عرضه شعر و ادبیات در شبکههای اجتماعی مثل انتخاب فاضلاب به جای دریاست
۲۹ دی ۱۳۹۴، ۱:۲۵
عرضه شعر و ادبیات در شبکههای اجتماعی مثل انتخاب فاضلاب به جای دریاست
جمال احمدی
روزگار، روزگار شبکههای اجتماعی است، اگر امروز از جوانی نام پنج کتاب را بپرسید به سختی بتواند بیشتر از سه کتاب نام ببرد، اما در مقابل به راحتی میتواند تا ۱۰ نام شبکه اجتماعی را با خصوصیاتشان برای شما ذکر کند. شبکه اجتماعی به خودی خود در مقابل کتابها قرار نگرفتهاند و فلسفه وجودیشان در ستیز با کتاب نیست. اما با توجه به نوع تربیتی که شبکههای اجتماعی به افراد میدهند آنها را از کتاب خواندن گریزان میکنند حتما میپرسید این تربیت به چه صورت است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید فرم ارایه محتوا در این شبکهها را مورد وارسی قرار داد. در شبکههای اجتماعی اولین مساله نوع برخورد با متن است. شما متنی را میبینید اما قبل از آنکه مغز شما آن را تحلیل کند، این انگشتان شما هستند که با پایین و بالا کردن اسکرول متن را از جلوی ذهن به بالا و پایین لیز میدهند در واقع فرصت به واسطه نوعی سرعت دست از مغز گرفته میشود. هر چه استفاده ما از این شبکهها بیشتر شود دستان ما فرزتر از مغز عمل میکنند. اتفاق بعدی که در این شبکهها برای افراد رخ میدهد نابود کردن فرصت تامل و تفکر در مورد کتابها است. همه ما در شبکههای گوناگونی عضو بوده ایم. در این گروهها عموما افراد خود را فریاد میزنند و فرصت هر فرد برای دیده شدن به اندازه یک صفحه کامپیوتر یا موبایل است چرا که به محض آمدن مطلب جدیدی، مطلب نوشته شده میسوزد چرا که دستان ما به طور غیر ارادی اسکرول را به سمت پایین صفحه میکشند. در فضای تنگ تصویر شده، فرد که محل تامل به او داده نمیشود یاد میگیرد که به جای اظهارنظرهای عمیق از استیکرهای کوچک و احسنت گفتنها استفاده کند تا از قافله عقب نماند. این همراهی با قافله در دراز مدت همانند تمرینی است برای تامل نکردن و به تنبلی مغز در درک و ادراک میانجامد. آنجا که صحبت از متن و محتوای درون آن میشود این تنبلی خود را نشان میدهد و فرد را تشویق به رها کردن مطلب میکند. رفتار دیگری که شبکههای اجتماعی به ما میآموزند تکهتکه سخن گفتن و خواندن منقطع است. توییتر را در نظر بگیرید، بیشتر از ۱۴۰ کاراکتر شما اجازه نوشتن ندارید. به بریده بریده خواندن کم کم عادت میکنیم و دیگر کتابهای قطور برای ما جذابیت سابق را نخواهند داشت. از طرفی در شبکههای موبایلی به خاطر وجود کامنتهای مختلف افراد اینگونه بار میآیند که نظرهای مختلف را در آن واحد بشنوند. نظرهایی که ریشههایشان معلوم نیست. در واقع تمرینی است از جنس افزایش تنوع طلبی در افراد. این تمرین سبب میشود هنگامی که با یک اندیشه واحد از طرف نویسنده روبه رو میشوید نوعی رخوت به خوانندگان کتاب انتقال مییابد که سبب کلافه شدن میشود چرا که آن حس تنوعطلبی ارضا نمیشود.
شبکههای اجتماعی به واسطه سرعتی که در ارایه و پخش اطلاعات دارند بی نظیر هستند. تکثیر این اطلاعات به مردم واگذار شده است. در کشورهای جهان سومی مثل ما که اندیشه و سنت کتابخوانی آنقدر قوی نیست و خریدار آنچنانی ندارد، رفتار خطرناکی که میتواند از این مردم سر بزند به حاشیه رفتن اندیشههای کار آمد و ریشهدار است که فهمش برای عامه سخت است و در عوض روی کار آمدن هر آنچه زود فهم است. اتفاقی که رخ داده این است که با به حاشیه رفتن این اندیشهها، نیاز به درگیر شدن و فهمشان در بین عامه کمتر میشود چرا که در این مدت با فراگیر شدن مد، خبرهای بریده شده و مسائل سرکوب شده جنسی، دانستن یک جوک جنسی مهمتر از فهم فلان اندیشه در فلان کتاب یا مطالعه فلان داستان برای فرد اعتبار و منزلت ایجاد میکند.
در مقابل افرادی که به وسیله شبکههای اجتماعی در حال تربیت شدن هستند تا کمتر کتاب بخوانند افرادی چون ناشران و نویسندگان قرار دارند که رفتارهایشان اگر مخربتر از شبکههای اجتماعی بر موجودیت کتاب نباشد کمتر از آن نیست. رفتارهایی که با کمی تغییر و استفاده از پتانسیلهای موجود فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی میتواند به این فضای مسموم ایجاد شده رکب بزند.
بلانسبت ما ناشریم!
حضور انتشارات مختلف در شبکههای اجتماعی در گذاشتن تصویر جلد کتابها در اینستاگرام به همراه یک متن خلاصه شده است. صفحه یکی از انتشارات را میشناسم که هر جلد کتابش بالای دو هزار لایک میخورد اما چرا این انتشاراتی در فروش هزار نسخه از کتاب باید به نفس نفس بیفتد؟
جواب را باید در عمل ناشر جستوجو کرد. او به جای آنکه از پتانسیل موجود برای گسترش مطالعه استفاده کند خوراک به دست افراد میدهد تا انتشاراتش را به خاک سیاه بنشانند با این تصور که حال که رسانههای کشوری هیچگونه حمایت نمیکنند خود باید برای تبلیغ کتاب دست به کار شود. ولی در واقع این رفتار همانند دادن ماهی به کاربران این شبکهها برای مصرف است. تقویت حس مصرف کردن در افراد و باج دادن به جریانها و گروههایی است که به قصد انتشار بریدههای کتاب ایجاد شدهاند.
حال آنکه در مقابل میتوان به جای ماهی، تا آنجا که میشود ماهیگیری یاد داد؛ عملی که عمر کتاب خواندن و حیات انتشارات را بیشتر تضمین میکند.
کلاس احترام باید برای ناشران برگزار کرد
ناشران عموما در فضای مجازی به ساختن سایتی برای فروش کتابها آنهم به طور بسیار ساده بسنده میکنند، نحوه فروششان هم در مقایسه با سایر انتشارات موجود در دنیا و همچنین سایر فروشگاههای اینترنتی که ملاقه میفروشند نیز بسیار زننده است چرا که در برخورد با فروش کتاب هیچگونه اطلاعاتی در مورد آثار نمیدهند؛ کاری که در فروشگاههای ساده اینترنتی نیز منسوخ شده و میبینیم که به خریدارشان با دادن اطلاعاتی چند احترام میگذارند. رفتاری که به نوعی چشمپوشی از پتانسیل موجود فضای اینترنتی است.
نشر کاغذی یک پا دارد
ناشران در هر رسانهای که فرصت ابراز نظر بیابند تنها و تنها به ابراز نگرانی از نخواندن کتاب، کمبود یارانهها و به اسفناک بودن فضای نشر اشاره میکنند؛ دغدغههایی که بسیار ارزشمند است ولی این دلنگرانی و دغدغهمندی آنگاه که با پا فشاری بر انتشار کتابها به شیوه کاغذی و نادیده گرفتن بازارهای جدید چون کتابهای صوتی و نشر دیجیتال و عدم حرکت به این سمت و سو باشد، همانند دوستی خالهخرسی میشود که تیشه به ریشه دوست و آشنای کتاب میزند.
تاریخ را از روی کتابها مینویسند
آقای ایکس شاعر بسیار خوبی است. او آگاهانه یا ناآگاهانه اقدام به راهاندازی یک کانال در تلگرام کرده است. از آنجایی که سود چندانی از فروش کتاب دستش را نمیگیرد ترجیح میدهد که به جای کسب سرمایه اقتصادی به سرمایه اجتماعی تغییر رویه دهد. برای همین سعی میکند در یک ارتباط مداوم با مخاطبانش خود را در جریان حفظ کند، پس سعی میکند روزی ۵ شعر خوبش را حداقل به مخاطبانش رایگان هدیه کند، در غیر اینصورت او به آخر لیست مخاطبان میرود. حال فرض کنیم آقای ایکس که همه شعرهای زندگیاش را به این سرعت به مخاطبان اهدا کند برای او چه میماند ؟ هیچ ! اگر در این بین تمرکزی هم برایش مانده باشد و شعرهایی نیز بسراید و دست آخر بتواند آن را در یک کتاب عرضه کند مخاطب ما آنقدر شعر در این مدت در این کانال و آن کانال خوانده است که حتی برای حفظ کردن نام کتاب شاعرش جایی ندارد و نیازی نمیبیند سراغی از کتاب آقای ایکس که شاعر خوبی است بگیرد. شاعری که پذیرفته در یک سوپرمارکت مواد آرایشی (اینستاگرام و…) و در دکان آدمسفروشی (تلگرام) به عرضه شعرش دست بزند به طور اتوماتیکوار به آخر لیست فرستاده میشود و در این شبکهها دفن میشود، چون رودخانهای که به جای دریا فاضلاب را انتخاب کردند. چرا که او کاسبکارانه با کتاب رفتار کرده و وقتی کتاب از رونق افتاد رفیقش را تنها گذاشت و با شبکههایی چون تلگرام دست داد. باید به چنین شاعرانی یادآور شد هر آنچه که دارید از کتاب است و لاغیر.
این سنگ از بالا به پایین میافتد
شبکههای اجتماعی و جریانی که با خود آوردهاند همانند سنگی در دستان سیزیف، از بالا به پایین، بدون شک خواهند افتاد، ویرانی به بار خواهد آمد و هیچ فراری نیست. این متن برای آینده است، هنگامی که سنگ را خواستیم برداریم، کمی دقت کنیم. شاید به گونهای برداشتیم که سنگ بار دیگر از دستانمان رها نشود گرچه ما پذیرفتهایم سیزیف باشیم.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
۵ درصد از تالاب بینالمللی گاوخونی آبگیری شد
طالبان زیر بار تأمین حقابهٔ ایران نرفت
مذاکرهٔ ناکام کمیسار آب در زابل
نهادهای علمی و سمنها در نامهای، نگرانی خود را از توسعهٔ میدان نفتی سهراب اعلام کردند
هشدار تخریب هورالعظیم
عملکرد ادارهکل حفاظت محیط زیست فارس زیر ذرهبین فعالان اجتماعی
نقد شیوهٔ مدیریت محیطزیست
رأی تأملبرانگیز دادگاه برای ساخت مجتمع رفاهی در یک تالاب بینالمللی
ساختوساز در تالاب شادگان
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
حریق در تالاب بیشهدالان بروجرد
فعالان محلی از موفقیت جمع شدن بازار غیرقانونی فروش پرندگان وحشی در فریدونکنار میگویند
تعطیلی چندبارهٔ بازار پرحاشیه
کارزار مردمی برای احیای دو تالاب آستارا شکل گرفت
«پریان» بلاتکلیفِ آستارا
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید