سایت خبری پیام ما آنلاین | دام‌کُشی در گودال‌های «آبشدون»

در دهستان ابوالفارس رامهرمز آب‌های آلوده به پساب نفتی جان دام‌ها را می‌گیرد و شرکت نفت پاسخگو نیست

دام‌کُشی در گودال‌های «آبشدون»

دهیار آبشدون: در سال‌های قبل پساب نفت و فاضلاب آن‌قدر نبود که حیوانی در آن غرق شود یا با خوردنش بمیرد اما اکنون وضعیت وخیم است. یک دامدار: با گذشت چهار سال از شکایت‌مان هنوز خسارت تلف شدن گوسفندان‌ را نگرفته‌ایم.





دام‌کُشی در گودال‌های «آبشدون»

۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۲۲

حیوان، جرعه آخر آب را خورد و تمام. قاسم جهانگیری، هرچه از دستش برمی‌آمد انجام داد تا گاوش زنده بماند اما حیوان آب‌های آلوده به پساب‌ نفتی را خورده بود و دام دیگری به فهرست کشته‌شدگان دام‌هایش در سال‌های اخیر اضافه شده بود. دام‌های روستای آبشدون ابوالفارس در رامهرمز که هر روز یکی از تعدادشان کم می‌شود، در سال‌های اخیر برای شرکت نفت اهمیت چندانی نداشته‌اند. پساب نفتی که اطراف روستا جاری است، آب‌ها را آلوده کرده اما کسی پاسخگو نیست و حتی وقتی خبر مرگ گاو قاسم در خبرگزاری‌ها منتشر شد، رئیس اداره محیط زیست رامهرمز گفت که معلوم نیست این مرگ بر اثر نشت نفت بوده یا خیر.

۷۰ حلقه چاه نفتی و گازی در محدوده ابوالفارس وجود دارد که قدمت آن‌ها کم نیست. آن‌طور که محسن مرحمتی، رئیس اداره محیط زیست به ایلنا گفته کنار این چاه‌ها، دره‌ای است که آب‌های بارندگی به آن سرازیر می‌شود و یک سری از چاه‌ها به خاک نفوذ کرده و خاک و آب را آلوده است. هرچند به گفته مرحمتی آبی که آلوده شده، شرب نیست، اما امکان دارد اثرات آن در طبیعت بماند. محیط زیست رامهرمز به شرکت نفت اخطاریه داده و موارد دادگاهی هم در حال پیگیری است.
پس از این اظهارات بهروز حقیقی، رئیس اداره دامپزشکی رامهرمز هم تلف شدن گاو قاسم بر اثر مصرف ضایعات نفتی را تایید کرد و به ایسنا گفت که طبق اظهار نظر پزشک کلینیک بخش خصوصی شهر میداود باغملک، علت تلف شدن این دام مسمومیت غذایی بوده است. «در اطراف این روستا، شرکت نفت حفاری‌هایی داشته و به تبع، ضایعات آن در محیط اطراف رها شده است و باید این موضوع از سوی بخشداری و اداره حفاظت محیط زیست پیگیری شود.»
برای قاسم تایید و تکذیب‌ها بی‌معنی بود. او می‌دانست گاوش بر اثر نشت نفت در آب‌های منطقه کشته شده. او تجربه سال‌های گذشته را داشت. وقتی از سال ۹۵ تا یکی- دو سال بعدش بیش از ۲۰ گوسفندش هم بر اثر خوردن آب آلوده تلف شدند. او شکایت کرده و هنوز بعد از گذشت چهار سال نتوانسته به نتیجه برسد. «دادگاه شرکت نفت را محکوم کرد و قرار شد بابت هر راس گوسفند یک میلیون و 200 هزار تومان جریمه بدهند. اما هیچ جریمه‌ای پرداخت نکرده‌اند.» قاسم جهانگیری که چشم راستش نابینا و چشم چپش کم‌بیناست، با وام خوداشتغالی که از بهزیستی گرفت، دامداری خودش را ساخت تا کار کند و با دامداری زندگی بگذراند. «نگذاشتند. روستا و زمین‌های اطرافش به خاطر این پساب ویران شده. این حق ما نیست.» از میان روستاییان که شغل اصلیشان دامداری است، افراد بسیاری گرفتار پساب‌ها شده‌اند و تلف‌ شدن دام‌هایشان را به چشم دیده‌اند. مثل ناصر بهزادی که اردیبهشت ماه امسال سه راس گوسفندش را زیر لوله‌های نفتی که غیراستاندارد ساخته شده‌اند از دست داد. گوسفندانش برای چرا رفته بودند و زیر لوله‌های نفتی که بدون پشتیبانی ایمنی ساخته شده، گیر کردند و همانجا تلف شدند. ناصر شکایت کرد. «می‌دانید چند میلیون هزینه این شکایت‌ها شد؟ آخرش هم قاضی به ما می‌گوید در حریم شرکت نفت بوده‌اید. کدام حریم؟ مگر این شرکت که زندگی روستاهای منطقه را داغان کرده، حریم مشخص کرده است؟ حتی دور گودال‌های پسابش فنس‌کشی هم نکرده.»
همه این اتفاقات در حالی است که ابراهیم پیرامون، مدیر عامل شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری در صحبت‌های سال گذشته‌اش ایمن‌سازی خطوط لوله و چاه‌ها و حفظ و نگهداری تاسیسات را از اولویت‌های اصلی این شرکت دانسته و گفته بود در پروژه محورهای اهواز به امیدیه، اهواز به هفتکل و رامهرمز به رامشیر با صرف هزینه‌ای معادل ۱۶ میلیارد ریال تحت پوشش ایمن‌سازی قرار خواهند گرفت. او می‌گوید نماینده حقوقی شرکت نفت همه تقصیرها را بر گردن چوپانان و مردم محلی انداخت و قاضی دادگاه هم‌ با او نظر شد. در حالی ناصر و مردمان محلی بارها نماینده محیط‌زیست و ایمنی شرکت را آورده‌اند و آن‌ها هم به خطرناک بودن منطقه و مشکلاتی که برای مردم ایجاد کرده تاکیده کرده‌اند اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است. «ما پروانه «چَرا» داریم و چراگاه ما بیش از ۵۰ هزار هکتار وسعت دارد. اما خط لوله‌ها هرکدام بیش از ۵۰ کیلومترند و نه در اطرافش فنس‌کشی شده و نه ایمنی برای آن‌ها لحاظ شده است. چطور ممکن است خط لوله‌ای بدون ایمنی احداث شود؟ چطور ممکن است گودال‌هایی پر از پساب نفتی و فاضلاب در این منطقه گسترده باشد اما باز هم ما مقصر شناخته شویم؟»

می‌گویند چوپانان مقصرند

اهالی آبشدون چند باری در سال‌های گذشته صدایشان را بلند کردند تا شاید کسی بشنود اما گوش شنوایی نبود. موسی بهزادی، دهیار روستا می‌گوید چندین مرتبه هم به اداره محیط‌زیست رامهرمز رفته‌اند و وقتی رئیس این اداره از محل بازدید کرد پرسید پس چرا کاری نمی‌کنند؟ چرا این وضع تمام نمی‌شود؟ این حجم از پساب نفتی و فاضلاب چرا همین‌طور رهاست و با این وضعیت روستای شما نمی‌تواند عمری طولانی داشته باشد. هر کلام که از دهان بهزادی بیرون می‌آید، پشتش آهی بلند است. آهی عمیق برای روستایی که زمانی صد خانوار داشت و حالا کمتر از ۵۰ خانوار ساکنش هستند.
زمین‌های دیمشان به خاطر خشکسالی و همین چاه‌های نفت از بین رفت و حالا همین طلای سیاه، مثل طنابی پیچیده دور گلوی گوسفندها و گاوهایشان. «روستای ما در سال‌های قبل هم حیوانات زیادی را از دست داد اما در سال‌های اخیر این آمار خیلی بیشتر شده است. پساب نفتی و فاضلاب افزایش پیدا کرده و شرایط روستای ما بسیار بدتر از آبادی‌های اطراف است چون گودال‌های پساب اطراف روستای ما قرار دارد.
سال‌های قبل پساب نفت و فاضلاب آن‌قدری نبود که حیوانی در آن غرق شود یا آنقدر آب‌ها آلوده نبود که با خوردنش بمیرد.» او از گودال‌هایی می‌گوید که برای آزمایش چاه‌های نفت ساخته شد؛ در آن‌ها فشارسنج گذاشتند و وقتی فشار نفت بالا بود نفت را تخلیه می‌کرد و بخش بزرگی از آن هم به زمین‌های اطراف می‌آمد؛ گودال‌هایی که با حفر و بیرون کشیدن نفت از عمقشان، آب‌های زیرزمینی آلوده شدند.
«شرکت حفاری بعد از احداث دکل‌های نفتی آمد و گودال آبی درست کرد و این گودال‌ها محلی شدند برای ریختن پساب و فاضلاب شرکت. بعد از آن‌که کار حفاری تمام شد گودال را به امان خدا رها کردند و این گودال‌ها که حالا در اطراف روستا تعدادشان به حدود هشت عدد می‌رسد، گسترده‌تر شدند. از میان این گودال‌ها، وضعیت در سه گودال بسیار وخیم است.» دهیاری روستایی که اهالی‌اش هر روز بیشتر از گذشته راهشان را بیشتر به سمت شهر کج می‌کنند، برای بهزادی سخت بوده و او می‌گوید شرایط سخت فعلی هم سرعت مهاجرت از روستا را تندتر کرده است.
در سال‌های گذشته خسارت مرگ و میر حیوانات با تاخیر زیادی پرداخته شده و در برخی موارد هم اداره حقوقی شرکت نفت دامدار را مقصر شناخته است. «چند سال قبل که چند بز زیر یکی از همین لوله‌های انتقال نفت افتادند، اداره حقوقی بدون آنکه بیاید و ببیند، گفت چوپان مقصر است و نباید در این محدوده می‌آمده. سوال ما این است که مگر شرکت نفت این زمین‌ها را خریده که تعیین می‌کند کجا باید برویم و کجا نه؟ فقط در این سال‌ها چند باری خسارت کشت نکردن پرداخت شد که اشتباه بود. زمین‌ها برای کشاورزی تصاحب شد و این هم وضعیت دامداری است. خسارت گاوی که چند سال بر اثر نشت نفت مرده بود تازه پرداخته شده. بعد از این همه سال. برای دامداران بسیار سخت است.» در این سال‌ها به گفته دهیار آبشدون بعد از هر بار شکایت از سوی شرکت نفت به روستا آمدند اما اتفاق خاصی نیفتاد و تغییری در وضعیت رخ نداد. نه پساب‌ها جمع شد و نه فکری به حال فاضلاب رها شده کردند. «چند وقت قبل ماشین لجن‌کش آمد اما حتی هزار لیتر هم لجن نبردند و اصلا به مناطقی که آلودگی گسترده و عمیق است سر هم نزدند.» موسی باز هم آه عمیقی می‌کشد و می‌گوید همه معتقدند اگر همین‌طور پیش برود دیگر نه طبیعتی برای این منطقه می‌ماند و نه مردم حاضر می‌شوند اینجا بمانند. برای این‌که هیچکس پاسخگو نیست چه باید کرد؟

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *