پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | کاشت میلیاردی نهال مبهم و بدون برنامه

حفظ، احیا و توسعه عرصه‌‌های جنگلی، یک نیاز محلی، ملی و بین‌­ا‌لمللی است

کاشت میلیاردی نهال مبهم و بدون برنامه

کشورهای مختلف برای جبران کاهش سطح جنگل‌­ها، برای حفاظت از جنگل­‌های موجود، احیای عرصه­‌های تخریب یافته و گسترش سطح جنگل برنامه­‌های متعددی دارند





کاشت میلیاردی نهال مبهم و بدون برنامه

۱۵ اسفند ۱۴۰۱، ۹:۱۰

امروزه، حفظ، احیا و توسعه عرصه‌‌های جنگلی به دلایل متعدد، یک نیاز محلی، ملی و بین‌­ا‌لمللی است. کشورهای مختلف برای جبران کاهش سطح جنگل‌­ها، برای حفاظت از جنگل­‌های موجود، احیای عرصه­‌های تخریب یافته و گسترش سطح جنگل برنامه­‌های متعددی دارند. در ایران هم، در ادامه پروژه‌­های مختلف نهال‌کاری در سال‌های گذشته، پروژه کاشت یک میلیارد نهال در طی چهار سال شروع شده است. در تبلیغات برای انجام این کار، به تجربه کشورهای مختلف در کاشت نهال در زمان کوتاه اشاره شده است. فارغ از تفاوت‌­های متعدد در شرایط جنگل­‌ها و مسائل مربوط به آنان در کشورهای مختلف، اما تنها زمان و نیروی کار برای انجام این پروژه در بازه زمانی تعریف شده، نمی­‌تواند دلیلی بر موفقیت این نهالکاری باشد. علیرغم تبلیغات گسترده­، پروژه کنونی دارای ایرادات، نقاط مبهم و ضعف­های اساسی در برنامه­ریزی است. اگرچه از بعد فنی کاشت یک میلیارد نهال در زمان چهار سال، امری محال نیست، اما موفقیت آن مستلزم توجه به مسائل متعدد اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی است. با توجه به عدم پایش سیستماتیک طرح­های جنگل‌کاری گذشته یا حداقل عدم انتشار عمومی گزارش‌ها این پایش­ها، بیم آن می­رود که این اقدام هم تنها در مرحله کاشت متوقف و گام­های بعدی شامل نگهداشت و پایش مغفول بماند. پروژه‌­های مشابه همچون جنگلانه، پویش مردمی بذرکاری برای احیای زاگرس و نهالکاری همگانی برای ایرانی سبز، که همگی بر مبنای مشارکت مردمی، تدوین شده بودند، فاقد گزارش یا مطالعات پژوهشی برای درک علل احتمالی عدم موفقیت هستند.
نتیجه این پایش و مطالعات می­توانست در موفقیت پروژه یک میلیاردی موثر باشد. در حالی که دلایل متعدد از جمله رهاشدگی جنگل ناشی از عدم وجود طرح‌­های مدیریت، وابستگی روزافزون معیشتی مردم محلی به منابع جنگلی متاثر از شرایط کلان اقتصادی کشور و همچنین تخریب این منابع در پروژه‌­های توسعه، باعث تخریب روزافزون منابع جنگلی شده­اند، باید رفع عوامل تخریب به عنوان پیش نیاز هر اقدامی برای احیا یا گسترش منابع جنگلی، در اولویت قرار گیرد. سازمان منابع طبیعی بدون برنامه­‌ای مدون برای رفع این عوامل که نیازمند اقدام ملی است، کاشت یک میلیارد نهال را شروع کرده است. روشن است که با تداوم تخریب پوشش گیاهی، هر گونه فعالیت برای احیا جنگل، نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت. ادعای سازمان جنگل­ها بر مردمی بودن این پروژه و تامین منابع مالی از بخش­های مختلف صنعتی، آموزش و پرورش و بنگاه­های خصوصی در حالی مطرح می‌­شود که این مساله می­تواند تبدیل به چشم اسفندیار این پروژه شود. فارغ از مشکلات اقتصادی احتمالی، شرکای عنوان شده برای اجرای نهالکاری، نبود الزام قانونی، زمینه را برای شانه خالی کردن سازمان­ها، صنایع یا نهادهای مربوطه از اجرای تعهدات خود فراهم می­کند. از سوی دیگر نبود برنامه مدون برای نگهداشت نیز از نقاط مبهم و عاملی بالقوه برای عدم موفقیت این اقدام است. در حالی که بر مشارکتی بودن این طرح تاکید می­شود که برنامه­ مدونی برای آموزش عملیات نگهداری یا پرورشی طراحی نشده است.
اقدامات لازم برای پایش وضعیت نهال‌­های کاشت شده توسط عموم مردم یا سازمان­ها و شرکت­ها؛ نیازمند نیروی انسانی و بودجه است که با توجه به وضعیت بودجه‌­ای سازمان منابع طبیعی، نتیجه آن به خوبی روشن است. اما شاید مهمترین موضوع که قادر است این پروژه را حتی در مرحله کاشت، با شکست مواجه کند، نیاز سالانه 250 میلیون نهال است. اگرچه از میزان تولید نهال در کشور، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، اما مجری پروژه کاشت یک میلیارد درخت، میزان متوسط تولید نهال در 20 ساله گذشته را 17 میلیون اعلام کرده است. افزایش تولید نهال به میزانی حدود 15 برابر، امری نیست که یکباره و با بخشنامه و دستور امکان‌پذیر باشد. انجام این مهم، نیازمند مکان‌­یابی نهالستان­های جدید، تامین منابع مالی، انسانی و تجهیزات، مراحل مختلف فرآیند بذرگیری، گسترش مناسب نهال­های تولیدی در مناطق جغرافیایی و موضوعات دیگر است که تحقق آن، ممکن است نیاز به زمانی طولانی‌تر از 4 سال اجرای این پروژه داشته باشد. موارد بیان شده، نکاتی هستند که در طراحی این اقدام کمتر مورد توجه قرار گرفته­اند. اگرچه نمی­توان لزوم نهالکاری گسترده را انکار کرد، اما اجرای آن بدون ملاحظات فوق، می­تواند منجر به نتیجه­ای مشابه پروژه­های گذشته شود که به اقرار سازمان، موفقیت آمیز نبوده‌­اند. تکرار این شکست در پروژه کنونی، بر افکار عمومی نیز تاثیر منفی خواهد داشت و زمینه مشارکت آنان در فرآیند حفظ، احیا و توسعه جنگل­ها در آینده را از بین می‌برد. قبل از مرحله اجرا، لحاظ کردن پیش‌شرط‌­های بیان شده، ضروری است تا مسئله به اما و اگرهای بی‌شمار وابسته نشود. با این حال، بازنگری نقاط ضعف در هر مرحله از انجام این پروژه، شانس موفقیت آن را افزایش می‌دهد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *