سایت خبری پیام ما آنلاین | دکتر مرتضوي‌زاده درمانگر اعتياد و کارشناس درمان شوراي هماهنگي مبارزه با مواد مخدر استان کرمان در گفت‌و گوي اختصاصي با عرفان‌زارعي از پيام‌ما: شيشه درمان اختصاصي ندارد

دکتر مرتضوی‌زاده درمانگر اعتیاد و کارشناس درمان شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمان در گفت‌و گوی اختصاصی با عرفان‌زارعی از پیام‌ما: شیشه درمان اختصاصی ندارد





۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۸:۴۲

دکتر مرتضوی‌زاده درمانگر اعتیاد و کارشناس درمان شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمان در گفت‌و گوی اختصاصی با عرفان‌زارعی از پیام‌ما:

شیشه درمان اختصاصی ندارد

چندی پیش گفتوگویی با دکتر مرتضوی زاده درمانگر اعتیاد و کارشناس درمان شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمان داشتیم، که در واکنش به افزایش معتادین به شیشه در کرمان گفت: این مساله در کل کشور گسترده شده و فقط مختص کرمان نیست و دلیل آن هم این است که قیمت شیشه از مواد مخدر سنتی پائینتر است و البته مدتی خیلی گرانتر بوده اما هم اکنون افت قیمت این مادهی مخدر یکی از شاخصههای بالا رفتن تمایل به مصرف شیشه را تشکیل داده و شاخص بعدی هم حمل سادهی این ماده است و بهواسطهی اینکه بوی خاصی از این ماده نه در زمان حمل و نه در طول مصرف متصاعد نمیشود در نتیجه پروسهی حمل و مصرف را برای مصرف کننده کم خطر میکند و متاسفانه شاهد گرایش بیشتر معتادین به این ماده هستیم.

از طرفی شیشه جزو مواد محرک دسته بندی میشود و درنتیجه در اولین موارد مصرف احساس خدری و بی حالی و بی حوصلگی به مصرف کننده دست نمیدهد و سطح هوشیاری وی را هم کاهش نمیدهد و باعث تحرک و انرژیک بودن بیشتر (البته به شکل کاذب) در افراد میشود و اگر به طور مداوم مصرف شود به واسطهی کاهش اشتها مصرف کننده را لاغر میکند و همین دستآویزی میشود برای سوداگران که خانمها را به مصرف این مواد تشویق کنند که هرچند ممکناست در آغاز مصرف موفق شوند با بی اشتهایی حاصل شده کمیهم وزن کم کنند اما پس از آن به مادهای آلوده شدهاند که درمانش بسیار مشکل و پیچیده است. و در واقع هیچگونه داروی اختصاصی برای درمان مبتلایان به شیشه وجود ندارد.

* خوشحالم که به این مساله اشاره کردید در حال حاضر متاسفانه برخی از آرایشگاهها به بانوان مصرف مواد مخدر را توصیه میکنند، برای مثال میگویند: اگر میخواهی لاغر بشوی شیشه مصرف کن! و یا اگر میخواهی پوستت سفید شود فلان ماده و برای شهلا شدن چشمهایت هم بهمان ماده و گویا هزینهی زیبایی اعتیاد است و بس. و به شکل فزایندهای این پیشنهادهای بیشرمانه روز به روز بیشتر هم میشوند و سوداگران این توضیح را هم چاشنی میکنند که این مواد محرک هستند و محرکها اعتیاد و وابستگی خاصی ندارند و هر زمان که خواستی میتوانی قطع مصرف کنی! نظر شما درباره‌‌ی این وضعیت چیست؟

شیشه و آمقتامینها موادی هستند با وابستگی بسیار بالا، متاسفانه در آغاز که افراد شروع به مصرف این ماده میکنند، اطلاعی از عوارض خطرناک آن ندارند و فکر میکنند فقط لاغر میشوند و پس از مدتی هم دیگر مصرفشان را متوقف میکنند در صورتی که هزاران عارضه مثل توهم، هذیان و وابستگی شدید روانی به ایشان دست میدهد و هیچ داروی اختصاصی برای درمان آنها وجود ندارد و تنها شیوهی درمانی که پیشنهاد میشود شیوهی ماتریکس میباشد که بسیار هزینهبر است و زمانبر و درعینحال تضمین شده هم نیست و احتمال موفقیت درمان خیلی بالا نیست.

  اصولا در بین مواد محرک میزان وابستگی به کوکائین و شیشه از همه بیشتر است و فرد حتی با یکبار مصرف ممکن است که برای همیشه آلوده بشود( در مورد کوکائین آخرین مطالعات نشان میدهد که با یکبار مصرف کوکائین تا آخر عمر شخص دچار کمبود دوپامین (که همان هورمون خوشبختی است) میشود)

علی رغماینکه اطلاعرسانی انجام میشود متاسفانه گویا شاهد تغییر رفتار نیستیم و باید اطلاع رسانی و آموزش ختم به تغییر رفتار بشود که در غیر اینصورت طبیعتا آن آموزش و اطلاع رسانی اثر گذار نبوده است. افراد وقتی که به اطلاع رسانی باور نداشته باشند تغییر رفتار نمیدهند مثلا وقتی که شما مطالبی را منتشر میکنید دربارهی مضر بودن قلیان مخاطب با دیدن این مطالب به خود میگوید که خوب اگر قلیان اینقدر خطرناک و مضر بود که در سوپر مارکتها خرید و فروش نمیشد و چایخانهها به راه نمیافتادند وغیره در نتیجه اقداماتی که باید انجام بشود اما انجام نمیشود به ایمان فرد لطمه میزند و اطلاعرسانی و آموزش را بیتأثیر میکند. بنابراین هرچند اقدامات پیشگیرانه و آموزشی انجام میشود اما به نظر میرسد که از نظر کمیت و یا کیفیت دچار مشکل هتیم که باید این مساله آسیب شناسی جدی بشود.

* این مساله که هر از چندی میشنویم مثلا جوانی در فلان خیابان خانوادهاش را به قتل رسانده چرا که تحت تاثیر شیشه و یا محرک دیگری بوده است خودش عامل بازدارندهای نیست که افراد را بترساند؟ و موجب هراس از همان اولین مصرف بشود؟(همین چند روز پیش شایع شده بود که شخصی تحت تأثیر مصرف شیشه در خیابان با قدرت به خالهاش حمله کرده و وی را به قتل رسانده.) و در پایان آیا واقعا شیشه حاوی مواد روانکردانی است که موجب چنین جنایاتی میشوند؟

اگر منظورتان این است که این حوادث پر از خشونت ممکناست از شیشه نشأت گرفته باشد باید بگویم بله و اصولا یکی از عوارض مصرف یشه توهم است و خوب مثلا وقتی که شخصی تصاویر غیر واقعی را میبیند قاعدتا تن به تصادفات بسیار وحشتناک رانندگی میدهد چرا که شاهد چیزی به جز واقعیت پیش رو است و احساس و درک درستی از زمان و مکان ندارد و یا مرتکب قتلی میشود اما آن طرف مقابل را چیزی جز بشر میبیند و در یک جمله خلاصه میکنم واقعا مصرف کنندهی شیشه درک صحیحی از زمان و مکان ندارد و به خودش و یا اطرافیان صدمه میزند.

* حالا که مداوایی برای این بیماری وجود ندارد و پروسهی ترک طولانی و پیچیدهاست، اگر دوست و یا یکی از اعضای خانواده به این ماده آلوده شد ما چه باید بکنیم؟

بزرگترین کاری که میتوانیم انجام دهیم مثل تمام بیماریها پیشگیری است چرا که همیشه پیشگیری مقدم بر درمان است. اما اگر هم کسی آلوده شد سعی کنیم فورا او را به مراکز درمانی منتقل کنیم که طول مدت مصرف وی کاهش پیدا کند چرا که هرچقدر که مدت مصرف طولانیتر باشد درمانهم زمانبر تر و  طولانیتر میشود و دربارهی محرکهایی مثل شیشه داروی اختصاصی وجود ندارد و معمولا از داروهای کمکی در کنار روشهای رواندرمانی برای ترک وی استفاده میشود و فردهم باید وقت بگذارد و چندین جلسه با رواندرمانگر در جلسات روان درمانی حاضر شود و در عین حال دارو را هم استفاده کند تا بشود به سوی پاکی قدم برداشت و کم کم مغز روند طبیعیاش را به دست بیاورد و به نظر من بهتر است قبل از تمام این کارها تلاش کنیم که سطح بینش و آگاهی را افزایش بدهیم و تا آنجا که میتوانیم از ابتلای افراد به این بیماری پیشگیری کنیم. متاسفانه در حال حاضر در تمام دنیا مواد محرک مشغول باز کردن جای خود بین جوامع هستند و این مشکل مخصوص ایران هم نیست و به همان دلائلی که ذکر کردم (قیمت کم و حمل و مصرف آسان و غیره) روز به روز بیشتر فراگیر میشود و به قول معروف مواد مخدر و محرک همیشه یک شروع خوب و پایانی بد دارند، چرا که مثلا شخصی که دچار افسردگی است و به سمت مواد میرود، در ابتدا حالش خوب میشود و احساس سرزندگی و انرژیک شدن دارد و ممکن است درصد هوشیاری اش هم بالا برود و بتواند یکسری از کارهایش را بهتر انجام بدهد و پس از این دورهی طلایی به جائی میرسد که میبیند به شدت وابسته شده و این مصرف هم تبدیل شده به یکی از مشکلاتش که نمیتواند آنرا حل کند و در عین حال هیچوقت دیگر تجربهی بار اول را هم بدست نمیآورد و مشکلات صد چندان میشوند.بنا براین مردم باید به این باور برسند که مصرف مواد مخدر به نفع هیچکس نیست و نباید به آنها آلوده شوند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *