پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | برخی رسانه‌ها ادبیات مهاجرستیزی را بازتولید کرده‌اند

برخی رسانه‌ها ادبیات مهاجرستیزی را بازتولید کرده‌اند

آرش نصراصفهانی، جامعه‌شناس:‌ امروز اگر گروهی روایات مهاجرستیزانه تولید کنند، با متکثر شدن روایت‌ها و رسانه‌ها، گفتمان دیگری در مقابل آن قصه‌های دیگری را برای جامعه تعریف می‌کند و اجازهٔ قدرت گرفتن ایده‌های مهاجرستیزانه را نمی‌دهد





۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۲۱:۰۶

| پیام ما | بیش از چهار دهه از حضور مهاجران افغانستانی در ایران می‌گذرد، اما همچنان سیاستگذاری‌ها اجازهٔ ادغام این جمعیت مهاجران با گروه بزرگتر را نمی‌دهد. مهاجرانی که طی چهار الی شش موج مهاجرتی در این چهار دهه در ایران حضور یافتند و از سال ۱۴۰۰ و با روی کار آمدن مجدد طالبان، سیل مهاجرت آنها به کشور همسایه بار دیگر سر از گرفته شد. مهاجرانی که با سیاستگذاری‌های مهاجرتی ناهماهنگ و مقطعی گاه به‌عنوان نیروی کار ارزان بدون بیمه برای بازار کار ایران به کار گرفته شده‌اند و گاه حضورشان در کشور زنگ خطر تعبیر شده و همهٔ آسیب‌های اجتماعی به آنها نسبت داده شده است. وجود این گفتمان‌های متناقض طی همهٔ این سال‌ها به‌ویژه بین رسانه‌ها نگرش‌هایی را بین شهروندان جامعه بازتولید کرده که واقعیت‌های زندگی مهاجران را به حاشیه رانده است. دبیرخانهٔ شورای فرهنگ عمومی کشور با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و اندیشکدهٔ دیاران در نشست «فهم نگرش‌های متقابل ایرانیان و مهاجران افغانستانی به یکدیگر» با حضور «آرش نصراصفهانی»، جامعه‌شناس روند بازتولید نگرش‌ به مهاجران را بررسی کرد.

 

مهاجرپذیری و مهاجرفرستی، واقعیت امروز بسیاری از کشورهای دنیاست و بسیاری روزانه در حال مهاجرت از کشوری به کشور دیگر هستند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و به گزارش سال ۲۰۲۳ کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان تا پایان سال گذشته میلادی، میزبان حدودی ۳.۴ میلیون نفر پناهنده بوده است. همچنین با بهم ریختن اوضاع افغانستان و روی کار آمدن طالبان، موج مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران آغاز شد. به گزارش سازمان جهانی مهاجرت، فقط در ماه مارچ سال 2022 به‌طور متوسط حدود 37 نفر وارد ایران شدند که از این تعداد فقط حدود 3 نفر دارای مدارک قانونی و 34 نفر به‌شکل غیرقانونی در کشور ساکن شدند. همچنین، از آوریل سال 2021 تا ماه مارس سال 2022 (معادل 12 فروردین 1400 تا 10 اسفند همان سال)، بیش از یک میلیون و 630 نفر از افغانستان به ایران پناه آوردند. این در‌حالی‌است که پیشتر، آمارهای رسمی دولتی از حضور 2.6 میلیون افغانستانی در ایران گفته بودند. گزارش UNHCR می‌گوید که از این تعداد 1.6 میلیون نفر قبل از تسلط طالبان در آگوست 2021 (برابر 10 مرداد 1400)، 610 هزار نفر اواخر سال 2021 و 390 هزار نفر دیگر در سال 2022 وارد ایران شدند. با وجود اینکه پناهندگان افغانستانی در 103 کشور زندگی می‌کنند، اما بیش از 9 نفر از هر 10 نفر در ایران سکونت دارند.
باوجوداین، سابقهٔ سیاست‌های سلبی مهاجرت در کشور بیش از اینکه به نفع استفاده از ظرفیت حضور مهاجران در کشور باشد، از انواع و اقسام محدودیت‌ها برای آنها خبر می‌دهد. اگر یک بررسی سرانگشتی از اخباری که منتشر می‌شود داشته باشید، خواهید دید که از ممنوعیت حضور و تردد مهاجران در برخی شهرها گرفته تا اعمال محدودیت برای به کارگیری آنها در برخی مشاغل و حتی ورود آنها به بعضی از مکان‌ها مثل باغات پسته و… از سوی دادستان‌ها و سایر متولیان بارها مطرح شده و به‌عنوان قانون ابلاغ می‌شود. این درحالی‌است که مهاجران در بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر تفاوت چندانی با شهروندان درجه یک در کشورهای مقصد ندارند. این نوع سیاستگذاری‌های تبعیض‌آمیز به‌خودی‌خود از ادغام گروه مهاجران در جامعهٔ میزبان جلوگیری می‌کند و به شکل‌گیری نگرش‌های منفی نسبت به مهاجران دامن می‌زند.

آرش نصراصفهانی، جامعه‌شناس:‌ امروز اگر گروهی روایات مهاجرستیزانه تولید کنند، با متکثر شدن روایت‌ها و رسانه‌ها، گفتمان دیگری در مقابل آن قصه‌های دیگری را برای جامعه تعریف می‌کند و اجازهٔ قدرت گرفتن ایده‌های مهاجرستیزانه را نمی‌دهد

روی کار آمدن طالبان و تشدید نگرش‌های مهاجرستیزانه در رسانه‌ها
با روی کار آمدن دوبارهٔ طالبان در افغانستان و افزایش تنش‌های ایران با دولت فعلی این کشور، نگاه‌های منفی به مهاجران افغانستانی افزایش یافته است. «آرش نصراصفهانی»، جامعه‌شناس، با اشاره به این نکته دربارهٔ گفتمان‌های موجود در برخورد با مهاجران، توضیح می‌دهد:‌‌ «دو جریان گفتمانی متناقض در مواجهه با گروه مهاجران وجود دارد. یکی جبهه‌ای که مدافع حضور مهاجران افغانستانی با رویکردهای بشردوستانه و جهان‌وطنی هستند و هم‌پای آنها افرادی که از شیعیان افغانستانی حمایت و از منظر ایران فرهنگی از آنها دفاع می‌کنند. جبههٔ دیگر مخالفانی که شکلی از اندیشهٔ راست شبه فاشیستی را نمایندگی می‌کنند، باورهایی محافظه‌کارانه دارند و بعضی‌هایشان گرایش‌هایی نژادپرستانه دارند و مهاجران را تهدید امنیتی برای بافت جمعیتی می‌دانند. همچنین گروهی که از شوونیسم دفاع می‌کنند و منابع کشور را متعلق به مردم همان کشور می‌دانند و معتقدند که دیگران نباید از آن استفاده کنند و سعی می‌کنند افکار عمومی را علیه مهاجران افغانستانی شکل دهند.» او با اشاره به این دو جریان گفتمان‌ساز می‌گوید که بخشی از رسانه‌ها در دو سال اخیر به‌‌ویژه با روی کار آمدن طالبان، ادبیات مهاجرستیزانه را بازتولید و بازنشر کرده‌اند.
کوبیدن بر طبل هراس اخلاقی از مهاجران
این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه رسانه‌ها به‌عنوان منبع اثرگذار بر جهت‌دهی به افکار عمومی می‌توانند ایده‌هایی را تولید کنند که تنها بخشی از واقعیت را بازنمایی و نمایندگی کند، می‌گوید:‌ «استنلی کوهن، نظریه‌پردار اجتماعی در سال ۱۹۷۲ از مفهومی به نام هراس اخلاقی سخن به میان آورد. ایده‌ای که می‌گوید رسانه‌ها با دمیدن در آتش مهاجرستیزی در دوره‌هایی تلاش می‌کنند که توجه‌ افکار عمومی را به‌نحوی جلب کنند که گویی مهاجران بنا دارند نظم جامعهٔ میزبان را به‌هم بریزند و تهدیدی علیه فرهنگ و جامعه به حساب می‌آیند. آنها با این مفهوم‌پردازی از جامعه تقاضای واکنش به چیزی را می‌کنند که به آن اندازه‌ای که آنها ادعا می‌کنند، واقعی نیست.» به گفتهٔ او تبعات زدن بر طبل این ایده، سیاستگذار را به‌سمت تدوین سیاست‌های سختگیرانه‌ای سوق می‌دهد که عموماْ متوجه گروه اقلیت‌های متفاوت است:‌ «همیشه در بسیاری از کشورها با همین فرمان، مهاجران منبع هراس اخلاقی برای رسانه‌ها می‌شوند. مرکز ثقل این ایده ایجاد نظمی همگن در هژمونی است که طرفداران ایدهٔ هراس اخلاقی ایجاد می‌کنند.»
او با اشاره به این روند توضیح می‌دهد که گسترش نفوذ شبکه‌های اجتماعی، تمرکز بر قدرت یک رسانه و یک جریان فکری خاص برای هدایت افکار عمومی را گرفته است:‌ «دیگر تمرکز بر یک روایت از یک رسانهٔ خاص نیست. به بیان دیگر، امروز اگر گروهی روایات مهاجرستیزانه تولید کنند، با متکثر شدن روایت‌ها و رسانه‌ها، گفتمان دیگری در مقابل آن، قصه‌های دیگری را برای جامعه تعریف می‌کند و اجازهٔ قدرت گرفتن ایده‌های مهاجرستیزانه را نمی‌دهد.» به گفتهٔ او به همین علت با وجود اینکه عمدهٔ جامعه ایران نگرش منفی به حضور مهاجران افغانستانی در ایران ندارند، اما بازتولید ایده‌های مهاجرستیزانه همچنان به سختگیری‌های سیاستگذار علیه مهاجران دامن می‌زند.
روایت‌های اهریمن‌ساز به‌دنبال تحریک جامعه علیه افغانستانی‌ها
به گفتهٔ نصراصفهانی، تولید تیترهای جنجالی و بازنشر آن روایت‌هایی را در ذهن مخاطبان تولید و بازتولید می‌کند که فقط بخشی از واقعیت را برجسته می‌کنند:‌ «این نوع تصویرسازی‌ها، تصویری ناقص از جمعیت مهاجران ارائه می‌دهد که قسمت زیادی از واقعیت را نادیده می‌گیرد و اصلاح آن، کار بسیار دشواری است.» او آمارسازی‌ها دروغ و بدون مبنا دربارهٔ تعداد مهاجران، هزینهٔ هنگفت آموزش کودکان افغانستانی، تأکید بر غیرقانونی بودن مهاجران و پیوند آن با جرم و جنایت و خلاصه کردن تصویر جمعیت مهاجر افغانستانی به یک قاب از تصویری مشابه طالبان، تسخیر جامعه و تغییر بافت جمعیتی را ادامهٔ دمیدن در آتش هراس اخلاق می‌داند.
این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه این هراس اخلاقی به‌دنبال ساختن دوگانه‌ای علیه ایرانیان و خارجی‌ها است و طرفداران این دوگانه تصور می‌کنند که حضور مهاجران برای آنان تهدید امنیتی است، اضافه می‌کند:‌ «با وجود اینکه بسیاری از افغانستانی‌ها متخصص هستند، اما سیاستگذار به آنها اجازهٔ فعالیت نمی‌دهد و بخشی از جامعه تصور می‌کنند که با شدت گرفتن مهاجرت ایرانی‌های متخصص قرار است که افغانستانی‌های بی‌سواد وارد شوند. اما این به وضوح ایراد سیاستگذار است که این تصویر را بازتولید می‌کند. همچنین درحالی‌که بخشی از مهاجران سال‌هاست که در ایران زندگی می‌کنند و به هر کاری برای ادغام در جامعه دست می‌زنند، اما چنین سیاست‌هایی از ایجاد همبستگی در جامعهٔ بزرگتر جلوگیری می‌کند.» به گفتهٔ او روایت‌های اهریمن‌ساز از مهاجران خارجی همسو با وضعیت اقتصادی نامناسب، زمینه‌ٔ شکل‌گیری این ایده‌ها در افکار عمومی را تشدید می‌کند:‌ «اگر این وضعیت و نحوهٔ نگرش به مهاجران ادامه پیدا کند و نیروی راست‌گرای افراطی موازی با این نگرش روی کار بیاید، آن وقت باید نگران صدای پای فاشیست بود.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *