پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | غفلت از گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه

در یک طرح پژوهشی موانع و راهبردهای توسعه گردشگری روستایی و کشاورزی بررسی شد

غفلت از گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه

حاکمیت نگرش بخشی، در زمینه برنامه‌های اجرایی موجود از مهم‌ترین ضعف‌های توسعه گردشگری روستایی شناخته می‌شود





غفلت از گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه

۹ اسفند ۱۴۰۰، ۰:۳۸

ظرفیت‌های گردشگری امروز در دنیا آنقدر تنوع پیدا کرده است و اشکال مختلف گردشگری را خلق کرده است که برای هر نوع از علاقمندی و ماجراجویی گردشگران، شکلی از گردشگری تعریف شده است. یکی از شاخه‌هایی است که باعث خلق تجربه‌ای نو در میان گردشگران می‌شود، گردشگری کشاورزی و روستایی است. این شکل از گردشگری وقتی همراه با آیین‌ها و مراسمی که کشاورزان در فصول مختلف سال برای کاشت و داشت و برداشت محصولات خود دارند، می‌شود، جذابیت دو چندان پیدا می‌کند. چند سالی است که در ایران هم گردشگری کشاورزی مورد توجه عموم گردشگران قرار گرفته است و می‌توان گفت ظرفیت‌های این شکل از گردشگری هم در کشور به اندازه‌ای بوده که توراپراتورها دست به کار طراحی تورهایی با مضامین کشاورزی در فصولی خاص شوند. اما توسعه این شکل از گردشگری -مثل اشکال دیگر گردشگری- با موانع و چالش‌هایی روبه‌رو است. دانشگاه گیلان به درخواست کمیسیون گردشگری و با همکاری مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی ایران در پژوهشی جامع با عنوان«آیین‌های کشاورزی و توسعه گردشگری روستایی؛ از شناخت موانع تا ارائه راهبردها» به بررسی این موانع و ارائه راهکارهای اصولی برای رفع آنها و در نتیجه توسعه گردشگری روستایی و کشاورزی پرداخته است.

آیین‌ها و جشن‌های ایرانیان باستان با زندگی کشاورزی آنها گره خورده بود. فصل کاشت و داشت و برداشت محصول هر کدام بهانه‌ای بود برای برپا داشتن جشنی به شکرانه محصولی که به دست آمده و زمینی که سخاوت به خرج داده بود. این روزها اما با مشکلات عدیده‌ای که کشاورزان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و یکی از مهم‌ترین آنها خشکسالی است، دیگر خبری از شادی پس از برداشت محصول و بهانه قرار دادن این اتفاق برای برپایی یک جشن، نیست. کارشناسان گردشگری اما معتقدند که این ظرفیت را می‌توان با اقداماتی احیا کرد و گردشگری روستایی و کشاورزی را به عنوان یکی از اشکال مهم گردشگری مورد توجه قرار داد. در پژوهش انجام شده توسط دانشگاه گیلان با همکاری اتاق بازرگانی ایران، به این موضوع از زوایای مختلف و به تفصیل پرداخته شده است. در بخشی از این گزارش با اشاره به اینکه آیین‌های کشاورزی به عنوان یکی از منابع اصلی توسعه گردشگری مطرح هستند، و ایران با توجه به قدمت، تنوع فرهنگی و طبیعی در حوزه آیین‌های کشاورزی بسیار غنی است؛ به موانعی پرداخته که باعث شده نتوان از آیین‌های کشاورزی در جهت توسعه گردشگری استفاده کرد، یکی از این موانع موضوعی است که به آن اشاره شد: «مشکلات اقتصادی کشاورزان باعث شده کشاورزی صدمه زیادی متحمل شود. در سال‌های اخیر فروش اراضی کشاورزی برای خانه‌های دوم گردشگری با توجه به سود بیشتر در کشور افزایش پیدا کرده است. از طرف دیگر بهره‌وری اندک از محصولات کشاورزی، شوق برگزاری آیین‌ها را از کشاورزان سلب کرده است» در ادامه این گزارش آمده است: «دو موضوع در موانع موجود اهمیت دارد. یکی نبود اولویت‌های فرهنگی در جامعه و نگاه کم اهمیت نسبت به مسائل فرهنگی مانند آیین‌ها در بین مسئولان و مردم و دیگری تغییر شیوه زندگی افراد جامعه به خصوص در نواحی روستایی که رنگ شهرنشینی به خود گرفته است. در مورد اول علت شاید پررنگ بودن مشکلات اقتصادی در جامعه باشد ولی در مورد دوم غفلت از مدیریت و برنامه‌ریزی گذار جامعه از سنت به مدرنیته آن هم مدرنیته ناقص دلیل اصلی است» این گزارش با اشاره به اینکه بسیاری از آیین‌های کشاورزی برآمده از احترام به طبیعت و شکرگزاری نسبت به خالق با استفاده صحیح از منابع هستند، بر توجه به این ظرفیت در حوزه گردشگری کرده و آورده است: «توجه به آیین‌های کشاورزی در مناطق روستایی، برگزاری آیین‌های کشاورزی و حضور گردشگران و آشنایی با فرهنگ و سنن روستایی به نوعی موجب تقویت این فرهنگ‌های سازگار با محیط زیست می‌شود که اثر بسیار بزرگی بر جنبه محیط زیستی توسعه پایدار دارد. از طرف دیگر چون آیین‌ها بنیادی مردمی دارند و بدون حضور جامعه محلی، هویت و اصالتی نخواهند داشت؛ توجه به آیین‌های کشاورزی، موجب تقویت مشارکت‌های محلی مردم عادی، مسئولان روستایی مانند شوراها و دهیاران، سازمان‌های مردم نهاد محلی و غیره می‌شود که این موضوع خود تقویت کننده مولفه نهادی و مدیریتی در سطح خرد جامعه است»
یکی از بخش‌های قابل تامل و مهم این گزارش موضوع جایگاه گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه در 4 دهه اخیر است، بر اساس بررسی‌های انجام شده در این پژوهش این مفهوم تعریفی شفاف و جایگاهی مشخص در برنامه‌ریزی‌های کلان توسعه در کشور ندارد، هر چند در سال‌های اخیر اقداماتی در این زمینه انجام شده است، اما ندیده شدن این بخش با توجه به ظرفیت‌های بالایی که در این حوزه در کشور وجود دارد، نشان‌دهنده این است که بر خلاف آنچه در کلام مدیران بیان می‌شود، اشکال مختلف گردشگری نه تنها مورد توجه نیستند بلکه حتی تعریف مشخصی در میان سیاست‌گذاران کلان کشور ندارند. در این گزارش در خصوص وضعیت گردشگری و به ویژه گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه آمده است: «در خصوص آیین‌ها و گردشگری به طور اختصاصی در اسناد فرادستی اطلاعاتی موجود نیست؛ اما به طور کل در اسناد توسعه اقتصادی و اجتماعی (برنامه های پنج ساله ایران) به موضوع گردشگری روستایی اشاره شده است. به گونه‌ای که بررسی جایگاه گردشگری روستایی در برنامه‌های توسعه پنج ساله بعد از انقلاب که از سال 1367 آغاز شده و تا برنامه چهارم توسعه گردشگری جایگاه مشخص و قابل توجهی در روند برنامه‌های کلان توسعه ملی نداشته است؛ اما پس از برنامه چهارم شاهد سیاست‌های دولت در زمینه توسعه گردشگری در نواحی روستایی هستیم؛ تشکیل کمیته‌های گردشگری روستایی و عشایری، تعیین حدود 370 روستای هدف گردشگری و تعیین مناطق نمونه گردشگری با اولویت بر ساماندهی نوار ساحلی از جمله برنامه‌هایی است که به منظور جذب گردشگر روستایی در دستور کار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار گرفته است. با این همه در برنامه چهارم نیز عنوان گردشگری روستایی جایگاه قانونی آن در فرایند برنامه به طور روشن بیان نشده و در چارچوب روند کلی توسعه گردشگری ملی مورد توجه بوده است. در برنامه پنجم توسعه برای نخستین بار در بندهای مختلف موضوع توسعه گردشگری روستایی مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در ماده 194 که به توسعه روستایی می‌پردازد، در بخش‌هایی نیز موضوع توسعه گردشگری در نواحی روستایی نیز مطرح شده است. همچنین بر اساس تصمیمات مسئولان سازمان میراث فرهنگی در جریان برنامه پنجم تا پایان سال 1391 افزایش تعداد روستاهای هدف گردشگری به 1100 سکونتگاه مطرح شده؛ این در حالی است که در چارچوب فرآیند کلی برنامه‌ریزی توسعه پایدار روستایی هنوز چشم‌انداز روشنی از چگونگی توسعه گردشگری در روستاهای هدف ترسیم نشده است.
سرانجام آنچه از محتوای برنامه‌های چهارم، پنجم و ششم توسعه برمی‌آید اشاراتی جزئی و پراکنده به موضوع گردشگری روستایی در لابلای متن برنامه‌ها است و همچنان نگرش جامع و مشخصی به موضوع گردشگری روستایی به عنوان پدیده‌ای نوظهور و قابل توجه وجود ندارد و بنابراین، توجه هر چه بیشتر برنامه‌ریزان و مدیران توسعه ملی در سطوح مختلف ملی و منطقه‌ای را در برنامه‌های آینده می‌طلبد. همچنین حاکمیت نگرش بخشی در زمینه برنامه‌های اجرایی موجود از مهم‌ترین ضعف‌های توسعه گردشگری روستایی شناخته می‌شود؛ مسئله‌ای که همواره گریبانگیر فرآیند کلی برنامه‌ریزی توسعه در ایران بوده است. با توجه به این که توسعه گردشگری روستایی، موضوعی نوپا در برنامه‌ریزی روستایی کشور است، رفع موانع ساختاری موجود می‌تواند اقدامی بنیادین در این زمینه به شمار آید. لازمه موفقیت در این زمینه تحول اساسی در فرآیند کلی برنامه‌های توسعه ملی است» باید دید در برنامه هفتم توسعه این مفهوم و مفاهیم دیگر مرتبط با گردشگری چه جایگاهی دارند و تا چه اندازه در برنامه توسعه کشور نقش و اثر آنها دیده می‌شود.
این گزارش در پایان راهبردهایی برای رفع موانع موجود ارائه کرده است، از جمله: «توانمندسازی جامعه روستایی در راستایی گردشگری کشاورزی، افزایش اطلاعات عمومی گردشگران از ویژگی‌های اجتماعی- فرهنگی روستاییان و کشاورزان، تشکیل خوشه‌های کسب‌وکارهای گردشگری کشاورزی، توسعه کسب‌وکارهای خلاقانه و نوآورانه و استارتاپ‌های کشاورزی، برنامه‌ریزی مشارکتی و استفاده از توان مردم محلی و به‌خصوص NGO‌ها، تدوین سند جامع گردشگری کشاورزی برای کل کشور به‌تناسب اقلیم‌های مختلف، انتقال تجارب موفق از کشورهای خارجی و همچنین نمونه‌های داخلی و جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و ساخت‌وسازهای جدید بی‌ضابطه» و همچنین به طور مشخص پیشنهاداتی نیز به بخش خصوصی ارائه کرده از جمله: «تاسیس یا توسعه اقامتگاه‌های بومگردی بر مبنای گردشگری کشاورزی، تشکیل گروه‌های هنری با محوریت آیین‌های کشاورزی به خصوص در حوزه موسیقی و نمایش، استفاده از کشاورزی در حوزه گردشگری سلامت، سرمایه‌گذاری در حوزه توسعه و راه اندازی اپلیکیشن‌های گردشگری کشاورزی مانند مزرعه‌یاب و جاذبه‌یاب، احداث موزه‌های زنده و تعاملی در حوزه گردشگری کشاورزی، برنامه‌ریزی تورهای خاص گردشگری کشاورزی برای افراد خاص مانند کودکان و نوجوانان به‌عنوان بخشی از اردوهای علمی در آژانس‌های گردشگری» در مجموع توجه به گردشگری کشاورزی و روستایی علاوه بر افزودن ظرفیتی نو به جاذبه‌های گردشگری کشور، می‌تواند از خالی شدن روستاها، مهاجرت به کلانشهرها و آسیب‌های دیگر که به تبع کاهش توجه به بخش کشاورزی در کشور ایجاد می‌شود پیشگیری کند. ضمن اینکه رونق روستاها می‌تواند کشاورزی مدرن و مکانیزه را ترویج داده و از سویی باعث مدیریت بهینه منابع آب شده و از سویی دیگر آسیب‌های دیگر کشاورزی سنتی را کاهش دهد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *