پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بازسازی پس از سیل کافی نیست

پژوهشگاه سوانح طبیعی گزارشی از سیلاب فروردین در سیستان‌وبلوچستان منتشر کرد

بازسازی پس از سیل کافی نیست

از کل واحدهای مسکونی واقع در آبادی‌های درگیر سیلاب اخیر در این استان بیش از ۶۴ درصد از نوع خشت‌وگل و سنگ‌وگل و حتی گل هستند





بازسازی پس از سیل کافی نیست

۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۳:۴۶

طبق گزارش رئیس بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی و براساس آمار مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، از کل واحدهای مسکونی واقع در آبادی‌های درگیر سیلاب اخیر در استان سیستان‌وبلوچستان، نظیر منطقهٔ دشتیاری، حوالی چابهار و بندر کنارک، ۱۸ درصد آنها ساختمان‌های اسکلت‌دار روستایی است و بیش از ۸۰ درصد مابقی از نوع خشت‌وگل و سنگ‌وگل و حتی گل هستند. این مصالح به‌دلیل ریزدانگی، در ذات خود خصوصیت جذب آب دارند. پژوهشگاه سوانح طبیعی کشور هم با تأکید بر وضعیت منازل مسکونی این مناطق در گزارشی که از سیل جنوب این استان در فروردینی که گذشت ارائه داده است، می‌گوید: «ساختمان‌های روستایی این منطقه زمانی که در معرض آبگرفتگی قرار می‌گیرند، رطوبت را جذب و کلاً استحکام قبلی را از دست خواهند داد و تحت‌تأثیر عوامل محرک از قبیل وقوع زلزله هرچند ضعیف، احتمال تخریب کامل افزایش می‌یابد. به همین دلیل پژوهشگاه زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی، توصیه کرده است علاوه‌بر نوسازی واحدهای تخریب‌شده و آسیب‌دیده از سیلاب، ساختمان‌های پابرجا با شرایط فوق نیز نیاز به نوسازی دارد و نمی‌توان به بازسازی اعتماد کرد.»

تکرار وقوع سیلاب در کشور و در استان سیستان‌وبلوچستان ضرورت پیش‌بینی و آمادگی در برابر مخاطرات را گوشزد می‌کند و به‌ویژه تأکیدی است بر ضرورت بهبود زیرساخت‌ها و به‌کارگیری راهکارهای کنترل سیلاب مؤثر و سازگار با محیط طبیعی در استان سیستان‌و‌بلوچستان که به‌دلیل آسیب‌پذیری بالا در بخش‌های مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و محیط‌زیستی انکارناپذیر است. بررسی وضعیت منطقه نشان می‌دهد شهرستان‌های جنوبی این استان مانند ایرانشهر، سراوان، دلگان، بمپور، قصرقند و نیکشهر از جمله مناطق درگیر در هر سیلاب بوده و شدت بارش در هر دوره از رخداد، بیشتر از سایر نواحی گزارش شده است. در این مناطق ضعف در زیرساخت‌ها و شبکهٔ ارتباطی، سازه‌ها، شبکهٔ فاضلاب و دفع آب‌های سطحی به‌شدت مشهود است؛ آن‌هم در شرایطی که تجربهٔ سنوات اخیر و حتی بررسی سوابق گذشته، الگوی وقوع سیلاب تکرارشونده و ایجاد آبگرفتگی را در استان سیستان‌وبلوچستان نشان می‌دهد.

 

 فرسایش بالای خاک

پژوهشگاه سوانح طبیعی کشور در گزارشی تحلیلی که در مورد سیلاب فروردین ۱۴۰۳ در سیستان‌و‌بلوچستان منتشر کرده است، نوشت: «یکی از مهمترین نکاتی که در سیلاب‌های استان سیستان‌وبلوچستان حائز اهمیت است، درک «بهره‌گیری از فرصت طلایی ذخیرهٔ سیلاب» به‌منظور استفاده از آب باران در بازه‌های زمانی است که این استان نه‌تنها در تأمین آب در بخش‌های اقتصادی بلکه در تأمین آب شرب نیز با بن‌بست مواجه می‌شود. این در‌حالی‌است که طبق اظهارات رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی، نزدیک به دو میلیارد مترمکعب آب، در بارش‌های اخیر جنوب استان، به دریا سرازیر شده است.»

به‌دلیل هموار بودن سطح زمین و ریزدانگی بافت خاک و نفوذپذیری کم، با پخش‌شدگی و ماندگاری آب در سطح زمین و آبگرفتگی واحدهای مسکونی در سکونتگاه‌ها به‌ویژه آبادی‌ها مواجه هستیم

این گزارش توضیح داده است: «امروزه به‌رغم شناخت مفهوم «آبخیزداری و آبخوان‌داری»، ابعاد مختلف اهمیت و ضرورت آن مورد توجه قرار نگرفته است و همچنان شاهد تخریب منابع آب وخاک هستیم. «پروژه‌های پخش سیلاب» و «آبخوان‌داری» قنات‌ها را تغذیه و چشمه‌ها را دایر می‌کند، خاک و پوشش گیاهی را حفاظت می‌کند، باعث نفوذپذیری بیشتر آب می‌شود و از تبخیر آن جلوگیری می‌کند. بنابراین، شناخت حوضه‌های آبخیز و مسائل مربوط به آن و اولویت‌بندی آبخیزداری متناسب با ظرفیت‌های موجود، از ضروریات انکارناپذیر در کنترل سیلاب و بهره‌برداری از مزایای سیلاب و در نگاه کلان زیربنای توسعهٔ اقتصادی و ایجاد اشتغال در برنامه‌های توسعه‌ای کشور است. باید توجه داشت که علاوه‌بر ویژگی طبیعی خشک و نیمه‌خشک کشور ما، امروزه با تشدید اثرات تغییراقلیم، شاهد خشکسالی‌های پی‌درپی، کم‌آبی، بیابان‌زایی و از طرفی وقوع سیلاب و از دست رفتن فرصت طلایی ذخیرهٔ آن هستیم. بنابراین، ازآنجاکه توزیع اعتبارات در این زمینه براساس شاخص‌های وقوع سیلاب و خسارات ناشی از خشکسالی، دشت‌های بحرانی، کنترل فرسایش خاک و جمعیتی که نیاز به منابع آب دارند، تعیین می‌شود، استان سیستان‌وبلوچستان با دارا بودن ویژگی‌های مذکور خشکسالی، سیلاب، فرسایش شدید خاک به‌صورت خندقی، نیازمند استفاده از همهٔ ظرفیت‌ها به‌منظور مدیریت سیلاب و ذخیره‌سازی آب‌های سطحی در قالب برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت است.»

 

 تجمع رسوب در سدها

پژوهشگاه سوانح طبیعی تأکید می‌کند عملیات‌های آبخیزداری در مقابل سدسازی قرار نمی‌گیرد و نگرش افراطی درخصوص مقابله با سدسازی غیرعلمی و غیرمنطقی است. اما نکتهٔ مهم اینجاست که طرح‌های سدسازی به‌دلیل هزینه‌های بالای ساخت، لزوماً نیازمند مطالعهٔ عمیق و همه‌جانبه و تجزیه و تحلیل عملکرد و ارزیابی اثرات و تبعات محیطی، اقتصادی و اجتماعی است: از طرفی سدهایی که با هزینه‌های بالایی ساخته می‌شوند، دارای یک عمر مفید هستند، به‌طوری که هرچه از عمر آنها کمتر مانده باشد، هزینه‌های تحمیلی ناشی از آنها نیز بیشتر می‌شود و یکی از تهدیدهای اصلی کاهش عمر مفید سد، رسوبات بالادست رودخانه است. بنابراین، یکی از اصلی‌ترین شرایط برای احداث سد، مکان‌یابی دقیق و هدفمند است، به‌طوریکه عمر مفید آن در طراحی و اجرا با دقت بالا پیش‌بینی شود. این در‌حالی‌است که با توجه به ویژگی‌های محیط طبیعی در استان سیستان‌وبلوچستان و فرسایش‌پذیری خاک، به‌ویژه در زمان وقوع سیلاب، حجم بالایی از رسوبات تولید و توسط آب حمل می‌شود. 

فرسایش‌پذیری خاک در این منطقه حجم بالایی از رسوبات در مخازن سدها را ایجاد می‌‎کند و باعث می‌شود هزینهٔ سدسازی به‌طرز قابل‌توجهی نسبت به عملیات‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری افزایش یابد

این رسوبات در مخازن سدها جمع می‌شود و عملاً باعث می‌شود که هزینهٔ مدیریت آب در سدسازی به‌طرز قابل‌توجهی نسبت به عملیات‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری افزایش یابد. گزارش‌ها و شواهد میدانی در سیلاب‌های اخیر در استان سیستان‌وبلوچستان نیز حکایت از پرشدگی مخازن سدهای احداث‌شده در مناطق درگیر سیلاب، عدم پیش‌بینی‌های دقیق و اقدام به‌هنگام برای تخلیهٔ مخازن سدها، ایجاد مسائل محیط‌زیستی و نارضایتی مردم در مناطق پایین‌دست این سدها دارد. ازاین‌رو، بهترین روش مدیریت آب و خاک و به‌دنبال آن تأمین آب شرب و کاهش خطر حوادث و سوانح طبیعی و اقلیمی به‌ویژه سیلاب در این استان، انجام عملیات آبخیزداری است. از قدیم نیز یکی از راه‌های متداول برای تأمین آب در مناطق خشک، استفاده از آب باران بوده است و در این استان از گذشته مردم همزیستی با طبیعت را در پیش گرفته‌اند و به‌منظور تأمین آب مصرفی خود، براساس دانش بومی و شناخت از منطقه، آب باران و سیلاب‌ها را مهار و به محل‌های مشخصی هدایت می‌کردند. 

 

هنوز هم با وجود‌ پیشرفت‌های زیاد در زمینهٔ علم و فناوری، سازه‌هایی همچون هوتک، دگار، دربند و خوشاب در مناطق مختلف ایران و به‌ویژه در استان سیستان‌وبلوچستان، برای تأمین آب و گذران زندگی مردم مورد استفاده‌اند. این روش‌ها و اینکه محل احداث سازه‌ها کجا باشد؟ نوع خاک زمین مورد استفاده چیست؟ آیا مناسب برای آبگیری است یا خیر؟ میزان نفوذپذیری یا نفوذناپذیری خاک و غیره حاصل تجربه و سال‌ها همزیستی مردم با منطقه است. قابل ذکر است که در گذشته مردم با کمترین امکانات و با استفاده از مصالحی که عموماً خاک و سنگ است این سازه‌ها را ایجاد کرده‌اند و ابزار و ماشین‌آلات قدرتمندی نیز برای این کار نداشتند. ولی باوجوداین، نسل‌ها با همین «راهکارهای مبتنی‌بر طبیعت» به زندگی و امرار معاش مشغول بوده‌اند.

 

رجوع به سازه‌های محلی

یکی از فراگیرترین سازه‌های جمع‌آوری سیلاب‌های ناشی از بارندگی‌های فصلی در استان سیستان‌وبلوچستان، هوتک است. هوتک، سازه‌ای است به‌شکل گودال که با هدف جمع‌آوری سیلاب‌های ناشی از بارندگی فصلی برای مصارف گوناگون از جمله تأمین آب شرب احشام و کمک به آبیاری کشت فصلی احداث می‌شود. در منطقهٔ چابهار و دشتیاری، در حدود ۵۴۸ آبادی از هوتک برای مصارف آبیاری و شرب احشام استفاده می‌شود. گاهی هوتک‌ها منابع آبی منحصربه‌فرد منطقه دشتیاری هستند.

 

 این گزارش در مورد این ساختارهای محلی نیز توضیح داد: «بلوچستان از جمله مناطقی است که دارای شاخص‌ترین روش‌های بومی در رابطه با بهره‌برداری سیلاب است. سامانه‌های هوتک و دگار در استان سیستان‌وبلوچستان صرفاً در نواحی جنوبی استان در روستاهای پلان، نوبندیان، کهیر، زرآباد، و به‌ویژه منطقهٔ دشتیاری از گذشته‌های دور رونق داشته و دارد. ازاین‌رو، در این منطقه به‌رغم توسعهٔ آبیاری نوین، هنوز روش‌های سنتی کارایی دارند. ایجاد «بندسار» به‌منظور کنترل سیلاب، تأمین و تعدیل آب‌های زیرزمینی و فرآیند کشاورزی پایدار، در بخش‌های مختلف استان سیستان‌وبلوچستان مرسوم بوده است. این شیوه نیز «مکانیزم مبتنی‌بر دانش و خرد بومیان بلوچ استان و متأثر از شرایط اقلیمی این استان» است و می‌تواند الگوی راهبردی مناسبی برای مدیریت منابع آب و آبخیزداری و همچنین انجام کشاورزی پایدار به‌شمار آید. به‌ویژه بومیان شهرستان کنارک از دیرباز با ایجاد و احداث سدهای خاکی (بندسار) توانسته‌اند در راستای حفاظت از منابع پایدار اقلیمشان برای کنترل سیلاب‌ها، آبخیزداری و افزایش و تعدیل خط تراز آب‌های زیرزمینی (آبخوان‌داری)، ایجاد بستر نهشته‌گذاری خاک‌های غنی سیل‌آور، تثبیت خاک، انسداد پیشروی بیابان به‌ویژه رسوبات ماسه بادی و در راستای استحصال محصولات کشاورزی پایدار به‌صورت دیم بهره جویند.»

 

نمایندهٔ شهرهای چابهار، نیکشهر، کنارک و قصرقند در مجلس، ضمن اشاره به بزرگترین فرسایش خاکی به‌شکل خندق و گرگروک‌های واقع در محدودهٔ دشتیاری بزرگ و میزان فرسایش هفت برابری میانگین کشوری، از عملکرد سیل‌بند بزرگ عورکی در مهار گرگروک‌ها به‌عنوان شاخصی در بیان اثرات نتیجه‌بخش عملیات آبخیزداری در منطقه یاد کرده است. پژوهشگاه سوانح طبیعی کشور در این گزارش گفت: «نکتهٔ مهم و قابل‌توجه دیگر دربارهٔ اثرات مخاطره سیلاب در استان سیستان‌وبلوچستان، این است که به‌دلیل هموار بودن سطح زمین و ریزدانگی بافت خاک و نفوذپذیری کم، با پخش‌شدگی و ماندگاری آب در سطح زمین و آبگرفتگی واحدهای مسکونی در سکونتگاه‌ها به‌ویژه آبادی‌ها مواجه هستیم و بارها در گزارش‌های و اخبار منتشرشده به موضوع وسعت و شدت آبگرفتگی در این استان اشاره شده است. باید توجه داشت که نوع خاک بر پایداری سازه‌ها و جلوگیری از بروز خطرات احتمالی ناشی از سست شدن ساختمان مؤثر است و اندازه و شکل دانه‌های خاک باعث ایجاد ویژگی‌های منحصربه‌فرد و خاصی می‌شود که در این منطقه، جذب بالای رطوبت در خاک‌های ریزدانه، احتمال نشست ساختمان را افزایش می‌دهد.»

 

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *