یکی داستان است پر آب چشم
۲۶ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰
نگاهی گذرا به تاریخ تشکیل محیط زیست که ابتدا شکاربانی بود و بعد سازمان شکار و نظارت صید و سال 50 با تاسیس سازمان حفاظت محیط زیست به این نام تغییر یافت، نشان می دهد که محیطبانان همواره جزو بازوان اصلی این تشکیلات بوده اند. تا سه دهه پیش اصطلاح شکاربانی برای این قشر رواج داشت که پس از آن به محیطبان تغییر نام یافت، با این حال همچنان برخی از مردم محلی بنا به عادت گذشته اصطلاح شکاربان را به کار میبرند. محیطبانان این سه دهه یا شکاربانان سابق در طول بیش از نیم قرن تشکیل سازمان حفاظت محیطزیست به واسطه شکل و ماهیت کارشان با زیستگاههای طبیعی سر و کار داشتهاند که همین موضوع آنها را در معرض حوادثی نظیر پرت شدن از کوه و صخره، یخزدگی، واژگون شدن ماشین و موتور در مسیرهای صعب العبور و درگیری با شکارچیان غیرمجاز و… قرار داده است.
همین مخاطرات از ابتدای تاسیس سازمان حفاظت محیطزیست تاکنون باعث از دسترفتن و شهادت 150 محیطبان شده است. آخرین آنها محمد فرهمند عزیز از بوانات بود که در منطقه استحفاظی درهباغ واقع در بوانات در مواجهه با متخلفان جان شریف خود را از دست داد. همچنین داوطلب طبیعت زنده یاد رضا بهرامپور را هم در همین مواجهه از دست دادیم و به خیل شهدای محیط زیست پیوستند. لذا واکاوی این شرایط تکرار مکررات است، بارها از ضعف قوانین، مسلح شدن بخش زیادی از مردم که متاسفانه برخی گرایش ورود به زیستگاهها را دارند صحبت شده و متخلفان برای اینکه از تیغ قانون فرار کنند در مواجهه با محیطبانان سینه آنها را آماج گلوله قرار میدهند.
محیطبانی داستانی است پر آب چشم، شغلی که با عشق آغاز شده و در آن شریفترین، عاشقترین و آگاهترین آنها جان شریف خود را از دست میدهند. به نظر من محیطبانی یک شغل نیست بلکه تلاشی عاشقانه و خردمندانه برای حفاظت از زیستگاهها و تنوع زیستی بیپناه ایران است. از همین روست که هیچکس از جامعه محیطبانی قصد ندارد کسی را هدف قرار دهد. نگاهی به پروندهها نیز نشان میدهد در اغلب موارد زمانی که محیط بانی مورد سوءقصد قرار گرفته شلیک کرده که در بعضی موارد اتفاقی به متخلف برخورد کرده است.
اما پرونده یوسف فلاحی استثناست. در این حادثه یا بهتر است بگویم تراژدی در منطقه استحفاظی بیستون اما و اگرهای فراوانی وجود دارد. شواهد و قرائن نشان میدهد که یوسف فلاحی در مرز یا بهتر است بگویم در خارج از منطقه استحفاظی محیط زیست مورد اصابت گلوله از سمت محیطبان برومند نجفی قرار گرفته است، هر چند سازمان حفاظت محیطزیست نظر دیگری دارد. گفتوگوهای صورت گرفته از سمت این سازمان به همراه فضای شکل گرفته در عرصه مجازی هم باعث شده برای خانواده عزیز فلاحی دلزدگیهایی به وجود آید و آنها حس کنند در انزوا قرار گرفتهاند. من فکر می کنم در این پرونده هم محیط بان قصد نداشته به یوسف فلاحی شلیک کند و این را به آقای علی سلطان هم گفتهام. اصابت گلوله ها در راستای چرخ عقب ماشین و شیشه سمت راست کابین عقب ماشین پراید بیانگر آن است که تفنگ تنظیم نبوده یا به دلیل تاریکی هوا، محیط بان دچار خطای دید شده و اشتباهاً گلوله شادروان یوسف فلاحی را هدف قرار داده است.
یوسف در زمان حادثه 22 سال داشت، او در روز حادثه با چهار نفر از هم سن و سالهای خود بنا بر اقوال برای جمعآوری علوفههای خوراکی به کوه رفته بود و در نهایت حدود ساعت نُه شب با محیط بانان مواجه می شوند که متاسفانه این تراژدی رقم خورد. همانطور که پیشتر هم گفتم محیطبان به حیات و سر زندگی فکر می کند و جان ستان نیست. خوشبختانه خانواده شادروان یوسف فلاحی و به ویژه پدرشان خانواده بسیار شریفی هستند.او انسان رئوفی است و بارها به من گفته است که با اعدام نجفی، پسرش و همسرش زنده نمی شوند. همسر آقای فلاحی یوسف را خیلی دوست داشت و دلبسته فرزندش بود. او پس از اتفاقی که برای پسرش افتاد بسیار رنجور و پریشان حال شده وثانیه ها به سنگینی و سختی بر او می گذشت. خانواده وی اظهار می داشتند که بارها مادر یوسف را جستجو می کردیم و در خانه نبود می گفتند همواره بی خبر از خانه بیرون می زد و نهایتا او را با حال پریشیده در کنار خاک پسرش مویه کنان پیدا می کردیم، او نمی توانست جای خالی یوسف را تحمل کند. شش ماه بعد طاقت نیاورد و روز مادر به پسر پیوست. فقدان مادر و پسر بزرگ آنهم به این شکل، نظام رفتاری خانواده فلاحی را تغییر داده و باعث متلاشی شدن آن شده است. با این حال خیلی ها چشم امید به این خانواده دارند. اما این تراژدی چه سهوا و چه عمدا اتفاق افتاده باشد قصاص باعث می شود خانواده دیگری در غم از دست دادن نان آورشان بسوزند و به جمع یتیمان اضافه شود.
درخواست من از خانواده محترم فلاحی که متانت، بردباری و محبت ایلیاتی های عشایر در وجودشان متبلور است و هر روز چشم هایشان به ستیغ کوه های حیات بخش و دشتهای فراخ و زرین بیستون باز میشود این است که مانند همیشه مهر و گذشت را در نظر داشته باشند. از خاندان محترم فلاحی به ویژه پدر شادروان یوسف آقای علیسلطان فلاحی و همچنین همسر مهربان یوسف تقاضامندم این بار با مهر، محبت و گذشتشان معلم جامعه ما شوند و درس از خودگذشتگی، مرحمت، لطف و بخشش را به بچههای ما بیاموزند.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
«بمو» را تکهتکه کردند
مطالب مرتبط
«زرهبافی» یکی از قدیمیترین هنرهای بشر است و در ایران هشت قرن قدمت دارد
آیین تعزیه، تنها مخاطب هنر زرهبافی
نامزدهای ریاست جمهوری چقدر به صنعت گردشگری توجه کردند؟
رفع «ایران هراسی»ماموریت دولت آینده
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
کنسرت تخت جمشید استاندارد برگزار میشود
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
فضای مجازی هم به مصائب فرش ایرانی اضافه شد
گرۀ قلابی فرش!
قائم مقام وزیر میراثفرهنگی:
۳۰ مسجد تاریخی ایران واجد شرایط ثبت جهانی یونسکو است
کشف گونهای از بندپایان در غارهای ایران
کاوش دهم آغاز شد
جستوجوی هویت ماناها
واکنش «علیرضا قربانی» به حواشی کنسرت تخت جمشید
تمام سیستم صوتی ما پشت به این ابنیه تاریخی هستند
مدیرکل میراث فرهنگی لرستان:
چهارمین همایش بینالمللی معماری دستکند برگزار میشود
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید