پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تغییر اقلیم: ذوب یخچال و عقب‌نشینی خط برف در البرز

تغییر اقلیم: ذوب یخچال و عقب‌نشینی خط برف در البرز





تغییر اقلیم: ذوب یخچال  و عقب‌نشینی خط برف در البرز

۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۰:۰۰

مشاهدات نگارنده در رشته کوه‌های البرز مرکزی، در دره بلده نور، در روزهای اول و دوم اردیبهشت ماه 1401 نشان داد که خط برف در رقوم ارتفاعی بالای 3100 متر دیده می‌شود (برداشت مستقیم در گردنه کمربن در 40 کیلومتری غرب بلده در ارتفاع 3115 متر). مقایسه خط برف در این ناحیه در زمان‌‌های مشابه با دهه قبل نشان می‌دهد که این خط برف عقب‌نشینی قابل ملاحظه‌ای کرده است. یخچال‌های رشته کوه‌های البرز به تدریج در دهه‌های اخیر کوچکتر شده ‌‌و خط برف به سرعت در این رشته کوه‌ها در حال عقب‌نشینی است. قاسم عزیزی و همکاران در سال 96 کوتاه شدن دوره تداوم پوشش برف و افزایش دوره ذوب به ویژه در ماه‌های بهار را در البرز جنوبی نشان دادند. از نظر ارتفاعی، پوشش برف در حال پسروی است؛ زیرا روند آن در همه طبقات ارتفاعی، به ویژه در ارتفاعات 3000 تا 3500 متر، رو به کاهش است. وسعت یخچال‌های طبیعی تا دهه پنجاه شمسی حدود 20 کیلومتر مربع بوده است. بیشترین ضخامت یخچال‌ها در قسمت غربی رشته کوه البرز در منطقه تخت سلیمان در دامنه‌های شیب‌دار رو به شمال وجود داشت. حدود دهه پنجاه شمسی تخمین زده می‌شد که بزرگترین یخچال طبیعی، سرچال، 7 کیلومتر طول داشته باشد و بیشتر سطح آن به طور کامل با بقایای سنگ پوشیده شده بود. در شرق رشته کوه البرز، دو یخچال کوچک در بلندترین قله ایران قرار داشت. در رشته‌کوه‌های زاگرس، پنج یخچال توصیف شده‌ بود که بزرگترین آنها حدود 500 متر عرض و حدود 150 متر ارتفاع داشت.
در دوره پلیستوسن، یخبندان در ایران بسیار گسترده‌تر بود و شامل مراکز یخبندان امروزی و سه منطقه کوهستانی دیگر می‌شد. در آن زمان خط برف اقلیمی 600 تا 1100 متر در رقوم ارتفاعی پائین تر از سطح فعلی بود. میانگین دما 4 تا 5 درجه سانتی گراد کمتر و میزان بارندگی بیشتر بود. در رودخانه سردابرود واقع در پایین دست یخچال علم کوه در شمال ایران که به دریای کاسپین می‌ریزد، در یک دوره 35 ساله 1359-1394 علی‌رغم کاهش 6 درصدی بارش، با افزایش 10 درصدی جریان در رودخانه سردابرود مواجه بوده است. به این معنی که شواهد قطعی از کاهش توده یخچال‌های طبیعی سالانه به دلیل افزایش دما و ذوب شدن یخچال وجود دارد که ناشی از تغییرات اقلیمی است.

یخچال‌های طبیعی در ایران در پنج ناحیه اصلی یافت می‌شوند‌: دو منطقه در ارتفاعات بلند رشته کوه البرز در شمال ایران (یکی در مجاورت تخت سلیمان و دیگری در کوه دماوند) قرار دارند. بقیه در کوه های سبلان در شمال غربی ایران و در رشته کوه‌های زردکوه و اشترانکوه در رشته کوه زاگرس در جنوب غربی ایران یافت می‌شوند. بر اساس ساختار زمین‌شناسی بستر زیرین یخچال‌ها، یخچال‌های ایران به دو دسته تقسیم می شوند (1) یخچال‌های گرانیتی و (2) یخچال‌های کارستی. این دو نوع یخچال دارای ویژگی‌های یخچالی متفاوتی هستند‌. ضخامت یخ در یخچال‌های کارستی کمتر از یخچال‌های گرانیتی است. ویژگی‌های خاصی مانند شکاف‌ها و مورن‌ها در یخچال‌های کارستی یافت نمی‌شوند، در حالی که فروچاله‌ها در سطح آنها مشاهده می‌شوند. یخچال های منطقه تخت سلیمان و سبلان و اطراف قله دماوند ساختار گرانیتی دارند، در حالی که یخچال‌های اشترانکوه و زردکوه کارستی هستند.دو پیامد طولانی‌مدت گرم شدن اقلیم که بر پایداری شیب ، نازک شدن یخچال‌های طبیعی و تخریب دائمی یخ‌ها است. تشخیص تغییرات در یخچال های طبیعی آسان است. برای بررسی خطوط تراش و مورن‌های جانبی‌، وسعت بزرگتر قبلی را معیار قرار می‌دهند. یخچال‌ها اثرهای قوی بر پایداری دامنه‌ها دارند. آنها موجب فرسایش، توزیع مجدد و رسوبگذاری می شوند. رسوبی که در هنگام عقب‌نشینی یخچال‌های طبیعی در معرض دید قرار می‌گیرد به طور موقت بدون پوشش گیاهی است و اغلب بر روی شیب قرار دارد. بنابراین در برابر لغزش‌ها و جریان‌های نخاله آسیب‌پذیر است .
یخچال‌های طبیعی، توده‌های سنگی را به چهار روش اصلی برای شکست آماده می‌کنند. روش اول دره‌ها و دیواره‌های دره‌های شیب دار را فرسایش و عمیق می‌کنند. دوم، یخ‌های جاری یخچال بر کف و دیواره‌های دره فشار وارد می‌کنند و می‌توانند سنگ بستر را بشکنند. سوم آنکه، با نازک شدن و عقب‌نشینی یخچال‌ها، تکیه‌گاه‌ها برداشته می‌شود و شیب‌ها «دروتر» می‌شوند. و در نهایت روش چهارم، کم شدن تنش‌های ناشی از یخچال منجر به عریض شدن شکستگی ها و درز‌ها ‌می‌شود و شیب‌ها را برای حرکت توده‌ای آماده می‌کند.
یخچال‌های طبیعی که بر روی صخره‌های شیب‌دار و یخ‌ها بر روی پشته‌ها و قله‌ها هستند، منابع بالقوه بهمن‌های یخی هستند. آنها همچنین بر پایداری سنگ زیرین اثر می‌گذارند. کاهش وسعت برف و یخ در شیب‌ها در ارتفاعات بالا، سنگ تازه را در معرض تغییرات چرخه ای قوی دمای هوا قرار می‌دهد. بارگذاری مکانیکی ناشی از بارش برف فصلی بیشتر و مرطوب‌تر نیز ممکن است برخی از دامنه‌های شیب‌دار را بی‌ثبات کند. آب مذاب بیشتر از طریق شکستگی‌ها و شکاف‌های سنگ به سطوح شکست احتمالی می‌رسد.
سه دسته اصلی حرکت توده‌ای در دامنه‌های صخره‌ای دارای شرایط یخبندان می‌شناسیم: ریزش سنگ، تغییر شکل شیب عمیق و بهمن‌های صخره‌ای فاجعه‌بار. میزان ریزش سنگ در شیب‌های تند در سنگ‌های شکسته و روی دیواره‌های سیرک یخچالی که اخیراً یخ‌زدایی شده‌اند بالا است . میزان ریزش در شیب‌هایی که برای دوره های طولانی‌تری در معرض قرار گرفته اند کمتر است. اولین بار برداری از یخ ممکن است باعث افتادگی سنگ های عمیق در کوه ها شود، فرآیندی که به عنوان سکانگ “sacung” شناخته می‌شود. فرورفتگی آهسته شیب های سنگی ممکن است به طور نامحدود، برای قرن ها یا هزاره‌ها ادامه یابد، اما در برخی موارد می تواند منجر به رهایی یخ به صورت فاجعه بار در شیب شود. اولین بار‌برداری از یخ ممکن است یکی از عواملی باشد که باعث زمین‌لغزش با حجم زیاد و طولانی مدت معروف به “بهمن سنگی” شود که رفتاری جریانی داد. نمونه‌هایی از بهمن سنگ در البرز مرکزی و جنوبی در منطقه آبعلی و مشا، و ناحیه رزن بلده در البرز مرکزی قابل مشاهده است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *