پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بازسازی المان‌های فرهنگی تاریخی در ساخت روایت‌های جدید

در مراسم رونمایی از «آقای قناصه؛ خانم گرینف» مطرح شد

بازسازی المان‌های فرهنگی تاریخی در ساخت روایت‌های جدید





بازسازی المان‌های فرهنگی تاریخی در ساخت روایت‌های جدید

۷ آذر ۱۴۰۰، ۰:۰۰

|پیام ما| در مراسم رونمایی از مجموعه داستان «آقای قناصه؛ خانم گرینف» بر مشخصه‌هایی چون استفاده از المان‌های فرهنگی ایران‌باستان، نمادسازی و ساخت جهان‌واره‌های مختلف تاکید شد.
این مجموعه داستان ۱۰۰ صفحه‌ای که نخستین کتاب سینا قنبرپور روزنامه‌نگار است، توسط انتشارات چارسو منتشر شده و شامل ۱۱ داستان با عنوان‌های «خورشت سبزی»، «چشمهایت»، «شب چهل و چهارم»، «مرد» ، «آقای قناصه؛ خانم گرینف» ، «فردای پیروزی» ، «ساعت مچی» ،«تسبیح شاه‌مقصود» ،«پرونده»، «دادگاه» و «من و سپیده» است و در تمامی این داستان‌ها سعی شده روایت متفاوتی ارائه شود.
مراسم رونمایی این کتاب در کافه‌ «الوا» و با حضور «آتوسا زرنگارزاده شیرازی» نویسنده و «علیرضا بهنام» شاعر و نویسنده برگزار شد.
آتوسا زرنگارزاده شیرازی درباره این کتاب گفت: «کار خیلی سختی است که در وضعیت کنونی نشر و کاغذ بتوان کتاب تالیفی و البته مجموعه داستان منتشر کرد زیرا مجموعه داستان عموما احتیاج به خواننده خاص دارد تا عام.»
نویسنده رمان «حال من قرن چندم تو است» در توصیف مجموعه داستان «آقای قناصه؛ خانم گرینف» به داستان‌های «مرد»، «فردای پیروزی» و «تسبیح شاه‌مقصود» که در آن از اسطوره‌های ایرانی به عنوان نمادهای در روایت‌سازی استفاده شده اشاره کرد و افزود: «نویسنده در این داستان‌ها با استفاده از این المان‌های اسطوره‌ای با پل‌هایی آن‌ها را ربط دادند به زمان‌معاصر ما و دنیای مدرن کنونی. این سه داستان با توجه به کار اول نویسنده تجربه سختی برای نویسنده‌ است زیرا در آن سعی شده از زبان آرکاییک که شبیه به زبان گذشته بود استفاده شده است.»
زرنگارزاده همچنین از نمادسازی در این داستان‌ها به عنوان وجه ممیزه این اثر نام برد و افزود : «برخلاف ماهیت قناصه و گرینوف که سلاح‌های جنگی هستند نویسنده از این دو به عنوان نمادهایی برای یک روایت عاشقانه استفاده کرده است. حتی جناسی که در عنوان دارد قابل تأمل است؛ «قناصه» واژه‌ای مونث است و انتظار می‌رفت که شخصیت زن داستان باشد اما برعکس استفاده کرده شده و تفنگ گرینف که اسم‌مردانه‌تری است شخصیت خانم داستان شده است. در این داستان صرفاً با بازی با انگشت‌های دست و حرکت آن ریز به ریز حس و حال یک عاشق ترسیم و روایت شده است.»
علیرضا بهنام، شاعر و نویسنده نیز در این مراسم با اشاره به تجربه روزنامه‌نگاری سینا قنبرپور به ویژه در حوزه حوادث و جنایی توضیح داد: «قنبرپور روزنامه‌نگاری تحقیقی بوده که همیشه باید با کنار هم قراردادن فکت‌های مختلف نتیجه‌ای را برای خواننده ترسیم کرده است. اما در نویسندگی داستان‌هایش از این کار که خوب به او آموزش داده شده است و سالیان سال خیلی خوب در گزارش‌هایش انجامش می‌داد فاصله گرفته و به توالی زمانی در رویدادها وابسته نیست.»
نویسنده کتاب «گزارش دیگری» در بخش دیگری از سخنانش در توصیف مجموعه داستان «آقای قناصه؛ خانم گرینف» گفت: «روزنامه‌نگار بودن قنبرپور اما در جزییات به کمکش آمده و پرداخت جزییات و تصویرسازی‌ها را به خوبی از آن وام گرفته تا آنجا که شما در همان داستان اول یعنی «خورشت سبزی» بوی قرمه‌سبزی فضای داستان را فرا گرفته است.»
بهنام در بررسی تکنیک‌های روایت در این داستان‌ها نیز تأکید کرد: «به نظر من آقای قناصه؛ خانم گرینف به عنوان یک کتاب، مجموع شده تجربیات نویسنده در نوع روایت است تا آنجا که می‌بینیم در داستان خورشت‌سبزی راوی اول شخص جمع جعلی است و در داستان مرد راوی‌ای که بین قرون و اعسار می‌رود و می‌آید یک نفر است و آن هم راوی اول‌شخص است. این تجربه‌های مختلف در تکنیک داستان‌نویسی و جسارت اینکه نویسنده این همه شکل‌های مختلف را تجربه کند و بتواند آن را در داستان دربیاورد پسندیده است اما احتمالاً در کتاب‌های بعدی یا در رمان از این تنوع خبری نخواهد بود و به اصطلاح راحت‌تر می‌توان گفت در کتاب‌های بعدی ترجیح قنبرپور چه بوده و سبکش چیست؟ اما از این کتاب چنین نتیجه‌ای نمی‌توان گرفت.»
این شاعر و روزنامه‌نگار در نقدی بر انتخاب عنوان کتاب هم تأکید کرد: «به نظر من قنبرپور باید در تجربه‌های بعدی‌اش بیشتر و بهتر بتواند استعاره‌ای که برای عنوان کتاب انتخاب می‌کند را پنهان کند زیرا به عکس تیتر در روزنامه‌نگاری، در کتاب و داستان نباید تیتر و عنوان لودهنده نمادسازی‌ها و ماهیت داستان باشد.»
بهنام در ادامه به اشاره به داستان «ساعت مچی» گفت: «‌از این داستان خیلی خیلی خوشم آمد. در حالی که تصور می‌کنید مثل سابقه کاری روزنامه‌نگاری جنایی قنبرپور او دارد مو به مو یک قصه جنایی و روند تحقیقات آن را ترسیم می‌کند در پایان داستان ضربه نهایی را به خواننده می‌زند و کل تصور ما از این روند تحقیقات جنایی را فرو می‌ریزد. در این داستان او ارجاع‌های خوب و بسیار به جایی به سینِما دارد و از دو فیلم که خود نمونه‌ای از ژانر خود هستند نام برده است و به خوبی آن را به خدمت مفهوم کلی داستان قرار داده است. من واقعاً از کاری که با بیست و یک گرم کردی خیلی لذت بردم.»
شاعر مجموعه شعر «غیاب مظنون به فرار هویت زنانه‌ام» در بخش دیگری از توصیف خود از کتاب «آقای قناصه؛ خانم گرینف» افزود: «کار دیگری که قنبرپور در داستان‌هایش کرده استفاده از واژگان محلی به جای محلی‌نویسی است. معمولاً با محلی‌نویسی و با استفاده از لحجه‌ای وسط داستان غریب‌نمایی می‌کنند. این کار فقط زمانی انجامش منطقی است که با محلی‌نویسی خیلی کار خاصی که مجذوب کننده باشد انجام شده باشد. اما قنبرپور با استفاده از واژگان محلی از یک اصطلاح برای فضاسازی بهره برده است. البته این کار را با المان‌های تاریخی و فرهنگی هم کرده است.»
بهنام همچنین تاکید کرد: «برای نمونه به روز کردن المان‌های فرهنگی و تاریخی در داستان مرد و این رفت و برگشت بین المان‌های فرهنگ کهن و فرهنگ پیشا زرتشتی و زمان از نقاط قوت مجموعه داستان قنبرپور است. به روز کردن تقدیرگرایی که ریشه فرهنگی ما را نشان می‌دهد و حتی پیش از دوران زرتشتیان مردم در جدال با سرنوشت بوده‌اند و هنوز هم به این فرهنگ و نشان دادن آن احتیاج داریم از جمله نقاط مثبت این مجموعه داستان است.»
او در توصیف دیگری از «آقای قناصه؛ خانم گرینف گفت: «در زمانه‌ای که داستان به شکل خیلی عجیبی به شکل فانتزی‌های محدود آپارتمانی رفته داستان‌های قنبرپور عمق و تعدد جایگاه روایی دارد و جهان‌واره‌های متعددی برای ما می‌سازد. فکر می‌کنم در میان کتاب‌هایی که در این سال‌ها درمی‌آید جایگاه خوبی داشته باشد و جایگاه خودش را پیدا می‌کند.»

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *