فراز و نشیب احیای دریاچه ارومیه در گفتوگو با عیسی کلانتری
وزارت نیرو حقابه دریاچه را خورد
۱۰ شهریور ۱۴۰۱، ۰:۰۰
گفتوگو با عیسی کلانتری دشوار است. شاید از اینرو که قدری نسبت به خبرنگاران پیشداوری دارد. البته خبرنگارانی هم هستند که به دلیل وقایع دوره مسئولیت او در سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد احیای دریاچه ارومیه با سوگیری سخنان او را بشنوند و مخابره کنند. اما اگر از این دشواری گذر کنیم او یک ویژگی روشن دارد که کمتر مدیری در کشور از این ویژگی برخوردار است. او تا جای ممکن سعی نمیکند دیپلماتیک سخن بگوید. دفتر کار کلانتری در خانه کشاورز محل گفتوگو با او درباره سرنوشت احیای دریاچه ارومیه بود. گفتوگویی که دامنهاش به سیاستهای آبی کشور هم رسید. کلانتری در این سخنانش از سیاست «چیتچیان» در وزارت نیرو دفاع کرد و سیاستهای مدیریتی این وزارتخانه در دوران بقیه وزرا را یکی از عوامل اصلی بحران آب در کشور دانست.
بیش از یک دهه از نگرانی مردم در مورد وضعیت دریاچه ارومیه میگذرد، در حال حاضر خبر مرگ دریاچه مخابره میشود چرا بعد از 15 سال به این نقطه رسیدیم؟
دریاچه یک ساله خشک نشد که چند ساله احیا شود. از زمانی که سدها بر روی رودخانههای اطراف دریاچه زده شد، کمکم حقابه دریاچه رفت به جاهای دیگر. دریاچه یک گودال است که مقداری آب دارد. خروجی دریاچه تبخیر است. سالی یک متر از ارتفاع دریاچه تبخیر میشود.
سالی حدود یک متر و 50 میلیمتر شدت تبخیر است که البته با تبخیر فرق میکند. ورودی آب این گودال از دهه ۷۰ کم شد. دریاچه که از خودش آبی ندارد. دریاچه آبی را نگاه میدارد که توسط رودخانهها وارد دریاچه میشود. با ساختن سد و مصرف آب برای کشاورزی، صنعت، فضای سبز و…. سهم ورودی آب به دریاچه کم شد و چون خروجی آب از دریاچه بیشتر شد این پساندازی که درون گودال بود کمتر و کمتر شد. دریاچه را در حقیقت انسانها کشتند ربطی به تغییر اقلیم هم نداشت. البته بارشها در ۲۵ سال گذشته ۱۸ درصد کم شده ولی خروجی نه تنها ثابت نمانده بلکه بیشتر هم شده است. چون هوا گرمتر شده است.
چیتچیان تنها وزیری بود که مقابل اضافه برداشت آب ایستاد و حذف شد. یعنی اول باید کسی گریه کند که صاحب مسئله است
پس تغییر اقلیم هم نقش داشته است.
به دلیل پیامدهای تغییر اقلیم حدود 6 سانتیمتر به تبخیر اضافه شده است. ولی دریاچه را سدها کشتند. دریاچه را پمپاژها کشتند. حقابه دریاچه را برداشت و مصرف کردیم. در سال ۱۳۵۷ کمتر از 300 هزار هکتار کشت آبی داشتیم. امروز کشت آبی در حوضه دریاچه ارومیه بیش از ۵۷۰ هزار هکتار است. یعنی اگر مابهالتفاوت این دو عدد حدود ۲۸۰ هزار هکتار باشد، ۱۰ هزار مترمکعب هم مصرف سالیانه باشد؛ میشود سالی 2.8 میلیارد متر کعب که در ۳۰ سال گذشته از حقابه دریاچه برای کشاورزی برداشتیم. از طرف دیگر حقابه دریاچه را سالی حدود 120 میلیون متر مکعب هم برای توسعه شهر تبریز استفاده کردیم. پس دریاچه را انسانها کشتند.
بسیار خوب اما سوال الان این است شما که از یک دهه قبل برای احیای دریاچه مسئولیت داشتید چه کردید؟
بله ببینید آقای روحانی زمانی که رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت بود. من هم مسئول کمیته آب و محیط زیست کشاورزی مجمع تشخیص مصلحت بودم. طی دو سه جلسه به ایشان گفتم بزرگترین خواسته محیط زیست کشور امروز احیای دریاچه ارومیه است. چون حدود ۱۴ میلیون نفر در شعاعی که گرد و غبار دریاچه به آن میرسد زندگی میکنند و اگر دریاچه خشک شود معلوم نیست چه بر سر زندگی این افراد میآید. در آن زمان ما راهحلها را بررسی نکرده بودیم چون بررسی کردن راهحلها نیاز به منابع و مهندسین مشاور داشت. ایشان که رئیسجمهور شد در سفر به ارومیه با توجه به سوابق و اطلاعات قبلیاش و طبق خواست مردم گفت اولین مصوبه من احیای دریاچه خواهد بود که همینطور هم شد.
اولین بار شما چه زمانی شما متوجه بحران شده بودید.
فکر میکنم سال 76 اواخر دولت مرحوم هاشمی، آقای جواهری که مشاور آب و خاک من در وزارت کشاورزی بود یک روز آمد یک صفحه کاغذ گذاشت روی میز و گفت این حساب ورودی و برداشت از آب دریاچه ارومیه است. گفت همین سدهای در دست ساخت هم که ساخته شود، دریاچه تا سال 95 دیگر آبی نخواهد داشت. به استناد همین صحبت مرحوم جواهری ما در سال 77 در شبستر یک سمینار برگزار کردیم. آن موقع من وزیر کشاورزی بودم و میدانستم چه بلایی به سر دریاچه میآید. آنجا از مرحوم مجتهد شبستری نماینده وقت مجلس هنوز امام جمعه نشده بود دعوت شده بود آمدند بندر شرفخانه. زمانی بود دریاچه در پیک آبش بود راهآهن ایران اروپا با کیسههای شن حفظ شده بود. امروز از راه آهن تا آب بیست کیلومتر راه است. خداوند رحمتش کند ایشان به من گفت آقای کلانتری این چه حرف بیربطی است که دریاچه دارد خشک میشود. راهآهن را دارد آب میبرد. بعد از آن بنده سال ۱۳۸۲ به عنوان مشاور رئیس جمهور با این مضمون که دریاچه در حال خشک شدن است، به آقای خاتمی نامه نوشتم. البته در آن زمان دریاچه حدود ۱۹ میلیارد متر مکعب آب داشت و نشانهای از خشک شدن هم نبود. من هم بر اساس محاسبات مرحوم مهندس جواهری به این نتیجه رسیده بودم به دلیل سدسازیهایی که شده و در آینده خواهد شد دریاچه تا سال ۹۵ آبی نخواهد داشت.
از سالی که شما به آقای خاتمی نامه نوشتید تا دولت آقای روحانی که ستاد احیای دریاچه شکل گرفت حدود یک دهه فاصله است. چه اتفاقی افتاد که آن هشدارها جدی گرفته نشد؟
آقای خاتمی نامه را به محیط زیست فرستاده بودند. سازمان محیط زیست که مالکیت دریاچه را داشت قاعدتا باید موضوع حقابه دریاچه را پیگیری میکرد. پاسخ داده بودند که هیچخطری وجود ندارد و دریاچه به اندازه کافی آب دارد. آقای خاتمی در یکی از جلسات سخنرانیاش خطاب به من گفت: «این حرفها چیه که دریاچه داره خشک میشه.» گفتم آنها محیط زیست هستند شاید از مهندسی آب چیزی نمیدانند.
ایشان به وزارت نیرو نامهای نداده بودند؟
چرا اما مسئله به سازمان محیط زیست مربوط بود. مالک دریاچه محیط زیست است. وزارت نیرو مالک آب است.
خب همین منظورم این است که برای احیای حقابه با وزارت نیرو مکاتبه نشده بود؟
اصلا مشکل ما در کل کشور مشکل قانونی است. ما ناموس مان را با پول می فروشیم، اگر ناموس کشور آب باشد! از سال 1361 به طور قانونی وزارت نیرو هم مالک آب است و هم بهره بردار آب و هم مامور حفاظت از منابع آبی کشور. این موارد ضد و نقیض هم هستند.
در واقع تعارض منافع شکل گرفته است.
بله تعارض منافع شکل گرفته و به همین دلیل وضعیت آبهای زیرزمینی ما اینگونه است. این یک دریاچه که فقط در کشور وضعش اینطور نیست. ما 600 دریاچه هم در کشور زیر زمین داریم به عنوان منابع آب های زیرزمینی. همه آنها تخلیه شدهاند به این دلیل که وزارت نیرو می گوید اینها در اختیار من هستند میفروشم پول میگیرم. نوعی نقض غرض است…
آقای کلانتری! لطفا لحظهای تامل کنید. شما در دوران مسئولیتتان در وزارت کشاورزی دولت مرحوم هاشمی برای هشدار درباره دریاچه همایش برگزار کردید. بعدا در زمانی که مشاور رئیس جمهوری بودید به آقای خاتمی نامه هشدار نوشتید. اما پرسشی که پیش میآید این است که چرا برای کاهش سطح زیرکشت در بخش کشاورزی اقدامی نکردید؟
ما بعد از سال ۷۶ که موضوع دریاچه جدی شد گفتیم توسعه کشاورزی ممنوع است. در همان جلسه سال 77 هم این موضوع تصویب شد. صورتجلسات هم هست.
ولی نتیجه نشان میدهد موفق نبودید.
توسعه که دست من نبوده. بنده سیاستگذار بودم. ۹۹ درصد توسعه در بخش کشاورزی در دست مردم و بخش خصوصی است. یک شخص از وزارت نیرو آب میخرد و توسعه میدهد. یعنی مردم مراجعه میکنند به وزارت نیرو آب را میخرند و کشاورزی دیمشان را تبدیل به آبی میکنند. من اگر وزیر کشاورزی باشم قاعدتا باید حمایت کنم چون نتیجهاش افزایش تولید است که پاسخگوی قانونی آن هستم. اما وزارت نیرو که باید پاسخگوی قانونی تعادل آبی کشور باشد، پیگیر نبود. در واقع بنده فراتر از وظیفهام عمل میکردم.
بالاخره همه مصرف کشاورزی که از آب های سطحی نبوده است. تعداد چاههای کشاورزی هم زیاد شده است.
بله چاهها هم زیاد شدهاند ولی چاهها نقش زیادی ندارند…
کارشناسان بارها گفتهاند که افزایش تعداد چاههای کشاورزی هم موثر بوده است.
گوش بدید من به شما بگم. ببینید ما در کل کشور حدود 350 هزار حلقه چاه مجوزدار داریم. نزدیک 400 هزار چاه بدون مجوز داریم. کل چاههای بدون مجوز کشور فقط هفت و نیم میلیارد متر مکعب آب برداشت میکنند. ولی چاههای مجوزدار کشور 42 میلیارد متر مکعب برداشت میکنند که هشت میلیارد هم اضافه برداشت است. آن هم باز مسئولیتش با وزارت نیرو است. یعنی این وزارتخانه مسئول حفاظت منابع آبی را دارد. همانگونه که سازمان حفاظت محیط زیست مسئولیت حفاظت از منابع ژنتیک کشور را بر عهده دارد.
دولت آقای هاشمی به درست یا به غلط مروج سیاست خودکفایی در بخش کشاورزی بوده است. همانطور که دولتهای بعدی هم مدعی اجرای همین سیاست بودهاند….
بیشتر از همه هم دولت آقای خاتمی این سیاست را دنبال کرد.
اما شما هم نمیتوانید نقش وزارت کشاورزی را به عنوان دستگاهی که سیاست خودکفایی را دنبال کرده در وضعیت کنونی نادیده بگیرید. سهم خودتان را بپذیرید…
نه من میخواهم بگویم از نظر قانونی وظیفه کیست…
ولی سهم سیاستیتان را که باید بپذیرید.
سهم سیاستیمان را میپذیریم. طبق قانون سازمان محیطزیست مسئول حفاظت منابع ژنتیک هر کشور است که باید پاسخگو باشد مسئولیت تعادل بخشی و حفظ منابع آبی طبق قانون فقط با وزیر نیرو است حتی با رئیس جمهور و رهبری هم نیست. والسلام. دیگران باید وزارت نیرو را کمک کنند. وزارت نیرو با سیاست های درآمدیاش آب را به حراج گذاشت. اوایل دهه 70 در جنوبشرق کشور هرکسی 10 میلیون تومان میداد چاه غیرمجازش را پروانهدار میکردند. وزارت کشاورزی آن زمان به این سیاست اعتراض کرد. من به سهم خودم کارم را انجام دادم. سال 76 بنده کشت دوم را در استان فارس ممنوع کردم. استانی که زمانی 2 میلیون 200 هزار تن گندم برمیداشت الان 400 هزار تن گندم برمیدارد چون منابع آب را خشکانده است. تنها وزیر نیرویی که در برابر سیاست آبی مقاومت کرد آقای چیت چیان بود.
آقای کلانتری! نمیشود گفت در حالی که سیاست خودکفایی داریم وزارت نیرو باید مقاومت کند و آب ندهد. عرض من این است که مسئله مدیریت منابع آب فرابخشی است.
من میفهمم شما چه میگویید.
یعنی وقتی تقاضا باشد و سیاست بر افزایش مصرف باشد، رانت و فشار سیاسی هم باشد، آب فروش میرود.
بله الان هم تقاضا هست. بعد از سال 1992 میلادی مصوب شده که همه کشورها 40 درصد آبهای تجدیدپذیر را میتوانند مصرف کند. ما 100 درصد منابع را مصرف کردیم. این را چرا کسی پاسخ نمیدهد؟ همین امروز دریاچه ارومیه دارد میمیرد اما وزارت نیرو به فکر سدسازی است. سدهایی را که دولت قبل ساختشان را ممنوع کرد. سد نازلوچای با حدود ۶۲ درصد پیشرفت فزیکی رها شد ولی امروز وزارت نیرو سعی دارد این سد را تمام کند یعنی اگر سازمان محیط زیست مقداری کوتاه بیاید سد ساخته شده است. من اینها را میگویم که شما وظایف قانونی را بدانید.
من وظایف قانونی دستگاه ها را میدانم جناب کلانتری!
اگر وظایف قانونی را میدانستی از من سوال نمیکردی که وزارت کشاورزی چرا دنبال توسعه کشاورزی بوده است.
جناب کلانتری نیاز نیست من خودم را به شما ثابت کنم اما هفت سال است که خبرنگار حوزه آب هستم و این مقدار که شما می فرمایید با قانون آشنایی دارم.
میدانم…
ببخشید شما نمیدانید. با وزارت نیرو هم به اندازه کافی چالش داشتهایم. اما پرسش من ناظر به فرابخشی بودن مسئله آب و تناسب نداشتن سیاستهای کلان دستگاههاست.
دقیقا. ببینید آب مسئله فرابخشی است اما وزارت نیرو دچار تعارض منافع است. نمیشود هم پاسدار آب باشد و هم آب بفروشد. آدمهای وزارت نیرو اول به دنبال درآمد بیشتر هستند. امروز وزارت نیرو مدعی افغانستان است که چرا به هامون آب نمیدهد اما خودشان حقابه تالابهای کشور را نمیدهند. چیتچیان تنها وزیری بود که مقابل اضافه برداشت آب ایستاد و حذف شد. یعنی اول باید کسی گریه کند که صاحب مسئله است.
برگردیم به دریاچه ارومیه. شما سال 89 به رهبر انقلاب نامه نوشتید و هشدار دادید. چه گفتید و چه شد؟
سال ۸۹ نامهای به مقام معظم رهبری نوشتم که دریاچه در حال خشک شدن است که با خشک شدن این دریاچه میلیونها نفر آواره میشوند. تا آنجایی که اطلاع دارم رهبر انقلاب به رئیس جمهوری وقت آقای احمدنژاد دستور بازدید از دریاچه را میدهند. پس از بررسیهای اولیه آقای احمدینژاد اولین بار به نوعی ستاد احیای دریاچه ارومیه را با توجه به اصل ۱۳۸ قانون اساسی دستور تشکیلش را میدهد. مسئولیتش هم به معاون اول آقای رحیمی میسپارد. کار ستاد را شروع میکنند اما تجربه کافی برای این کار نداشتند بدون اینکه علتیابی شود، شروع به یک سری تصمیمات موردی کردند که بعضی تصمیمها خوب بود و بعضی هم نه.
بعدا در دولت آقای روحانی به مدت ۶ ماه به صورت شبانهروزی با مسئولیت دانشگاه شریف به همراه بیش از ۷۰۰ نفر افراد صاحب نظر در کلیه حوزههای اجتماعی، اقتصادی، نظامی و…. همکاری کردیم و به راه حل ۲۷ گانه رسیدند. جمعبندی آن در هشتم تیرماه ۱۳۹۳ بود که تصویب هم شد. حتی ریاست جمهوری راه حلی پیشنهاد داده بود مبنی بر انتقال آب از دریاچه خزر که این ایده بررسی شد ولی به اتفاق آرا در کمیته دانشگاه شریف رد شد. این طرح از نظر علمی قابل اجرا نبود. زیرا املاح آب دریاچه خزر سولفاته و املاح آب دریاچه ارومیه کلرات است که با مخلوط شدن این دو املاح دریاچه تبدیل به باتلاق میشود. حلالیت سولفات ۸۰ برابر کمتر از کلرات است. آقای روحانی قانع نشدند و ناراحت شدند. ایشان دستور دادند آقای چیتچیان بررسی کنند و این موضوع را به مشاوران خارجی سپردند که دقیقا به نتیجهای رسیدند که ستاد احیا بهدست آورده بود.
همه این 27 مورد تصمیم اجرایی شد؟
این ۲۷ بند در دستور کار ستاد احیا قرار دادیم اولین دستور قبل از اینکه اجرایی شود بعد از شش ماه قربانی شد. مضمون این دستور از این قرار بود که سه سال سد شهید کاظمی که عمده تعیین کننده آب دریاچه است و ۵۱ درصد آب دریاچه از زرینهرود تشکیل میشود و ۴۹ درصد هم مابقی، ۳ سال کشاورزی زیر سد بوکان را تعطیل کنیم و فقط برای باغاتشان آب بدهیم. قرار بود به جایش خسارت نقدی پرداخت کنیم.
راه حلی پیشنهاد داده بود
مبنی بر انتقال آب از دریاچه خزر که این ایده بررسی شد ولی به اتفاق آرا در کمیته دانشگاه شریف رد شد. این طرح از نظر علمی قابل اجرا نبود. زیرا املاح آب دریاچه خزر سولفاته و املاح آب دریاچه ارومیه کلرات است که با مخلوط شدن این دو املاح دریاچه تبدیل به باتلاق میشود. حلالیت سولفات ۸۰ برابر کمتر از کلرات است. آقای روحانی قانع نشدند و ناراحت شدند
چرا اجرا نشد؟
فشار نمایندگان مجلس به آقای روحانی زیاد بود. این فشارها باعث منتفی شدن این طرح شد ابتدا دستور قبول و بعد دولت روحانی آن را حذف کرد. بقیه کارها سرعت گرفت یکی از بندها پایان پذیرفتن ادامه سدسازی و مطالعه سدسازی بود که تا به امروز هم ادامه یافته است.
یکی از نقدهای جدی این به عملکرد ستاد این است که عملا پس از یک دهه دریاچه در وضعیت احتضار به سر می برد. شما چه توضیحی درباره وضعیت امروز دریاچه دارید؟ چرا در یک سال گذشته ستاد عملکردش کمرنگ شد؟
چون آب جدیدی وارد دریاچه نکردیم. حقابه پرداخت نشده است. آب جدید قرار است از ذاب و همچنین سیستم تصفویهخانههای شهرهای بزرگ بیاید. از مهرماه پارسال دیگر ستادی وجود ندارد و فشار منطقهای است که سدها ساخته شود.
با اینکه تونل تقریبا تمام شده اما گفته میشود موانعی برای افتتاح وجود دارد این موضوع صحت دارد؟
موضوع تونل در واقع قبل از انقلاب مطرح بود آورد ذاب سالانه دو میلیارد و صد میلیون است این آبها به عراق میرود بررسی کردیم حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعب از این آب بیاوریم یک سومش متعلق به ایران و دو سومش عراق است. یعنی بیشتر از عرف بینالمل برای عراق در نظر گرفتیم. کانال زده شد و همه چیز آماده افتتاح بود مطالعه و اجرا آن را وزارت نیرو برعهده داشت و قرارگاه خاتمالانبیا هم مسئول اجرا و مطالعه بود. به مشکلاتی برخوردند که بنده بیاطلاع هستم. از صد در صد بودجهای که برای احیا دریاچه ارومیه گرفتیم ۸۳ درصدش را وزارت نیرو گرفت۱۴ درصد وزارت جهاد کشاورزی ۲ درصد محیط زیست و یک درصد استانداریها، وزارت کشور، هواشناسی، وزارت راه و دانشگاه شریف گرفته است. یعنی بیش از چهارم پنجم بودجه را وزارت نیرو گرفته است. وزارت نیرو آب ستاد احیا را بهنظر بنده با گاو شیرده اشتباه گرفته است.
وزارت نیرو اعلام کرده است آبگیری تونل باعث ترک خوردن تونل شده است این موضوع به شما ربط دارد ؟
این موضوع به ما هیچ ربطی ندارد زیرا پروژه وزارت نیرو است. تونل آبگیری نشده است. ستاد ناظر بر منابع مالی و پیشرفت روند احیا است نه کارفرما. وزارت نیرو کارفرما و قرارگاه خاتمالانبیا پیمانکار و مشاور است اگر اتفاقی افتاده است قطعا آنها باید پاسخ دهند نه ستاد.
ماههاست ستاد احیای دریاچه ارومیه تعطیل است چرا با آقای مخبر جلسه نگذاشتید و چرا استعفای رسمی ندادهاید ؟
من بازنشست شده بودم در واقع بنده به عنوان یک آذری و کسی که کاربلد است کار را دنبال میکردم. از مهرماه به بعد من مسئولیت نداشتم و بازنشست شدم.
این درست است که آقای مخبر خواستند شما ادامه بدهید؟
خیر هیچ چیزی کتبا اعلام نکردند. ستاد بلاتکلیف است من به آقایان فشار میآوردم که کارتان را انجام دهید . بالاخره به عنوان شهروند پیگیر و مدعی هستم .
طبق ضوابط دو و هفت دهم میلیارد متر مکعب در شرایط عادی حقابه دریاچه است بهاضافه آبهایی که بعدا میآید میشود سه و چهار دهم. چون آقایان مدعی هستند نسبتبه بارشهای طولانی مدت ۱۵ درصد کمتر بارش دارند میشود حدود ۲/۲ . آقایان امسال یک میلیارد و 100 میلیون دادند در واقع یک میلیارد و 100 میلیون متر مکعب را در جاهای دیگر خوردهاند. آقای مخبر به عنوان ستاد احیا باید پاسخگو باشد.
بهجز ماجرای انتقال آب ذاب و پروژههایی که مربوط به پساب است یک بخشی هم مربوط به الگوی بهینه در بخش کشاورزی است درباره کاهش چهل درصدی توضیح دهید و دستآورد شما در ستاد چه بوده است؟
اگر آبی وارد دریاچه شده است از محل کاهش ۴۰ درصدی بوده است چون آبهای جدید ما هنوز وارد نشدهاند. 300 میلیون متر مکعب قرار است از تصفیهخانههای تبریز و شهرهای اطراف وارد شود حدود 623 میلیون متر مکعب از ذاب و… کاهش ۴۰ درصدی طبق بررسیهایی که انجام شد تقریبا هیچ ارتباطی با دریاچه ندارد یعنی دریاچه نه از بیرون و نه زیر زمین آب میگیرد و نه آبی پس میدهد، غیر از دو نقطه کوچکی در عجب شیر و ارومیه آن هم انبارهای آبش ناچیز است . پس ارتباط خود دریاچه با آبهای زیرزمینی قطع است و پیشرفت آب دریاچه مثلا از زیر زمین به سمت تبریز سالی کمتر از یک میلیمتر است هزار سالش میشود یک متر. چاههای غیرمجاز حاشیه رودخانهها با دریاچه میتواند ارتباط داشته باشد که بخش عمدهای از آنها تعطیل شده است .
با وزارت جهاد کشاورزی به تفاهم رسیدیم که الگوی مصرف آب اصلاح شود. ما شرح دریاچه را به دانشگاه تبریز دادیم و غرب دریاچه را به دانشگاه ارومیه و جنوب دریاچه را به مشاور یکم دادیم که عملیات خود را شروع کردند. متوسط نزدیک به ۲۷ یا ۲۸ درصد صرفه جویی شده. البته این صرفهجویی یک مقدارش قطع آب بود. یکسری توسعه آبیاری تحت فشار بود که وزارت کشاورزی ۱۴ درصد بودجه را جذب کرده این ۱۴ درصد نزدیک هزار میلیارد تومان میشود.
حدود صد میلیارد تومان منابع طبیعی برای پوشش گیاهی و جلوگیری از چرای دامها در حاشیه دریاچه برای جلوگیری از گرد و غبار دریافت کرد. منابع طبیعی در دستگاه دولتی خوب عمل کرد. گرد و غبار حاصل از خشک شدن دریاچه را خارج از حریم دریاچه و در حاشیه دریاچه ظرف سهسال پوشش داد. گرد و غبار نمکی تبریز به مقدار قابل توجهای کاهش پیدا کرد چون قربانی اول دریاچه شهر تبریز است و ارومیه بعدی است.
سالیانه بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تن چغندر به کارخانه قند خراسان و اصفهان میرفت اگر متوسط پنجاه تن چغندر در هکتار تولید شود حداقل چهارصد هزار تن میشود هشتهزار هکتار چغندر. علیرغم مخالفت کشاورزان و استاندار آذربایجان غربی جلو خروج چغندر را گرفتیم. از طرف دیگر در کشت چغندر به جای چغندر بذری نشا چغندر را رواج دادیم که حداقل سههزار متر مکعب در مصرف آب صرفهجویی میشود.
طرح تحقیق تفحص از ستاد احیا مصوب شده ستاد شما یک بیانهای داد که از تحقیق و تفحص استقبال میکنم در این تحقیق و تفحصی که اتفاق خواهد افتاد چه ضعفهایی از شما برجسته میشود؟
ما هیچ ضعفی نداریم آنها( مجلسیها) به دنبال منابع مالی هستند. از کل ۶ هزار و ۱۲ میلیارد تومان پول، بودجه ستاد دانشگاه شریف ۲۸ میلیارد تومان است. اینها فکر میکنند ۶ هزار میلیارد را آقای تجریشی خرج کرده و با این دید وارد شدند اما استقبال میکنیم اینها بیایند بررسی کنند آگاهتر شوند که کدام دستگاه اجرایی عملکرد بهتری داشته است.
اگر به ابتدای دهه ۹۰ برگردید و شما را مسئول احیای دریاچه ارومیه قرار دهند با آگاهی که امروز دارید چه کارهایی را انجام نمی دهید؟
همه کارهای قبلی را به طور کل انجام میدهم حتی برنامهای که رئیس جمهور( دستور اول) که جلویش را گرفت.
بنده یقین دارم که دریاچه ارومیه میتواند احیا شود منتهی به مرور زمان. برنامهی دریاچه دینامیک است این ۲۷ مورد اگر استاتیک بود دستور اول حذف نمیشد. ما ابتدا فکر میکردیم مشکل ما مردم باشند اما دولت مشکل اصلی بود یکی از مشکلات بزرگ ما استانداری آذربایجان غربی بود. استاندارها همیشه در مقابل ستاد بودند. یادمان نرود با تکمیل شدن سدهای نیمه تمام مرگ دریاچه قطعی است.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید