طرحهای بزرگ انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس، قرار است فقط معادن و صنایع را سیراب کنند
ابرطرحهایی بدون آیندهپژوهی
انوش نوری اسفندیاری: این طرح قطعا باعث ایجاد تکانههای مستقیم و غیرمستقیم بر جنبههای فنی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و محیط زیستی است
۵ آذر ۱۴۰۱، ۹:۰۷
ابرطرحهای جدید انتقال بینحوضهای، قرار است آب را از خلیج فارس و دریای عمان به معادن و صنایع استانهای شرقی و فلات مرکزی برسانند. در روزگار خشکسالی ایران، شمار زیادی از صنایع و معادن یزد، کرمان، خراسان شمالی و رضوی، اصفهان و استان فارس میزبان آبی خواهند بود که باید نمکزدایی شود، نمک اضافیاش دوباره به دریا بریزد و نزدیک به هزار کیلومتر را در لولههای قطور بپیماید تا معدنها و صنایع را سیراب کند. عصر سهشنبه در نشست تخصصی «چالشهای انتقال آب دریا به فلات مرکزی» ابرپروژههای انتقال آب، با حضور ذینفعان و کارشناسان محیط زیست، معرفی شدند و وضعیت اجرا و مطالعه آنها و همچنین مجوزهای محیط زیستیشان بررسی شد. در جریان برگزاری نشست اما این سوال مطرح بود که چنین ابرپروژههایی چگونه تا امروز چراغ خاموش پیش رفتهاند؟ آنچه در این گزارش آمده، خلاصهای از موضوعات مطرح شده در این نشست سه ساعته است.
فاز یک انتقال آب از خلیج فارس به صنایع و معادن استانهای هرمزگان، کرمان و یزد اجرا شده است. در این فاز خط انتقال از بندرعباس به گلگهر سیرجان، از آنجا به مس سرچشه و سپس چادرملو در اردکان یزد میرود که ظرفیت انتقال 130 میلیون مترمکعب در سال را دارد. طرحهای دیگری در دست اجراست: در فاز دوم- خط 2، آب به صنایع و معادن استانهای یزد، کرمان و خراسان جنوبی میرسد و در فاز سوم- خط 3 به خط 5، طرح انتقال آب از خلیج فارس به صنایع و معادن استان فارس در دست اجراست. طرحهای دیگری هم در حال مطالعه است: پروژه انشعاب و انتقال آب از کریدور خلیج فارس به منطقه صنعتی بردسیر و معدن مس درآلو استان کرمان و همچنین طرح انشعاب انتقال آب کریدور خلیج فارس به معادن درهزرشک و علیآباد استان یزد. اینطور که پیداست، خطوط انتقال، بخش بزرگی از این سرزمین پهناور را در برمیگیرد.
عملیات انتقال آب دریای عمان به اصفهان هم دو سال دیگر به مرحله بهرهبرداری میرسد: یک اسکله آبگیری از دریای عمان، کارخانه شیرینسازی و پمپاژ شامل 17 ایستگاه، خطوط انتقال فولادی از شهرستان سیریک تا جنوب باتلاق گاوخونی و تقسیم خطوط انتقالی به دو شاخه شمالی و جنوبی در ادامه مسیر. پستهای برق فشار قوی و خطوط انتقال شامل نیروگاه تولید برق به قدرت 600 مگاوات و مخازن آب هم در طول مسیر طراحی شدهاند.
طرح انتقال آب از دریای عمان به استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی هم پروژه عظیم دیگری است که آبگیر و تاسیسات شیرینسازی دارد و ظرفیت نهایی انتقال 800 میلیون مترمکعب آب در سال به سه استان شرقی برای آن تعریف شده است و علاوه بر سامانه انتقال برای تامین انرژی به یک نیروگاه سیکل ترکیبی هزار مگاواتی نیاز دارد. این آب در نهایت به شمار زیادی از شهرکهای صنعتی و معادن میرسد.
سهم کم صنعت از آبهای درونسرزمینی
علی همتی شعبانی، مدیرعامل و عضو هیئتمدیره شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس (WASCO) در ابتدا با اشاره به مصرف آب در بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت در سالهای 1373 تا 1399 گفت: «مقایسهها نشان میدهد که صنعت سهم بسیار کمی از آبهای درونسرزمینی (سطحی و غیرسطحی) دارد. با توجه به برداشت حدود 93 میلیارد مترمکعب آب برای تامین مصارف مختلف، حدود 90 درصد از منابع آب تجدیدشونده کشور مصرف میشود که دو برابر شاخص بینالمللی تعریف شده برای این امر (20 درصد) است.» به گفته او از سوی دیگر در حال حاضر کشورهای حاشیه خلیج فارس با داشتن 50 درصد از سایتهای نمکزدایی در جهان، بزرگترین استفادهکنندگان هستند. در محدوده سواحل جنوبی خلیج فارس، 24 واحد بزرگ نمکزدایی در حال بهرهبرداری است و سهم ایران با حجم نمکزدایی در حدود 680 هزار مترمکعب در روز، کمتر از سه درصد است. عربستان با 33 درصد، امارات با 31 درصد و کویت با 13 درصد، بیشترین سهم را در بهرهبرداری از سایتهای نمکزدایی دارند.
برای تامین آب اصفهان از دریای عمان
جدا از طرحهایی که بر خلیج فارس تمرکز دارند، تامین آب صنایع اصفهان از دریای عمان پروژه بزرگ دیگر است. اینطور که افلاکی، معاون فنی شرکت تامین آب اصفهان (IWASCO) در نشست چالشها مطرح کرد، این طرح «برای تامین آب بخش صنعت و شرب اصفهان» طراحی شده و در حال اجراست و بخش خصوصی صنایع اصفهان شامل شرکت فولاد مبارکه، ذوب آهن، پتروشیمی، اتاق بازرگانی در آن مشارکت دارند. او در سخنانش درباره ضرورت این طرح از کمبود آب در حوضه زایندهرود و ضرورت اینکه در شرایط خشکسالی، شرکت تامین آب اصفهان صفه با هدف انتقال 200 میلیون مترمکعب به فلات مرکزی و به طور مشخص آب صنایع اصفهان را تامین کند گفت.
بر اساس این طرح در مرحله اول طرح ظرفیت 200 میلیون متر مکعب آب از دریای عمان به فلات مرکزی منتقل میشود و در افق طرح پیشبینی 400 میلیون مترمکعب آب پیشبینی شده است. معاون فنی شرکت تامین آب اصفهان درباره این پروژه گفت: «پیچیدگیهای هیدرولیکی مسیر و همچنین وجود مسیرهای کوهستانی از چالشهای اساسی این طرح است و مجوزها و موافقتهای اصولی از مسئولان مربوطه برای شروع عملیات اخذ شده.» به گفته او در بدو امر آبگیری از خلیج فارس در دستور کار بود که «به دلایلی» اتفاق نیفتاد و «ضرورت وجود تاسیسات آبگیری مستقل» آنها را به این سمت برد که مبدا در ابتدای دریای عمان، متمرکز در شهرستان سیریک باشد. طبق تفاهم تامین آب صنایع اصفهان با شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس، در بخش اول طرح، آب از محل آبگیر در سیریک تا سهراه واسکو در سیرجان و از آنجا به اصفهان میرسد. بهرهبرداری اولیه در بهمن 1403 انجام خواهد شد: «تعهد خرید 70 میلیون مترمکعب آب از تاسیسات شرکت واسکو سه تا 5 سال ادامه خواهد داشت.» بنابراین طی یک دوره سهساله، خطی به طول 420 کیلومتر از سیریک تا سیرجان احداث میشود و بعد خط به صورت متصل از تاسیسات مستقل تغذیه خواهد شد. در مطالعات این طرح تا 600 میلیون مترمکعب سهم شیرینسازی و انتقال آب از دریا دیده شده است.
او درباره میزان پیشرفت این پروژه گفت: «عملیات اجرایی را از اصفهان به سمت جنوب آغاز کردهایم، چون اخذ مجوزها در محدوده اصفهان برای ما آسانتر بود. برای 400 کیلومتر خط انتقال استان اصفهان و یزد، فعالیت اجرایی را شروع کردهایم و 180 کیلومتر اول جادهسازی تمام شده. ترانشهبرداری و لولهگذاری را در کیلومتر 40 آغاز کردهایم و بیش از 2 کیلومتر لولهگذاری هم انجام شده. همچنین در هرمزگان و کرمان خطوط به قطعات 50 تا 70 کیلومتری تقسیم شده و پیمانکاران مجزا خواهند داشت. این بخش کوهستانی است و در طراحی دچار چالشهایی شده است. در یزد هم فعالیت اجرایی آغاز شده و خطوط لوله مستقر در دشت، خاتمه یافته است.» به گفته افلاکی هزینه تقریبی سرمایهگذاری این پروژه، حدود 2 میلیارد و 380 میلیون یورو خواهد بود، البته به جز هزینه نیروگاه که 350 میلیون یورو بابت آن باید اضافه شود.
برای تامین آب صنایع و معادن سه استان شرقی
در ادامه این نشست درباره طرح ملی نمکزدایی و انتقال آب از دریای عمان به استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی سخن به میان آمد.
به گفته محمدحسن اسدی، مدیرعامل شرکت تامین آب صنایع و معادن (IMWASCO) برای احداث آبگیر و شیرینسازی در محدوده 164 هکتاری در منطقه چابهار، موافقت اصولی انجام و مجوزهای تخصیص برداشت از دریای عمان صادر شده است. وزارت نیرو شهریور امسال ابلاغیه تجمیعی برداشت 400 میلیون مترمکعب در سال آب نمکزدایی شده (معادل برداشت 1200 میلیون مترمکعب در سال آب دریا) را «برای مصارف شرب و صنعت» صادر کرده است. مجوزهای محیط زیستی هم تقریبا تکمیل شده است: استانهای خراسان جنوبی و رضوی، آبان 1400 مجوزهای نهاییشان را صادر کردهاند و آذر پارسال هم مجوز نهایی محیط زیستی دریایی و خشکی از محیط زیست استان سیستان و بلوچستان دریافت شده است. گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی (EIA) برای تاسیسات شیرینسازی هم برای سازمان محیط زیست کشور فرستاده و موافقت اولیه برای صدور مجوز اخذ شده است. طبق توضیح اسدی درباره آخرین وضعیت پیشرفت مطالعات مهندسی، مرحله اول و دوم مطالعات سامانه انتقال آب به ترتیب 90 و 35 درصد و مرحله اول و دوم مطالعات سازه آبگیر و تاسیسات دریایی (خط لوله، ایستگاههای پمپاژ و مستحدثات) به ترتیب 59 درصد و 53 درصد پیشرفت داشته است. عملیات اجرایی سازه آبگیر تقریبا 100 درصد انجام شده است.
مسیرسازی 123 کیلومتر از تربت حیدریه تا شریفآباد 50 درصد، قائن تا سنگان 138 کیلومتر 33 درصد و ایرانشهر تا زاهدان 330 کیلومتر 49 درصد پیشرفت واقعی داشته است. این عملیات در قطعههای دیگر از چابهار تا نیکشهر، از نهبندان تا سربیشه و از سربیشه تا قائن هم در مرحله برگزاری مناقصه است.
به گفته مدیرعامل شرکت تامین آب صنایع و معادن در خراسان رضوی 29 شهرک صنعتی با نیاز 48 میلیون مترمکعب در سال، 41 صنعت و ناحیه صنعتی با نیاز 82 میلیون مترمکعب در سال متقاضی هستند و فولاد سنگان خراسان، سنگ آهن سنگان، سنگستان طوس، فولاد سناباد و فولاد خراسان هم از صنایع در حال انعقاد قرارداد هستند. در خراسان جنوبی هم 9 شهرک صنعتی با نیاز 7 میلیون مترمکعب در سال و 23 صنعت و ناحیه صنعتی با نیاز 63 میلیون مترمکعب در سال متقاضی آب هستند. در این استان فولاد قائنات، شرکت زغالسنگ پروده طبس و شرکت گسترش و نوسازی معادن خاورمیانه هم صنایع در حال انعقاد قراردادند. همچنین در سیستان و بلوچستان، 14 شهرک صنعتی با نیاز 52 میلیون مترمکعب در سال و 29 صنعت و ناحیه صنعتی با نیاز 208 میلیون مترمکعب در سال و علاوه بر این 201 میلیون مترمکعب در سال برای طرحهای صنعتی منطقه آزاد چابهار متقاضی آب هستند. قرارداد مجتمع صنایع مس پارسیان جانجا و شرکت فولاد سترک منطقه آزاد چابهار هم در این استان در حال انعقاد است.
توهم فراوانی آب
در این نشست چالشها که بخش بزرگی از آن به معرفی پروژهها گذشت، انوش نوری اسفندیاری، پژوهشگر اقتصاد آب و عضو بنیانگذار اندیشکده تدبیر آب ایران نیز حضور یافت تا درباره ارزیابی ابرطرحها صحبت کند. او با اشاره به ابعاد گسترده طرح و نگرانی درباره آن گفت: «کشیدن خط لوله و ایستگاه پمپاژ و نیروگاه بازگوکننده چالشها نیست. باید دید اهداف طرح چه چالشهایی دارد؟ این طرحها در درجه اول برای صنعت فولاد و معادن سنگ آهن و صنعت مس است و بعد مسائل دیگری از جمله شرب در آن گسترش پیدا کرد. البته عنوان شرب هم غلطانداز است چرا که اینجا در واقع منظور از شرب، مراکز جمعیتی است که خود فضای سبز، کسبوکارها و خدمات دیگر را دربرمیگیرد.»
اسفندیاری افق بهرهبرداری طرح را ببین 20 تا 50 سال دانست و ادامه داد: «از یک طرف با ابرطرحها روبهرو هستیم و از طرف دیگر با اینکه هیچ نوع آیندهپژوهی درباره طرحهایی که شاید 18 استان را در بر بگیرد وجود ندارد.»
او در ادامه به جداسازی آب از رشد اقتصادی پرداخت و گفت: «این طرحهای عظیم که چندین میلیارد دلار فقط سرمایهگذاری اولیهشان است، با هزینههای بسیار بالا برای بهرهبرداری و نگهداری همراه است و از سوی دیگر ذیمدخلان متعدد خصوصی و عمومی دارد و شاید 13 تا 15 میلیون نفر هم تحت تاثیر آن قرار گیرد. سازمانها و گروههای سیاسی خاصی اطراف این طرح هستند اما آثار این طرح فقط به آنها برنمیگردد. این طرح قطعا باعث ایجاد تکانههای مستقیم و غیرمستقیم بر جنبههای فنی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و محیط زیستی است. به همین دلیل تاکید میکنم که برای شناخت چالشها که عنوان این نشست است، باید با تحولات آینده آشنا شویم و این نااطمینانی و مخاطراتی که در آینده وجود دارد حتما در محاسبات وارد شود.»
عضو بنیانگذار اندیشکده تدبیر آب ایران سپس درباره چشمانداز صنعت فولاد در اقتصاد ایران سخن گفت و به این اشاره کرد که با وجود توجه به ارزآوری صنعت فولاد، طرح جامعی برای آن وجود نداشته و آیندهپژوهشی و سیاستپژوهی درباره آن انجام نشده است. اسفندیاری ادامه داد: «انتقال آب، توهم فراوانی آب را تولید میکند. تحقیقات گستردهای نشان میدهد که این کار علاوه بر تمام مشکلاتی که برای مبدا و مسیر و حتی مقصد ایجاد میکند، عادتهای غلط مصرف را پایدار میکند.» او در آخر سخنانش سوالاتی را برای نتیجهگیری مطرح کرد: «اگر بخواهیم به آینده نگاه کنیم -که تا به حال هیچ ردی از آیندهنگری ندیدهام- کشورها و چارچوب ارزیابی ابرطرحهای انتقال آب به چه شکلی تغییر میکند؟ با توجه به اینکه حتی یک طرح جامع هم در صنعت فولاد نداریم، سنجش پیامدها با تحولات آینده دارای چه مخاطراتی است؟ پیشفرضها برای تنظیمگری و مدیریت مجموعه ذینفعان و ذیمدخلان چه مخاطرات و ابهاماتی دارد؟ تکلیف آثار و پیامدهای اقتصادی و محیط زیستی که هنوز در محاسبات وارد نشده چیست؟ ترتیب این ابهامات و مخاطرات در ارزیابی این ابرطرحها چگونه منعکس و درج میشود؟»
ابهامات و سوالات بیجواب
برای منتقدان طرحهای معرفی شده، ابهامات بیشمار است، از جمله ابهاماتی درباره هزینههای محیط زیستی که هنوز برآورد نشده است. علی مریدی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه حتی در چارچوب قوانین سازمان محیط زیست هم به این ابهامات توجه نمیشود، گفت: «در سازمان محیط زیست فقط مسائل اولیه مورد توجه قرار میگیرد و به همین دلیل است که ابرپروژههایی مثل این، توانستند مجوزهای اولیه را بگیرند و بعد از این هم خواهند گرفت. همچنان همان نگاه سطحی و اولیه بر سازمان حاکم است، بهطوری که در رابطه با خسارتهای محیط زیستی فقط به این توجه میشود که در مسیر انتقال تداخلی با مناطق حفاظت شده نباشد یا آب شور برگشتی خسارتی به مناطق حساس نزند.»
مریدی این ابهامات را با طرح سوالاتی برشمرد: «میزان برق مصرفی سامانه انتقال آب چقدر است و از کجا تامین میشود؟ قیمت تمامشده آب در اقتصاد رقابتی بدون یارانه چقدر خواهد بود؟ از سوی دیگر در صورت توسعه صنایع و تمرکز آن در فلات مرکزی جذب جمعیت خواهیم داشت. باید پرسید آب شرب و خدمات از کجا میآید؟ این در حالی است که انتقال آب بینحوضهای هیچوقت نتوانسته مشکلات آب را حل کند چرا که در کوتاهمدت مُسکن بوده و در بلندمدت چالشها را شدیدتر کرده. سوال دیگر این است که نقش آب انتقالی در کسری آب حوضه آبریز فلات مرکزی چقدر است؟ گاز مصرفی برای تولید انرژی پمپاژ و شیرینسازی چطور صادر میشود؟ آنها برای جبران برق، نیروگاه احداث میکنند. گاز مورد نیاز این نیروگاه سیکل ترکیبی از کجا میآید؟ در حالی که در زمستان که شبکه سراسری گاز ندارد، آیا قرار است انرژی مورد نیاز با مازوت تامین شود؟ میزان گاز گلخانهای تولیدی در اثر تولید انرژی چقدر است؟» طرحها پیش رفته و در حال مطالعه است اما همه این سوالها بیجواب مانده.
برچسب ها:
ابرطرح، انتقال بین حوضه ای، خلیج فارس، دریای عمان، فلات مرکزی
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
برگزاری یک نمایشگاه عکس با موضوع اقوام ایرانی در فرانسه
«منتقد سینما» آخرین فیلم «تارانتینو» نیست
نتایج یک نظرسنجی انجامشده توسط انجمن نویسندگان بریتانیا:
بیش از یکسوم مترجمان به دلیل هوش مصنوعی کار خود را از دست دادهاند
آخر هفته به کدام گالریهای تهران سر بزنیم؟
بررسی نقش افراد دارای معلولیت در رفاه جامعه
رئیس قوه قضاییه خطاب به مسئولان قضایی کشور دستور داد
اتخاذ تدابیر مناسب برای تحکیم آرامش و امنیت مردم در همه ابعاد
رگبار و رعدوبرق در استانهای مختلف کشور
مدیرکل محیط زیست شهرداری تهران خبر داد
افتتاح دو نیروگاه خورشیدی در هفته زمین پاک
کیفیت قابل قبول هوای تهران
دانشمندان هشدار میدهند
سکوت مرگبار طبیعت
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید