پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | قرص باران‌زایی اختراع نشده!

قرص باران‌زایی اختراع نشده!





قرص باران‌زایی اختراع نشده!

۱۸ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۵۵

کسی در جیبش «قرص باران‌زایی» ندارد. مرور تاریخ بلند ایران نشان می‌دهد که سرزمین ما از گذشته تاکنون سرزمینی خشک و نیمه‌خشک بوده است. بررسی بارش باران در بلندمدت هم گویای همین نکته است که ما هیچگاه کشوری پربارش نبوده‌ایم. بنا به گواه کارشناسان، در سال‌های گذشته بر اثر پیامدهای تغییراقلیم الگوهای بارش تغییر کرده و دوره‌های خشکسالی جدی را تجربه کرده‌ایم؛ یا اگر ترسالی داشته‌ایم الگوی بارش (از نظر سرعت بارش و سایر مولفه‌ها) در کنار تخریب خاک موجب شده سفره‌های آب زیرزمینی بهرهٔ چندانی از این بارش‌ها نبرند. 

 

در چنین شرایطی راه‌حل چیست؟ چگونه می‌‌توان نیاز بخش‌های شرب، کشاورزی و صنعت را برطرف کرد؟ پاسخ به این پرسش‌ها، هزینهٔ زیادی روی دست کشور ما گذاشته است. عده‌ای اعم از کارشناس یا شرکت مشاور یا مدیر ارشد با نادیده‌گرفتن واقعیت تاریخی کم‌بارشی ایران، طرح‌ها و نقشه‌هایی را اجرا کرده‌اند که هر سال بیش از پیش از منابع سفره‌های آب زیرزمینی برداشت شده است.

 

کسانی با استفاده از راهبردهای به‌ظاهر علمی طوری وانمود کرده‌اند که گویی قرص رفع مشکل کم‌آبی در جیب آنهاست. انتقال آب از خلیج‌فارس برای صنایع، انتقال آب بین‌حوضه‌ای و نمونهٔ شگفت‌آوری چون تأسیس تشکیلاتی برای بارورسازی ابرها. این روزها دوباره عده‌ای صدایشان بلندشده که اگر کشوری باران دارد و ما نداریم به «ابردزدی» مربوط است و راه‌حلش این است که ما هم ابرهای آسمان را دستکاری کنیم و بارور کنیم تا بلکه باران بر ما هم ببارد. 

 

بنا به‌استناد مقالات حوزهٔ آب و هواشناسی، بارورسازی ابرها صرفاً یک روش برای متعادل‌سازی رطوبت هوا در مقیاس کوچک است و نه بارورسازی به‌قصد بارش گستردهٔ باران‌. تازه در همین مقیاس کوچک هم روش اجرا آنقدر مهم و پیچیده است که هر کشوری نمی‌تواند در آن به موفقیت مورد انتظار دست یابد. «رئیس مرکز ملی پیش‌بینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا» هم دیروز در اظهار نظری کارشناسی بر همین نکته تأکید کرده بود که بارورسازی ابرها صرفاً برای وسعت‌های کوچک و در یک بازه زمانی مشخص تأیید شده و برای کشور وسیعی همچون ایران اجرایی نیست. امیدواریم مسئولانی که بر طبل این روش‌های غیرمعقول می‌کوبند، سخن کارشناسان دلسوز کشور را بشنوند. کسی در جیبش قرص باران‌زایی ندارد. 

 

پیشینیان ما به ما نشان داده‌اند که راهی جز سازگاری با طبیعت و  «تاب‌آوری» نیست. جناب سعدی هم به ما زنهار داده که «چو دخلت نیست خرج آهسته‌تر کن». به‌جای آنکه دایماً از منابع آب قرضی بذل و بخشش کنیم باید راهی دیگر در پیش بگیریم. راهی که پیش از این کارشناسان و ذی‌نفعان بارها دربارهٔ ابعاد اجتماعی و فنی و سیاستی‌اش سخن گفته‌اند و از حوصلهٔ این نوشته خارج است.

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *