پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تخریب‌ نادیده‌ها

تاریخ ایران از تپه تا خانه و غار، نیازمند حفاظت است

تخریب‌ نادیده‌ها

اماکن تاریخی کمترشناخته‌شده در ایران، در معرض آسیب‌های زیادی قرار دارند





تخریب‌ نادیده‌ها

۲۰ مرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۱۳

ایران در حوزۀ میراث، ۳۴ هزار اثر ثبتی، ۱۹هزار محوطۀ تاریخی و هزاران بنای تاریخی دیگر دارد که شرایط و میزان آسیب‌پذیری آن‌ها با هم متفاوت است، اما بناهای با ابعاد کوچک یا ثبت‌نشده، در معرض آسیب بیشتری قرار دارند و کمتر هم به آن‌ها پرداخته می‌شود. از تپه‌های تاریخی گرفته تا غارها و سنگ‌نگاره‌ها، همچنین خانه‌ها و کاروانسراهایی که تیغ فرسودگی و تخریب هر روز زخمی‌ترشان می‌کند. پیگیری اخبار منتشرشده در همین چند هفتۀ اخیر، آمار قابل‌توجهی از آسیب‌ها به این میراث ارزشمند را نشان می‌دهد. ارزشی که «محمدرضا کارگر» عضو هیئت علمی دانشگاه میراث و مشاور معاونت میراث فرهنگی هم آن را تأیید می‌کند و دربارۀ ضرورت حفظ تمامی این بناها به «پیام ما» می‌گوید: «حتی بناهای تاریخی با ابعاد کوچک‌تر هم باید در استان‌ها محافظت شوند؛ چون برای گردشگری و اقتصاد یک منطقه اهمیت زیادی دارد. نمونۀ موفق آن هم در کشور مثل ایتالیا رقم خورده و یک طرح خوب دراین‌باره اجرا کرده‌اند.»

حدود سه دهه پیش بود که غار زکریا در استهبان فارس کشف شد؛ غاری ارزشمند با ظرفیت‌های ویژۀ پژوهشی. باوجوداین، فعالان میراث‌ فرهنگی استهبان می‌گویند، طی این سال‌ها، هیچ برنامۀ مشخص و مدونی برای حفاظت از آن اجرا نشده و رو به نابودی است. به‌گفتۀ «رسول حاجی‌باقری» دبیر گروه مردمی دیده‌بان استهبان، حدود ده سال است که تمام پیگیری‌ها برای حفاظت از این غار درخواست شده، اما هیچ همکاری‌ای از سوی دستگاه‌های نظارتی وجود نداشته است. در فقدان توجه به این ظرفیت ارزشمند هم، حفاری‌های غیرمجاز آسیب‌های غیرقابل جبرانی به آن وارد کرده است.

نه‌تنها بی‌توجهی به حفظ بناهای تاریخی فرسودگی و تخریب آن‌ها را رقم زده، که گاهی دعوای نجات آن‌ها میان متولیان میراث و مالکان هم به نتیجه نمی‌رسد و سرنوشت، چیزی جز حذف از دفترچۀ تاریخ ایران برایشان رقم نمی‌زند؛ اتفاقی که همین چندی پیش برای بیمارستان مسیح و خانۀ مدیری رخ داد

نه‌تنها بی‌توجهی به میراث، که برخی اقدامات دیگر هم می‌تواند زخم عمیق بر دل بناهای تاریخی بکشد. شبیه چهارتاقی تاریخی صحرای پوشنج که «سیاوش آریا» کنشگر و پژوهشگر میراث فرهنگی، تصاویری از آن منتشر کرده و نشان می‌دهد که استفاده از مصالح ناهمخوان و کار بسیار ضعیف و شلخته‌کاری، بنا را خدشه‌دار کرده است. کار هنوز تمام نشده و مرمت‌های غیراصولی همچنان ادامه دارد. او تأکید کرده، بارها به مدیران کل دراین‌باره هشدار داده شده، اما دریغ از ترتیب اثر. آریا معتقد است، مرمت‌های غیراصولی سریالی در فارس، آن را به یکی از بدترین استان‌ها در زمینۀ مرمت تبدیل کرده و گواه آن، آتشکدۀ رستاق داراب، دژ پوسکان کازرون، آرامگاه جاماسب شهرستان خفر، دست سرباز هخامنشی در میراث جهانی پارسه (تخت‌جمشید) و آرامگاه سعدی است که فقط گوشه‌ای از هدر رفت بودجه و آسیب‌های مرمتی به یادمان‌های تاریخی و تکرارناپذیر کشور به شمار می‌رود.

بی‌توجهی به بزرگ‌ترین سنگ‌نگاره‌های جهان

سنگ‌نگاره‌های تیمره، نشان از تاریخ کهن و هنر کهن منطقۀ تیمره در استان‌های مرکزی، اصفهان و لرستان دارد و به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعۀ جهان با هزاران سنگ‌نگاره و بوم صخره‌ای معروف است. نقش‌هایی که تا همین چند سال پیش، مردم محلی تصور می‌کردند چوپانان آن‌ها را به تصویر کشیده‌اند و کسی نمی‌دانست که این نقش‌های نمادین متعلق به انسان‌های نخستین است که شرایط زیست خود را بدون داشتن زبان مشخص و خط، به‌ تصویر کشیده‌اند. اما به‌گفتۀ «رسول مجیدی» پژوهشگر و راهنمای گردشگری به «ایلنا»، این مجموعۀ عظیم از هنر بومیان ایران، بدون داشتن برنامۀ حفاظتی، فراموش شده است. او تأکید کرده است که: «درحال‌حاضر تیمره نیازمند پایگاه ملی است، اما پس از پیگیری‌های بسیاری که انجام داده‌ایم، به ما گفته‌اند که یک نیرو می‌دهیم، ولی انجمن تیمره حقوق آن نیرو را متعهد شود. درحالی‌که فعالیت‌های انجمن‌های مردم‌نهاد، به‌هیچ‌وجه اقتصادی نیست و تعهدات مالی و مسائل اقتصادی در چارچوب فعالیت آن‌ها نیست.»‌

 

حبس تاریخ در زندان

کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان، مانند بسیاری از بناهای یادمانی و تاریخی، در طول عمر چندصدسالۀ خود، دستخوش خیل عظیمی از آسیب‌های گوناگون بوده و همچنان هم هست. با گسترش محدودۀ شهر سمنان، این بنا وارد فضای مسکونی شهر شده و به‌تبع آن، تغییراتی در کاربری و حتی کالبد صورت گرفته است؛ نکته‌ای که «هانی رستگاران» پژوهشگر میراث فرهنگی و کارشناس ثبت آثار و حریم‌های میراث ملی هم آن را تأیید می‌کند. در بخشی از نوشتاری که به «ایسنا» داده، اعلام کرده: «اثر تخریب در این بنای تاریخی مشهود است. این درحالی‌است که بنا چند سال با تغییر کاربری تبدیل به زندان مرکزی سمنان شد و به‌دنبال آن، تغییرات زیادی بر پیکر و کالبد بنا اعمال شد که اصالت و فرم اصلی آن را مخدوش کرد. بخش‌هایی هم به بنا و فضاهای داخلی به‌صورت دیوارهای تفکیکی و سرویس بهداشتی و فضاهای خدماتی و تأسیساتی اضافه ‌شده و چنین مداخلاتی باعث شد تا اثر ارزشمند کاروانسرای سمنان، از قرارگیری در فهرست منتخب ثبت جهانی کاروانسرای ایرانی باز ماند.»

 

تمدن هفت هزار ساله زیر پای گوسفندان

تپه‌حصار دامغان با هفت هزار سال تمدن هم، هرآنچه بلا می‌توانسته در طول سال‌ها بر سر یک محوطۀ تاریخی بیاید را به خود دیده است؛ از چرای دام تا خط راه‌آهن. «مهر» در گزارشی دربارۀ این محوطۀ تاریخی نوشته: براساس یافته‌های به‌دست‌آمده، تاریخ قدیمی‌ترین لایه‌های تپه‌حصار، به اواسط هزارۀ پنجم قبل از میلاد باز می‌گردد. استقرار در تپه‌حصار، ظاهراً تا حدود ۱۷۰۰ قبل از میلاد به‌طور پیوسته ادامه داشته و پس از آن، هیچ‌گاه مورد سکونت قرار نگرفت. حالا این سایت هر روز غروب، میزبان گلۀ گوسفندانی است که از میان تپه عبور می‌کنند، محل رژه و کورس موتورسواران شده و خط‌آهنی که هر چند دقیقه، یک رعشۀ عظیم به دل اسکلت‌های تاریخی آن می‌اندازد؛ همان‌ها که انگشت دستشان از خاک بیرون زده بود و با عبورومرورهای متعدد، دیگر اثری از آن‌ها هم نیست. بسیاری از کنشگران میراث فرهنگی، خبرنگاران و فعالان میراث و راهنمایان گردشگری در کشور و سمنان، پیگیر وضعیت این محوطۀ تاریخی بوده و هستند، اما هنوز نتوانسته‌اند توجهات را به‌سمت آن جلب کنند.

 

تخریب شبستان کازرونی اصفهان

جدیدترین بی‌مهری دربارۀ یک بنای تاریخی، همین یکی‌دوروز پیش رقم خورد! بخش‌هایی از شبستان و کاشی‌کاری محراب شبستان کازرونی اصفهان، از سوی هیئت امنای این بنا تخریب شد. این نکته را اهالی محلۀ عباس‌آباد و فعالان میراث فرهنگی، به «ایرنا» اعلام کرده‌اند. البته عملیات تخریب از سوی یگان حفاظت متوقف شده، اما مرداد سال گذشته هم، هیئت امنا اقدام به عملیات تخریب در مسجد کرده بود که با ورود میراث فرهنگی، جلوی این تخریب گرفته شد. مسجد کازرونی، یکی از مساجد معاصر اصفهان در محلۀ عباس‌آباد است که به‌دست «علی‌اکبر کازرونی» بنا شد. معماری دورۀ گذار و حفظ تداوم معماری گذشته در مسجد کازرونی، چرخش هنرمندانۀ شبستان این مسجد روبه‌قبله و همچنین آثار کاشی‌کاری و خطاطی آن به خط نستعلیق، از ویژگی های بارز این اثر تاریخی است.

 

قصه فقط همین نیست

ازدست‌رفتن آثار تاریخی، ابعاد بزرگ‌تری دارد. گاهی دعوای نجات این بناها میان متولیان میراث و مالکان به نتیجه نمی‌رسد و سرنوشت، چیزی جز حذف آن‌ها از دفترچۀ تاریخ ایران نیست. از بیمارستان تاریخی مسیح در کرمانشاه با عمر چندصدساله گرفته، تا خانۀ تاریخی مدیری در لنگرود که همین تیر ۱۴۰۳، برای همیشه تخریب شد و یک ویلای جدید به‌جای آن سبز شده است! در لنگرود، همین حالا هم حمام فشکالی وضعیت مناسبی ندارند. در بسیاری از شهرهای کشور، بناهای تاریخی نه‌تنها تعیین تکلیف نمی‌شود، که به‌دلیل‌ عدم نگهداری مناسب، روزبه‌روز خرابی‌هایشان بیشتر می‌شود.

 

فرصت‌ها محدود است

شاید برای خیلی‌ها حفاظت از این میراث تاریخی کمترشناخته‌شده، اهمیت چندانی نداشته باشد، اما به تأکید کارشناسان، حفظ آن‌ها به همان میزان مهم است که سایر بناهای شناخته‌شدۀ ایران در سطح ملی و جهانی دارای اهمیت هستند. عضو هیئت‌علمی دانشگاه میراث و مشاور معاونت میراث فرهنگی، دربارۀ اینکه چرا شاهد چنین بی‌توجهی‌هایی به برخی بناهای تاریخی کشور با وجود قدمت چندهزارساله هستیم، به «پیام ما» می‌گوید: «این مسئله دلیل سازمانی و اداری ندارد، اما یک توضیح روشن اینکه، در فرصت‌های کوتاهی که قرار است به بناهای تاریخی بپردازند، همه ترجیح می‌دهند سراغ اماکنی بروند که بزرگ و معروف و در ذهن مردم بیشتر شناخته‌شده‌ هستند.»

به‌گفتۀ «محمدرضا کارگر»، اشکال اساسی اینجاست که هرکدام از این بناها، به یک مجموعۀ کاربلد سپرده نمی‌شوند که متولی آن بنا و محوطه شوند. اگر چنین چیزی رخ دهد، قطعاً اهمیت‌شان هم بیشتر خواهد شد، چون تلاش می‌کنند به مردم اطلاع‌رسانی کنند؛ درست شبیه اتفاقی که دربارۀ حسینیۀ اعظم زنجان رخ داد.

 

او در توضیح بیشتر بیان می‌کند: «مراسم مردم زنجان دربارۀ حسینیۀ اعظم، طی سال‌ها کمتر مورد توجه بود، اما از زمانی که هم در رسانۀ ملی و هم از سوی فعالان فرهنگی استان بیشتر به آن پرداخته شد و گزارش اختصاصی و مصاحبه‌ها پیرامون آن منتشر کردند، تبدیل به موضوعی شده که حالا خیلی‌ها می‌خواهند این مراسم را ببینند. یا راهپیمایی اربعین که از چند سال پیش بسیار مورد توجه قرار گرفته و به یک موضوع بین‌المللی تبدیل شده، اما در گذشته یک آیین سنتی بین مردم عراق، کربلا و نجف بوده است.»  

 

کارگر به محدودیت‌هایی که باعث می‌شود این آثار از فهرست اولویت‌ها حذف شوند، اشاره می‌کند و می‌گوید: «به‌عنوان مثال، اگر قرار باشد در صداوسیما برنامۀ اختصاصی دربارۀ استانی مثل زنجان بسازند، اگر تعداد این برنامه‌ها زیاد باشد، قطعاً نوبت به بناهای کوچک‌تر (از نظر ابعاد نه از نظر محتوا) هم می‌رسد، اما با وجود محدودیت‌های زمانی، این طبیعی است که سلطانیه را رها نمی‌کنند و سراغ یک بنای کوچک از نظر ابعاد نمی‌روند.»

 

  مزیت ویژۀ حفظ تمام بناهای تاریخی

عضو هیئت‌علمی دانشگاه میراث، حفاظت از همۀ آثار تاریخی را دارای اهمیت می‌داند و تأکید می‌کند: «این اهمیت را می‌توان در کشوری مثل ایتالیا دید که بناها و محوطه‌های تاریخی را به تعاونی‌ها واگذار کرده‌اند. این تعاونی‌ها هم تلاش کرده‌اند که ارزش‌ها را بیشتر نشر داده و جاذبه‌ها را بیشتر معرفی کنند. در حقیقت هر محوطۀ تاریخی یک متولی دارد و تعیین تکلیف شده است. اما در کشور ما، میراث در استان‌های مختلف این بناها را در اختیار دارد و اگر فرصتی برای معرفی باشد، ابتدا سراغ بناهای عظیم می‌روند و به بناهای کوچک‌تر که گاهی ارزش آن‌ها ممکن است از نظر تاریخی و معماری یا از نظر میراثی بیشتر از یک بنای عظیم باشد، فرصت نمی‌رسد.»  

 

کارگر با بیان اینکه نه‌تنها از نظر میراث که از جنبۀ گردشگری هم حفظ این بناها دارای اهمیت است، عنوان می‌کند: «زمانی که یک گردشگر وارد یک استان می‌شود، اگر تعداد آثار تاریخی کم باشد، مدت اقامت او هم کاهش پیدا می‌کند. اما با حفظ تمام ظرفیت‌های تاریخی موجود در یک استان و معرفی آن‌ها، می‌توان اقامت گردشگران را از 2 روز به 5 روز افزایش داد؛ چون به‌جای دیدن بناهای کمتر، تمایل بیشتری خواهد داشت که تمام بناهای تاریخی استان را بازدید کند. این افزایش اقامت در یک شهر یا استان، قطعاً از نظر اقتصادی مزایای زیادی دارد و منجر به اشتغال‌زایی است.»

 

او تأکید می‌کند: «فرهنگ، تاریخ و میراث یک کشور، مثل یک پازل هستند و هرکدام از بناها، یک قطعه از پازل را تکمیل می‌کند. پازل چیدمان‌‍شده اگر حتی سه خانۀ خالی داشته باشد، به‌هیچ‌عنوان کامل نخواهد بود. پازل فرهنگ و تمدن یک کشور هم توسط تک‌تک آثار تاریخی که هرکدامشان جزئی کوچک به شمار می‌رود، تکمیل می‌شود.»

***

حفظ آثار تاریخی، به‌لحاظ طیف وسیعی از مزایای فرهنگی و اجتماعی اهمیت دارد؛ از رفاه اجتماعی و توسعۀ فرهنگی یک منطقه گرفته، تا بستری برای دستیابی به اهداف اقتصادی بلندمدت و اشتغال‌زایی. اهمیت صنعت گردشگری اکنون در هیچ کجای جهان بر کسی پوشیده نیست، اما کشورهایی در این حوزه موفق‌تر عمل کرده‌اند، که میراث باستانیشان را در این مسیر حمایت و حفاظت کرده‌اند. این درست که بناهای ملی و ثبت جهانی می‌توانند اهمیت بیشتری در جلب گردشگر داشته باشند، چون بیشتر شناخته‌ شده‌اند، اما بر کسی پوشیده نیست که سایر بناهای تاریخی بدون ثبت و شهرت هم می‌توانند در مسیر توسعۀ گردشگری، به همان میزان دارای اهمیت باشند. از خانه‌های کوچک تاریخی گرفته، تا بناها و محوطه‌های تاریخی که هرکدامشان کتابچه‌ای از تاریخ را در دل خود جای داده‌اند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر