پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «قناویز» ابریشم سرخ یزدی

این شغل دیگر فروغ ندارد

«قناویز» ابریشم سرخ یزدی

آموزش صنایع‌دستی در مدارس راهی برای زنده‌کردن هنرهای ازیادرفته از جمله «قناویزبافی» است





«قناویز» ابریشم سرخ یزدی

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۰:۰۰

به‌دنبال نوشتن گزارش‌هایی دربارۀ مشاغل فراموش‌شدۀ مرتبط با صنایع‌دستی، این‌بار به یزد سفر کرده‌ایم؛ استانی که آوازه پارچه‌بافی و منسوجاتش از دوران صفوی شنیده می‌شد و به فرای مرزهای کشور رفته بود. حالا جای خالی برخی از پارچه‌های دستبافت را بر سینه دارد؛ مثل «قناویز بافی». این رشته به‌جز تفت و میبد در یزد، در خراسان هم رواج داشته است که اکنون در آن خطه هم خبری از آن نیست.

 

صحبت از صنایع‌دستی شهر قنات و قناعت یا همان یزد با منسوجات پیوند دیرینه دارد. از «دارایی‌بافی» گرفته که همچنان پر رونق است تا «احرامی‌بافی» که چراغ کم‌سویی دارد. هنوز هم کارگاه‌های کوچک بافندگی در خانه‌های روستایی دیده می‌شود که هنرمندان موسپیدکرده به آن رونق می‌بخشند و کمابیش مشغول بافت سنتی هستند. اما آوازۀ برخی از رشته‌های صنایع‌دستی از جمله «قناویز بافی» مدت‌هاست به گوش نمی‌رسد و فروغی از آن به چشم نمی‌خورد.
خاستگاه «قناویز بافی»
«قناویزبافی» در یزد روزگار خوشی داشت؛ آن زمان که هنرمندان پارچه‌باف پشت دستگاه یا همان کارگاه پارچه‌بافی می‌نشستند و رج به رج می‌بافتند. حالا رد «قناویزبافی» را فقط باید در کتاب‌های تاریخ هنر یا حافظۀ مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها جست‌وجو کرد. «قناویزبافی» بیشتر در تفت و میبد رواج داشت. البته ناگفته نماند که پژوهش‌ها نشان می‌دهد این نوع پارچه‌بافی در خراسان هم رواج داشته است، ولی اکنون در آن خطه هم خبری از «قناویزبافی» نیست.

«قناویز» که به پارچۀ ابریشمی به رنگ سرخ معروف بود، با عرض‌های ۸۰ در ۹۰ سانتیمتری بافته‌ می‌شد. به این صورت که زمینۀ پارچه تکرنگ بود و بر روی آن، خطوطی به موازات و نزدیک هم بافته می‌شد. عموماً رنگ این خطوط، متضاد رنگ زمینه بود

کمی بیشتر که در تاریخ دقیق شویم، روایت‌هایی می‌خوانیم که نشان می‌دهد «قناویزبافی» در زمان «محمدشاه» و اوایل سلطنت «ناصرالدین‌شاه» بسیار رایج و پر رونق بود، اما در حال حاضر این نوع پارچه‌بافی کاملاً منسوخ شده و از بین رفته است. در آن دوره برای بافت این پارچه از رنگ‌های متنوع استفاده می‌کردند که رنگ قرمز در آن‌ها غالب بود.
راه و رسم بافت
«قناویز» که به پارچۀ ابریشمی به رنگ سرخ معروف بود، با عرض‌های ۸۰ در ۹۰ سانتیمتری بافته‌ می‌شد. به‌این‌صورت که زمینۀ پارچه تکرنگ بود و بر روی آن، خطوطی به موازات و نزدیک هم بافته می‌شد. عموماً رنگ این خطوط، متضاد رنگ زمینه بود.
برای بافت «قناویز» با عرض ۷۰ سانتی‌متر ۳۰ چله و با عرض ۹۰ سانتی‌متر ۴۲ چله به کار می‌رفت و بافنده که معمولا از میان بانوان بود، روزانه می توانست 6 قطعه پارچه ببافند. «قناویز» با دستگاه‌های ساده نساجی دو وردی بافته می‌شد.
پارچه‌ای که با این روش و با ابریشم مصنوعی بافته می‌شد، معمولاً برای آستر لباس به کار می‌رفت. با آب ولرم شسته می‌شد و معمولاً برای عمر و دوام طولانی آن از رطوبت، حرارت و آتش، اشعۀ خورشید و اشیای نوک ‌تیز دور نگه می‌داشت تا عمر طولانی‌تری داشته باشد.

رئیس هیأت مدیرۀ انجمن صنایع‌دستی یزد: تغییر سبک زندگی، توجه مردم به فرهنگ فرامرزی، دگرگونی عادات و فراموش‌شدن بخشی از اصالت‌ها باعث ایجاد آسیب‌های جدی به حوزۀ صنایع‌دستی است و نبود زیرساخت‌های متناسب با زیست‌بوم هر منطقه و اعمال متعدد تغییر نگرش‌های مدیریتی مشکلات این حوزه را چند برابر کرده است

روایت رنگ‌ها
در آن دوره‌ای که «قناویز» بافته می‌شد صنعت رنگرزی امروزی رواج نداشت که نخ‌های این هنر بافندگی را رنگ کنند. ازاین‌رو، از مواد طبیعی رنگ‌های مورد نظر را به‌دست می‌آورند و نخ‌ها را رنگ می‌کردند: «روناس» برای ساخت رنگ نارنجی و قرمز، برگ حنا برای ساخت رنگ قرمز و قهوه‌ای، ریشۀ توت برای ساخت رنگ زرد، زردچوبه برای ساخت رنگ زرد پر رنگ، برگ توت برای ساخت رنگ زرد روشن، پوست انار برای ساخت رنگ قهوه‌ای و خاکستری، پوست بلوط برای ساخت رنگ قرمز متمایل به قهوه‌ای، برگ سماق برای ساخت رنگ قرمز و قهوه‌ای، جفت برای ساخت رنگ بنفش و قرمز، زعفران برای ساخت رنگ آبی و آبی تیره، پوست گردو برای ساخت رنگ قهوه‌ای و خاکستری، برگ مو برای ساخت رنگ زرد روشن، برگ چای برای ساخت رنگ زرد و قهوه‌ای، کنده درخت بقم برای ساخت رنگ بنفش و سیاه، پوست خشخاش برای ساخت رنگ قهوه‌ای، پوست درخت سیب برای ساخت رنگ قهوه ای و زرد. ساخت این رنگ‌های زیبا و متنوع و استفاده از نخ‌های رنگی زیبا در «قناویز»، به زیباتر شدن این پارچه ابریشمی کمک می‌کرد.
نگاه همدلانه
صنایع‌دستی حاصل ذوق و خلاقیت هنرمندان و بافندگان است. ورود تکنولوژی جدید در صنعت نساجی و آسان‌شدن پارچه‌بافی با الیاف مصنوعی از سویی و بی‌توجهی به صنعت پارچه‌بافی سنتی از سویی دیگر باعث شد تا «قناویزبافی» از رونق بیفتد و امروز جزو هنرهای دستی ازیادرفته طبقه‌بندی شود. «قناویز‌بافی» یکی از قدیمی‌ترین هنرهای پارچه‌بافی شهر یزد است که احیای دوباره آن حمایت مسئولان را می‌طلبد.
هنرمندان پیشکسوت «قناویزبافی» در یزد با ازبین‌رفتن این هنر، به شغلی دیگر روی آوردند یا با اشتغال به هنری دیگر روزگاری می‌گذرانند در حالی که با احیای این هنر آنان به کارآفرینان توانمندی در این حوزه تبدیل خواهند شد.
«احمد آخوندی»، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یزد، رونق صنایع‌دستی و توسعه گردشگری را از اولویت‌های ادارۀ میراث می‌داند.
رئیس هیأت مدیرۀ انجمن صنایع‌دستی یزد نیز معتقد است معرفی پیشینۀ جوامع مهمترین کاربرد صنایع‌دستی در هر جامعه است. به گفتۀ «هادی رحیم‌دل» اصل و اصالت صنایع‌دستی و هنرهای سنتی هر مرزوبوم باتوجه‌به هویت و فرهنگ آن منطقه شکل گرفته و به‌تدریج تکامل یافته و به نمادی از فرهنگ آن خطه تبدیل شده است.
رحیم‌دل، تغییر سبک زندگی، توجه مردم به فرهنگ فرامرزی، دگرگونی عادات و فراموش‌شدن بخشی از اصالت‌ها را باعث ایجاد آسیب‌های جدی به حوزۀ صنایع‌دستی دانسته و گفته که نبود زیرساخت‌های متناسب با زیست‌بوم هر منطقه و اعمال متعدد تغییر نگرش‌های مدیریتی مشکلات این حوزه را چند برابر کرده است.
او راه چاره را توجه به هنرمندان پیشکسوت و حمایت از آن‌ها را یکی از عوامل جدی تقویت حوزۀ صنایع‌دستی مطرح می‌کند. ایجاد مشوق‌های بیمه‌ای و ایجاد زمینۀ لازم برای شرکت در نمایشگاه‌های مختلف داخلی و خارجی از دیگر راهکارهای تقویت و رشد صنایع‌دستی می‌داند.
از دیدگاه او، آموزش صنایع‌دستی در مدارس به‌عنوان یکی از دروس مهارتی نیز راهکاری برای حفظ صنایع‌دستی موجود و احیای دوبارۀ صنایع‌دستی فراموش شده است.

 

هنر نساجی یزد در یک کتاب

دنیای هنر نساجی در یزد چنان گسترده است که برای علاقمندان کتابی با عنوان «هنر نساجی در شهر یزد» پیشنهاد می‌شود. این کتاب که تألیف «صدیقه رمضانخانی» با همکاری «لیلا مدرس مصدق» است، سال 1387 راهی بازار نشر شده است. کتاب در پنج فصل تنظیم شده است و به بررسی تاریخ هنر و صنعت نساجی در شهر یزد، دستگاه‌ها و مواد اولیه مورد استفاده در نساجی و همچنین معرفی انواع محصولات بافته‌شده و کاربرد آنها در این شهر می‌پردازد.
فصل اول این کتاب، تاریخچۀ نساجی در شهر یزد ـ قبل و بعد از اسلام ـ را بررسی می‌کند. در فصل دوم به بررسی دستگاه‌های بافندگی، اجزای تشکیل‌دهندۀ دستگاه‌های بافندگی سنتی، مراحل بافت منسوجات بافندگی با استفاده از این دستگاه‌ها و تقسیم‌بندی این دستگاه‌ها به‌لحاظ میزان کارایی و وضعیت قرار گرفتن بافنده و همچنین کارگاه‌های بافندگی کوچک در شهر یزد، چگونگی استقرار این کارگاه‌ها و اصول معماری آنها پرداخته شده است. فصل سوم شامل قسمت‌های مختلفی مانند الیاف مورد استفاده در نساجی سنتی یزد و مراحل تبدیل‌شدن آن به کلاف و رنگرزی سنتی در شهر یزد است. فصل چهارم در مورد دستبافت‌های استان یزد است و فصل آخر معرفی نساجان معاصر را در برگرفته.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر