پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سد کرخه و اهدافی که تامین نشد

سد کرخه و اهدافی که تامین نشد





سد کرخه و اهدافی  که تامین نشد

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۰:۰۰

رودخانه کرخه به عنوان سومین رودخانه بزرگ ایران بعد از کارون و دز و با دبی متوسط دراز‌مدت ۱۷۰ مترمکعب بر ثانیه به سرنوشت غم‌انگیزی رسیده به طوری‌که بنا بر اعلام مسئولان سازمان آب و برق خوزستان آب موجود در این سد فقط می‌تواند برای شرب و محیط زیست پایین دست مورد استفاده قرار گیرد. اما یکی از بزرگترین سدهای جهان با حجم ۵/۶ میلیارد متر مکعبی در سال چگونه به این روز سیاه رسیده است؟
این سد در دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی احداث و در سال ۸۲ آبگیری کامل شد. نخستین هدف طرح جلوگیری از تخریب‌های ناشی از سیلاب بود. البته خسارت عظیمی که سیل در سال 98 به دشت بستان و سوسنگرد وارد کرد درباره میزان اثربخشی آن تردید به وجود آورد.

دوم توسعه و بهبود کشاورزی در سطح ۳۲۰ هزار هکتار اراضی دشت اوان‌، دوسالق‌، سوسنگرد‌، شوش و هویزه بود که این هدف هم محقق نشده و آبی برای رهاسازی به سمت مزارع وجود ندارد. سوم تولید ۴۰۰ مگاوات برق بود که این مورد هم به علت کاهش تراز آب سد و اینکه این سد فقط ۱ میلیارد حجم داشته در تابستان سال جاری نمی‌تواند در مدار تولید قرار گیرد.اما علت اصلی چنین فاجعه محیط زیستی‌، به خطر افتادن امنیت غذایی و کاهش انرژی برقابی کشور در سومین رودخانه بزرگ ایران چه بوده است.عوامل متعددی همچون سال خشک‌، تغییر اقلیم‌، بهره‌برداری غیر‌معقول در این مساله موثرند. ولی مهمترین و اصلی‌ترین عاملی که مثل سرطان نه تنها این حوضه آبریز بلکه بخش‌های دیگر را هم به زوال خواهد کشید. عدم احترام و عدم اعتقاد قلبی مدیران بخش آب کشور به مدیریت یکپارچه حوضه آبریز است‌. در مدیریت یکپارچه حوضه آبریز حقوق همه زیستمندان از صدر تا ذیل یعنی از ارتفاعات نهاوند و کرمانشاه و تویسرکان و خرم‌آباد گرفته تا نقاط پست حوضه مثل هورالعظیم باید در نظر گرفته شود. متاسفانه در سالهای اخیر در همین حوضه آبریز کرخه از یک‌طرف سازمان محیط زیست حقابه محیط زیستی هور‌العظیم را ۱/۴ میلیارد متر مکعب ذکر کرده و خواستار حفظ این حقابه در پایین‌ترین نقطه شده است. از طرف دیگر در بالادست و استان‌های کرمانشاه و ایلام و همدان و لرستان‌، هم سدهای مخزنی متعدد احداث شد و هم تعداد انبوهی از سدهای دیگر. در حال احداث و بهره‌برداری هستند‌، و در جای دیگر در پایین دست سد کرخه‌، شبکه ۳۲۰ هزار هکتاری در حال احداث بود. این بدان معنی است که به‌طور کاملا جزیره‌ای وزارت نیرو‌، جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست وظایف سازمانی خودشان را انجام داده و متاسفانه هیچگاه یک حکمرانی آب قدرتمند نبود که این دستگاه‌های دولتی و استانهای مختلف را دور یک میز نشانده و مدیریت یکپارچه حوضه آبریز را عملیاتی کند. هم اکنون ورودی سد کرخه ۳۰ متر مکعب بر ثانیه و خروجی آن هم همین مقدار است و با توجه به اینکه مخزن سد سیمره در بالادست هم حال و روز خوشی ندارد لذا پیش‌بینی می‌شود که این دبی ورودی به مخزن سد کرخه روند کاهشی یافته و به دنبال آن آب خروجی از سد کرخه هم کاهش محسوس یابد. لذا تابستان و مهمتر از آن پاییز ۱۴۰۱ بسیار سخت و طاقت‌فرسا در فاصله بین سد کرخه و هورالعظیم خواهد بود.
امید است چنین وقایعی درس عبرت برای مدیران بخش آب کشور شده و نگاه خودشان را از بخشی‌نگری به مدیریت یکپارچه حوضه آبریز و فراتر از آن مدیریت یکپارچه حوضه آبخیز معطوف کنند. در این سیستم حکمرانی‌، از نگاه جامعی از بالاترین نقطه حوضه تا پایین‌ترین نقطه داشته‌ و کمیسیون‌های حوضه آبریز محلی و شهرستان و استانی را فعال کنند. در این ساختار باید مدیریت حوضه را به طور کلان با نمایندگان ذینفعان و ذی‌مدخلان برقرار کرده و سیستم حکمرانی پایین به بالا عملیاتی شود و تحت تأثیر توصیه‌ها و فشارهای مقام‌های استانی قرار نگرفته و همواره صلاح حوضه آبریز را بطور یکپارچه مد نظر قرار دهند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *