مروری بر منشورِ دموکراسی و عدالت برای انرژی
دست رد بر سینه استعمار سبز
نویسندگان این منشور تصریح کردهاند: کربنزدایی از زندگی ثروتمندان، که متکی بر بازار و صادرات است، به مرحله جدیدی از تخریب محیط زیست در جنوب جهانی بستگی دارد
۹ اسفند ۱۴۰۱، ۸:۴۴
تحولی در پیش است، ناگزیر و در راه. این تحول یا به بربریت راه میبرد یا به عدالتی اجتماعی. از این رو شناخت مکانیسمهای گوناگون در همه سپهرهای جامعه که منجر به شکاف طبقاتی، فقر و تبعیض و محرومیت و بیعدالتی میشود ضروری است. تحول سیاسی بدون رفع تبعیضها و ساز و کارهای طبقاتی، عقیم و ناکارا خواهد بود. بخش مهمی از توسعه، پیشرفت و دستیابی به رفاه منوط و مربوط است به محیط زیست، زیستبوم و نحوه مدیریت منابع طبیعی که نیازهای همگانی یا قشر خاص را برآورده کند. آلودگیها، بحران آب، دسترسی به انرژی از جمله عواملی است که در شکلدادن به وضعیت یک جامعه سهیماند. این وضعیت از یکسو برآمده است از مناسبات درونی و طبقاتی یک جامعه-یک کشور و از سوی دیگر وابسته است به مناسبات بینالمللی میان کشورها؛ میان کشورهای ثروتمند و توسعهیافته یا به اصطلاح کشورهای مرکز-کشورهای شمال جهانی و کشورهای فقیر، توسعهنیافته و حاشیهای یا به اصطلاح کشورهای پیرامونی-کشورهای جنوب جهانی. هم در تنظیم و تغییر روابط طبقاتی و هم در تعیین نوع روابط بینالمللی و ترسیم مسیر توسعه صنعتی و انسانی کشور و طرح جامعهای نو و بدیل، محیط زیست و بهرهبرداری و دسترسی به منابع زمینی و زیرزمینی نقش مهمی دارند. این منشور که خطاب به رهبران، سازمانها و فعالان مدنی و محیط زیستی در سراسر جهان است از سوی جمعی از تشکلها و فعالان مدنی و محیط زیستی در کشورهای آسیبدیده از استعمار محیط زیستی در ارتباط با گذار عادلانه انرژی تحت پیمان زیستبوم-اجتماعی و بینفرهنگی جنوب منتشر شده است. این منشور با تلاش جمعی از دهها گروه و افراد در جنوب جهانی، کاستیهای وضعیت موجود، رویکرد «انرژی پاک» کشورهای ثروتمند شمال جهانی به دور شدن از سوختهای فسیلی را تشریح میکند. همچنین دیدگاههای جدیدی از گذار و دگرگونی محیط زیستی ارائه میدهد که بهلحاظ جنسیتی، عادلانه و بهلحاظ زیستبوم، احیاکننده و مردمی و در عین حال محلی و بینالمللی هستند.
ما بهعنوان فعالان، روشنفکران و سازمانهای کشورهای مختلف جنوب، از عوامل تغییر در جایجای جهان میخواهیم که به یک گذار رادیکال، دموکراتیک، بهلحاظ جنسیتی عادلانه، بهلحاظ زیستبومی احیاکننده و بهلحاظ اجتماعی مردمی و بومگرا متعهد شوند که هم بخش انرژی و هم بخشهای صنعتی و کشاورزی که به ورودیهای انرژی در مقیاس بزرگ وابسته هستند را متحول میکند
گذار بهاصطلاح سبز در کشورهای شمال عمدتا وابسته به تحمیل و صدور آلودگی و استخراج حداکثری از منابع در کشورهای جنوب است. کشور ما با صادرات مواد خام، فولاد و محصولات پتروشیمی بخشی از این زنجیره تأمین منابع مورد نیاز در تولید و مصرف کالاهای مصرفی و مدرن برای کشورهای توسعهیافته است. در کنار این در کشور ما فاصله زیادی بین مصرف آب و انرژی در دهکهای بالای جامعه و دهکهای پایین وجود دارد که هر گونه چشمانداز رفاه و عدالت را تحت تأثیر قرار داده است. در ضمن تبعات محیط زیستی تولید انرژی و استخراج گاز و نفت و محصولات پتروشیمی دامن ساکنان مناطق نفتی و صنعتی را گرفته بیآنکه منافع رفاهی و اقتصادی شامل آنها شود: نوعی استعمار داخلی. از این رو این منشور و مانیفستهایی مانند آن راهنمایی در ترسیم و تخیل آینده سرزمینمان میتواند باشد.
در این منشور که 10 فوریه سال جاری میلادی منتشر شده، آمده است:
«بیش از دو سال پس از شیوع همهگیری کرونا و اکنون در کنار پیامدهای فاجعهبار حمله روسیه به اوکراین، یک «هنجار جدید اجتماعی» ظاهر شده که به یک وضعیت عادی جدید تبدیل شده است. این وضعیت جدید جهانی نشاندهنده وخیمتر شدن بحرانها در سپهرهای گوناگون است: سپهرهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اکولوژیکی، زیست پزشکی و ژئوپلیتیک.
فروپاشی محیط زیست نزدیک است. زندگی روزمره بیش از پیش نظامی شده است. دسترسی به غذای خوب، آب تمیز و مراقبتهای بهداشتی مقرونبهصرفه، محدودتر شده است. دولتهای بیشتری خودکامه شدهاند. ثروتمندان ثروتمندتر شدهاند، قدرتمندان قدرتمندتر، و فناوری کنترلنشده و بیمهار تنها به این روندها سرعت بخشیده است. موتور محرکههای این وضعیت ناعادلانه، یعنی سرمایهداری، مردسالاری، استعمار و بنیادگرایی در وجههای مختلف باعث بدتر شدن این وضعیت بد میشوند.
آنگونه که در منشور مردم جنوب، پیرامون گذار و تحول اجتماعی و بومگرای انرژی آمده است ما معتقدیم که مشکلات جهان جنوب از مشکلات شمال جهانی و قدرتهای نوظهوری مانند چین متفاوت است. عدم توازن قدرت بین این دو قلمرو نه تنها میراث دوران استعمار است بلکه به دلیل نوعی مدل نواستعماری انرژی عمیقتر شده است. در بستر تغییر اقلیم، نیازهای روزافزون انرژی و از دست رفتن تنوع زیستی، کشورهای سرمایهداری مرکزی فشار را برای استخراج ثروت طبیعی کشورهای پیرامونی با تکیه بر نیروی کار ارزان آن کشور افزایش دادهاند. نه تنها الگوی متداول تولید به شکل استخراج منابع طبیعی هنوز پابرجاست، بلکه بدهی اکولوژیکی کشورهای شمال به جنوب در حال افزایش است.»
در بخش دیگری از این منشور آمده است: «در این وضعیت جدید که در حال تبدیل به قاعده شدن است، «گذار به انرژی پاک» در کشورهای شمال فشار بیشتری را بر جنوب جهانی برای تولید کبالت و لیتیوم که در تولید باتریهای پیشرفته کاربرد دارد، چوب بالسا برای توربینهای بادی، زمین برای تولید آرایههای خورشیدی بزرگ و زیرساختهای جدید برای پروژههای بزرگ هیدروژنی وارد کرده است. این کربنزدایی از زندگی ثروتمندان، که متکی بر بازار و صادرات است، به مرحله جدیدی از تخریب محیط زیست در جنوب جهانی بستگی دارد، که زندگی میلیونها زن و مرد و کودک را و همچنین زندگی غیرانسانی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به این ترتیب، جنوب جهانی بار دیگر به شکل منبعی ظاهراً تمامنشدنی برای کشورهای شمال قربانی میشود.
اولویت اصلی برای شمال جهانی تضمین زنجیرههای جهانی تأمین به ویژه مواد خام حیاتی و جلوگیری از انحصار دسترسی برخی کشورها مانند چین بوده است. به عنوان مثال، وزرای تجارت G7 اخیراً از یک زنجیره تأمین مسئولانه، پایدار و شفاف برای مواد معدنی حیاتی از طریق همکاری بینالمللی، سیاستگذاری و امور مالی، از جمله تسهیل تجارت کالاها و خدمات زیستمحیطی از طریق سازمان تجارت جهانی حمایت کردند. شمال جهانی برای برآوردن نیاز خود به منابع، به ویژه منابعی که در «گذار به انرژی پاک» ضروری است، برای توافقات تجاری و سرمایهگذاری بیشتر به جنوب جهانی فشار آورده است. این توافقنامهها برای کاهش موانع تجارت و سرمایهگذاری، حفاظت و تقویت قدرت و حقوق شرکتها، از طریق ارائه طرحهای حقوقی احتمالی بر اساس مکانیسمهای حل و فصل اختلاف سرمایهگذار و دولت (ISDS) طراحی شدهاند. شمال جهانی از این توافقات برای کنترل «گذار به انرژی پاک» و ایجاد یک استعمار جدید استفاده میکند.»
نویسندگان این منشور یادآوری کردهاند: «دولتهای جنوب با اخذ وامهای سنگین برای ایجاد صنایع و کشاورزی در مقیاس بزرگ به منظور تأمین نیازهای کشورهای شمال در تله بدهی افتادهاند. برای بازپرداخت این بدهیها، دولتها مجبور شدهاند منابع بیشتری را از زمین استخراج کنند که منجر به دور باطلی از نابرابری و تخریب شده است. امروزه، ضرورت فرا رفتن از مصرف سوختهای فسیلی بدون کاهش قابل توجه مصرف در شمال، تنها فشار برای بهرهبرداری از این منابع طبیعی را افزایش داده است. علاوه بر این، کشورهای شمال در حالیکه گذار انرژی خود را پیش میبرند که همچنان مسئله بدهیهای تاریخی و فزاینده محیط زیستی به کشورهای جنوب لاینحل باقی مانده است. تغییرات جزئی در ماتریس انرژی نابسنده است. کل سیستم انرژی باید از تولید و توزیع گرفته تا مصرف و اتلاف دگرگون شود. جایگزینی خودروهای الکتریکی به جای خودروهای احتراق داخلی کافی نیست، بلکه کل مدل و شکل حمل و نقل، از طریق کاهش مصرف انرژی و ترویج گزینههای پایدار برای همه، از جمله ثروتمندان، باید تغییر کند.
به این ترتیب، روابط باید نه تنها بین کشورهای مرکز و پیرامون، بلکه در داخل کشورها بین نخبگان و مردم عادلانهتر و بین طبقه سرمایهدار و کارگر متحول شود. نخبگان و قشر حاکم و فاسد در جنوب جهانی نیز با سود بردن از استخراج، با وابستگی به قدرتهای خارجی و شرکتهای ثروتمند و تأثیرگذار جهانی، با سرکوب مدافعان حقوق بشر و فعالان محیط زیست و با تداوم نابرابری اقتصادی در این سیستم ناعادلانه دست دارند.»
بخش دیگر منشور تذکر این نکته است که راهحلهای این بحرانهای در هم تنیده نه صرفاً فناوریمحور که بیش از هر چیز سیاسی است.
نویسندگان تصریح کردهاند: «ما به عنوان فعالان، روشنفکران و سازمانهای کشورهای مختلف جنوب، از عوامل تغییر در جایجای جهان میخواهیم که به یک گذار رادیکال، دموکراتیک، بهلحاظ جنسیتی عادلانه، بهلحاظ زیستبومی احیاکننده و بهلحاظ اجتماعی مردمی و بومگرا متعهد شوند که هم بخش انرژی و هم بخشهای صنعتی و کشاورزی که به ورودیهای انرژی در مقیاس بزرگ وابسته هستند را متحول میکند. با وجود جنبشهای مختلف برای عدالت اقلیمی، «گذار اجتناب ناپذیر است، اما عدالت، بدون داشتن برنامه هدفمند، نه».
ما هنوز زمان داریم تا یک گذار عادلانه و دموکراتیک را آغاز کنیم. ما میتوانیم از نظام اقتصادی نئولیبرال به سمتی برویم که حامی زیست پایدار باشد، عدالت اجتماعی را با عدالت محیط زیستی به هم آمیزد، ارزشهای برابریخواهانه و دموکراتیک را با یک سیاست اجتماعی انعطافپذیر و کلنگر گرد هم آورد و تعادل اکولوژیکی لازم برای یک سیاره سالم را بازیابی کند. اما برای دستیابی به این اهداف والا، ما به تخیل سیاسی و نگرشهای آرمانی برای یک جامعه از نوعی دیگری نیاز داریم که عادلانه باشد و به زمین به مثابه مأوای مشترک انسانها و غیرانسانها احترام بگذارد.
تحول انرژی باید بخشی از یک چشمانداز جامع باشد که نابرابری عمیق و ریشهای در توزیع منابع انرژی را مدنظر قرار میدهد و به سوی دموکراسیِ انرژی پیش میرود؛ باید تأکید بر مؤسسات در مقیاس بزرگ -شرکتهای کشاورزی، شرکتهای بزرگ انرژی- و همچنین راهحلهای مبتنی بر بازار را از بین ببرد. در عوض، باید تابآوری جامعه مدنی و سازمانهای اجتماعی را تقویت کند.
بر این مبنا: ما هشدار میدهیم که پروژههای عظیم گذار انرژی به رهبری ابرشرکتهای شمال جهانی و اجرای دولتها در جنوب باعث گسترش مناطق قربانی و آسیبدیده، تداوم میراث استعماری، پدرسالاری و تله بدهی میشود. انرژی یک حق اساسی و غیرقابل انکار بشر است، از این رو دموکراسی انرژی باید هدف ما باشد.
ما از مردم جنوب میخواهیم که راهحلهای نادرستی را که با اشکال جدید استعمار انرژی همراه است، و اکنون به نام گذار سبز مطرح میشوند، رد کنند. ما صریحاً خواستار ادامه هماهنگی و همکاری سیاسی میان مردم جنوب و در عین حال ایجاد اتحادهای راهبردی با بخشهای مهم در شمال هستیم.
برای کاهش و تعدیل ویرانیهای ناشی از بحران اقلیمی و پیشبرد یک گذار عادلانه و مردمی و بومدوست، ما خواهان پرداخت بدهیهای محیط زیستی کشورهای ثروتمند به کشورهای جنوب هستیم. این بدان معناست که در مواجهه با مسئولیت نامتناسب شمال جهانی، در مقایسه با کشورهای جنوب، در ایجاد بحران اقلیمی و فروپاشی محیط زیستی، اجرای واقعی یک سیستم جبران خسارت به کشورهای جنوب ضروری است. این سیستم باید شامل انتقال قابل توجه منابع مالی و فناوری مناسب باشد و باید لغو بدهیهای دولتی را برای کشورهای جنوب در بر بگیرد. ما خواهان پرداخت غرامت و جبران خساراتی هستیم که مردم بومی، گروههای آسیبپذیر و جوامع محلی طی استخراج معدن، ساخت سدهای بزرگ و اجرای پروژههای انرژی کثیف متحمل شدهاند.
ما مخالف گسترش حوزههای پروژههای هیدروکربنی در کشورهای خود -از طریق پروژههای فراکینگ و فراساحلی– هستیم. همچنین گفتمان ریاکارانه و ساختگی اتحادیه اروپا مبنی بر اعلامکردن گاز طبیعی و انرژی هستهای بهعنوان «انرژیهای پاک» را مردود میدانیم. ما از عدم استخراج سوختهای فسیلی زیرزمینی و ایجاد شرایط اجتماعی و کاری لازم برای کنار گذاشتن استخراجگرایی و حرکت به سمت آیندهای پس از سوختهای فسیلی حمایت میکنیم.
به همین منوال ما «استعمار سبز» را که در قالب تصاحب زمین برای مزارع خورشیدی و بادی، استخراج بیرویه مواد معدنی حیاتی، و ترویج «اصلاحات» تکنولوژیکی مانند هیدروژن آبی، سبز و خاکستری صورت میگیرد رد میکنیم. حصارکشی و سلب مالکیت، محروم کردن، خشونت، دستاندازی و تجاوز، و زورگویی، مشخصه روابط انرژی شمال-جنوب از گذشته تاکنون بوده است. اینها دیگر در عصر گذار اجتماعی بومگرا قابل قبول نیست.
در ادامه این منشور آمده است: «ما خواستار حفاظت واقعی از محیط زیست و مدافعان حقوق بشر، به ویژه مردم بومی و زنان در خط مقدم مقاومت در برابر استخراجگرایی هستیم.
از بین بردن فقر انرژی در کشورهای جنوب و همچنین فقر انرژی بخشهایی از شمال جهانی، باید یکی از اهداف اساسی ما باشد. این هدف تنها از طریق پروژههای جایگزین، غیرمتمرکز و توزیع عادلانه انرژیهای تجدیدپذیر که متعلق به خود جوامع هستند و توسط خود آنها اداره میشوند قابل دستیابی است.
ما موافقتنامههای تجاری بینالمللی را محکوم میکنیم که کشورهایی را که میخواهند استخراج سوختهای فسیلی را محدود کنند، مجازات میکنند. ما باید استفاده از ابزار قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری تحت کنترل شرکتهای چندملیتی را که در نهایت استخراج بیشتر را ترویج و تسهیل میکنند و باعث تحکیم و تقویت استعمار جدید میشوند متوقف کنیم.
بدیل جامعه بومگرای مورد نظر ما بر مبارزات بیشمار، استراتژیها، طرحهای پیشنهادی و ابتکارات مبتنی بر جوامع محلی استوار است. «منشور» ما برآمده است از تجربه زیسته و دیدگاههای انتقادی مردم بومی و سایر جوامع محلی، زنان و جوانان در سراسر جنوب جهانی. این منشور از تلاشهای فکری و عملی انجام شده در زمینه حقوق طبیعت، بوئن ویویر، سماق کاوسای، اوبونتو، سواراج، منابع عمومی، اقتصاد مراقبت، کشاورزی بومگرا، حاکمیت غذایی، پسااستخراجگرایی، کثرت، خودمختاری، و حاکمیت انرژی الهام گرفته شده است. مهمتر از همه، ما خواهان یک گذار رادیکال، دموکراتیک، مردمی، بهلحاظ جنسیتی عادلانه و بهلحاظ زیستبوم احیاکننده و بهلحاظ اجتماعی همگانی و بومدوست هستیم. این منشور از همه دعوت میکند تا با کمک به ایجاد دیدگاههای جمعی و راهحلهای جمعی، به مبارزه مشترک برای تحول رادیکال بپیوندند.»
برچسب ها:
انرژی تجدیدپذیر، انرژی سبز، انرژی های تجدیدپذیر، انرژی هایتجدیدپذیر، کربن، منشور دموکراسی و عدالت برای انرژی، هزینه اجتماعی کربن
مطالب مرتبط
تغییرات عجیب در مدیریت بیمارستان محب کوثر با اعتراض کادر درمان روبهرو شد
خطر بیکاری ۷۰۰ پرستار و ۲۰۰ پزشک
رئیس دیوان عدالت اداری:
دولت مکلف به آزادسازی نرخ بلیت هواپیما است
اخذ «بارنامه شهری» الزامی برای خودروهای حمل و نقل
انجمنهای صنفی روزنامهنگاران تهران و عکاسان مطبوعاتی ایران در نامهای به دفتر ٰرئیس جمهوری منتخب خواستار شدند
وزیر ارشاد به آزادی رسانهها متعهد باشد
«شهناز نوحی» روانشناس، در گفتوگو با «پیام ما»:
ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد
اولویت ایجاد ایستگاههای شارژ برقی در پایانههای تاکسی و اتوبوس شهری
تاکید دو فعال اجتماعی بر لزوم به رسمیت شناختن مهاجران و اجرای برنامهٔ غربالگری
مهاجران متهم شیوع بیماریها نیستند
«آلاینده تابستانه» در حوالی پایتخت
مهدی چمران بیان کرد:
انتقال ۱۵۰ اتوبوس به کشور طی چند ماه آینده
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید