پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بستهٔ پیشنهادی میراث در دسترس نیست

۲۰ سال است فقط برای تدریس «میراث فرهنگی» در مدارس توافقنامه امضا می‌شود

بستهٔ پیشنهادی میراث در دسترس نیست

رئیس مؤسسهٔ فرهنگی ایکوموس ایران معتقد است به دو دلیل پیشنهاد تدریس میراث در مدارس و دانشگاه‌ها روی زمین مانده است





بستهٔ پیشنهادی میراث در دسترس نیست

۱۲ خرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۵۳

قائم‌مقام وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در نامه‌ای به دبیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کرده است دروس میراث فرهنگی و آشنایی با آن، به ساختار دروس آموزش و پرورش و وزارت علوم اضافه شود. پیشنهادی که البته جدید نیست و عمر آن حتی به دو دهه قبل برمی‌گردد. مسئولان پیشین در وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی نیز بارها خواستار افزوده شدن این بخش به حوزهٔ آموزشی کشور بوده‌اند. حتی شهریور سال گذشته نیز وزیر آموزش‌وپرورش بر گنجانده شدن مسائل مرتبط با هویت فرهنگی و تاریخی در کتب دانش‌آموزان تأکید کرد، اما این موضوع تاکنون محقق نشده و البته به‌گفتهٔ «مهدی حجت»، رئیس مؤسسهٔ فرهنگی ایکوموس ایران و بنیانگذار سازمان میراث‌فرهنگی، دو دلیل مهم وجود دارد که پیشنهاد تدریس میراث در مدارس و دانشگاه‌ها روی زمین مانده است.

شهریور ۱۳۸۳ بود که خبر توافق دفتر برنامه‌ریزی آموزشی سازمان میراث‌فرهنگی و وزارت آموزش‌وپرورش منتشر شد. قرار بود براساس این توافقنامه مباحث میراث فرهنگی و گردشگری در اولین مرحله به‌صورت آزمایشی در کتب درسی مقطع دبستان گنجانده شود و پس از حصول نتیجهٔ مثبت، در کتب درسی مقاطع مختلف جای بگیرد. آن زمان مدیرکل وقت برنامه‌ریزی آموزشی سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری دربارهٔ امضای این توافقنامه به «ایسنا» گفته بود: «هدف از تألیف متون درسی دربارهٔ میراث‌ فرهنگی و گردشگری آشنایی دانش‌آموزان با گنجبنه‌های کهن، میراث فرهنگی و تاریخی کشور، همچنین ترغیب و تشویق به شناخت جاذبه‌های طبیعی و گردشگری و پرورش روحیه‌ٔ مسافرت در آنان است.»

 

توافقی که به مرحلهٔ اجرا نرسید، اما ۱۰ سال بعد و در آذر ۱۳۹۳ دوباره تکرار شد؛ یک تفاهمنامهٔ دیگر میان سازمان میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و وزارت آموزش‌وپرورش با هدف الگوسازی و آموزش کودکان و نوجوانان برای شناخت و صیانت از آثار تاریخی و فرهنگی، ترویج هنرهای سنتی، صنایع‌دستی و توسعهٔ صنعت گردشگری. آن زمان «مسعود سلطانی‌فر»، رئیس وقت سازمان میراث‌فرهنگی، نیز ارائهٔ آموزش به کودکان و نوجوانان در زمینهٔ حفاظت و نگهداری از بناهای تاریخی را چنان مهم دانسته بود که اگر به‌درستی محقق شود، حتی نیازی به تصویب قوانین و مقررات نخواهد داشت.

چند کشور از جمله ژاپن، فنلاند، کانادا، کره جنوبی، هند، مکزیک و… در گنجاندن میراث فرهنگی در نظام آموزشی خود موفق عمل‌ کرده‌اند و اقداماتی انجام داده‌اند تا اطمینان حاصل شود دانش‌آموزان با سنت‌ها و تاریخ‌های مختلف فرهنگی آشنا می‌شوند

اما دو سال بعد، روزنامهٔ فرهیختگان در گزارشی از روی زمین ماندن این توافقنامه خبر داد و در مقاله‌ای با عنوان «جای همچنان خالی میراث فرهنگی در مدرسه» نوشت: «تنها اقدامی که طی دو سال اخیر (۹۳ تا ۹۵) در راستای آموزش میراث‌ فرهنگی در مدارس انجام‌ شده است، برگزاری یک کارگاه آموزشی برای معلمان درس تاریخ و اضافه شدن درسی با عنوان باستان‌شناسی و میراث فرهنگی به پایهٔ دهم بود. که همان هم به اذعان مسئولان پژوهشگاه میراث‌فرهنگی حاصل تلاش آنها بوده و ارتباطی با تفاهمنامهٔ امضاشده میان سازمان میراث‌فرهنگی و وزارت آموزش‌و‌پرورش نداشته است.»

 

۱۰ ‌سال دیگر هم گذشت و حالا در خرداد ۱۴۰۳، «علی دارابی»، معاون میراث‌فرهنگی، در نامه‌ای به دبیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کرده است درس میراث فرهنگی به ساختار دروس آموزش‌وپرورش اضافه و برنامه‌ریزی برای اختصاص ساعاتی از آموزش در موزه‌ها و مکان‌های تاریخی-فرهنگی انجام شود.

 

دارابی در این نامه، اهمیت شناخت و معرفی ارزش‌های فرهنگی ملموس و ناملموس در حوزهٔ آموزش‌های رسمی کشور را یادآور شده و گفته است: «میراث فرهنگی به‌عنوان مهمترین رکن تحکیم پیوندهای فرهنگی جامعه و منبع غنی خرد، دانش و تجارب زیست سرزمینی، حوزه‌ای است که درصورت شناخت، معرفی و به‌کارگیری شایسته به‌ویژه در عرصه‌های آموزشی می‌توانند تکیه‌گاه و زمینه‌ای مؤثر در مسیر تعالی و رشد کشور باشد.»

 

او همچنین تأکید کرده است: «این وزارتخانه آمادگی کامل دارد در برنامه‌ریزی محتوایی دروس و برنامه‌ها، تألیف منابع آموزشی، برنامه‌ریزی برای تأمین مدرسان و فراهم کردن زمینهٔ حضور دانش‌آموزان و دانشجویان در موزه‌ها و اماکن تاریخی در قالب برنامه‌ها و دروس آموزشی میراث فرهنگی، کمال همکاری را با وزارت آموزش‌وپرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انجام دهد.»

 

  چند دلیل مهم

البته برای تحقق آخرین پیشنهاد ورود دروس میراث فرهنگی به حوزهٔ آموزشی کشور نیز باید منتظر ماند و دید بالاخره رونمایی از کتب این حوزه محقق خواهد شد یا خیر و باید امید داشت که این روند یک پروسهٔ ۱۰سالهٔ دیگر را طی نکند. این درحالی‌است که در تعلل ۲۰سالهٔ روی زمین ماندن بستهٔ پیشنهادی تدریس میراث در مدارس، کارشناسان به چند دلیل بر تسریع آن تأکید دارند. اول اینکه گنجاندن میراث فرهنگی در آموزش به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا فرهنگ‌ها، سنت‌ها و تاریخ‌های مختلف را بیاموزند و همدلی، درک و احترام به تنوع فرهنگی را ترویج کنند. همچنین، آموزش میراث فرهنگی به حفظ و ارتقای هویت منحصربه‌فرد جوامع مختلف کمک می‌کند و حس غرور و تعلق را در کودکان پرورش می‌دهد. نکتهٔ مهمتر اینکه یادگیری دربارهٔ میراث فرهنگی، تفکر انتقادی و دیدگاه گسترده‌تر دربارهٔ مسائل جهانی را تشویق و به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا شهروندان آگاه و مسئولیت‌پذیر باشند. نه‌تنها آموزش میراث بومی که آموزش میراث فرهنگ‌های مختلف به کودکان نیز اهمیت زیادی دارد؛ چون احترام و قدردانی از تفاوت‌های فرهنگی را تقویت می‌کند.

 

با تمام اینها حالا یک سؤال مهم وجود دارد و آن اینکه چرا آموزش‌وپرورش و متولیان حوزهٔ میراث فرهنگی کشور تاکنون به مرحلهٔ اجرایی این بخش نرسیده‌اند. نکته‌ای که «مهدی حجت»، رئیس مؤسسهٔ فرهنگی ایکوموس ایران و بنیانگذار سازمان میراث‌فرهنگی، دربارهٔ آن دو علت جالب را مطرح می‌کند.

 

 محتوای دندان‌گیر نداریم 

رئیس مؤسسهٔ فرهنگی ایکوموس ایران ابتدا به ضرورت تدریس میراث در مدارس کشور اشاره می‌کند و در توضیح بیشتر به «پیام‌ ما» می‌گوید: «اگر ایران مواریث فرهنگی را به‌عنوان ریشه‌ها و پایه‌های فکر و فرهنگ امروز و فردا تلقی کند، به‌طور طبیعی ضرورت پیدا می‌کند که کودکان این کشور هم با ریشه‌های فرهنگی خودشان آشنا شوند. بنابراین، ضرورت دارد مطالبی بیش از آنچه امروز به‌شکل اشارات کوتاه دربارهٔ مسائل فرهنگی در کتب درسی تدریس می‌شود را شاهد باشیم و این مسائل تقویت شود.»

 

حجت ادامه می‌دهد: «در دنیا هم همین روند در حال اجراست و از همان سطوح اول مدارس، کودکان با مواریث فرهنگی آشنا می‌شوند. به همین دلیل بسیار واجب است که اطلاعات مربوط به کیفیت زندگی انسان مسلمان ایرانی در گذشته به کودکان امروز آموزش داده شود.»

او دو دلیل دربارهٔ روی زمین ماندن پیشنهاد و توافقنامهٔ تدریس میراث در مدارس کشور طی سال‌های گذشته مطرح می‌کند و می‌گوید: «اول افرادی که این موازین را رعایت می‌کنند، هنوز به نقش و جایگاه مهم و مؤثر میراث فرهنگی در ساختن انسان امروز و فردای این کشور پی نبرده‌اند. دومین دلیل هم کسانی هستند که باید ارزش‌های میراث فرهنگی را به آموزش‌وپرورش معرفی کنند، اما هنوز نتوانسته‌اند محتوای درجه یک، دندان‌گیر و قابلی را فراهم و پیشنهاد کنند.»

 

حجت در این باره به اشعار سعدی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «مطالبی که این شاعر بزرگ دربارهٔ اخلاق و کیفیت زندگی ایرانی مطرح کرده، هنوز هم کاربرد دارد و مورد مراجعهٔ مردم است. دلیلش همان ارزش، زیبایی و همه‌پسند بودن محتوایی است که ارائه کرده. به همین دلیل اگر قرار است ارزش‌های میراث فرهنگی به آموزش‌وپرورش معرفی و به کتاب‌های درسی اضافه شود، لازم است که شکل دلچسب، همه‌فهم و قابل‌قبول داشته باشند.»

 

او تأکید می‌کند: «ما اهالی میراث فرهنگی هنوز لیاقت آن را پیدا نکردیم که با شرایط لازمه ارزش‌های میراث‌ فرهنگی را معرفی کنیم. بنابراین، طرف مقابل ما هم احساس می‌کند این اتفاق ضرورت زیادی ندارد. به همین دلیل هم عدم اعتقاد متولیان حوزهٔ آموزش‌وپرورش و هم عدم توانایی اهالی میراث در عرضهٔ چیزی که به‌اصطلاح روی سنگ هم بگذاریم آب شود، باعث شده که این امر محقق نشود. قطعاً اگر یک پیشنهاد درجه یک و خوب ارائه شود، آموزش‌وپرورش هم ابایی از قبول آن نخواهد داشت.» بنیانگذار سازمان میراث‌فرهنگی معتقد است باید بپذیریم در معرفی ارزش‌های میراث فرهنگی خیلی توانا نیستیم.

 

 کشورهای موفق

این درحالی‌است که چند کشور در گنجاندن میراث فرهنگی در نظام آموزشی خود موفق عمل‌ کرده‌اند. این کشورها اهمیت گنجاندن میراث فرهنگی در آموزش را درک کرده و اقداماتی را انجام داده‌اند تا اطمینان حاصل شود که دانش‌آموزان با سنت‌ها و تاریخ‌های مختلف فرهنگی آشنا می‌شوند و حس قدردانی نسبت به آنها دارند.

 

از جمله دولت هند که با درک اهمیت حفظ و ارتقای تنوع فرهنگی غنی کشور، تلاش‌هایی برای گنجاندن میراث فرهنگی متنوع در برنامه‌های درسی مدارس داشته است. یا آفریقای جنوبی که میراث فرهنگی را در برنامهٔ درسی مدارس ادغام کرده تا تفاهم و آشتی را در میان جمعیت متنوع خود تقویت کند. در کانادا نیز با تأکید بر اهمیت به رسمیت شناختن و احترام به مشارکت‌ها و تجربیات مردم بومی این کشور، تلاش‌هایی برای گنجاندن دیدگاه‌های بومی و میراث فرهنگی در سیستم آموزشی این کشور انجام شده است. مدارس فنلاند نیز بر میراث فرهنگی محلی و سنت‌های ملی تأکید دارند و درک جامعی از چشم‌انداز فرهنگی کشور را رقم زده‌اند. 

 

در مدارس ژاپن میراث فرهنگی از طریق روزهای فرهنگی منظم، جشنواره‌ها و فعالیت‌هایی مانند مراسم چای و هنرهای سنتی آموزش داده می‌شوند. برنامه‌های درسی دانش‌آموزان ژاپنی نیز شامل مطالعات دقیق تاریخ، سنت‌ها و شیوه‌های فرهنگی این کشور است. کره جنوبی هم برنامه‌های آموزشی ویژه‌ای دارد که شامل موسیقی سنتی، رقص و صنایع‌دستی است و علاوه‌براین، برنامهٔ درسی تاریخ نیز در کتب آموزش مدارس این کشور به‌شدت برجسته هستند. سیستم آموزشی مکزیک نیز شامل برنامه‌های دوفرهنگی است که به دانش‌آموزان دربارهٔ میراث بومی و استعماری آموزش می‌دهد. متولیان آموزشی و میراث این کشور اغلب دانش‌آموزان را در پروژه‌های میراث فرهنگی محلی از جمله حفظ زبان و صنایع‌دستی سنتی مشارکت می‌دهند.

 

البته که کارشناسان تأکید می‌کنند استراتژی‌های کلیدی برای موفقیت هم مطرح است و در این باره معلمان آموزش‌دیده، مشارکت اجتماعی، افزایش و سازماندهی رویدادها، جشنواره‌ها و سفرهای میدانی حوزهٔ میراث فرهنگی و همچنین منابع چند‌رسانه‌ای مانند فیلم، مستند و آرشیو دیجیتال برای جذاب کردن آموزش میراث فرهنگی به دانش‌آموزان می‌توانند نقش مؤثری داشته باشند.

بی‌شک گنجاندن میراث فرهنگی در آموزش برای پرورش هویت، احترام، حفظ و شهروندی جهانی در بین دانش‌آموزان ضرورت دارد و تجربهٔ موفق برخی کشورها نیز مؤید همین ادعاست. به‌ویژه آنکه طرح مباحث میراث فرهنگی و گردشگری در کتب درسی دانش‌آموزان به‌خصوص مقاطع ابتدایی تأثیر ریشه‌ایی خواهد داشت و در زمینه‌ٔ فرهنگسازی و شناخت جوانان و نوجوانان از میراث فرهنگی و جاذبه‌های گردشگری کشور، مؤثرترین گام خواهد بود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر