پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آتیلای آژاکس پسیانی مسافران

آتیلای آژاکس پسیانی مسافران





آتیلای آژاکس پسیانی مسافران

۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۱۶:۵۳

بی‌­شک «آتیلا پسیانی» نخواهد مُرد. او تأثیر زیادی بر تئاتر ایران گذاشت. جریانی از جوانی و خلاقیت نمایشی را روی صحنه کِشاند. چند دهه تلاش بی‌­وقفه­ٔ او روی ذهن و فکر بسیاری اثر گذاشت و حتی می‌­توان تا سال‌­ها ردپای نبوغِ آتیلا را در میانِ کارگردانی جوانان مشتاقِ اجرا دید.
زمانی در اواسط دههٔ شصت متنی از تراژدی‌نویس شهیر یونانی، «سوفوکل» را به اجرا بُرد که هنوز هم در خاطرهٔ جمعی اهالی فرهنگ و هنر ایران باقی مانده است. کارگردانی نمایشنامه‌­ای همچون «آژاکس»، آن‌هم در زمانی که بوی خون و جنگ می‌­آمد، نشان‌­دهندهٔ دغدغهٔ والای زنده‌یاد پسیانی است. نمایشی از دومین جنگجوی توانا پس از آشیل که سرنوشتی اندیشه‌بر‌انگیز دارد. مدیریت چنین اثری از جوانی کم نام و نشان، خبر از تولد فردی می‌­داد که می‌­دانست دراماتورژی چیست. او توانایی خاصی در ساخت جریان تئاتری داشت و همچنان یکی از گروه‌های حرفه‌ای انگشت‌شمار تئاتر، گروه اوست که اینک در دستانِ دخترش، «ستاره» است. کارنامه­ٔ آتیلا سرشار از بازی و اجرا و تهیه و تولید آثار گونه‌­گون نمایشی است. می‌‌توان لحظات درخشش او را از روی صحنه تا پردهٔ عریض سینما دنبال کرد و اینک حسرت کشید که جای او برای همیشه در بین اهالی شریفِ نمایش خالی خواهد ماند.
همچنین، حضور او در سینما قابل نقد و بررسی است؛ بازی او در اثری از «بهرام بیضایی» که یکی از مؤثرترین بزرگان عرصهٔ ادبیات و سینماست، نقطهٔ درخشان کارنامهٔ اوست و بازی در فیلم سینمایی «مسافران» برای همیشه در یادها می‌­ماند. فیلمی که هنوز هم نقدهای جدیدی دربارهٔ آن نوشته می‌‌شود، زیرا چنان حقیقتِ مرگ و زندگی را در هم تنیده بود که تا سال­‌ها از ذهنِ تصویری ایران پاک نخواهد شد. فیلمی با درخشش جاودانهٔ «جمیله شیخی»، مادر آتیلا و بسیاری از هنرمندان حوزهٔ نمایش که اثری کم‌­نظیر در سینمای ایران بازی کردند. شادروان پسیانی در این اثر تنها، بازیگر نبود. دستیار بیضایی در امور بازیگران هم بود؛ نقشی که امروز و پس از گذشتِ سال­‌ها به‌عنوان بازیگردان شناخته می­‌شود. توانایی بهرام بیضایی در انتخاب او و نقش مادرش در بالنده شدن آتیلای جوان و جویای تجربه، غیرقابل‌انکار است. حضور او در پیشبرد نقاط عطفِ فیلمنامه­ٔ مسافران بسیار مؤثر است. افسر مسئول، ستوان فلاحی با بازی آتیلا یکی از کاراکترهای درخشانی است که بهرام بیضایی آن را نوشته و به‌درستی اجرای آن را به پسیانی سپرده است و او می‌­دانست که روبه‌روی دوربین «مهرداد فخیمی» باید همهٔ­ توانایی فنی خود را بروز دهد. به گواهی اکثر منتقدان و دنبال­‌کنندگان آثارِ بیضایی، او توانست از پس کار برآید. ستوان فلاحی مسافران چهار بار باید می‌­آمد و از حقیقتِ مرگ می­‌گفت؛ او فقط بازیگر نبود، شاهدی برای رخدادی بود که لحظات را در بین شادی و غم دست‌به‌دست می‌­کرد. حضور او در بین دقایق ۴۰ تا ۵۰ در مقابل مادرش از آتیلا بازیگری استوار در نقشی جدی را به رخ کشید. او به‌درستی تکنیک فاصله‌گذاری را اجرا می‌­کرد تا در مقابل مادربزرگِ خانه که مرگ را قبول نداشت، از روشنی اتفاقی تلخ بگوید. در انتها با برداشتن کلاه از سر، نورِ آینه­‌وارِ زندگی را پذیرفت تا نور، از وجودش بگذرد.
قرار است پیکر آتیلا پسیانی روز پنجشنبه بدرقه شود و آری به‌قولِ مادربزرگِ مسافران، از مرگ و خرابی و گریه حرف نزنیم. به مفهومِ مسافران، مرگ یک حقیقت است؛ اما زندگی یک اولویتِ لذت‌­بخش در کوتاهی عمر انسان. به‌نقل از ستوان فلاحی که اینگونه دیالوگ می‌­گفت که در گزارش خود نوشته بود، مرگ در سریع­ترین زمان ممکن رخ داده، اما در چهرهٔ مردگان ته‌­لبخندی دیده شده؛ آری فقط مُردگان از مرگ نمی­‌ترسند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *