کارشناسان میگویند، مافیا و باند سازمان یافته برای اشتغال کودکان کار وجود ندارد
باندهای جعلی
۲ خرداد ۱۴۰۰، ۲۲:۲۸
پس از پخش سریال تلویزیونی «آوای باران» بود که پای کلماتی نظیر مافیا و باند به رسانهها و ادبیات عامه مردم کشیده شد. سریالی پرطرفدار که کودکانی را به تصویر میکشید که از خانوادههایشان جدا و به گروه کوچکی متصل میشدند و تحت استثمار قرار میگرفتندو کودکانی که در نهایت هرچه پول در میآوردند، نصیب صاحب کارشان میشد و چیزی برای خودشان باقی نمیماند. در عوض صاحبکاران روز به روز ثروتمندتر از گذشته میشدند و بینیاز از کار کودکان. غلبه این گفتمان در سالهای اخیر منجر به ازدیاد عبارات و جملاتی نظیر «به کودکان کار کمک نکنید» هم شد. کارشناسان تحلیل ذهنی خود را داشتند و گمان میکردند اگر تصویری که سریال به خورد مخاطب داده، حقیقی است، پس نباید به کودک کمک کرد یا از او چیزی خرید، زیرا پول در نهایت به خود کودک نمیرسد. بعد از غلبه این گفتمان و درحالیکه گمان میرفت که این باندها باید شناسایی شوند و تعداد کودکان کار کاهش پیدا کند، ماجرا طور دیگهای پیش رفت، ورق برگشت و به گواه آمار تعداد کودکان کار افزایش هم پیدا کرد و در سالهای اخیر به حدود نیم میلیون نفر هم رسید. باندها و مافیاهای کودکان کار به تازگی در سریال دیگری نیز باز تولید شدهاند. سریال نمایش خانگی، «ملکه گدایان» که فصل اول خود را پشت سر گذاشت و به نوعی فصل دوم همان سریال آوای بارانی بود که در تلویزیون رسمی ایران پخش میشد. از باندی میگفت که سرکردهای دارد و غیر از استثمار کودک، در حال تولید و پخش مواد مخدر نیز است.
هرچند که پس از اعتراضات مبنی بر عدم وجود باند و مافیا این سریال جملهای به ابتدای تیتراژ خود اضافه کرد و عنوان کرد که این سریال تنها گروه کوچکی از کودکان کار را نمایندگی میکند، اما به گمان فعالان حوزه کودک، این سریال، هر تلاشی که در این سالها برای زدودن تصویر سریال آوای باران از ذهن جامعه شده بود را یکباره محو کرد. جامعه اینبار به صورت وسیع با یک عبارت مافیای کودکان کار روبهرو بود، تصویری که علت اصلی کار کودک را نادیده میگرفت؛ «فقر». در این گزارش در مجالهای متفاوتی مانند فضای مجازی، گفتوگوهای حضوری و تلفنی از فعالان حوزه کودک پرسیده شده که آیا خودشان با این کلیشه باندهای کودک مواجهه شدند؟ اما اگر پاسخ هرکدام منفی بود نیز از آنها پرسیده شد که علت تلاش نهادها برای بازنمایی این کلیشه در سالهای اخیر چه بوده است.
باند و باندبازی از زبان مسئولان
در سالهای اخیر علاوه بر آثار فرهنگی چندباری در ادبیات مسئولان نیز ردپای وجود باند و مافیای کودکان کار پیدا شده، سال گذشته محمد علیگو، رئیس اورژانس اجتماعی کشور گفته بود که تمام گروههای کودکان کار، به نوعی به باند ارتباط دارند: «باید کودکان کار را در سه قالب دستهبندی کنیم. قالب اول کودکانیاند که از جنس قاچاق هستند. در حقیقت آنان توسط باندهایی به شهرها آورده و رها شدهاند، به معنایی فروخته شدهاند. دسته دوم کودکانی هستند که در قالب باندهای خانوادگی کار میکنند. در حقیقت گروهی وارد شدند و این تیم را رهبری میکنند. گروه سوم کسانی هستند که خودشان وسط خیابان آمدند و کار میکنند که وضعیت زندگیشان را بهتر کنند.» او تاکید کرده بود: «بیش از نیمی از کودکان کار خیابانی در کشورمان از اتباع کشورهای دیگر هستند که به صورت قانونی یا غیرقانونی وارد ایران شده و مشغول کار هستند. اگر قانونی وارد شده باشند، این کار برایشان غیرقانونی است و اگر هم غیرقانونی وارد کشور شده باشند از ابتدا مسیر را اشتباه رفتهاند. بنابراین فرآیند کودککار فرآیندی غیرقانونی است. البته اختلافاتی وجود دارد و عدهای با این حرف من مخالفند. از نظر من مصلحت کودک مهمتر از هر چیز دیگری است.» او در ادامه مصاحبه رسمیاش در تلویزیون تاکید کرده بود که این باندهای خیابانی بیش از هزار میلیارد گردش مالی دارند.
اشکال کار کودک، نشانی از وجود باند ندارد
کارشناسان دیگر همانطور که خود رئیس اورژانس اجتماعی بر آن اذعان داشت، مانند او فکر نمیکنند. علیاکبر اسماعیلپور، رئیس موسسه ندای ماندگار دروازه غار، به پیاممامیگوید که ریشه این تفکر و دیدگاه باندی اداره شدن کودکان کار درست در سالهای آخر دهه هفتاد همزمان با همبستگی فعالان مدنی برای محو و مبارزه با اشتغال کودکان آغاز شده است: «در سال ۷۹ و همزمان با شروع مبارزه با اشتغال کودکان کار، نگاهی به جای پیدا کردن چرایی کار کودک و ریشهیابی فقر سعی در پاک کردن صورت مساله داشت، نگاهی که ثمره آن همین طرحهای ساماندهی کودکان کار بود و در کنار آن برای فرار از مسئولیت گاه همین قضیه باندی بودن کودکان کار از سوی مسئولان گفته میشد.» او میگوید که در حال حاضر دو نوع اشغال برای کودکان متصور و آشکار است: «یکی نوع آشکار مانند حضور کودکان در خیابانها و دیگری شکل پنهانی کودک کار که از آنها در کارگاههای مخوف بهرهکشی میکند.» او میگوید این گفتمان باندی بودن و حتی طرحهای ساماندهی همواره متوجه نوع و شکل آشکار بوده و هیچگاه ترکشهای آن به شکل پنهان کار کودک نرسیده زیرا: «این نوع کار سود آور است و به نوعی به اشتغال سیاه کمک میکند.» او ادامه میدهد: «مجلس ششم هم به نوعی به کمک این سودجویان آمده است، ببینید هم اکنون کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون کار خارج شدند و هم اکنون نیز بیشتر این کارگاهها زیر ده نفر مشغول بهرهکشی از کودکان کارند و بهزیستی و شهرداری و مسئولان از آنها بیاطلاع هستند و هیچکس هم نمیگوید که این کودکان باندی اداره میشوند.» او میگوید اینکه این روزها طرحهای ساماندهی و ادبیات جعلی باندی به کودکان کار نسبت داده میشود، علت روشنی دارد: «کودکان در خیابانها افکار عمومی را جریحه دار میکنند و نشانه توسعه نیافتگی کلانشهرهای ماست و میگوید که شهرها با عدالت اجتماعی و رفاه عمومی فاصله زیادی دارند. بنابراین از برخوردهای قهرآمیز کمک گرفته میشود.» او میگوید این روزها از هنرمندان هم کمک گرفته شده و فیلمهای سفارشی برای پاک کردن صورت مساله و نوعی کودک کار هراسی ساخته شده است: «این فیلمها رفته رفته در افکار عمومی جا میاندازند که کودکان کار باند دارند، مسالهای که به گمان من ضد و خلاف موازین حقوق کودک است و در نهایت منجر به ستم مضاعف به او میشود.»
پیمانکاران پسماند به کودکان ارتباطی ندارند
ثریا عزیزپناه، دیگر فعال حقوق کودک و زنانی بود، در نشستی در فضای مجازی به روزنامه پیامماگفت که تاکنون در این سالهای فعالیتش مشاهدهگر باند و تشکلی برای کودکان کار نبوده است: «شاید هیچ کدام از ما که در حوزه کودکان کار کردیم، هرگز شاهد نبودیم که کودکان وابسته به باند باشند یا حتی باندی آنها را خرید و فروش کند و به بازار کار وارد کند.» او همچنین میگوید که نگاه رسمی صداوسیما و سریالسازها تلاشی برای تغییر واقعیت و در راستای همان سیاستهای ساماندهی است که در سالهای اخیر دنبال میشود: «شاید در بخش پسماند و زباله گردی وجود پیمانکار مشاهده شود، شاید آنها کودکان را به صورت غیرقانونی بچهها را استثمار کنند اما این ارتباطی به کودکان ندارد و اتفاقا باید به فکر مجازات پیمانکار بود.»
پیماننامه و باندهای کودکان کار
سیامک زندرضوی، جامعهشناس اما پاسخ پرسش وجود باند و مافیا را از زاویه دیگری میدهد. او میگوید که امروزه در کشور ما اتحادی میان حاکمیت و دولت و بازار وجود دارد و علت بودجه دادن و سریالسازی برای ترویج دیدگاه باندی اداره شدن کودکان کار ریشه در همان نگاهی دارد که کودک را متعلق به پدر میداند: «وقتی گفته میشود که کودک متعلق به پدر است، یعنی اگر در نگهداری از او قصوری رخ دهد، پس پدر ناتوان است و مقصر خود اوست. درحالیکه ما پیماننامه حقوق کودک را پذیرفتیم و این پیماننامه میگوید که دولت باید حق حیات و بقای همه کودکان را تضمین کند.» او میگوید وقتی این دیدگاه کنار میرود و در عوض بحث باند پیش کشیده میشود باعث میشود نگرانی و احساس تعلق جامعه به کودکان کار در این مفهوم مغلطه آمیز، تیره و تار شود. او میگوید در کشور ما در بعضی بخشها کار به صورت باندی انجام میشود: «در پسماندها به ویژه در شهرهای بزرگ کار به صورت باندی است، یعنی از افغانستان گرفتار جنگ و سختی کسانی بچهها را میفرستند به آشنایانی در تهران که خود تجارت آمدن این بچهها در تهران پول زیادی دارد، زیرا افراد باید تا آمدن به تهران حدود ۵ میلیون تومان هزینه کند.» او میگوید کسانی که این پولها را دریافت میکنند، کسانی هستند که امکان استقرار و ورود این کودکان به صاحب کار را میدهند و آنها به صورت برده به کار گرفته میشوند. رضوی میگوید: «وقتی ما پیماننامه را پذیرفتیم، یعنی همه کودکان زیر چتر پیماننامه هستند و این یعنی صرف نظر از اینکه ساکن کجا هستند باید شناسنامه داشته باشند و دیدهبانی شوند. ما برای اینکه این باندها را از میان برداریم ضرورت دارد به کودکان در شرایط دشوار تکبهتک بپردازیم و دیدبانی کنیم.»
باند و مفهوم امنیتی
علیرضا لطفی آذر، دیگر فعال حقوق کودک است که میگوید وقتی از باند کودکان کار صحبت میشود یعنی تلاش میشود تا پدیده اقتصادی و اجتماعی، امنیتی شود. او میگوید این پاسخ غلط یعنی وزارت کار و زیرمجموعههایش و بحث حمایت اجتماعی کنار میرود و در عوض نیروی انتظامی به میان میآید: «زیرا این افراد باندند و باید با آنها برخورد شود یعنی با یک شعبده بازی در تعریف و آدرس، به طورکلی آدرس ذهن شما بهم میریزد. درحالیکه هر فعال اجتماعی میگوید این افراد باند نیستند و آنهایی که زباله گردی میکنند، قربانی مضاعفند و زیر خط فقر و فلاکتند. زیرا زبالهگردی و فال فروشی مهارت نمیخواهد و در پایینتر سطح حمایت خانوادگی قرار میگیرد و بیشترین نرخ استثمار هم دارد.» او میگوید مسئولان برای تغییر مبلمان شهری گاهی دست به تغییر میزنند و همین تعبیر وجود مافیا و باند هم از این جمله است.
پس از ساخت و پخش سریال ملکه گدایان بسیاری از مسئولین تلاش کردند تا تعبیر وجود باند و مافیا را زیر سوال ببرند، بسیاری پس از صحبت رسمی مسئول درباره وجود باند هم اظهار نظر کردند اما به نظر میرسد گفتمان قبلی همچنان غالب و در حال گسترش است. گفتمانی که با وجود تاکید فعالان بر عدم وجودش همچنان برای ترویج آن بودجه کلان صرف میشود.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد
فصل انارچینی
بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاسکاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکلهای توزیع دارو هستند
توزیع قطرهچکانی داروهای بیماران SMA
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید