پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | طبیعت هیچ‌چیز را پاک نمی‌­کند!

سینما جایگاه بسیار خوبی برای نشان‌دادن چالش‌­های بین انسان و طبیعت دارد که از آن می‌­تواند در جهت آگاهی مردم استفاده کند

طبیعت هیچ‌چیز را پاک نمی‌­کند!

سینما یک فرصت ویژه در جهان امروز است که سرمایه­‌های مادی در آن به اوج رسیده و می‌­تواند بیم فراموش کردن این اصل را که انسان بخشی از طبیعت است، زنده نگاه دارد





طبیعت هیچ‌چیز را پاک نمی‌­کند!

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱:۰۰

سینما جایگاه بسیار خوبی برای نشان‌دادن چالش‌­های بین انسان و طبیعت دارد که از آن می‌­تواند در جهت آگاهی مردم استفاده کند. به دیگر سخن، سینما یک فرصت ویژه در جهان امروز است که سرمایه­‌های مادی در آن به اوج رسیده و می‌­تواند بیم فراموش کردن این اصل را که انسان بخشی از طبیعت است، زنده نگاه دارد. فیلم­سازان جهان می‌­توانند از این فرصت به‌خوبی استفاده کنند و هُنرِ سینما را به زیستن واقعی پیوند بزنند. گذر از زندگی‌‌های آپارتمانی و نشان‌دادن شهرهای شلوغ و پیوستن به سیمای طبیعت می‌­تواند به شفاف‌شدن نگاه نسل جدید کمکی در خور کند. سینما وسیله‌ای است برای فرهنگی که بهتر است محیط اطراف خود را واقع­گرا ببیند و برای به تصویر کشیدن رنج‌‌های بشر از بین آسمانخراش‌ها عبور کند و دیگر سراغ متر و معیارهای هالیوودی و اروپایی نرود. فیلمسازی اکولوژیک می‌­تواند جای خود را در بین مردم باز کند و به صورت مشخص منظور پرداختن به دغدغه­‌های اقلیمی و بومی است.
در این بین، سینمای اروپا این تفکر را در روایتی داستان­گونه که تصویری مستند دارد، از سال‌ها پیش شروع کرده است، از آن جمله می‌­توان به سینمای برادران «داردن» اشاره کرد. در بین سینمای روشنفکری اروپا، می‌‌توان به اسامی و کارهای بی‌شماری رسید که دغدغۀ امروزی و فعالی در به تصویرکشیدن انسان و طبیعت دارند. «رودریگو سوروگوین»، کارگردانِ جوانِ اهلِ اسپانیا یکی از آنهاست. او در فیلمِ «جانوران» که در سال گذشتۀ میلادی ساخته‌ شده است، حضورهای موفقی در جشنواره‌های مختلف و معروف دنیا داشته و تصویری از یک فیلمسازِ تازه‌­کار اما با آیندۀ کاری روشن را از خود نشان داده است.
او در این فیلم به سراغ تریلری روانشناختی رفته که در آن جنایتی رازآلود را در دل طبیعت روایت می‌­کند. می‌­توان در فرم، نقدهایی به فیلم وارد دانست اما کشمکش‌‌ها و تعلیق را به‌خوبی کارگردانی کرده و از پس کار در طبیعت برآمده است. بی‌­شک انتخاب ایدۀ مرکزی داستان بسیار خوب است و می‌­تواند مخاطب را به دلِ تقابل­‌های نژادی و قومی و خشونت عمیق انسانی بکشاند که به‌جای تفکر و گفت‌وگو راه غریزه را در پی گرفته و غافل از فاجعه‌‌ای است که به سرانجامی شوم خواهد رسید.
پیرنگ کار مناسب، اما ریتمِ داستان بسیار کُند است و هر ببینده­‌ای را با خود همراه نخواهد کرد. همچنین، طولانی‌شدن عُمقِ داستان، عدم همراهی مخاطب را به‌همراه خواهد داشت. کارگردان با وجود ریتم کُند، توانسته داستان را با کمک بازی‌‌های خوب، دکوپاژ و میزانسن قابل قبول به یک پایانِ مطلوب برساند. تدوین کاملاً در خدمت فیلم است و پایان فیلم ذهن بیننده را درگیر پرسشی بنیادی خواهد کرد. صدا در این اثر تأثیر خوبی دارد که البته می‌توانست از عناصر طبیعت بهره بیشتری ببرد. داستان به‌خوبی شروع و با تعلیقی دُرست راوی یک خشونت پنهان می‌­شود که گویی راه گریزی از آن نیست و طبیعت میزبان این واپسگرایی نژادی و خامی در روابط انسانی است.
فیلم می‌تواند خانواده بسازد. این مهمترین نکتۀ فیلم است که پیوستن به طبیعت را پُررنگ کرده و زن داستان در بخش پایانی اثر، از خشونت کار کاسته است و فیلم به عمقِ طبیعت پناه می‌­برد. او مادر خوبی است و با طبیعت به آرامش رسیده است، هرچند هنوز روحی سرکش دارد. فیلم در کل روایت مناسبی از یک اقلیم است. هرچند با اثری ماندگار فاصله دارد ،اما می‌­تواند سؤال اصلی خود را در ذهن بیننده بکارد؛ تِکنولوژی و خشونت از بین خواهند رفت و هر هاردی پاک می‌­شود، اما طبیعت هیچ‌چیز را فراموش نخواهد کرد؛ در جانوران، طبیعت زنده می‌­ماند!

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر