پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فقط کودکان از گربه‌های فلسطین خبر دارند

نجات گربه‌های غزه، امیدی برای تاب‌آوری در برابر بمباران

فقط کودکان از گربه‌های فلسطین خبر دارند

کاربران شبکه‌های اجتماعی در کنار چفیه و زیتون، گربه‌ها را هم نماد «رهایی فلسطین» می‌دانند





فقط کودکان از گربه‌های فلسطین خبر دارند

۲۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۶

«همه‌چیز از دست رفت. خاطره‌ها، کودکی، خانه، هیچ‌چیز نمانده است. چه‌کار کنم؟ کجا بروم؟» اینها را پدری با عصبانیت رو به دوربین شبکهٔ «الجزیره» می‌گوید. سر و بدن و لباس‌هایش را خاک و غبار پوشانده است. خانه‌اش را که حالا بعد از اصابت بمب به مخروبه‌ای تبدیل شده، ترک می‌کند و دست‌هایش را در هوا به نشانهٔ استیصال تکان می‌دهد. کمی آن‌طرف‌تر، پسرش که موهای فرفری سیاهش تماماً از غبار آوار سفید پوشانده شده، گربهٔ پشمالویی را بغل گرفته و غبار را از او می‌تکاند: «الحمدلله که زنده مانده است.»

می‌گویند «سگ‌ها صاحب دارند، اما گربه‌ها همکار دارند»، گربه‌ها ۹ جان دارند، مغرور و مستقل هستند و در هر شرایطی راهی برای زندگی پیدا می‌کنند. شاید علاقهٔ تاریخی مردمان «شام (فلسطین، اردن، لبنان و سوریه)» به گربه‌ها بی‌ربط به این خصوصیت‌ها نباشد. گربه‌ها در سراسر اراضی فلسطین، از خانه‌ها گرفته تا قهوه‌خانه‌ها، مساجد و کلیساها و خیابان‌ها هستند؛ مردم و به‌خصوص کودکان همیشه علاقه و احترام خاصی به آنها نشان می‌دهند.
مؤسسهٔ مطالعات فلسطین (Institute for Palestine Studies) مقالهٔ بلندبالایی دارد که در آن با تحلیل نقش گربه‌ها در ادبیات، تاریخ و زندگی مردم فلسطین، ادعا می‌کند وقتی جامعه‌ای تحت اضطراب است، نسبت به حیواناتی که در آن جامعه زندگی می‌کنند، واکنش نشان می‌دهد. ارتباطات انسانی گاهی روی حیوانات شهری اثر می‌گذارد و گاهی هم رفتار اعضای جامعه در پیوند با رفتار حیوانات شهری قرار می‌گیرد. درست است که همه کودکان را مظلوم و معصوم می‌دانند، اما شاید اخلاق گربه‌مانند هم در آنها وجود دارد: تاب‌آوری برای بقا و زندگی. اما زندگی کودکان غزه امروز از تحمل و تاب‌آوری خشونت‌های مربوط به نیروهای اشغالگر و شرایط سخت زندگی در محاصره فراتر رفته است. آنها هر روز در معرض بمباران‌ بی‌وقفه و سخت هستند. بمبارانی که حتی اگر جان خانواده و خود این کودکان را نگیرد، صد هزار نفر را بدون هیچ امیدی به سرپناه، آواره کرده است.

شبکهٔ «مونیتور» خاورمیانه از کودکانی نوشته است که گربه‌هایشان را در ماشین‌ والدین و دیگر اعضا می‌گذارند و خانه‌هایشان را ترک می‌کنند

نجات گربه‌ها از آوار و بمباران
به‌نظر می‌آید حملات هوایی بی‌وقفهٔ نیروهای اسرائیلی هم نمی‌تواند کودکان نوار غزه را از گربه‌ها جدا کند. برخی که مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند، گربه‌ها را هم به‌همراه می‌برند و برخی هم گربه‌های زنده را از میان آوار بیرون می‌کشند. ویدئوهای زیادی که از کودکان و گربه‌ها پخش شده، توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی و برخی رسانه‌های جریان اصلی را به خود جلب کرده است.
«محمد الهاجر» خبرنگار ام.ای.ای (MEE) است که به‌قول خودش در یک هفته سه‌بار مجبور به جابه‌جایی شده است. او حالا در اردوگاهی زندگی می‌کند که کودکان در آن «از صدای هر بمب جیغ می‌کشند.» 26 خانواده در ساختمانی پناه گرفته‌اند که تنها برای پنج خانواده جا دارد و خبری از برق و آب و تلفن هم نیست. صدها کودک که بسیاری از آنها آسیب دیده‌اند یا مریض شده‌اند، در کوچهٔ باریکی منتظر هستند. منتظر چه؟ مشخص نیست. الهاجر می‌گوید بیشتر وقت‌ها قبل از بمباران حتی آژیری هم به صدا در نمی‌آید.
کمی دورتر و در بازار اما کودکان جمع شده‌اند. هرکدامشان گربه‌ای بغل دارند. پسر خردسال می‌گوید: «از بمباران زنده مانده است. زنده مانده است.» لبخند بر لب‌های همه‌شان است و دست روی شانه‌های هم انداخته‌اند. «معتز عزایزه» شهروند-خبرنگاری است که با آنها مصاحبه می‌کند. یکی از پسربچه‌ها می‌گوید: «نجاتشان دادیم. همه‌شان را نجات دادیم. این یکی را از طبقهٔ اول، آن یکی از طبقهٔ سوم.» اسمش چیست؟ «لولو». دختر دیگر در دوربین می‌خندد. گربه‌ای سفید از نژاد پرشین را بغل گرفته است؛ می‌گوید اسمش را «می‌می» گذاشته است. می‌می و لولو به‌هم می‌پرند. فیلم‌بردار می‌خندد. دختر می‌گوید: «همدیگه رو دوست ندارند، دعوا می‌کنند.»
شبکهٔ «مونیتور» Monitor خاورمیانه هم از کودکانی نوشته که گربه‌هایشان را در ماشین‌ والدین و دیگر اعضا می‌گذارند و خانه‌هایشان را ترک می‌کنند. غزه اما پناهگاهی ندارد و مسیرهای امنی هم برای عبور کسانی که به اجبار «پناهجو» شده‌اند، وجود ندارد. اجبار مقیمان یک منطقهٔ مسکونی به ترک خانه‌هایشان در قوانین بین‌المللی از جرائم جنگی به حساب می‌آید.
گربه‌ها، نمادی برای تاب‌آوری فلسطین
فقط کودکان نوار غزه و کرانهٔ باختری نیستند که به گربه‌ها فکر می‌کنند. هزاران فلسطینی که اکثریت آنها نوجوان و جوان هستند خارج از فلسطین و در تبعید زندگی می‌کنند. بخشی از آنها مهاجرند، بخشی پناهجو، بخشی مهاجر نسل دوم و سوم، و بسیاری هم شهروندان کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند. آنها هویت خود را با نمادهایی مانند درخت زیتون و چفیه بازنمایی می‌کنند. حتی کارآفرینان جوان استارت‌آپ‌هایی مانند «فلسطین وطن» هم از تصویر گربه‌های شامی با چفیه و یا در کنار انار و هندوانه و زیتون (نمادهای فرهنگ فلسطینی) در تولید محصولات تزئینی و صنایع‌ دستی استفاده کرده‌اند. در چند روز گذشته، حساب‌های کاربران جوان فلسطینی در دنیا پر از گربه‌های چفیه‌پوش شده است.
همین تابستان امسال بود که اولین «کافه‌گربه» در غزه توسط زنی ۵۰ ساله به اسم «نعیمه معابد» بازگشایی شد. خبر افتتاح این کافه را بیشتر خبرگزاری‌های مهم مانند رویترز و حتی خبرگزاری‌های اسراییلی نیز منتشر کردند. نعیمه در مصاحبه با رویترز علاقهٔ مردم و به‌ویژه کودکان غزه به گربه‌ها را «ضدافسردگیِ طبیعی» خوانده بود. برخی مردم غزه بازگشایی چنین کافه‌ای را اقدامی سطحی خوانده بودند و به چنین کاری در میانهٔ فقر و سرکوب اعتراض کرده بودند. نعیمه اما معتقد بود که «گربه‌ها در ترس و فقر و گرسنگی با ما زندگی کرده‌اند. مراقبت از آنها ایدهٔ فوق‌العاده است.» معابد به رویتز گفته بود عشق به گربه‌ها را از کودکی در آنها می‌کارند.
امروز به‌نظر می‌آید رسانه‌هایی که همین چند ماه پیش از «کافه‌گربهٔ میومیو» غزه نوشته بودند، چشم‌هایشان را بر رنج کودکان و حتی سرنوشت گربه‌های غزه بسته‌اند. در لحظه‌ای که این گزارش نوشته می‌شود، تعداد کودکانی که از آغاز حملهٔ اسرائیل در این منطقه کشته شده‌اند از هزار نفر عبور کرده‌ است. شاید کودکان برعکس سیاستمدارن دنیا بتوانند قربانیان را تنها یک آمار نبینند و حتی اگر شده چند گربه را نجات بدهند و بخندند. شاید از گربه‌های غزه، فقط کودکان خبر داشته باشند: بهت‌زده و غمگین، اما با لبخندی بر لب‌هایشان.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

، ،





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *