پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پیشنهادی به رسانه‌ها در ماجرای مسمومیت دانش آموزان

مسمومیت دختران دانش‌آموز از آذر ۱۴۰۱ شروع شده و بی‌وقفه ادامه داشته است تا اکنون که به اردیبهشت ۱۴۰۲ رسیده‌ایم

پیشنهادی به رسانه‌ها در ماجرای مسمومیت دانش آموزان

در این مدت با اینکه مقامات و مسئولان این حمله‌ها را محکوم کرده‌اند، اما گروه مشخصی یا افرادی را که متهم باشند معرفی نکرده‌اند





پیشنهادی به رسانه‌ها در ماجرای مسمومیت دانش آموزان

۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱:۱۵

مسمومیت دختران دانش‌آموز از آذر ۱۴۰۱ شروع شده و بی‌وقفه ادامه داشته است تا اکنون که به اردیبهشت ۱۴۰۲ رسیده‌ایم. در این مدت با اینکه مقامات و مسئولان این حمله‌ها را محکوم کرده‌اند، اما گروه مشخصی یا افرادی را که متهم باشند معرفی نکرده‌اند. حتی بعد از مدتی، مسئولان آموزش و پرورش که حفاظت از جان و امنیت و سلامت دانش‌آموزان بر عهده آن‌هاست، منکر حمله‌های سازمان‌یافته شده‌اند و بیشتر مسمومیت‌ها را «بدحالی»، «هیستری جمعی»، ترس ناشی از ترکیدن بمب بدبوی اسباب‌بازی یا شیطنت دانش‌آموزان خوانده‌اند. ولی خانواده‌های دانش‌آموزان، و به‌طور کلی اکثریت جامعه و افکار عمومی، این دلایل را نپذیرفته است و مردم دارند خود با قرائنی که از دوروبرشان به‌دست می‌آورند و با تجربه زیسته و تحلیل‌های تاریخی شخصی، پاسخ می‌دهند به این سؤالات که چه کسانی ممکن است به چنین اقداماتی دست بزنند و چه اهدافی را از این کار دنبال می‌کنند.
رسانه‌ها از ابتدا ماجرای حمله با گاز سمی به مدارس دخترانه را پی گرفته‌اند، و با اینکه برخی از روزنامه‌نگاران در رسانه‌های اجتماعی می‌گویند از پوشش این ماجرا منع شده‌اند و حتی برخی از روزنامه‌نگاران پوشش‌دهنده این موضوع بازداشت شدند، اما تا همین هفته گذشته هم رسانه‌هایی بودند که مسمومیت‌ها را پوشش می‌دادند. اکنون سؤال اینجاست که آیا اساساً از رسانه‌ها که به نمایندگی از مردم از مقامات و مسئولان می‌خواهند وظیفه خود را انجام دهند و بر کار آن‌ها نظارت دارند، در پوشش خبری و تحلیلی مسمومیت‌ها کاری برمی‌آید؟
روی کاغذ، رسانه‌ها می‌توانند مهم‌ترین نقش‌ها را در روشن‌شدن ماجرای مسمومیت‌های دختران دانش‌آموز داشته باشند. آن‌ها بخشی از نهادهای مدنیِ میانجی مردم و حکومت هستند و می‌توانند در موارد حاد، از جمله حمله با گاز شیمیایی به ده‌ها مدرسه در سراسر ایران، وارد عمل شوند و به روشن‌شدن ماجرا کمک کنند، سرنخ‌ها را به‌دست نهادهای قضایی و انتظامی بدهند و در صورت کوتاهی، مسئولان را بازخواست کنند که چرا اهمال یا سهل‌انگاری می‌کنند. اساساً حق رسانه‌هاست که معضلات و حوادث را دنبال کنند و چشم و گوش مخاطبان و مردم باشند.
اما در عرصه عمل، اگر به بسیاری از کسانی که دستی در روزنامه‌نگاری دارند یا مخاطب حرفه‌ای اخبار رسانه‌های رسمی‌اند بگوییم رسانه‌ها باید دیده‌بان جامعه و ناظر قدرتمندان باشند و به زوایای تاریک مسمومیت‌ها نور بتابانند، نیشخندی خواهند زد و خواهند گفت گویا با واقعیت‌های جامعه و محدودیت‌های روزنامه‌نگاری در این کشور به‌کلی بیگانه‌ایم. البته که درست هم می‌گویند و روزنامه‌نگاری رسمی در این سرزمین هر روز ضعیف‌تر و بیش از گذشته آلوده به قدرت‌های اقتصادی و سیاسی شده است.
اما شاید بتوان از فاجعه مسمومیت دختران دانش‌آموز فرصتی ساخت برای احیای بخش کوچکی از وجهه و توانِ ازدست‌رفته روزنامه‌نگاری ایران. بنابراین پیشنهاد می‌شود روزنامه‌نگاران خود دست‌به‌کار شوند و گروهی را تشکیل دهند و این حادثه را پی‌بگیرند. به‌فرض، ده رسانه منتقد می‌توانند هر کدام یک روزنامه‌نگار را مشخص کنند تا گروهی ده‌نفره را تشکیل دهند و با همان اصول سنتی روزنامه‌نگاری تحقیقی به‌سراغ نهادهای مسئول و مقامات محلی و شاهدان عینی مسمومیت‌ها بروند. سال‌هاست که استادان روزنامه‌نگاری و ارتباطات می‌گویند ما عملاً در ایران روزنامه‌نگاری تحقیقی نداریم. پس چه بهتر که با پیگیری مسمومیت دانش‌آموزان این نوع روزنامه‌نگاری را پررنگ کنیم. روزنامه‌نگاران تحقیقی می‌توانند به‌طور گروهی دست به پوشش رسانه‌ای پیگیرانه از مسمومیت دختران دانش‌آموز بزنند، چندین گزارش تحقیقی از زوایای مختلف از این حملات تهیه کنند و رسانه‌های متبوع‌شان با برنامه‌ریزی‌ای منظم نتایج تحقیقات این گروه را منتشر کنند. نهادهای صنفی روزنامه‌نگاری و حتی نهادهای حاکمیتی ناظر بر رسانه‌ها هم از روز اول در جریان باشند که چنین گروهی تشکیل شده و از فعالیت حرفه‌ای این گروه حمایت کنند و مراقبت موانع احتمالی حین کارش باشند. اگر روزنامه‌نگاران بتوانند بدون محدودیت آنچه را که درمی‌یابند با مردم در میان بگذارند، قطعاً افکار عمومی به گزارش‌های آن‌ها اعتماد بیشتری خواهند داشت تا اظهارنظر مقامات مسئولی که عامل به بیمارستان رفتن دانش‌آموزان را اسپری زدن در کلاس می‌دانند. به این ترتیب هم سایه ترس و خشم از سر جامعه کنار خواهد رفت و هم نهادهای متولی می‌توانند با شواهد بیشتری با این قضیه برخورد کنند و بهانه‌ها برای رسیدگی نکردن به این فجایع کمتر شود.
چنان که افتد و دانید، اگر یک روزنامه‌نگار برای دنبال‌کردن مسمومیت‌ها داوطلب شود، برخورد با او آسان است اما اگر فرضاً ده رسانه یا بیشتر از این تعداد درگیر پوشش مسمومیت‌ها شوند و به‌طور رسمی اعلام کنند که حالا که پشت پرده مسمومیت‌ها روشن نشده رسانه‌ها می‌خواهند به وظیفه حرفه‌ای‌شان عمل کنند، خطراتی که متوجه آن‌ها می‌شود بسیار کمتر خواهد شد. طبق قانون مطبوعات و سنت روزنامه‌نگاری، پیگیری این مسمومیت‌ها حق رسانه‌ها و جامعه است، آن هم اتفاقی که ظاهراً تمام مقامات مسئول هم با آن مخالفند. پس در ظاهر امر، رسانه‌ها باید تا حدودی خیال‌شان راحت باشد از اینکه دارند کار حرفه‌ای خود را انجام می‌دهند.
این پیشنهاد ساده‌دلانه، ناشی از خوش‌خیالی یا نشناختن شرایط نیست، بلکه اتفاقاً اجرایش جسارت و همبستگی حرفه‌ای و کنترل ترس برای رسیدن به هدفی حرفه‌ای می‌خواهد. در این کشور، محدودیت‌ها برای رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران تقریباً همواره وجود داشته است و همیشه هم روزنامه‌نگارانی بوده‌اند که توانسته‌اند، فردی یا گروهی، برای عبور از موانع چاره‌ای بیندیشند. این‌بار نیز روزنامه‌نگاران می‌توانند برای روشن‌شدن ماجرای مسمومیت دختران دانش‌آموز که ارزش خبری بسیار بالایی دارد، متحد شوند تا بتوانند هم تا حدودی از حرفه ضعیف نگه‌‌داشته‌‌شده خود اعاده حیثیت کنند و هم خدمتی در جهت منافع عمومی به جامعه ارائه کنند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر