محیطزیست، عرصۀ فرصتهای ازدسترفته
۲ تیر ۱۴۰۳، ۲۲:۱۳
این روزها پر است از شعار و رقابت برای تصدیگری کرسی ریاستجمهوری کشور. شعارهایی که بارها در دورههای گوناگون و رنگ و لعاب انتخاباتی مرسوم با هدف جلب آراء مطرح و به گوش عموم ملت رسیده است، اما پس از گذار از انتخاب، تغییر مثبت چشمگیری در بر نداشته است. بخشی از این شعارها بهویژه در چند دورۀ گذشته، در زمینۀ محیطزیست صادر میشود. گویا صادرکنندگان هم بهخوبی اهمیت مسئله را درک و پیام هشدار در زمینۀ تهدید آیندۀ حیات در ایرانزمین را دریافت کردهاند.
آمار و اطلاعات منتشرشده در زمینۀ فرونشستهای بیسابقه در عموم دشتهای کشور، بحرانهای متعدد مربوط به آلودگی روزافزون هوا، آب و فرسایش خاک، ازبینرفتن زیستگاههای طبیعی مختلف در کشور و گرداب انقراضی که هرسال تعداد بیشتری از گونههای حیاتوحش کشور را در خود میبلعد، همگی نشان از توخالیبودن شعارها و حاکمیت شرایطی بغرنج برای محیطزیست ایران دارد.
علیرغم درک اهمیت و صدور شعارهای رنگارنگ، عملکرد سازمان حفاظت محیطزیست و توجه به آن از سوی سیاستگذاریهای راهبردی و کلان، نشان از کماهمیتی و درجهچندمیبودن این سازمان در روند تصمیمگیری کشور دارد؛ سازمانی که وظیفۀ حفاظت از حدود یازده میلیون هکتار از بیمانندترین و ارزشمندترین مناطق و زیستبومهای جهان را بر عهده دارد. بدون شک همین مناطق مولد و بکر هستند که با تنوع و گستردگی خدمات اکوسیستمی خود، تضمین و تأمین میکنند حیات پایدار طیف وسیعی از زیستمندان، از جمله ساکنین نواحی مختلف کشور ایران را.
خدمات بی جایگزین این نواحی و سایر نواحی کشور ایران، تحتعنوان محیطی برای زیست سالم و پایدار میتواند بستر مناسبی برای توسعه از هر نوع باشد. متأسفانه تفاوت در نگاه و عدم درک درست در همین امر، موجب خسارتهای غیرقابلجبران در پهنای سرزمین ایران شده است. سیاستمداران، محیطزیست را مانند سایر مسائل کشور از جمله اقتصاد، اجتماع و … میپندارند؛ درصورتیکه محیطزیست عملاً بستری برای رشد و بالندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. تخریب و عدم توجه به آن قطعاً تأثیر مستقیم بر توقف هرنوع توسعه در کشور دارد. در دهههای اخیر، نمونههای فراوانی از عدم توجه کافی به محیطزیست و تخریب آن که هزینههای گزاف را به کشور تحمیل کرده شاهد بودهایم.
از عدم تأمین حقابۀ اکولوژیکی هامون و گاوخونی و پریشان و ارومیه به بهانۀ توسعه و تولید ثروت گرفته تا نفسهای آخر زاگرس و هیرکانی که در حدود نیمی از وسعت آنها در دهههای گذشته با قطع یکسره درختان، کشاورزی کمبهره و چرای مفرط و بیفایده به تاراج رفته است. از ارس، زایندهرود، سفیدرود و کارون کمرمق و آلوده گرفته تا میشمرغ و یوزی که کمتر از بیست فرد از آنها در گسترۀ وسیع زیستگاهی ایران باقی مانده است؛ البته شاید از همه مهمتر کارشناسان و کنشگران محیطزیستی که مهمترین سرمایۀ این عرصه هستند، اما بهواسطۀ بیتوجهیها، ناعدالتیها و عدم وجود آیندهای روشن، بیشاز هر موجود دیگری از سرزمین ایران درحال مهاجرت هستند.
ما بهخوبی میدانیم که حال ایران خوب نیست. ما دیدهایم فرصتهای بیبدیل ازدسترفته را و بهوضوح میبینیم که فرصت زیادی باقی نمانده؛ میدانیم و میبینیم که اگر در اندکزمان باقیمانده با تمام توان و همدلی به مبارزه با بحرانها و چالشها نرویم، در آیندهای نهچندان دور، بسیاری از زیستگاهها را ویران، گونهها را منقرض و تداوم حیات برای ساکنین سرزمین ایران را سخت خواهیم یافت.
اما سرشت ما مانند طبیعت، تلاش سرسختانه و امیدواری است؛ بحرانها و چالشهای متعدد و افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه، مسائل مربوط به حوزۀ محیطزیست را اکنون به سطح اصطکاک روزمرۀ شهروندان رسانده است و به یکی از مهمترین مطالبات اجتماعی بدل شده است. نقش مردم را باید اساسیترین نقش و رأی آنها را مهمترین رأی در میان تمامی ذینفعان دانست. امیدواریم در دولت جدید، نظر و رأی مردم نقش اساسی در تصمیمگیری و سیاستگذاری برای اتخاذ رویکردها در محیطزیست کشور داشته باشد. چراکه اعتماد، مشارکت و همراهی آنها را باید رمز پیروزی در هر میدانی دانست.
امیدواریم در دولت چهاردهم هر فرد و گروهی که بر کرسی ریاستجمهوری تکیه کرد، شرایط خطیر کنونی را نه در شعار برای جلب رأی و رضایت حداقلی، بلکه در واقعیت موجود در عرصههای مختلف و به کمک کارشناسان درک کرده باشد.
امیدواریم بلافاصله بعد از شروع حکمرانی، توسعۀ افسارگسیخته و بدون آمایش سرزمین، جای خود را به توسعهای پایدار با درنظرگرفتن سه رکن اساسی آن یعنی محیطزیست، اقتصاد و اجتماع بدهد.
امیدواریم فرد مورد انتخاب برای ریاست سازمان محیطزیست، متعهد و عالم به شرایط بغرنج کنونی باشد و فارغ از هرنوع جبههگیری سیاسی و بدون دخالت نهادهای نامربوط، شایستهسالاری و تخصص را ملاک تعیین تصمیمگیران و فرماندهان میدانی قرار دهد.
بر کسی پوشیده نیست که دورۀ چهارسالۀ رئیسجمهور چهاردهم ایران، نقش مهمتری از دیگر رئیسجمهورها دارد. دیگر فرصتی برای ازدستدادن باقی نمانده است. ما درحالحاضر و شرایط کنونی در بسیاری از چالشهای پیشروی محیطزیست کشور، در لبۀ پرتگاه سقوط هستیم و اگر با قید فوریت در چهار سال پیشرو به توقف روند نابودی نپردازیم، بدون شک در بسیاری از نواحی ایران با زیستبومی معدوم شده و سرزمین ورشکسته و متعاقب آن بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مواجه خواهیم بود.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
ع.س
محیط زیست کشوربواسطه بی توجهی های مفرط ناشی ازنگاههای سیاسی وانتصاب مدیران جناحی ونالایق وناکارامد درحال احتصاراست. نابودی منابع آب. نابودی وغارت جنگلهای هیرکانی وزاگرس. فرونشستهای وحشتناک درپهنه های گسترده ای ازکشور. نابودی ودرمعرص انقراض قرارگرفتن گونه های نایاب جانوری. آلودگی های اب وهوا و..... تمام وکمال ناشی ازناکارامدی ساختارهاییست که به فووریت می بایست اصلاح شود. امیدمیرود رییس جمهور چهاردهم ازتمام ظرفیتها وقابلیتهای موجود برای نجات محیط زیست درحال احتضار کشوربهره بگیرد.
تبلیغات
وب گردی
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما
- حضور خوشبخت در نمایشگاه آگروفود ۱۴۰۳
- سیگما، پلتفرم اختصاصی و آنلاین خرید و فروش محصولات کرمان موتور بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید