پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | از تونل زمان تا تونل وحشت

از تونل زمان تا تونل وحشت





۲۳ دی ۱۳۹۴، ۱۴:۴۰

در حاشیه ممانعت از انتقال موزه دیرینه شناسی به خارج از استان؛
از تونل زمان تا تونل وحشت
سهیلا نعمت
متن زیر حاصل گفت و گو ‌با محسن تجربه‌کار مسؤول موزه دیرینه شناسی کرمان‌ است که پس از سال ها فعالیت در کرمان قصد کوچ به کرج و برپایی این موزه را در آن شهر دارد. تلاش بسیار انجام شده که نگارنده فقط راوی حوادثی باشد که تجربه کار برای وی نقل کرده‌است اما اگر قصوری در بی طرفی پیش آمده باید عرض کنم:«هزار جهد بکردم که سر عشق نگویم/نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم»
نمی‌دانم چرا هر از چندی حوادثی در کرمان اتفاق می‌افتد که آدم را متأسف می کند. چندی‌است که ماجرای رخت سفر بستن آقای تجربه‌کار و تعطیلی اولین موزه دیرینه‌شناسی کرمان تنها یادآور گالیله است و دیالوگ معروفش که پس از آزادی از زندان کلیسا گفت:«با این وجود هنوز می‌چرخد.»
در پی این حوادث برآن شدیم که چند کلامی با وی هم صحبت‌شویم که حاصلش کلماتی است که روی این صفحه نقش بسته است.
گالیله داستان ما حدود ۳۳ سال هست که درگیر مطالعه و کشف و جمع‌آوری انواع فسیل در کرمان است تا جایی‌که سال ۸۲ به همت شورای شهر وقت و مجموعه شهرداری در محل پارک انقلاب (در نزدیکی قلعه دختر کرمان) اولین موزه دیرینه‌شناسی کشور برای نگهداری و نمایش عمومی مجموعه ارزشمندی که تجربه‌کار بعد از سال‌ها تحقیق و کندوکاو در زمستان و تابستان از کوه‌ها و دشت‌های همین استان فراهم آورده که به اعتراف دانشگاهیان و اهل فن برخی از آنها در جهان بی مانند هستند.
اما داستان به همین‌جا خلاصه نمی‌شود و هنوز بخش‌های تأسف بار دیگر روایت باقی است. در پاییز ۸۹ و در غیاب مدیر آن موزه افرادی در آن مکان را می‌شکنند و تمام مجموعه‌ را با صدمه فراوان به بیرون از موزه منتقل می‌کنند و هرچند باور کردنی‌نیست؛ اما فسیل‌ها و سنگواره‌ها در گونی‌هایی انباشته می‌شوند و به همت همین دلسوزان جلوی کشتار‌گاه کرمان که آن زمان محل تخیله نخاله‌های ساختمانی‌هم بوده تل‌انبار می‌شوند.
تا تجربه‌کار خبر می‌شود و به کرمان بر می‌گردد؛ تعداد زیادی از آثار به دست آمده کاملاً تخریب شده و باقی ‌مانده‌ها هم صدمات جبران ناپذیری خورده بودند. حالا روایت، کمی تأسف بارتر می‌شود. تجربه‌کار که عمری را هزینه دیرین‌شناسی در استان کرده بود، مشکلات مالی چنان به وی فشار می‌آورد که تصمیم می‌گیرد از کرمان برود. چرا که او هم مثل خیل کثیری از اهل علم و فرهنگ، از نظر اقتصادی بدهکار و بی پشتوانه‌است. پای حرفهایش که می‌نشینی خجالت زده می‌شوی. آنجا که می‌گوید فرزندم را به واسطه نپرداختن شهریه دانشگاه از جلسه امتحان اخراج کرده‌اند!
به هرحال با خبر شدیم که پس از دعوت رییس مرکز پژوهش‌های علمی کرج، تجربه‌کار تصمیم به مهاجرت از استان گرفته و مجموعه‌‌ گران بهای او هم به زودی در تبعیدی اجباری به کرج منتقل خواهد شد و یکی از جذابیت‌های دیرینه‌شناسی و توریستی کرمان به سرنوشت سایر سرمایه‌های اینچنینی مبتلا خواهد گشت.
در راستای پیش‌گیری از این فاجعه استانی، جمعی از اعضای اتاق بازرگانی و دیگر هم استانی‌ها بر آن می‌شوند که از رفتن وی جلوگیری کنند. با این توجیه که حتی اگر مجموعه او تنها سنگ‌هایی از کوه و دشت استان باشد باز هم ارزش نگهداری دارد. به عنوان مثال؛ باغ سنگی که در سیرجان ساخته شد، مگر جز تعدادی سنگ بسته بر شاخه‌هایی خشک است که سالانه تعداد زیادی توریست را به خود جلب می‌کند و سیرجان به بهانه لحظه‌ای فیلم‌برداری از پیر گم‌نام سیرجانی میزبان معروف‌ترین کارگردانان و مستند سازان کشور بوده؟
خوشبختانه رزم حسینی استاندار کرمان قول‌هایی در راستای ایجاد دوباره موزه دیرینه شناسی داده‌است.(چون مکان قبلی تبدیل به تونل وحشت شده برای تفریح جوانان و نوجوانان شده) که امید همه دلسوزان این مجموعه علی الخصوص شخص تجربه‌کار به همین وعده‌هاست که بتواند در کرمان بماند و این نام پر افتخار اولین موزه دیرینه شناسی کشور کماکان در کنار نام دیگر مفاخر استان بدرخشد.
وی علاوه بر آنچه خواندید روایت کرده که چند سال پیش دعوت شده بود که موزه را در شهر زیر زمینی حیله‌ور واقع در دو کیلومتری کندوان برپا سازد که آن سال هم وعده‌های مسؤولین و انگیزه‌های وطن‌دوستی مانع از کوچ وی به تبریز شده بود. وی هنوز «ز یاران چشم یاری دارد» و خیل عظیمی از اهل علم و فرهنگ استان‌هم مشتاق دایر شدن این موزه در همین استان و تماشای سنگواره‌های کرمان در خود استان کرمان‌هستند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *