چرا خوزستان آسیبپذیر است؟
۸ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰
حادثه فروریختن برج متروپل آبادان، توجه همگان را به آبادان و خوزستان جلب کرده است. این روزها پرسشهای مهمی مطرح میشود، از این قبیل که چرا خوزستان ثروتمند، از حداقل امکانات بیبهره است. پاسخ یک جملهای «فاجعه توسعه ناپایدار» است. خوزستان، خط مقدم دفاع مقدس هشت ساله از 1359 تا 1367 در برابر دشمن بعثی بوده است. آبادان شهری است که تقریبا در تمام این مدت یا در محاصره (تا مهر 1360) و یا در خط مقدم جبهههای نبرد بود. آبادان عملا اولین محل ایران است که حدود 110 سال قبل در آن یک مجتمع صنعتی بزرگ و مدرن (پالایشگاه آبادان) ساخته شده است. خوزستان استان نفتخیز ایران، در هلال حاصلخیز و بر روی برخی از بهترین آبها و خشکیهای زمین قرار دارد. بیش از یک میلیون هکتار از اراضی آن کشاورزی است و در فصول سرد سال محصولات مهمی را برای کشور فراهم میکند. اما با از بین رفتن رودخانهها این وضع مساعد در حال تغییر و تخریب است.
تالابهای هورالعظیم و شادگان و رودخانههای کارون، کرخه و جراحی بحرانیترین منابع آبی استان خوزستان هستند و کارون میزان بیسابقهای از زبالههای سمی را در خود جای داده است. استان خوزستان دارای دو تالاب است که در وضعیت بحرانی قرار دارند. در اواسط دهه هفتاد شمسی عمق آب در تالاب هورالعظیم به ده متر و ارتفاع بوتههای طبیعی که در اطراف آن میروید به 13متر میرسید. اما از تالاب برای استخراج نفت استفاده میشود. تخریب این محیطها بیتردید موجب وقوع توفانهای گرد و غبار است. البته توفانهای گرد و غبار که به شهرهای خوزستان آسیب فراوان میزنند، فراتر از مرزهای ایران هستند. منشا بسیاری از توفانهای گرد و غبار خوزستان از عراق، سوریه و شمال عربستان است. خالیشدن خوزستان از زمینهای زراعی و باغها، و تبدیل شدن به بیابان بایر منشا بیسامانی بزرگی در این استان است. تالاب شادگان، 300 هزار هکتار وسعت دارد. ساکنان آن عمدتاً عربهای ایرانی هستند که از طریق کشاورزی، نگهداری از باغات خرما و دامداری امرار معاش میکنند.در سال 1341 هفت تپه در 15 کیلومتری جنوب شرقی شوش باستانی به کارخانه تولید نیشکر به وسعت 10 هزار هکتار تبدیل شد. این منعکسکننده نفوذ ایالات متحده پس از تحریم شکر کوبا و نمونهای از حضور آمریکا در خوزستان با برنامه اصل چهار ترومن در دهه 1950، زمانی که کشاورزان در مناطق حاصلخیزتر شمالی زندگی میکردند، بود.پس از جنگ ایران و عراق، کارخانه 70 هزار هکتاری دیگری در دهه هفتاد شمسی در جنوب اهواز احداث شد. صنایع جانبی شامل تختههای فیبر، الکل صنعتی و خوراک دام است. نیشکر تولیدی پیامدهای محیط زیستی فاجعهباری داشته است. سازمان آب و برق خوزستان، یک نهاد دولتی که زیر نظر وزارت نیرو فعالیت میکند، بارها اعلام کرده است که آفتکشها و آلودگی ناشی از تولید نیشکر منبع اصلی آلودگی آب هستند. نیشکر محصولی است که به دلیل مصرف زیاد آب شناخته شده است که اغلب منجر به از بین رفتن زیستگاه و فرسایش خاک میشود. یک مشکل دیگر شوری خاک بود؛ شوری در مناطقی که برای پروژه در نظر گرفته شده بود، بالا بود، و بنابراین نیاز به آب اضافی برای تخلیه داشت.تالابها نیز روزگاری مملو از ماهی بودند و روستائیان از صید ماهی در سراسر شادگان درآمد کسب میکردند. بیش از 30 گونه ماهی تالابی و 40 گونه ماهی دریایی ثبت شده است. در مزارع ماهیگیری نزدیک ماهی تیلاپیا نیز به تالاب راه پیدا کرده است و به نوعی همه ماهیان دیگر را میکشد. یکی از مشکلات مهم دیگر صنعت نیشکر این بود که روستاییان مجبور به فروش زمینهای کشاورزی خود شدند. این در حالی است که در طول جنگ، آب شیرین و شفاف بود. در حال حاضر شوری آب و خاک در این منطقه مستقیم با سمیت پسماندهای صنعتی و فاضلاب، روز به روز از بین بردن باغات خرما مرتبط است. یکی دیگر از پیشرفتهای فاجعهبار برای تالابها، سدهای ساختهشده در دهههای اخیر بوده که بسترهای آبی را خشک کرده و به تشدید شوری آب و زمین کمک کرده است. سد گتوند نیز روی بستر نمکی قرار دارد. عواقب ساخت سدها مشهود است. سدهای ترکیه نیز در سراسر فرات و دجله جریان آب را به عراق و سوریه و بنابراین به اروندرود/شط العرب، رودخانهای به طول 200 کیلومتر که با ایران و عراق هم مرز است، کاهش داده. همچنین سد ایلیسو بیش از دو سال است که آبگیری شده است. تالاب شادگان نیز در اثر ته نشین شدن مقادیر زیادی دوده، آسیب جدی دید که ناشی از تجاوز ارتش بعثی به کویت در سال 1990 است و اینکه نیروهای در حال عقبنشینی صدام حسین چاههای نفت کویت را در سال 1991 به آتش کشیدند.این میان در سوانح اخیر اهمیت آمادگی و برنامه ریزی قبل از وقوع فاجعه چنان بوده که مشخص میکند ما نه فقط سوانح را بلکه باید «ریسک» را مدیریت کنیم. کاهش ریسک سانحه بخشی از توسعه پایدار است، بنابراین باید همه بخشهای جامعه، دولت، سازمانهای غیر دولتی و بخش حرفهای و خصوصی را درگیر کند. بنابراین نیازمند یک رویکرد مردممحور و چندبخشی است، که در برابر مخاطرات چندگانه، تابآوری و فرهنگ پیشگیری و انعطافپذیری را بیشتر میکند. در نتیجه مدیریت ریسک سانحه شامل راهبردهایی است مانند جلوگیری از ایجاد ریسکهای جدید، توزیع ریسک برای جلوگیری از تمرکز خسارات، ترکیب راهبردهای بالا به پایین و نهادی، با رویکردهای از پایین به بالا و محلی و مبتنی بر جامعه. برنامههای مدیریت ریسک در زیر مجموعه «توسعه پایدار» معنیدار است. قبل از اینکه بتوانیم ریسک را کاهش دهیم، باید مخاطرات و آسیب و آسیبپذیری افراد و داراییها در برابر آن مخاطرات را درک کنیم. چرا که اقدامات برای اجتناب از مخاطرات موجود و جدیدِ سوانح، اغلب هزینه کمتری نسبت به امداد و واکنش به سوانح، بعد از وقوع دارد.توسعه ناپایدار زمینهسازِ توسعه به شدت ناپایدار و فسادی است که نمونههای فاجعهباری مانند ساختمان متروپل در آن بستر ایجاد میشوند.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید