مجنونِ سرزمین
افشین دانهکار: هنریک مسائل محیط زیستی را صرفاً یک مسئلۀ تخصصی نمیدید بلکه آن را مسئلۀ جتماعی میدانست
۴ شهریور ۱۴۰۲، ۲۰:۴۶
عصر پنجشنبه دوم شهریورماه 1402 شب بخارا» به شخصیتی اختصاص داشت که گرچه نزد عموم کمتر شناخته شده اما یکی از بزرگان محیط زیست ایران است. «هنریک مجنونیان» با تألیف نزدیک به 60 اثر، آموزش گروه عظیمی از دانشجویان و کارشناسان محیط زیست در کنار برنامهریزی حفاظت مناطق چهارگانه نامی آشنا در میان کارشناسان و فعالان این حوزه به حساب میآید. شب هنریک مجنونیان در سالن «استاد جلیل شهناز» خانۀ هنرمندان با همکاری «اتحادیۀ انجمنهای علوم زیستی ایران»، «اتحادیۀ انجمنهای منابع طبیعی و محیط زیست ایران»، «انجمن علمی جنگلبانی ایران»، «انجمن کوهنوردان ایران» و «مجلۀ صنوبر» برگزار شد. در این برنامه «بهرام زهزاد» استاد دانشگاه شهید بهشتی، «افشین دانهکار» استاد دانشگاه تهران، «حمیدرضا حیدری» کارشناس محیط زیست، «باریس مجنونیان» استاد دانشگاه تهران، «عباس محمدی» کارشناس محیط زیست، «سعید یلقی» کارشناس محیط زیست، «شکوه حاجی نصرالله» نویسنده و «علی دهباشی» سردبیر مجلۀ بخارا به سخنرانی پرداختند.
برای دیدن برادرم وقت میگرفتم
| باریس مجنونیان |
| استاد بازنشسته دانشگاه تهران |
دور هم جمع هستیم تا یادی کنیم از کسی که دوستان و دانشجویانش بهدرستی او را «استاد عشق» نامیدند. بهدرستی جز این دو کلمه کوتاه و گویا نمیشد هنریک را توصیف کرد. هنریک یک شهروند و معلم عاشق، عاشق مردم بود. سرشار از عشق و علاقه به همنوع، محیط و طبیعت کشورش. کشوری که نهتنها مردم و طبیعتش بلکه فرهنگ غنی و رنگارنگش، ادبیات و شاعران و نویسندگانش و هر آنچه به او غنا میبخشید را صمیمانه و بیریا دوست داشت. در همان دوران جوانی میشود گفت به اغلب مکتوبات قدیم و جدید این دیار سر زد و ترجمهای از ادبیات جهان نبود که نخوانده باشد؛ البته در حد امکانات یک شهر مرزی که در آنجا بزرگ شده بود. خرید اینهمه کتاب که بهسرعت خوانده و در خانه تلنبار میشد، برای خانواده دردسر بزرگی بهوجود آورده بود که خانواده نمیتوانست با آن کنار بیاید. چه از لحاظ مالی و چه جا و مکانی که این کتابها نگهداری شود. مطمئناً چنین وضعیتی نمیتوانست ادامه پیدا کند، ولی هنریک راه خود را پیدا کرد. او نزد کتاب فروشیهای محدودی که در شهر وجود داشت میرفت و اگر صاحب آن آدم علاقهمند به فرهنگ با او کنار میآمد تا دیگر کتاب نخرد بلکه هر 24 ساعت از کتابفروشی کرایه میکرد، یک شبانهروز دو ریال و کتاب کوچک سی شاهی و شرط هم این بود که کتاب طوری خوانده شود که خدشهای به نو بودن آن وارد نشود. بعد از فارغالتحصیلی هم از دانشگاه و کار سازمان محیط زیست، عمده مطالبش را در مورد موضوعات تخصصی خود و طبیعت ایران متمرکز و منابع زیادی در کتابخانه شخصیاش جمعآوری کرد. چند سال پیش کتابخانهای قصد داشت کتابخانهاش را به قیمت نسبتاً بالایی بخرد، ولی هنریک حاضر نشد آن را بفروشد و همه را عیناً تحویل آموزشگاه محیط زیست کرد تا مورد استفادۀ دانشجویان قرار بگیرد.
وجه دیگر شخصیت او عشق به آموختن و انتقال دانستههایش به نسل جوان و دانشجویان، بدون هیچگونه چشمداشتی، بود. بعد از بازنشستگی در خانهاش به روی همهٔ دانشجویان کشور از زابل، سیستانوبلوچستان و خوزستان و … باز بود. من که برادرش بودم برای گرفتن زمانی برای اینکه بنشینیم و دو کلمه حرف بزنیم مشکل داشتم و همیشه دو سه هفتهای ملاقاتهای ما عقب میافتاد.
انتشار علم و دانش یکی دیگر از دغدغههای عمدهٔ او بود؛ بهطوریکه زمانی که بههر علتی نمیتوانست مطلبی را منتشر کند، انتشار آن را به هر اسمی و کسی که میتوانست آن را منتشر کند، میسپرد. برایش مهم نبود اسم چه کسی روی آن متن باشد، میگفت مهم این است که این مطلب و یافته منتشر شود. علاوهبر اینها او از مطرح شدن در جمع بسیار اکراه داشت، در عوض از موفقیت دانشجویان جوان بهشدت هیجانزده میشد و خود را در آن موفقیت آنچنان شریک میدید. دغدغهٔ دیگر او ترویج علوم محیطی و محیط زیست ایران بود. گاهگداری به خودش تسلی میداد که در این زیربنای علمیکه شکل گرفته، خودش هم در آن سهمیداشته است. گفتهٔ زیبای ژاله اصفهانی میتواند به هنریک و منش زندگی او نزدیک باشد: زندگی صحنهٔ یکتای هنرمندی ماست /هر کسی نغمهٔ خود خواند و از صحنه رود/صحنه پیوسته بهجاست/خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
اثر ارزشمند استاد مغفول مانده است
| بهرام زهزاد |
| گیاه شناس |
گاهی از هنریک سؤال میکردم چقدر در مقولهٔ حفاظت میخواهی بنویسی؟ لبخندی میزد و با شیوهٔ خاص گفتاری خود جواب میداد: «آنقدر که در مغز همهٔ کسانی که مدعی حفاظت هستند، فرو برود که شیوههای حفاظت چیست و چگونه تحقق میپذیرد». گفتارها در مورد هنریک و خاطرات مرتبط با او در چند بزرگداشت گذشته بسیار بیان شده است، شاید بهتر باشد به آخرین کتاب اساسیاش در مورد حفاظت بپردازم که از نظر من بهگونهای مغرضانه یا کوتهبینانه بیشتر در خفا مانده است.
هنریک در سالهای آخر روی کتابی با عنوان «پارکهای ملی و سایر مناطق حفاظتشده» کار میکرد. ناشر آن سازمان حفاظت محیط زیست و دانشکدهٔ محیط زیست در 1399 با شمارگان 500 نسخه بود. بعد از چاپ کتاب مدتها دنبال این بودم، تا آن را داشته باشم و هر زمان که به هر جایی مراجعه میکردم، میگفتند از آن تنها 100 نسخه چاپ و تمام شده است. میبینید کتابی با این ارزش، اینقدر نایاب بود! تفاوت عمده و مزیت این مجموعه نسبت به برخی تألیفات قبلی هنریک مجنونیان که گاهی عناوین مشترک با فصلهای این کتاب دارند، روزآمد بودن اطلاعات و دادهها است. علاوهبراین برخی دادههای کتاب کموبیش به طور جامع و شاید برای نخستینبار در این مجموعه ارائه شدهاند. تعاریف گروههای اکولوژیک زیستمندان، فهرست مناطق و گونههای حمایتشدهٔ ایرانی بهویژه اطلاعات مناطق شکار ممنوع و ذخیرهگاههای جنگلی از جمله مطالب این کتاب است. من بارها و بارها هم به سازمان حفاظت محیط زیست و هم سازمان جنگلها و مراتع مراجعه میکردم و لیستی از آن مناطق میخواستم و آنها میگفتند اصلاً این لیست را نداریم که در اختیارتان قرار دهیم! معلوم است که در چنین شرایطی هنریک برای جمعآوری این اطلاعات رنج زیادی را متحمل شده است.
بخش دیگر که در این کتاب قابل توجه است، تعارضات و تهدیدات است. در این کتاب به همهٔ موارد مرتبط با تعارضات و تهدیدات و اینکه چطور میتوان با آنها مقابله کرد، پرداخته شده است.
راهنمای قوانین و مقررات حاکم بر مناطق چهارگانه تحت حفاظت، توسط دکتر فرهاد دبیری به این کتاب افزوده شده است. بخش دستورالعمل شناسایی اولیه و حفاظت از گونههای پروانه در ایران را هم آقای علیرضا نادری به درخواست هنریک و با همکاری او گنجاند. نهایتاً میتوانیم بگوییم این اثر بهعنوان یک مرجع جامع یا دانشنامه از اطلاعات مرتبط با حفاظت منابع طبیعی و زیستی ایران و جهان در زبان فارسی است.
مجنونیان کتابهای «راهنمای زیست محیطی توسعه پایدار کوهستان»، «مدیریت زیست محیطی کوهستان»، «حفاظت محیط زیست کوهستان» نوشت و دستورالعمل جهانی برای کوهستان، احداث پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده را تدوین کرد
کنشگرِ پیشگام
| علی دهباشی |
| مدیر مجله بخارا |
استاد مجنونیان از نوادر شخصیتهایی است که ادبیات محیط زیست را به نام خود رقم زد. ما در هر رشتهای یک ادبیات داریم؛ در سیاست، هنرهای تجسمی، نقد ادبی و … اما ادبیات محیط زیست خیلی نادر و کمیاب بود. مجنونیان بیش از شصت کتاب تألیف کرده است که این آثار پس از گذشت سالها از منابع اصلی دانشجویان و محققین و استادان بهشمار میرود. استاد مجنونیان از کارشناسان برجسته و کنشگران پیشگام محیط زیست بود. او در سال 1330 به دنیا آمد و در سال 1399 درگذشت. مجنونیان را میتوان از تبار ایرانیان ارمنی دانست که در سختکوشی، نوآوری و علماندوزی زبانزد هستند. میدانیم که هممیهنان ارمنی ما در زمینههایی مانند معماری، موسیقی، مکانیکی، تئاتر، سینما، پزشکی، آموزش و پرورش و… به نسبت جمعیت خود در ایران بسیار اثرگذار بودهاند. استاد مجنونیان هم با ترجمه و تألیف کتاب با موضوع محیط زیست یکی از معدود کسانی بود که فعالانه و پیگیرانه خوراک فکری درخور اعتنا و کممانند فراهم کرد. همچنین، بهمدت چند دهه در دانشکدهها، آموزشکدهها و خانۀ خود به تربیت دانشجو و… پرداخت.
همهچیز از او آموختیم
| سعید یلقی |
| پژوهشگر علوم شیلات |
اولین درسی که با استاد مجنونیان داشتم درس شناخت محیط زیست بود. صبحها که عازم کلاس بود پشت در چندین دانشجو منتظر بودند تا حداقل در کلاس درس او همراهی و مسائلشان را طرح کنند. کلاسها هم آنچنان گرم و گیرا بود که تا پاسی از شب هم ادامه پیدا میکرد و ادامهٔ کلاس دوباره با جمع محدودتری در همان مهمانسرا ادامه داشت. او بدون کوچکترین رفتاری که نشان دهد خسته است یا نیاز به استراحت دارد، تا پاسی از شب به پرسشها پاسخ میداد. مهندس مجنونیان در ابتدای درس شناخت محیط زیست برای هر دانشجوی رشتههای شیلات و محیط زیست، جنگل و مرتع و صنایع چوب و کاغذ یک موضوع پژوهش و تحقیق را مشخص میکرد. حضور و غیاب در کلاسش معنا و مفهومینداشت، ولی باید مقاله ارائه میشد. در پایان ترم در سالن آمفیتئاتر دانشگاه، دانشجویان هر چهار رشته که حدود 100 نفر میشدیم، باید پای صحبت همکلاسی مینشستیم و مقالهها را ارائه میدادیم. آن زمان خبری از اینترنت نبود و او از دانشجو میخواست که به کتابخانه، کتابفروشی و به مجلهها سر بزند و مطالبی را تدوین کند و ارائه دهد. دانشجویی که این واحد را با او پاس میکرد، همهچیز را آموخته بود. علاوهبر اینها در متونی که به کار میبرد، ادبیاتش بسیار سلیس بود و از واژگان فارسی استفاده میکرد؛ راهبرد، چشمانداز، رهیافت، زیستمندان، بومسازگان و … از این طریق هم به ادبیات فارسی کمک شایانی کرد. او از نظر سرفصل و محتوا چیزی کم ارائه نمیکرد، در کنار درس مطالب بسیاری را پیوست میکرد و بچهها را تشویق میکرد به این کار اهتمام ورزند. من از هنریک مجنونیان بسیار آموختم و همچنان ارادتم باقی است.
واژهها برایش جهان امنتری بود
| حمیدرضا حیدری |
| متخصص محیط زیست |
هنریک مجنونیان نَزیست جز در راه نشر متواضعانهٔ علم. راهی که با بیان ساده و شیوای علمینوپا در قالب محدودیتهای زبان فارسی شکل گرفت. در زمانهای که همنسلان او مغرورانه به نفی فرهنگ فارسی میپرداختند، او همچون دلبستهای بیادعا به سهم خود به نکوداشت این فرهنگ پرداخت. خاطرم هست رشک متواضعانهٔ هنریک را به دایرهٔ واژگان بهرام بیضایی! او خود با تسلط به زبانهای ارمنی و فارسی و ترکی دستکمی از بیضایی نداشت و همین تسلط بر واژگان بود که او را برای انتخاب هوشمندانهٔ واژهها و بیان آنها یاری میداد. شانزده سال و یازده ماه از اولین کلاسم میگذرد و اگر از من بپرسند هنریک کیست؟ میگویم هنریک مترجم، هنریک مؤلف، هنریک استاد دانشگاه یا هنریکِ هنریک؟ هنریک را نمیتوان از کارهایش جدا کرد و شناخت. کارهایش حاصل زندگی اوست و زندگیاش حاصل کارهایش. او کار نکرد که زندگی کند، زندگی کرد که کار کند. از کودکی، جوانی و میانسالی هنریک چیزی نمیدانم، اما میشود حدس زد که بهسختی گذشته و احتمالاً برای مقابله با این سختی بوده که به واژهها پناه برده است. واژههایی که برایش جهانی مهربانتر بوده است. در آنها آرام گرفته و از آنها در برابر حملات بیرحم زمانه سپری میساخت یا پناهگاهی تا تلخی جهان را تاب آورد. شاید همین پشتوانه بود که سبب میشد که هیچ قاعدهٔ بازیای را نپذیرد و به همهچیز از نو بنگرد. همین ویژگی باعث میشد که به مسائل مختلف پیرامونش از سیاست یا فرهنگ تا محیط زیست مستقل بنگرد و و این استقلال فکری هرگز او را به هراس نینداخت. زیرا که به این جمله یونگ اعتقاد داشت: هر اندازه که تنها و مهجور باشید اگر کار را با حقیقت و وجدان انجام دهید، دوستان ناشناس جستجو میکنند و بهسوی شما میآیند.
محیط زیست برایش مسئلهٔ اجتماعی بود
| افشین دانهکار |
| متخصص محیط زیست |
من شانس این را داشتم که با هنریک مجنونیان در دو مقطع زمانی ارتباط حرفهای داشته باشم؛ یکی بهعنوان استادم در دانشگاه و دیگری به عنوان همکارم در سازمان محیط زیست. سال 1365 در رشتهٔ مهندسی جنگل در دانشگاه گرگان پذیرفته شدم. سال 67 درسی با عنوان پارکهای ملی و جنگلی داشتیم، این درس را مهندس مجنونیان بهصورت پروازی میآمد و به ما میداد و در هر جلسه عزیمتش چند روزی در گرگان اقامت داشت. کلاسهایمان صبح تا عصر برگزار میشد، اینقدر شیوا و سلیس صحبت میکرد که ما اصلاً متوجه نمیشدیم چگونه زمان میگذرد. از همه مهمتر آنچه در کلاس مطرح میکرد، تجربیات میدانی بود و وقتی معلمی تجربیات میدانیاش را در کلاس مطرح میکند، برای دانشجو بسیار جذاب است. او اینقدر ما را به مسئلهٔ محیط زیست شیفته کرد که من یادم رفت رشتهٔ جنگل میخواندم. بعدها هم سر از سازمان محیط زیست درآوردم و هم بهشکل فردی در محیط زیست فعال شدم. هنریک مجنونیان یک فرد نیست بلکه یک مکتب فکری است؛ یک انسان کاریزماتیک، الهامبخش و مثبتاندیش و ما را به بازدید میدانی تشویق میکرد. سال 1367 و در دورهٔ دانشجویی تصمیم گرفتیم به منطقهٔ ارسباران برویم. از دانشکده نامه گرفتیم و به آذربایجان شرقی رفتیم، نامه را به مدیرکل نامه دادیم و گفتیم میخواهیم منطقه را ببینیم. او جواب داد که ما بچه به منطقه راه نمیدهیم و برگردید! به تهران و نزد هنریک رفتیم. خیلی ناراحت شد و این موضوع را رئیس بخش مناطق سازمان محیط زیست مطرح کرد و یک نامهٔ سفت و سخت گرفت. گفت به همهٔ مدیران بگویید هیچوقت مانع ورود دانشجو به منطقه نشوند. ما هم بار دیگر به تبریز برگشتیم و نامهٔ سازمان را به مدیر دادیم و یک هفته در منطقه ماندیم. پس از برگشت مقالهای دربارهٔ ارسباران نوشتم و آن را به هنریک نشان دادم. او از من خواست که بیشتر روی آن کار کنم و من هم انجامش دادم. از قضا آن زمان مسابقهای برای دانشجویان بود و مقالهٔ من هم جایزه گرفت، راهنمایی هنریک برای رشد من مناسب بود، اینکه همواره کارم را ارتقا دهم و به حداقلها بسنده نکنم.
سال 72 و پس از اتمام دورهٔ تحصیل وارد سازمان محیط زیست شدم و در دفتر محیط زیست دریایی کار میکردم. حدود سال 75 طرحی با عنوان مناطق حساس ساحلی را به من واگذار کردند. براساس این طرح برای مناطق حساس ساحلی، حساسیتسنجی میکردیم تا بتوانیم مناطقی را برای حفاظت در ساحل پیدا کنیم. از آنجا که استاد من، مجنونیان بود و در سازمان هم حضور داشت به او مراجعه کردم. هنریک همیشه در منزل و پذیرای مراجعه بود. گفتم میخواهم چنین کاری را انجام دهم و دانش من در حد آموختههای شماست، محیط زیست ساحل را میشناسم، ولی برای مناطق حساس حفاظتی کمک میخواهم. او کمک کرد و در کنارمان قرار گرفت و ما برای نخستین بار در کشور معیارهای شناسایی مناطق حساس و حفاظتی ساحلی دریایی را کنار هم نوشتیم که سال 82 چاپ شد و به اعتبار این معیارها، کل مناطق ساحلی کشور را حساسیتسنجی کردیم. امروز که در سال 1402 قرار داریم، هنوز سازمان محیط زیست از نتیجهٔ آن کار استفاده میکند. یکی از دستاوردهای جذاب ما این بود که برخی مناطق به درد حفاظت مناسب میخورد، برای نمونه آن زمان خلیج نایبند حفاظتشده نبود، با انجام یک کار دقیق، خلیج نایبند را بهعنوان پارک ملی دریایی معرفی کردیم و سال 84 نخستین پارک ملی دریایی به ثبت رسید. برای من شوقبرانگیز بود که هر آنچه در دانشگاه آموختم در کنار هنریک که مرد میدان و عمل بود، به منصهٔ ظهور میرسید. همچنین، ما باهم نخستین زونبندی ذخیرهگاه زیستکرهٔ حرا را در سال 80 انجام دادیم که به تصویب یونسکو رسید.
علاوهبر اینها هنریک مسائل محیط زیستی را صرفاً یک مسئلهٔ تخصصی نمیدید، بلکه آن را مسئلهٔ اجتماعی میدانست. هیچوقت روزآمدی فنون محیط زیستی باعث نشد نگاهش به مصرفکنندگان اصلی بسته شود و همیشه میگفت ما داریم برای مردم این کار را انجام میدهیم. پیشنهاد من این است روز مرگ هنریک روز معلم محیط زیست نامگذاری شود و برای این تلاش کنیم. پیشنهاد دیگرم این است در این روز جایزهٔ هنریک مجنونیان به دانشجویانی که یا رساله نوشتند و یا برای حفاظت محیطهای طبیعی کشور تلاش کردند، داده شود. درخواست دیگرم این است که که آثار هنریک بهصورت الکترونیک اسکن شود و در معرض استفاده همگان قرار گیرد. یادم است از او پرسیدم چرا فقط کتابهایت را در سازمان محیط زیست چاپ میکنی؟ در دانشگاه هم میتوانی! گفت چون اینجا کتاب را ارزان میفروشند و دانشجو میتواند بخرد! این کتابها را با قیمت پایینتری عرضه کنید. از محل فروش کتابهای الکترونیکی هنریک بتوانیم جایزهاش را زنده نگه داریم.
«هنریک» مسائل محیط زیستی را صرفاْ یک مسئلهٔ تخصصی نمیدید، بلکه آن را مسئله اجتماعی میدانست. هیچوقت روزآمدی فنون محیط زیستی باعث نشد نگاهش به مصرفکنندگان اصلی بسته شود
نقش قابل توجه یک کتاب
| عباس محمدی |
| فعال محیط زیست |
ایران سرزمین همزیستی و صلح و اقوام گوناگون است و ایرانیان ارمنی نقش برجستهای در فرهنگ ما داشتهاند. یکی از حوزههایی که ایرانیان ارمنی جزو نخستینها هستند، محیط زیست کوهستان است. یکی از کارهایی که زندهیاد هنریک مجنونیان انجام داده، این است که دستمایهٔ خیلی غنیای برای شناخت محیط زیست کوهستان برای ما باقی گذاشته است. من از چهل سال پیش علاقه داشتم راجع به طبیعت کوهستان بیشتر بدانم و اطلاعات ناچیزی در این زمینه میدیدم. وقتی که با آثار هنریک آشنا شدم و بعدها افتخار این را پیدا کردم که گاهی خدمتشان بروم و پای صحبتهایش بنشینم، مطالب بسیار زیادی دیدم که تألیف و ترجمه کرده است. با این مطالب خوراک خوبی فراهم شد تا در دفاع از کوهستان در مقابل با معدنکاوان و پروژههای عمرانی و مخرب از نظر علمی معیارهایی را پیش بکشیم که بتوانیم آنها را قانع کنیم که کوهستان مهم است.
او سه جلد کتاب با عنوان راهنماهای محیط زیستی توسعهٔ پایدار کوهستان، مدیریت محیط زیستی کوهستان، حفاظت محیط زیست کوهستان نوشت. در این آثار مجنونیان تمام دستورالعملهای جهانی برای کوهستان و احداث پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده را تدوین کرده است. زمانی که برای ثبت ملی دماوند در فهرست سازمان میراثفرهنگی تلاش میکردیم یا پیشنهاد ثبت ملی توچال را بهعنوان چشمانداز شهر تهران به مقامهای رسمیمیدادیم، از آثار او کمک گرفتیم که اگر نبود، نمیتوانستیم آنها را قانع کنیم دماوند برای بهعنوان یک اثر ملی ثبت شود. کتاب حفاظت محیط کوهستان مجموعه اطلاعاتی دربارهٔ تنوع زیستی کوهستان، نقشی که در تأمین آب، تأمین امنیت ملتها و ایران داشته است، دارد. بهعلاوه نظام مدیریت کوهستان و تحرک و استقلالی که جوامع کوهنشین داشتند، در این اثر آورده شده است. میدانید محیطهایی کوهستانی مهمترین زیست محیطهای ایران هستند؛ چه از جنبهٔ تأمین آب، چه از جنبهٔ اینکه آخرین بقایای فلور و فون گیاهان و جانوران ما در کوههای زندگی را بهسر میبرند. این کوهها از نظر اقتصادی و محیط زیستی بسیار ارزشمندند و ما نیاز به چنین آثاری داریم.
همانطور که دوستان اشاره کردند مجموعه کارهای زندهیاد هنریک بسیار زیاد است. یک کتابی را «آندرانیک هویان» عنوان روابط فرهنگی ایرانیان و ارمنیان نوشته که خیلی خلاصه به تعدادی از اساتید برجستهٔ ارمنی اشاره کرده است و بخشی هم به هنریک مجنونیان رسیده و پنج صفحه در کتاب آثار اوست. هنریک، انسانی بسیار پرکار با استعداد عجیب بود. در همین هفت هشت سال آخر عمر با اینکه بیمار بود و چندجور نارسایی داشت، مرتب کتاب منتشر میکرد و شگفتآور بود که چطور یک آدم میتواند با وجود بیماریهایی که دارد، اینقدر فعال باشد. او تنها 69 سال زیست و در چنین فرصت اندکی، با این همه گرفتاری کار در سازمان محیط زیست و آموزشکده و دانشگاه این حجم آثار را منتشر کرد.
مجنونیان را میتوان از تبار ایرانیان ارمنی دانست که در سختکوشی، نوآوری و علماندوزی زبانزد هستند
عاشق ایران و مردمش
| شکوه حاجی نصرالله |
| نویسنده |
هنریک مجنونیان مصداق این حرف بود که ما خون دلها خوردیم که ایران، ایران شود و هنریک مجنونیان عاشق ایران و مردم و عاشق محیط زیست این کشور بود. آن شبی که سکته کرد، با او صحبت کردم، متأسفانه اجازه نداد نزدش بروم. او تحمل اینکه دماوند را وقف کنند و بخواهند بفروشند نداشت. هنریک عاشق ایران بود. دانشجوهای هنریک و دوستانش و کسانی که عاشق محیط زیست بودند، همیشه او را روی سرشان میگذاشتند؛ اگرچه بسیار سختگیر بود و در کار دعوا میکرد. او همهٔ زندگیش را برای ایران گذاشت، یک تکه نان میخورد و شبانهروز کار میکرد. یادم هست اوایل که با او آشنا شده بودم، شب سال نو زنگ زدم و عید میلادی را تبریک گفتم، میگفت برای چه به من تبریک میگویی! من ایرانی هستم و شب عید نوروز باید به من تبریک بگویی.
ما 16 سال روی دانشنامهٔ محیط زیست کار کردیم که متأسفانه فقط دو جلد آن چاپ شده، در حالیکه شش جلدش آماده است. هنریک مجنونیان استاد من بود و سختگیر. با من هزار بار دعوا کرد و این مقالات را برایم پس فرستاد و مجبور بودم تکتک آنها را بازنویسی کنم. دانشنامه یک پروژهٔ ملی است؛ چون دانشنامهنویسی کار سهنفر و چهارنفر نیست. به اعتبار دکتر بهرام کیابی و هنریک تکتک مقالات این کتاب را متخصصین خواندند؛ از جمله پرندگان را جمشید منصوری و 15 مقاله را اسکندر فیروز خواندند. این کتاب برای کودکان، 15 سال به بالا است و ما یک عمر دست خالی برایش وقت گذاشتیم. تکتک عکسها را مجانی دادند و هیچکدام از اساتید ذرهای پول نگرفتند. ما التماس کردیم که ناشران بیایند و این پروژه ملی را که برایشان فقط در حد یک کتاب عادی تمام میشود، چاپ کنند. هنریک این کتاب را خیلی دوست داشت و میگفت من فکر میکنم باید محیط زیست را از کودکان شروع کنیم و وقتی هنریک بود، متأسفانه فقط جلد اول کتاب درآمد.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
رتبهبندی ۲۵ باغ وحش کشور
هیچ باغ وحشی در کشور وضعیت عالی ندارد
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست:
تیمارگری شیر باغ وحش مشهد در حال انجام است
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- برسی سه محصول سرمایشی محبوب در فصل گرما
- بهترین تریدهای فارکس: 6 خفن ترین تریدر تاریخ فارکس جهان!
- بازی ماکان آریا پارسا در قطب شمال در شعبه زعفرانیه پارس پندار نهاد + ویدیو
- چطور خودمان را برای پروازهای لحظه آخری آماده کنیم؟
- طریقه نصب دستگیره مخفی کابینت هوایی
- چالشهای رزرو هتل در جزایر جنوب کشور
- بهترین برند چرم ایران کدام برند است؟
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید