پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ضربه بحران انرژی به اهداف اقلیمی

آغاز فصل سرما و از سرگیری فعالیت‌های اقتصادی پس از همه‌گیری کرونا استفاده از سوخت‌های فسیلی را افزایش داده است

ضربه بحران انرژی به اهداف اقلیمی

آیا افزایش قیمت انرژی در جهان و افزایش تقاضا برای سوخت‌های فسیلی روند گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر را به تعویق می‌اندازد؟





۱۹ مهر ۱۴۰۰، ۰:۰۰

جهان در هفته گذشته به دلیل کمبود انرژی با رکورد قیمت گاز روبه‌رو شد و نفت آمریکا از بشکه‌ای ۸۰ دلار عبور کرد. حالا که دنیا در حال کاهش محدودیت‌های کرونایی و بازگشت فعالیت‌های اقتصادی است، افزایش تقاضا برای سوخت نیز بازارهای انرژی را با کمبود عرضه روبه‌رو کرده است. پیش‌بینی وقوع زمستانی سرد و نگرانی از افزایش هزینه مصرف‌کنندگان یا قطعی برق برخی مناطق باعث شده تا فشار بر دولت‌ها برای تامین گاز بیشتر شود. بسیاری از کشورها با تعطیلی نیروگاه‌های فرسوده و آلاینده هسته‌ای گام‌های بزرگتری در مسیر انرژی‌های تجدیدپذیر برداشته‌اند اما هم‌اکنون با بحران انرژی و آلایندگی بیشتر روبه‌رو شده‌اند.

آیا افزایش قیمت انرژی در جهان و افزایش تقاضا برای سوخت‌های فسیلی به منظور ایجاد پشتوانه‌ای برای مقابله با فصل سرما روند گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر را به تعویق می‌اندازد؟
تد نورهاوس در نشریه فارن پالیسی می‌نویسد که حامیان انرژی خورشیدی و بادی سال‌هاست که قول آینده‌ای سبز را به ما می‌دهند که در آن برق ارزان است، زیرساخت‌های جدید تولید انرژی با کمترین آسیب به محیط زیست احداث می‌شوند و نشر کربن کاهش عظیمی پیدا می‌کند. اما خلاف توسعه سریع انرژی‌های تجدیدپذیر، هنوز با چنین آینده‌ای فاصله داریم. بسیاری از کشورهایی که در مرحله گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر هستند پیشرفت‌های بسیاری کرده‌اند اما امروز با بحران قطعی برق و هزینه بسیار بالای آن روبه‌رو شده‌اند. نشر کربن نیز یا ثابت مانده، یا بیشتر شده است.
در اولین اقدام گوین نیوسام، فرماندار ایالت کالیفرنیا دستور داد تا شرکت‌های تولید برق ژنراتورهای دیزلی ذخیره خود را در زمان اوج مصرف برق به طور مداوم استفاده کنند تا از قطعی برق نوبتی و منطقه‌ای جلوگیری شود.
در آلمان وضعیت به گونه دیگری است. تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای باعث شد تا استفاده از زغال‌سنگ برای تولید برق افزایش پیدا کند و انتشار گازهای گلخانه‌ای در ۳۰ سال گذشته به بالاترین حد خود برسد.
چین نیز برای جبران کمبود برق از به ۷۰ معدن زغال سنگ در مغولستان داخلی دستور داد تا تولید خود را افزایش دهند.
یکی از دلایل وقوع این بحران‌ها بازگشت دنیا به روال عادی و از سر گرفتن فعالیت‌های اقتصادی پس از همه‌گیری کرونا و افزایش ناگهانی قیمت گازهای طبیعی است. اما مشکل اصلی آنجاست باقی قدرت‌های اقتصادی مانند انگلستان، آلمان و ایالت کالیفرنیا با وجود سرمایه‌گذاری بزرگ روی انرژی‌های تجدیدپذیر طی چند دهه گذشته استفاده از سوخت‌های فسیلی را جایگزین انرژی بدون انتشار کربن هسته‌ای کرده‌اند تا سیستم الکتریکی خود را تقویت کنند.آلمان و ایالت کالیفرنیا تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای را به جای از کار انداختن نیروگاه‌های زغال‌سنگ و گاز در اولویت قرار دادند. کاهش سریع هزینه انرژی بادی و خورشیدی به معنی برق ارزان نبود چون برای تولید برق از مقدار زیادی از سوخت‌های فسیلی استفاده می‌شود. در حقیقت در مناطقی که از منابع انرژی‌های تجدیدپذیر بیشتری استفاده می‌کنند، هزینه برق بالاتر است. یکی از دلایل آن مقاومت عمومی است که تلاش‌ها برای استفاده روزافزون از زمین برای ساخت زیربنای لازم (مانند استفاده از کویر برای ساخت پنل‌های خورشیدی) را با مشکل روبه‌رو کرده است.
ممکن است کسی این تحولات ناخوشایند را مانند سکسکه‌ای در فازهای اولیه گذار جهانی انرژی برشمارد. اما فازهای اولیه همیشه آسان‌ترین گام‌ها هستند: توسعه‌دهندگان انرژی‌های بادی و خورشیدی می‌توانند بهترین مناطق با دسترسی عالی به خطوط انتقال برق موجود را داشته باشند.ذخایر عظیم و قابل دسترس سوخت‌های فسیلی برای تولید برق همچنان وجود دارد که هم می‌تواند تقاضا را برآورده کند و هم زمانی که خورشید نمی‌تابد یا باد نمی‌وزد جایگزین انرژی‌های تجدیدپذیر شود. کمک‌های دولتی برای انرژی‌های تجدیدپذیر برای مالیات‌دهندگان و مصرف‌کنندگان برق قابل مدیریت است تا زمانی که سهم نور و بادی که انرژی شبکه برق را تامین می‌کنند، خیلی بالا نباشد.هر چه استفاده از انرژی تجدیدپذیر در کالیفرنیا و آلمان ترویج می‌شود، چالش‌های آن هم سخت‌تر است. اگر میزان استفاده از متغیر انرژی تجدیدپذیر (مانند نور و باد) به ۲۰درصد برسد، هر وقت که باد بوزد یا نور بتابد، نیروی برق تولید می‌شود.
زمانی که هوا ابری است و بادی نمی‌وزد، همانند آنچه که تابستان امسال در اروپا اتفاق افتاد، باعث می‌شود که انرژی بادی و خورشیدی کمتری نسبت به حالت عادی ذخیره شوند. در این زمان، برای تولید برق نیاز به ژنراتورهای ذخیره و در حالت آماده‌باش است. از این ژنراتورها به ندرت استفاده می‌شود اما همچنان باید ساخته و نگه‌داری شوند.
از سال ۲۰۱۲ با تعطیلی یکی از نیروگاه‌های هسته‌ای در جنوب کالیفرنیا، این ایالت در مسیر استفاده از انرژی‌های پاک برای تولید برق افتاد. اما همزمان قوانین مربوط به بسته شدن یکی از آلوده‌ترین نیروگاه‌های گاز طبیعی در کالیفرنیا برداشته شد چون برای تولید برق نقش حیاتی را ایفا می‌کند. تعطیل نشدن این نیروگاه و افزایش نیاز به سوخت‌های فسیلی باعث شد تا مقامات ایالتی طرح نیروگاه‌های گازی موقتی را جایگزین کنند. این نیروگاه‌ها آلودگی بیشتری را نسبت به نیروگاه‌های دائمی ایجاد می‌کنند اما مزیت آن‌ها این بود که سیاستمداران ایالتی و حامیان محیط زیست بر این باور باقی بمانند که کالیفرنیا همچنان در مسیر رسیدن به اهداف اقلیمی خود است.در آلمان صدها هزار میلیارد یورو برای انرژی تجدیدپذیر یارانه پرداخت شد که پرهزینه‌ترین برق مصرفی در اروپا را به همراه داشت. آلمانی‌ها باید جای خالی نیروگاه‌های هسته‌ای تعطیل را پر کنند و انرژی خورشیدی و بادی روزافزون را ذخیره کنند. آلمان به اجبار به تولید داخلی لیگنیت یا زغال‌سنگ قهوه‌ای (که با انتشار کربن بالا) و واردات گاز طبیعی از روسیه روی آورده که منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شوند. وابستگی به تولید داخلی لیگنیت باعث شده تا آلمان اهداف اقلیمی خود را به تعویق بیاندازد. وابستگی به روسیه نیز اقتصاد و مصرف‌کنندگان آلمانی را در برابر افزایش قیمت و تهدیدها آسیب‌پذیر می‌کند.
دولت بلژیک تحت فشار احزاب سبز قرار است تا سال ۲۰۲۵ نیروگاه‌های هسته‌ای خود را بازنشسته کند. این کشور برای ساخت نیروگاه‌های جدید گاز طبیعی یارانه پرداخت می‌کند.
انگلستان در بکارگیری از قوانین انرژی پاک در سال‌های اخیر بهترین عملکرد را داشته چون کاهش میزان انتشار کربن نسبت به دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان با سرعت بیشتری رخ داده است. اما حالا این کشور نیز وارد بحران انرژی عمیق‌تری شده که بخشی از آن به دلیل دستاوردهای کربن‌زدایی است. میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای به‌واسطه جایگزین کردن زغال‌سنگ با گاز طبیعی و انتقال ۲۰درصد از تولید برق با انرژی بادی کاهش پیدا کرده است. بریتانیا هم مانند بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی با تعطیلی چندین تاسیسات هسته‌ای برای انجام تعمیرات و همچنین افزایش قیمت گاز طبیعی با کمبود شدید انرژی روبه‌روست؛ شرایطی که ممکن است سال ۲۰۲۲ و احتمال وقوع زمستانی سرد بدتر شود.
ممکن است حامیان انرژی سبز این نتایج را حمله به انرژی تجدیدپذیر بدانند اما هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم منابع بادی، خورشیدی و دیگر انرژی‌های تجدیدپذیر نمی‌توانند نقش مهمی در شبکه برق مدرن داشته باشند و با تغییرات اقلیمی مقابله نمی‌کنند. در واقع مشکل وقوع بحران انرژی این نیست که این کشورها سرمایه‌گذاری و تلاش مضاعفی برای دستیابی به انرژی تجدیدپذیر کرده‌اند. آنها تا حدی زیادی فناوری‌های انرژی کم‌کربن دیگر را در نظر نگرفتند و تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای باعث تشدید این مشکل شده است.
در سال‌های اخیر بیشتر تحلیل‌گران حوزه انرژی و برخی از گروه‌های حامیان انرژی‌های سبز از این باور غیرواقعی که دنیا می‌تواند تمام نیازهای انرژی خود را با فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر تامین کند فاصله گرفته‌اند. اما اجماع کلی بر آن است که مسیر گذار به ۸۰ درصد انرژی تجدیدپذیر و عمدتا باد و خورشید که همیشه ارزانتر است، قابل اجراست، به خوبی درک شده و وقوع آن امکان‌پذیر است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *