پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نیازمند جذب 100 محیط‌بان هستیم

نیازمند جذب 100 محیط‌بان هستیم





۲۳ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۴۳

مدیریت مشارکتی که در ادبیات جهانی به آن مدیریت اکوسیستمی و زیست بومی هم می‌گویند در برنامه پنجم توسعه ذکر شده است. بر اساس این برنامه سازمان حفاظت محیط زیست باید مدیریت زیست‌بومی که در آن تمام ذینفعان در آن در نظر گرفته شوند را لحاظ کند. این رویه در تالاب‌ها ابتدا پیگیری شد و ما حدود 22 تالاب در کشور داریم که مدیریت زیست‌بومی دارند. نمونه آنها تالاب آلاگل در استان گلستان است که شاهد مشارکت تمام ذینفعان در مدیریت آن هستیم.
در محدوده مناطق چهارگانه گلستان به عنوان قدیمی‌ترین پارک ملی کشور اولین منطقه‌ای بود که مدیریت مشارکتی یا زیست‌بومی در آن لحاظ و در این زمینه اساسنامه‌ای هم برای آن نوشته شد. این پارک در محدوده سه استان است و شاهد هستیم بالاترین مقامات استانی یعنی استانداران و سپس فرمانداران شهر‌ها‌، شوراها و دهیارها در کنار علاقه‌مندان طبیعت جلساتی را برای مدیریت این پارک برگزار کرده و از همین منظر هم توانسته‌ایم نظر مردم را در مقوله حفاظت جلب کنیم. نتیجه این مشارکت در چند بخش قابل بررسی است؛
جمعیت حیات‌وحش: نتیجه اصلی حفاظت در آمار حیات‌وحش خود را نشان می‌دهد‌، به این معنا که اگر حفاظت خوب باشد و شاهد بیماری خاصی مانند طاعون نشخوارکنندگان کوچک نباشیم جمعیت به شکل صعودی افزایش یابد.
آتش‌سوزی: دومین نمود حفاظت مشارکتی در آتش‌سوزی است. مطالعه آمار 40 ساله آتش‌سوزی در پارک ملی گلستان نشان می‌دهد ما سالانه 6 حریق در این پارک داشته‌ایم که به طور متوسط 216 هکتار از مساحت جنگل و مرتع را تحت تاثیر قرار می‌داد. از زمانی که مدیریت مشارکتی در پارک اجرا شده،‌ آتش‌سوزی به شدت کاهش یافته. در همین سال جاری گرچه ما دفعات حریق‌مان بیشتر شده و 10 یا 11 مورد بوده ولی مساحتی که تحت تاثیر قرار گرفته تنها 6 هکتار بوده است.
شکار و صید: آمار تخلفات و درگیری‌هایی که در یک منطقه اتفاق می‌افتد شاخص دیگری برای بررسی است که کاملا به نحوه مدیریت و تعامل با جوامع اطراف برمی‌گردد. در برنامه سرشماری سال جاری تعدادی از شکارچیان قدیمی به عنوان علاقه‌مند و جامعه محلی مشارکت داشتند. آنها که بسیار بهتر از ما این منطقه را می‌شناسند این روزها می‌گفتند از وقتی مهندس تیموری آمده و با ما صحبت کرده اسلحه را کنار گذاشته‌ایم. نتیجه اینکه در زمان سرشماری شاهد آرامش گله‌های حیات ‌وحش بودیم.
تثبیت مرز و حقوق محیط ‌زیست و مردم: ما از گذشته تاکنون درگیر بحث مرزبندی‌ها هستیم. پارک ملی گلستان، تنها منطقه‌ای است که به اسم محیط ‌زیست سند دارد و از سوی کانون شکار، اراضی آن خریداری و سپس به محیط زیست منتقل شده بود. از سال گذشته ما تلاش کردیم محدوده‌ها را مشخص و اسناد را پیاده‌سازی کنیم تا حد و حدود پارک کاملا مشخص شود. در برخی مناطق شاید ناچار شویم کانال بزنیم و در مناطق دیگر از بنچ‌مارک استفاده کنیم. این کار در گفت‌وگو با شوراها و دهیاران روستاها در حال انجام است.
یکی از موضوعاتی که در بحث حفاظت مشارکتی مطرح می‌شود انتفاع جامعه محلی است. در پارک ملی گلستان که قدیمی‌ترین منطقه ماست،‌ چندین تفرجگاه مصوب داریم، در گذشته مجموعه پارک مجبور بود برای اینها هزینه کند تا بتواند مهمانسراها و .. را نگه دارد. ما در سال 99 تفاهم‌‌نامه‌ای را بین اداره کل محیط ‌زیست گلستان با صندوق ملی محیط ‌زیست داشتیم و طرح توجیهی اقتصادی برای این تفرجگاه‌ها که شامل گلشن،‌ آبشار، گلزار‌، میرزابایلو، تنگراه و .. می‌شود تهیه کردیم. بر اساس این طرح مشخص می‌شود اگر سرمایه‌گذار به این محدوده‌ها وارد شود چقدر بازگشت سرمایه‌اش طول می‌کشد. علاوه بر اینها سرمایه‌گذار پول در اختیار گرفتن این مجموعه‌ها را در اختیار رئیس پارک و ذی‌حساب قرار می‌دهد تا هزینه‌هایشان را پوشش دهند. علاوه بر اینها سال گذشته تفاهم‌نامه‌ای منعقد کردیم که 13 روستای حاشیه پارک بتوانند صنایع‌دستی و حتی محصولات‌شان را در محلی که پارک به رایگان در اختیار آنها می‌گذارد، عرضه کنند و به این ترتیب با فروش آنها معیشت مکملی داشته باشند.
فارغ از این منافع مستقیم،‌ پارک ملی گلستان مزیت‌هایی برای مردم اطراف خود دارد که در حسابرسی‌ها نمی‌آید. سرچشمه زاو در این پارک آب لوله‌کشی 85 روستا در شهرستان کلاله را تامین می‌کند. سرچشمه آق‌سو به کلاله آب می‌رساند و … اگر روزی این سرچشمه‌ها خشک شود، مردم یا ناچار به مهاجرت شده و یا باید آب مورد نیازشان را با تانکر تامین کنند. همین آب است که باعث آبادانی و رونق کشاورزی در این منطقه شده است.
اما برای حفاظت از پارک آیا ما نیروی کافی داریم؟ در چارت تشکیلاتی پارک باید 120 نیرو داشته باشد از رئیس پارک گرفته تا محیط‌بان،‌ نیروی اداری، حقوقی و حسابداری و … این تعداد نیرو هیچگاه در پارک تکمیل نبوده. در حال حاضر هم ما چهل و خرده‌ای نیروی رسمی و پیمانی داریم و از همین رو است که مهندس تیموری ناچار شده از ظرفیت همیاران استفاده کند تا خلاها را پوشش دهد. ما در پارک 13 پاسگاه محیط‌بانی داریم که گاه ظرفیت نیروهای رسمی آن یک یا دو نفر است،‌ این در حالی است که ما با مشکل مجوز استخدام مواجهیم. در سال 98 رئیس وقت سازمان مجوزی را گرفت که بتوانیم سالانه 300 نیرو محیط‌بانی برای مدت 5 سال بگیریم. از این تعداد 14 نیرو به استان گلستان اختصاص پیدا کرد که ما 10 نیرو را برای پارک و 4 نیرو را برای سایر مناطق به کار گرفتیم. امیدواریم در این 5 سال بتوانیم 50 محیط‌بان برای پارک جذب کنیم هر چند که این تعداد کم و جبران عقب‌ماندگی پارک را نمی‌کند. ما باید بتوانیم در این 5 سال 100 نیروی جدید بگیریم،‌ چون بخشی از نیروهای پارک هم در این بازه زمانی بازنشسته می‌شود. در حال حاضر پیگیر انجام این کار هستیم و امیدواریم به نتیجه برسد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *