان درباره سنگ‌نگاره ساسانی سرقت‌شده بی‌جواب مانده است. جزئیات پرونده این سرقت که مربوط به هشت سال پیش است، در آخرین روزهای نوروز، خبری شد. این اثر تاریخی که ارتفاعی بیشتر از یک متر دارد، در یک هواپیمای مسافربری در فرودگاه استانستد، توقیف شد چون افسران نیروی مرزی انگلیس به بسته‌بندی آن مشکوک شده بودند. محموله‌ای که ضبط شد سنگ‌نگاره‌ای تاریخی بود از مرز ایران رد شده و تا لندن رفته بود. اما چطور قطعه‌ای تاریخی با این اندازه از کشور بیرون رفته؟ چطور در تمام این سال‌ها کسی متوجه جای خالی سنگ‌نگاره نشده است؟ از آنجا که گفته می‌شود این سنگ‌نگاره یک متری، قطعه‌ای از یک اثر بزرگ‌تر است، تکه‌های دیگر کجاست؟ این سوال‌ها هنوز جوابی ندارد.

 

خبر اول درباره سرقت سنگ‌نگاره ساسانی و توقیف آن در فرودگاه را گاردین و آبزرور دادند و طول کشید تا وزارت میراث فرهنگی واکنشی نشان دهد. عصر روز سیزدهم فروردین بالاخره مدیر کل موزه‌ها، اصالت اولیه اثر را تایید کرد و گفت: «پرونده مربوط به سال ۲۰۱۶ بوده است.» بنابراین این اتفاق در زمان ریاست مسعود سلطانی‌فر، بر سازمان میراث فرهنگی (وزارتخانه امروزی) رخ داده است. او از ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ تا ۱۵ آبان ۱۳۹۵ در این سمت قرار داشت. حالا باستان‌شناسان می‌گویند سرقت این اثر زنگ خطری برای نابودی میراث فرهنگی کشور و فاجعه‌ای جبران‌ناپذیر است.
مرتضی ادیب‌زاده، مدیرکل موزه‌ها درباره این نقش‌برجسته تاریخی به میراث آریا چنین توضیحی داده است: «این پرونده توسط اینترپل نیز بررسی شده اما تاکنون دستگیری صورت نگرفته است. با پیگیری اداره کل موزه‌های معاونت میراث فرهنگی و همکاری مستمر سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن و همچنین مکاتبات صورت گرفته در سال گذشته، روند استرداد این اثر به کشور آغاز شده است و در تلاشیم در سال جاری به ایران بازگردد.»
به گفته او پیش‌تر، مسئولان موزه بریتانیا درخواست کردند این اثر پیش از استرداد به ایران، مدتی در موزه بریتانیا به نمایش عموم درآید و با این درخواست موافقت شده است. بنابراین قرار است «پس از اعلام رسمی تحویل امانی شی از سوی موزه، حداکثر به مدت سه ماه این نقش برجسته در موزه بریتانیا نمایش داده شده و سپس با تشریفات قانونی به ایران بازگردانده شود».
موزه بریتانیا اصالت اثر را تایید کرده و گفته که منشا آن را منطقه فارس است. به گفته ادیب‌زاده البته پس از استرداد اثر به ایران باز هم اصالت‌سنجی و کارشناسی انجام خواهد شد. او همچنین گفته است: «به نظر می‌رسد اثر مذکور بخشی از یک نقش برجسته با ترکیب بزرگتر بوده است. در حال حاضر فقدان کتیبه سبب می‌شود شناسایی شخص حجاری شده در این نقش برجسته دشوار باشد. اگر چه شواهد ظاهری آن نمایانگر تصویر یک مقام بلندپایه دوره ساسانی است.»

چرا وزارت میراث فرهنگی از سال ۹۴ درباره این سرقت سکوت کرده است؟ آیا در حالی که قاچاق اشیای تاریخی همچنان ادامه دارد، این سکوت حاشیه امنی برای حفاران و قاچاقچیان آثار تاریخی ایجاد نمی‌کند؟ اسدی می‌گوید: اگر نگوییم این سکوت عمدی بوده، مسلما نشان‌دهنده اهمال، بی‌خیالی و بی‌توجهی به آثار است به ویژه به سنگ‌نگاره‌ها که بخشی از مهم‌ترین میراث فرهنگی گذشته ایران هستند

اثر را با بی‌رحمی بریده‌اند
اینطور که روزنامه گاردین نوشته افسران نیروی مرزی بریتانیا در فرودگاه استانستد لندن تصادفی به یک محموله مشکوک شدند که بسته‌بندی آن طوری بود که نشان دهد کالایی بی‌ارزش است اما بعد از بررسی، با نقش برجسته‌ای یک متری مواجه شدند. آنها احتمال می‌دادند که محموله کشف‌شده قرار است در بازار سیاه بریتانیا فروخته شود.
جان سیمپسون، متصدی ارشد و باستان‌شناس بخش خاورمیانه موزه بریتانیا هم گفته است: «تقریباً هرگز با چنین موردی مواجه نشده‌ایم که نقشی از صخره با چنین سطحی از بی‌رحمی بریده شده باشد. آن را به طرزی باورنکردنی، بد بریده و در یک جعبه کوچک و بدون بسته‌بندی مناسب قرار داده‌ و جعبه را با میخ محکم کرده‌اند.»
به گفته او با توجه به نبود نوشته‌ای روی نقش برجسته و معلوم نبودن محلی که از آنجا بریده و جدا شده است، مشخص کردن تاریخ دقیق این سنگ‌نگاری سخت است، اما این احتمال مطرح شده که نقش‌برجسته به دوران امپراتوری ساسانی در فاصله سال‌های ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی تعلق داشته باشد؛ امپراتوری که وسعت آن از شرق ایران تا بغداد و از آسیای مرکزی تا قفقاز را شامل می‌شد و رقیب امپراتوری روم بود.
متصدی ارشد بخش خاورمیانه موزه بریتانیا این احتمال را هم مطرح کرده که این نقش‌برجسته می‌تواند قطعه‌ای از یک مجموعه بزرگ بوده و قطعات بیشتر دیگری هم وجود داشته باشد. سیمپسون این سنگ‌نگاره را «شگفت‌انگیز» و «به طرز خیره‌کننده‌ای جذاب» خوانده و گفته که امکان دارد بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون پوند ارزش داشته باشد. طبق گزارش گاردین، این سنگ‌نگاره هیچ نوشته و یا کتیبه‌ای ندارد، برای همین برای باستان‌شناسان موزه بریتانیا سخت بوده که جزئیات بیشتری از این حجاری را شناسایی کنند، با این حال از لباس و سرپوش مرد حجاری شده برمی‌آید که فردی با رتبه بالا باشد و ژست سلام و ادای احترام او، از ویژگی‌های هنر ساسانی است.
موزه بریتانیا اعلام کرده بسته‌بندی نامناسب به این شیء باستانی آسیب وارد کرده که مرمت شده است.
به گفته سیمپسون در سال‌های اخیر شمار آثار باستانی ایران در بازار سیاه افزایش یافته است. این پرونده توسط اینترپل و آژانس ملی جرم و جنایت بررسی شده است، اما تاکنون شخصی در ارتباط با این موضوع دستگیر نشده است. اگرچه در بسته‌بندی فرستنده، گیرنده و مقصد مشخص شده که مقصد نهایی، یک سایت حراج اینترنتی در بریتانیا بوده که اعلام کرده انتظار چنین شیء‌ی را نداشته است.
سکوت میراث فرهنگی نشان‌دهنده بی‌توجهی به تاریخ است
حالا علی اسدی، استاد دانشگاه هنر شیراز و عضو شورای فنی و راهبردی مجموعه جهانی تخت جمشید و پاسارگاد به «پیام ما» می‌گوید: «دیدن این سنگ‌نگاره از چند جهت برای من جالب بود. به این دلیل که این نقش، شباهت‌های خیلی زیادی با سبک سنگ‌نگارهای دوره ساسانی –به ویژه اوایل این دوره- در استان فارس دارد. این شباهت در شیوه کنده‌کاری صورت‌گرفته و شکلی است که نقش را بر اساس آن ایجاد کرده‌اند و مشخصاً می‌توان به سنگ‌نگاره‌های بهرام دوم و نقوش شاپور یکم اشاره کرد.»
او ادامه می‌دهد: «تصاویر کمی از سنگ‌نگاره منتشر شده که چندان کیفیتی ندارند، با این حال جزئیات اثر زیاد و دقیق است و به نظر می‌رسد که بخشی از یک سنگ‌نگاره بزرگ‌تر بوده است. نقوش این اثر، فردی بزرگسال را نشان می‌دهد که با توجه به حالت ایستادن و انگشت سبابه‌ای که رو به بالا گرفته، در حال ادای احترام به شاه است. بنابراین شخص شاه باید در کنار این نقش بوده باشد و این اثر به سنگ‌نگاره‌ای با ابعاد نسبتا قابل ملاحظه مربوط باشد.»

جان سیمپسون، باستان‌شناس بخش خاورمیانه موزه بریتانیا: تقریباً هرگز با چنین موردی مواجه نشده‌ایم که نقشی از صخره با چنین سطحی از بی‌رحمی بریده شده باشد. آن را به طرزی باورنکردنی، بد بریده و در یک جعبه کوچک و بدون بسته‌بندی مناسب قرار داده‌ و جعبه را با میخ محکم کرده‌اند

به گفته او از سوی دیگر در همین جزئیات، تفاوت‌هایی را هم می‌توان دید. یکی از تفاوت‌ها مربوط به ابعاد و اندازه نقش است. سنگ‌نگاره توقیف‌شده با اینکه تصویر تمام‌قد یک فرد را نشان می‌دهد در مقایسه با کلیت سنگ‌نگاره‌های دوره ساسانی، کوچک است. همچنین تفاوت دیگر این است که سنگ‌نگاره‌های ساسانی معمولا کادری مستطیلی دارند اما قاب‌بندی سنگ‌نگاره توقیف‌شده، هلالی است و چنین شکلی را به جز طاق بستان نداریم که البته داستان طاق متفاوت است.
عضو شورای فنی و راهبردی مجموعه جهانی تخت جمشید و پاسارگاد ادامه می‌دهد: «نکته مهم و معماگونه این است که این تکه سنگ‌نگاره، از چه محلی جدا شده است؟ به ویژه اینکه سنگ‌نگاره‌های ساسانی از گذشته شناسایی شده و این میان مورد ناشناخته‌ای وجود نداشت. دست کم من مورد ناشناخته‌ای را سراغ ندارم. اگرچه هنوز با اطمینان نمی‌توان درباره این اثر صحبت کرد اما همه این موارد نشان می‌دهد که اثر سرقت‌شده مربوط به آثاری که تا کنون شناخته‌ایم نیست. حالا این سوال مطرح می‌شود که این اثر مربوط به کجا بوده؟ چطور جدا شده و چطور از مرز بیرون رفته؟ می‌توان گمانه‌زنی کرد و گفت شاید این اثربخشی از یک صخره بزرگ در زیر خاک بوده اما من چنین چیزی را محتمل نمی‌دانم. اگر این قطعه از سنگ‌نگاره بزرگتری جدا شده -که قطعا اینطور است – باقی تکه‌ها کجاست؟ همه اینها خیلی عجیب است.»
اما چرا وزارت میراث فرهنگی از سال ۹۴ درباره این سرقت سکوت کرده است؟ آیا در حالی که قاچاق اشیای تاریخی همچنان ادامه دارد، این سکوت حاشیه امنی برای حفاران و قاچاقچیان آثار تاریخی ایجاد نمی‌کند؟ این استاد دانشگاه اینطور جواب می‌دهد: «اگر نگوییم این سکوت عمدی بوده، مسلما نشان‌دهنده اهمال، بی‌خیالی و بی‌توجهی به آثار است به ویژه به سنگ‌نگاره‌ها که بخشی از مهم‌ترین میراث فرهنگی گذشته ایران هستند.»
او ادامه می‌دهد: «متاسفانه می‌بینیم که افراد غیرمتخصص به راحتی فعالیت می‌کنند و در فضای مجازی صفحاتی با دنبال‌کنندگان بی‌شمار دارند اما تخلف آنها پیگیری نمی‌شود و از سوی دیگر این افراد مدعی باستان‌شناسی هم شده‌اند و خود را در برابر متخصصان میراث فرهنگی قرار داده‌اند.»
اسدی در آخر می‌گوید: «باستان‌شناسان سال‌هاست که از بهبود اوضاع قطع امید کرده‌اند. آنها شاهدند که توجه خاصی از مدیران ارشد میراث فرهنگی به این وضع نداریم و می‌بینیم که بسیاری از آثار در حال تخریب هستند و فریادهای ما باستان‌شناسان و بدنه متخصص به جایی نمی‌رسد. وقتی مدیران مرتبط نیستند و از بدنه میراث نیستند متوجه اهمیت این موضوع هم نخواهند بود. برای آنها میراث فرهنگی در درجه آخر اهمیت قرار دارد و بیشتر به عنوان بنگاهی اقتصادی به آن نگاه می‌کنند. توجه و تمرکزشان بر گردشگری است و اگر میراث فرهنگی بهره‌وری اقتصادی نداشته باشد، از نگاه آنها دور می‌ماند.»
به گفته او در حالی که هیچ یک از مدیران ارشد میراث فرهنگی متخصص نیستند، این روند ادامه خواهد داشت و انتقاد به وزارت میراث فرهنگی، جدا از ماجرای این سرقت هم به قوت خود باقی است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر