پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تشکل‌های اجتماعی در دهۀ ۶۰ تضعیف شدند

«پیام ما» از نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسب روز جهانی کارگر گزارش می‌دهد

تشکل‌های اجتماعی در دهۀ ۶۰ تضعیف شدند

پرویز صداقت، اقتصاددان: فعالیت گروه‌های صنفی کارگری باید به نفع کارگران با مطالبات مشخص و روشن به دور از کلی‌گویی تقویت شود





تشکل‌های اجتماعی در دهۀ ۶۰ تضعیف شدند

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۰:۰۰

در روز جهانی کارگر، گروه علمی-تخصصی صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران نشستی را برای بررسی جایگاه کارگران در ساختمان صلح برگزار کرد. نشستی که قرار بود در دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برپا شود، اما دانشگاه اجازه آن را صادر نکرده بود. در این برنامه «آرمان ذاکری»، جامعه‌شناس، به‌همراه «محمد مالجو» و «پرویز صداقت»، پژوهشگران اقتصاد سیاسی، آنچه که امروز قشر کارگر را در وضعیتی آسیب‌پذیر قرار داده نقد کردند. به نظر آنها فقط یک راه نجات برای کارگران وجود دارد آن‌هم این که صدای آنها از طریق فعالیت‌های صنفی و گفتمان‌سازی شنیده شود. گزارش «پیام ما» از این نشست را می‌خوانید:

 

سالن کوچک مؤسسۀ «رحمان» با دغدغۀ حل مسائل اجتماعی ایران، گوش تا گوش پر شده است. پیر و جوان از دانشجو گرفته تا اساتید جامعه‌شناسی و هر کسی که می‌خواست بداند که چطور می‌شود امید داشت که صدای کارگران شنیده شود، روی صندلی و زمین نشسته‌ است. «حسن امیدوار» که دبیری گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران را به‌عهده دارد، مدیر این جلسه بود و نوبت‎ها را مشخص می‌کرد.
به سوی ائتلاف‌های ایجابی
بین سکوت و چشم‌های خیره و علاقمند به دهان پژوهشگران اقتصاد سیاسی و جامعه‌شناسی، آرمان ذاکری در نوبتش با نقدی ساختاری از دهۀ شصت تا امروز می‌گوید: «واقعیت اجتماعی چند علتی است و ندیدن پیچیدگی‌های واقعیت اجتماعی و مجموعۀ گسترده‌ای از نیروها، ندیدن بخشی از آن چیزی است که سرنوشت ما را شکل داده است.» او با نقد زمینه‌های نظری خصوصی‌سازی در دهۀ شصت و به فعلیت رسیدن آن از دهۀ هفتاد می‌گوید: «رأس اصلی سیاست نئولیبرال که همان سیاست خصوصی‌سازی در جامعه است از زمینه‌سازی‌هایی مثل تغییراتی در قانون زمین-شهری می‌آید. قانونی که زمینه را برای ظهور وضعیت بازار مستغلات و تراکم‌فروشی بورژوازی امروز فراهم کرده است.» او با اشاره به سی سال گزارش‌های مجلس می‌گوید: «در این گزارش‌ها همواره آمده که خصوصی‌سازی‌ها همراه با فساد و رانت است و باید اصلاح درست شود. اگر نقدی وارد است قبل از آنکه بر ایران و چگونگی اجرای این سیاست‌ها وارد باشد بر نحوۀ اجرا و چگونگی اجرای درست و واقعی و صحیح آن در خود غرب وارد است.» این جامعه‌شناس می‌گوید که مکانیزم‌های اقتصاد نفتی و رانتی از کانال سیاست‌های اصل 44 و خصوصی‌سازی می‌گذرد: «هیچکس از منتقدین این سیاست‌ها در طول دهه‌های متمادی معتقد نیست که یگانه علت شکل‌دهی موقعیت ما سیاست‌های خصوصی‌سازی است اما خصوصی‌سازی در آمیزش با ساختار بستۀ سیاسی وضعیتی را شکل داده که عبور ما از آن در گرو عبور از این پیوند است.

آرمان ذاکری، جامعه‌شناس: نمی‌توانیم از موقتی‌سازی قراردادها و تشکل‌یابی نیروی کار و مسئلۀ دموکراسی و تأثیر خصوصی‌سازی حرف بزنیم، اما با نئولیبرالیسم مخالف نباشیم. ساختن یک هژمونی در تفکر اقتصادی با مرزبندی روشن برای نیروی کار که اجزایش مشخص باشد، ما را از این آشوب‌ها خارج می‌کند

به نظر او واکاوی تجربۀ دهۀ شصت به ما نشان می‌دهد که تضعیف جامعه و تشکل‌های اجتماعی، جامعه‌ی ضعیفی را از دهه‌ شصت میراث باقی می‌گذارد که در دهۀ هفتاد مورد تهاجم مجموعه‌ای از سیاست‌ها قرار می‌گیرد که امکان دفاع از خود را در برابر آن‌ها ندارد. ذاکری در پایان صحبت‌هایش راه ‎برون‌رفت از وضعیتی که به‌واسطۀ سیاست‌گذاری‌های دهه‌های گذشتۀ جامعه کارگری را ضعیف کرده است، می‌گوید :«نمی‌توانیم از موقتی‌سازی قراردادها و تشکل‌یابی نیروی کار و تأثیر خصوصی‌سازی حرف بزنیم، اما با نئولیبرالیسم مخالف نباشیم. ساختن یک هژمونی در تفکر اقتصادی با مرزبندی روشن برای نیروی کار که اجزایش مشخص باشد، ما را از این آشوب‌ها خارج می‌کند. فقط آن گاه است که می‌توانیم با حرکت به سوی ائتلاف‌های ایجابی، اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.»
جامعه گلاویز با بحران‌های هم‌افزا
محمد مالجو، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و اقتصاددان در نوبت خودش صورت‌بندی از عاملیت‌هایی که تلاش دارند تحولات اجتماعی را به نفع منافع خود تغییر دهند، ارائه داد. این اقتصاددان معتقد است که جامعۀ امروز ایران به‌طور مستمر با سه خوشه از بحران‌ها که هر کدام باردار شش زیرشاخه هستند، مواجه است: «بحران‌های اقتصادی و نابرابری فزاینده در درآمد، ثروت و مصرف خانوارها. دوم اختلال در بازارهای اجتماعی نیروی کار. سوم تخریب فزایندۀ محیط زیست، چهارم بحران تولید ارزش، تولید کالاها و خدمات، پنجم بحران تحقق ارزش یعنی بحران دستیابی به‌میزان کافی از تقاضای مؤثر برای کالاهای تولیدشده در اقتصاد داخلی و نهایتاً بحران انباشت‌زدایی ناشی از غلبۀ نیروهای سرمایه‌بردار از اقتصاد ایران بر نیروهای سرمایه‌گذار است. همین هم است که ما با کاهش مستمر ارزش پول ملی، بیکاری بالا، تورم بالا و … مواجهیم.» او با اشاره به بحران‌های دیپلماسی و فرهنگی هم می‌گوید که همۀ این بحران‌ها با یکدیگر هم‎افزایی دارند. یعنی به‌نوعی بحران‌های اقتصادی رابطۀ مستقیمی با بحران‌های دیپلماسی دارند و هر دوی اینها در رابطه‌ای مستقیم بحران فرهنگی را تشدید می‌کند. مالجو می‌گوید در این وضعیت، جامعۀ کارگری که از همۀ این بحران‌ها به‌شدت متضرر می‌‎شود، هیچ قدرتی ندارد و صدایش به جایی نمی‌رسد. به عقیدۀ او در این نقطه است که باید فعالیت‎های صنفی حتی با کم و کاست راه خود را باز کند.
فعالیت‌های صنفی کارگران باید تقویت شود
پرویز صداقت دیگر اقتصاددان حاضر در این جلسه همسو با مالجو می‎گوید که فعالیت گروه‌های صنفی کارگری باید به نفع کارگران با مطالبات مشخص و روشن به دور از کلی‌گویی تقویت شود. نرخ بیکاری 10 درصدی، فقدان پوشش‌های درمانی، وضعیت نابه‌سامان و در معرض ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و … اوضاع را برای کارگران از همه بیشتر مشکل می‌کند: «بدون هیچ تردیدی ادامۀ این وضعیت برای کارگران ناممکن است.» او تأکید می‌کند استمرار این وضعیت به نفع هیچ‌کس نیست: «هم در مناسبات انسانی هم در رابطه با محیط زیست، ایران با وضعیت سیاستگذاری فعلی در مسیر تبدیل‌شدن به کشوری زیست‌ناپذیر است.»

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر