پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | جاودانگی مه‌لقا

گزارشی درباره زندگی و تلاش‌های مه‌لقا ملاح فعال نامدار محیط زیست ایران که در 104 سالگی درگذشت

جاودانگی مه‌لقا





۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۰:۰۰

|پیام‌ما| مه‌لقا ملاح به طبیعت پیوست. صبح دیروز خبر درگذشت او که «مادر محیط زیست ایران» می‌خواندندش، میان فعالان محیط زیست و زنان پیچید و بسیاری را متاثر کرد. ملاح 104 ساله بود اما فعال و امیدوار. به فکر درختان بود و هوا. از اواسط دهه 70 جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را راه انداخته بود و بسیاری زنان را به فعالیت برای محیط زیست واداشت. دوست‌داران او حالا باید با زنی توانمند که رد جویبارها در خطوط صورتش پیدا بود و ریشه‌هایش به درختان سبز گره می‌خورد، خداحافظی کنند.

مه‌لقا، نوه بی‌بی خانم استرآبادی بود؛ زن روشنفکری که با وجود مقاومت‌های سنت‌گرایان دوران مشروطه، توانست نخستین مدرسه دخترانه ایران را راه‌اندازی کند. مادرش خدیجه افضل وزیری بود و بعد از راه‌افتادن مدرسه، در آن تدریس می‌کرد. مادرش لباسی طراحی کرده بود تا زنان آزادانه‌تر دست‌هایشان را حرکت دهند. بسیاری تحمل نمی‌کردند و وقتی مه‌لقا و مادرش در خیابان راه می‌رفت، به آنها سنگ می‌زدند. افضل خانم می‌گفت: «گریه نمی‌کنی‌ها، این کار مبارزه است.» ملاح در خاطراتش گفته است که مادرش رنج بسیاری تحمل کرده و در جواب پرسش او گفته «برای این‌که تو توسری نخوری». در این سال‌ها زنان بسیاری همراه ملاح بودند و با ندای او برای دانستن و حفظ محیط زیست برخاستند.
معصومه ابتکار، رئیس اسبق سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار توئیتی درگذشت ملاح را تسلیت گفته و نوشته است: «او برای اصلاح فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان لحظه‌ای قرار و آرام نگرفت و عشق به طبیعت را نه با شعار و حرف که در لحظه لحظه زندگی جاری کرد؛ از ایجاد فعال‌ترین تشکل محیط زیستی ایران تا… یک انسان الهام بخش و امیدوار.»
علی سلاجقه، رئیس کنونی سازمان حفاظت محیط زیست هم در پیام تسلیتش نوشته که او «نامی جاویدان و شخصیتی بی‌مانند در محیط زیست ایران» بوده و «کوشش‌های بی‌دریغش برای حفاظت از زیست‌بوم ایران الگویی برای تمامی فعالان و دوستداران محیط زیست خواهد بود».مه‌لقا ملاح در سال ۱۲۹۶، وقتی که پدر و مادرش با کاروان برای زیارت به مشهد می‌رفتند، در یک کاروان‌سرای عباسی در بین راه به‌دنیا آمد. پدر مه‌لقا، آقابزرگ ملاح به دلیل داشتن منصب دولتی در شهرهای مختلف ساکن می‌شد. به همین دلیل او در شهرهای مختلفی مانند مشهد، قوچان، اصفهان، دامغان، همدان و کرمانشاه تحصیل کرد. ملاح بعد از تحصیل در فلسفه و علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی در دانشگاه تهران مدرک فوق‌لیسانس علوم اجتماعی گرفت. سپس برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و از دانشگاه سوربن مدرک دکترای جامعه‌شناسی گرفت و به ایران بازگشت . او پس از مدتی در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول کار شد و در سال ۱۳۴۷ به ریاست کتابخانه موسسه تحقیقات روان‌شناسی برگزیده شد.
ملاح پس از بازنشستگی وقتش صرف مبارزه با آلودگی محیط زیست کرد اما همراه با همه زنان. سال ۱۳۷۲ بود که با همراهی همسرش و چندین استاد دانشگاهی علاقمند به محیط زیست سازمان غیردولتی محیط زیستی «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» بنیان گذاشت. لقب «مادر محیط زیست ایران» از اینجا بود که رفته‌رفته به نامش گره خورد. او در جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست تمام وقتش را صرف آموزش زنان خانه‌دار و معلمان مدارس برای آشنایی با محیط زیست و ضرورت حفظ سرزمین کرد. موفق شده تعداد شعبه‌های جمعیت را در ۱۶ استان گسترش دهد و خانه‌اش در تهران به دفتر کار جمعیت و پاتوق طرفداران محیط زیست تبدیل شد.
اینجا زنی ناله می‌کند
ملاح عمری برای درختان، پاک شدن هوا، حفظ گونه‌های نادر گیاهی و جانوری و هر آنچه که با طبیعت و زندگی پیوند دارد جنگید. او در فیلم همه درختان من (ساخته رخشان بنی‌اعتماد، سال 92) می‌گوید: «در این کشور درخت‌ها را حریصانه نابود و روزی یک هکتار به کویرها اضافه می‌کنیم. مثل تپه‌های عباس‌آباد. این روزها فریاد بی‌آبی مملکت بلند شده.» این حرف‌ها را ملاح‌ سال ۹۲ گفته است. در این فیلم ملاح از زمانی می‌گوید که به ۲۶‌هزار خانوار خانه به خانه درباره زباله آموزش دادند، با کمک ۳۳دانش‌آموز در پروژه‌ای که ۳ماه طول کشید: «من پیرزن قوزقوزی، تا آخرین لحظه حیات معتقدم که باید خدمت کنیم. این از کانال آموزش است، آموزش این‌که من کی هستم و از کجا آمدم. طبیعت من را آدم کرده. طبیعت مورد احترام است. یکی از کارهای جمعیت قسمت اعظمش درختکاری است. اسفندماه می‌رویم سر وقت درخت. امسال ۱۵۰ تا در تپه عباس‌آباد درخت کاشتیم.»در مدت چهار ‌سال ۵۶۰ مدیر مدرسه را آموزش دادند اما «بعد دولت عوض شد و نگذاشتند کار کنیم».
فیلم تصاویری از آلودگی تهران و گم‌شدن برج میلاد در هوای آلوده می‌دهد. ملاح می‌گوید آلودگی تهران نخواهد رفت: «برای هر تشریفاتی درخت بکارید. وقتی حسین مرحوم شد ما در دو پارک درخت کاشتیم. حسین همسرم و رفیقم بود.» از ‌سال ۱۳۵۶ گفتند تهران ظرفیت ۴‌میلیون نفر جمعیت را ندارد. این شهر امروز ۱۷‌میلیون جمعیت ساکن و ۳‌میلیون جمعیت متحرک دارد و «پیرزنی اینجاست که ۲۲‌سال است ناله می‌کند و سرش را در هر سوراخی می‌برد و ناله می‌کند».
ملاح در فرانسه دوره کتاب‌داری نیز در کتاب‌خانه ملی فرانسه گذراند و در بازگشت به ایران در کتاب‌خانه دانشگاه تهران مشغول کار شد. بعد از مدتی در سال ۱۳۴۷ به ریاست کتابخانه موسسه تحقیقات روان‌شناسی برگزیده شد.
شبی از شب‌های بخارا
تابستان 96، شبی از شب‌های بخارا، حاضران مجلس همه از مه‌لقا ملاح گفتند. نوش‌آفرین انصاری یکی از آنها بود که می‌گفت: «ما چهار نفر بودیم که با کتاب و کتابخانه مرتبط بودیم. یکی از ما مه‌لقا ملاح بود.» یعنی خودش، پوری سلطانی، توران میرهادی و مه‌لقا ملاح. در این مراسم شیوا دولت‌آبادی نامی به ملاح داده بود: انسان توسعه‌یافته. او گفته بود: «نگاه خانم ملاح معطوف به آینده بشر بر کره خاکی است.
یکی دیگر از واژگانی که با به خاطرآوردن آنها به یاد ملاح می‌افتم، توانایی مراقبت است. کسی که اول از خودش می‌تواند مراقبت کند یعنی سالم زندگی کند و خوب فکر کند و همچنین مراقب و نگران دیگران باشد. هیچ چیز به اندازه هوا و خاک برایمان ضروری نیست و یکی از کسانی که با وسعت دیدش به این مسأله توجه می‌کند، ملاح است. او سهم خودش را ۳۰‌سال قبل با همراه داشتن لیوان شخصی و کیسه پارچه‌ای شروع می‌کند.» پیش از او هم علی دهباشی در این مراسم گفته بود که «روزگار بر ما می‌گذرد و فقط عده‌ای هستند که با بودنشان نبودن‌های دیگران را معنا می‌بخشند».

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر