پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | جست‌وجوی مدارا در صنعت فیلمسازی

جست‌وجوی مدارا در صنعت فیلمسازی

«اسعد اردلان»، بازنشستۀ وزارت امور خارجه: در حقوق کیفری، متهم به صحنۀ جرم برده می‌شود تا صحنه را بازآفرینی کند. این درحالی است که سینما این کار را انجام می‌دهد، بدون اینکه مأموریتی از سوی کسی داشته باشد





۳۱ تیر ۱۴۰۲، ۲۱:۱۷

جنگ، نابرابری جنسیتی، نبود دسترسی عادلانه به آموزش و بسیاری از مسائل دیگر را می‌توان از مصداق‌هایی دانست که حقوق بشر را نقض می‌کنند. حقوقی که به ابتدایی‌ترین موضوعات اشاره دارد و هر فردی به صرف انسان بودن باید از آن بهره‌مند باشد. حقوق بشر مفهومی است که آن را می‌توان در صنعت فیلمسازی یافت و تأثیرش را جست‌وجو کرد. به همین منظور فصلنامۀ مطالعات بین‌المللی (ISJ)، بنیاد مطالعات بین‌المللی و گفت‌وگوهای جهانی و انتشارات جهان سیاست، وبیناری را برگزار کردند تا هم به ابعاد حقوقی این مفهوم بپردازند و هم میزان موفقیت سینمای ایران را در ساخت آثار مرتبط با حقوق بشر بررسی کنند.

 

«اسعد اردلان»، استاد حقوق بین‌الملل و بازنشسته وزارت امور خارجه، در این وبینار دربارۀ رابطۀ حقوق بشر با سینما گفت: «یکی از راه‌هایی که می‌تواند حقوق بشر را توسعه دهد سینما، عکس و به‌طور کلی رسانه است؛ چراکه می‌تواند واقعیت رویدادهای اجتماعی را در حوزۀ حقوق بشر در معرض دید و قضاوت عمومی بگذارد. برعکس کتاب و اسناد که مخاطبان خاص دارد، سینما مخاطبان عام دارد و می‌تواند حتی کسانی را که به‌دنبال موضوعات حقوق بشری نیستند، جذب کند.»
او دربارۀ لزوم پرداختن به کثرت‌گرایی در سینما نیز عنوان کرد: «در حقوق کیفری، متهم به صحنۀ جرم برده می‌شود تا صحنه را بازآفرینی کند. این درحالی است که سینما این کار را انجام می‌دهد، بدون اینکه مأموریتی از سوی کسی داشته باشد. اگر در حوزۀ سینما دربارۀ کثرت‌گرایی فرهنگی کار کنیم، رواداری و ظرفیت را برای تحمل دیگری بالا می‌بریم و حاضر می‌شویم سخنان دیگران را بشنویم و به فرهنگ‌ها احترام بگذاریم.»
اردلان یکی از حلقه‌های مفقوده در سینمای حقوق بشر را افزایش شوق فیلم دیدن دانست: «باید تبلیغات قبل از اکران این دست فیلم‌ها انجام شود. «باشو غریبۀ کوچک» یک نمونۀ سینمای حقوق بشری بود، اما باید برای آن بیشتر تبلیغ می‌شد. تبلیغات قبل از اکران می‌تواند کمک کند که غیر از مخاطبان عام، مخاطبان خاص نیز به این حوزه جذب شوند.»

«اسعد اردلان»، بازنشستۀ وزارت امور خارجه: در حقوق کیفری، متهم به صحنۀ جرم برده می‌شود تا صحنه را بازآفرینی کند. این درحالی است که سینما این کار را انجام می‌دهد، بدون اینکه مأموریتی از سوی کسی داشته باشد

نباید انتظار داشت که سینمای ایران مستقیماً به ساختارهای قدرت بپردازد
آیا زبان سینمای ما در راستای حقوق بشر بوده؟ «غلامرضا حداد»، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی، در این باره گفت: «سینمای ما در راستای حقوق بشر نبوده است؛ چراکه بستر زیست اجتماعی ما را بازتاب می‌داده و آن بستر از مؤلفه‌های حقوق بشر زدوده شده است. اگر به سینمای پیش از انقلاب بازگردیم، چه فیلم‌فارسی چه سینمای موج نو ضدتوسعه هستند و به‌تبع منافات با حقوق بشر دارند. سینمای حقوق بشر بعد از انقلاب نیز همینگونه است.» او آثار سینمایی در حوزۀ حقوق بشر را نادر دانست؛ هرچند که به عقیدۀ او در حال حاضر روند رو به رشدی دارند: «درواقع، تغییر بستر زیست اجتماعی ما ایرانیان در حال فراهم کردن فضایی را فراهم می‌کند که این آثار گسترده‌تر شوند. هرچه سهم طبقۀ متوسط در تولید کالای فرهنگی بیشتر شود، این نوع سینما را بیشتر می‌توان جست‌وجو کرد.»
«رحیم خستو»، استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج و منتقد سینما، از دیگر سخنرانان این برنامه بود. او به مفاد مختلف حقوق بشر پرداخت که مصداق‌هایی را از جمله حق آموزش عمومی، نفی تبعیض، برخورداری از بهداشت و سلامت و… در بر می‌گیرند و ادامه داد: «سینما به‌معنای آینه و بازتاب‌دهنده‌ای است که واقعیت‌های اجتماعی را به نمایش می‌گذارد. اما پرسش اینجاست که آیا سینمای جهان وارد مباحث حقوق بشری شده است یا خیر؟ در سینمای جهان عملاً با محدودیت‌های کمتری روبه‌رو هستیم، اما در سینمای ایران به دلیل مجوز گرفتن و نظارت‌ها شاید نتوان وارد بخشی از مصداق‌ها و بخش‌های اعلامیۀ حقوق بشر شویم. اما دربارۀ برخی از مصداق‌ها به‌وفور می‌توان آنها را در آثار سینمایی ایرانی جست‌وجو کرد.» «خستو» به فیلم‌های متعدد در این زمینه اشاره کرد: «فیلم‌های «باشو، غریبه کوچک» ساختۀ بهرام بیضایی، «اجاره‌نشین‌ها» ساختۀ داریوش مهرجویی، «مادر» علی حاتمی به مفهوم همدلی می‌پردازند. یکی از مفاد و بندهای صریح اعلامیۀ حقوق بشر عدالت جنسیتی است که ده‌ها فیلم به این حوزه وارد شده است و برای مثال می‌توان به فیلم «دو زن» ساختۀ تهمینه میلانی اشاره کرد. حق انتخاب آزاد موضوع دیگری است که می‌توان به «روسری آبی» ساختۀ رخشان بنی‌اعتماد اشاره کرد.»
او در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: «فراموش نکنیم که در تاریخ ادبیات ما همواره با کنایه صحبت شده است و نمی‌توان حرفی را صریح زد. بنابراین، نباید انتظار داشت که سینمای ایران مستقیماً به ساختارهای قدرت بپردازد. آن‌هم فیلم‌هایی که هر لحظه ممکن است جلوی اکرانشان گرفته شود.»
تمرین رواداری با فیلمسازی
«رضا صائمی»، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، از دیگر سخنرانان این وبینار بود که به مدارا و مدیریت در سینمای ایران پرداخت: «اساساً در جهان متکثری که با عقاید و باورهای متفاوت زندگی می‌کنیم، بحث مدارا یک ضرورت اجتماعی است که گریزی از آن وجود ندارد. سینما و فیلمسازی می‌تواند تمرین رواداری و مدارا باشد. در مدارا به این موضوع پرداخته می‌شود که باید با یکدیگر تعامل و گفت‌وگو داشته باشیم. گفت‌وگو در سینما تبدیل به دیالوگ می‌شود و هر کدام از شخصیت‌ها امکان بیانگری دارند.» او دربارۀ نسبت مدارا با سیاستگذاری سینمایی گفت: «بسیاری از مدیران سینمایی ما دربارۀ ارزش مفهوم مدارا در سینما صحبت می‌کنند، اما خودشان هیچ مدارایی با سینماگران ندارند. سینمای بعد از انقلاب ما حاصل یک نوع مدارا بود، چراکه خیلی از مدیران بعد از انقلاب با سینما موافق نبودند. خود اینکه بعد از انقلاب سینما تدوام پیدا می‌کند، حاصل رواداری است.»
صائمی در این باره ادامه داد: «اگر امروزه تقوایی‌ها و بیضایی‌ها نمی‌توانند فیلم بسازند، حاصل عدم مدارایی است که مدیران با سینماگران ما داشتند. وقتی که ساختار مدیریتی ما براساس عدم مدارا بنا شده است، نمی‌توان انتظار داشت که مدارا در درون متن فیلم‌های ما تولید شود.»
اما سینما دربارۀ حقوق بشر چه کرده و چه کارهایی می‌تواند در این‌باره انجام دهد؟ «سید محسن هاشمی»، معاون پیشین خانۀ سینما، توضیح داد: «اولین کار این است که به ما دربارۀ حقوقی که داریم توجه دهد، یا به زشت‌ترین صورت ممکن هتک آن حقوق را به رخ بکشد.»
او دربارۀ کارکردهای دیگر سینما در این زمینه نیز گفت: «آگاهی دادن نسبت به حقوق بشر، ترغیب رسانه‌ها به بحث کردن راجع‌به این موضوع که می‌تواند باعث شکل‌گیری یک نوع گفتمان شود، شرم‌افکنی بر عاملان هتک حقوق انسانی که به غلط به‌عنوان امر به معروف از سوی حکومت به مردم تلقی می‌شود و… از کارکردهای دیگر این صنعت می‌توانند باشند.»
هاشمی همچنین به جشنواره‌هایی اشاره کرد که در این زمینه فعالیت می‌کنند: «در بررسی فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های حقوق بشری مانند تورنتو، نورنبرگ و… این تقسیم‌بندی نیز قابل برداشت است و به مسائل پناهندگان، جنایت‌های جنگی، نژادپرستی و… پرداخته می‌شود.»
ورود موفق صنعت فیلمسازی ایران در دیپلماسی عمومی
«مهدی ذاکریان»، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، در بخش پایانی این وبینار دربارۀ انواع دیپلماسی توضیح داد و نسبت آن را با سینما مطرح کرد: «زمانی که بحث فیلم‎‌های ایرانی در جشنواره‌ها مطرح می‌شود، عده‌ای معتقدند که این فیلم‌سازان به‌دنبال سیاه‌نمایی هستند، اما این دیدگاه نادرست است. سینمای ایران نقش بسیار مهم و مثبتی در دیپلماسی عمومی ایفا کرده و به‌عبارت دیگر این صنعت با وجود بی‌مهری‌هایی که دیده یک تابلوی خوب برای ایران در جهان بوده است.» او ادامه داد: «با وجود همۀ اینها، اما از سال گذشته چنین برداشتی ضعیف شد و به دنیا ثابت شد که شکاف فراوانی میان نظام سیاسی با ملت ایران وجود دارد. نظام سیاسی یا حکمرانی دارد به‌سمتی حرکت می‌کند که مشروعیت و اعتباری را که سینمای ایران به نظام سیاسی می‌داد، به صفر رسانده است.»
اما با وجود این ضعف‌ها، به عقیدۀ ذاکریان سینمای ایران در حوزۀ «دیپلماسی عمومی» ورود موفقی داشته است: «سینمای ایران همچنان امروز به‌رغم بی‌مهری‌ها به‌عنوان تابلویی از ملت ایران در دنیا می‌درخشد. هرچند به این معنا نیست که نتوان نقدی را بر آن وارد کرد، اما با وجود محدودیت‌ها و فشارها می‌بینیم که موفق عمل کرده است.»

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *