پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سدسازی همان توسعه نیست

سدسازی همان توسعه نیست





۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۵۰

سدسازی همان توسعه نیست

سدسازی از نظر تاریخی قدمتی طولانی دارد و چنان که برخی تصور می‌کنند، دستاوردی جدید نیست هر چند که در طول زمان شیوه آن دائما تغییر کرده و به روز شده است. سد به انسان این اختیار را می‌دهد تا منابع آب سطحی را در جنبه‌های مختلف بهتر مدیریت کند. سد فی‌نفسه شر نیست. بلکه یکی از دستاوردهای بشری است که ساختش می‌تواند موجب «خیر» باشد. اما سد از جایی به مساله تبدیل می‌شود که به نخستین راه حل مشکلات مدیریت منابع آب و نمادی از قدرت چیرگی انسانی بر طبیعت تبدیل می‌شود. در چنین لحظه‌ای است که دیگر سد ماهیت اصلی خودش را از دست می‌دهد. آنجا که سدسازان می‌کوشند عمل سدسازی را به عنوان کنشی در مسیر «پیشرفت» و «توسعه» معرفی ‌کنند، انحراف رخ می‌دهد. این ادبیات در ایران نزدیک به شش دهه است که رواج یافته و شماری از فن‌سالاران و صاحبان قدرت این انگاره به کلی غلط را ترویج کرده‌اند که سدسازی معادل توسعه است. یکی از آشناترین تصویرهایی که از افتخار سیاست‌مداران به سدسازی به جا مانده، تصویر افتتاح سدها در نیمه اول دهه 70 است؛ همان زمان که مرحوم علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت از سوی فن‌سالاران لقب «سردار سازندگی» خوانده می‌شد. البته که مسئولان قبل و بعد از او هم بیش و کم و فارغ از گرایش سیاسی دولت‌هایشان در همین مسیر گام برداشته‌اند. ادعای به کلی باطل مساوی دانستن توسعه با سدسازی موجب شد رقابت در شهرها چنان بالا بگیرد که وعده سدسازی به یکی از شعارهای محوری نمایندگان مجلس بدل شود. یکی از مدیران اسبق وزارت نیرو چند سال قبل در نشستی روایت می‌کرد که چطور نمایندگان شهرهای مختلف کشور به او و همکارانش فشار می‌آوردند که مجوز ساخت سد در شهرهایشان را صادر کند و البته که بسیاری از این نمایندگان پیروز از این میدان خارج شده‌اند و نتیجه‌اش اکنون پیش روی ما است. احمد آل یاسین، نخستین رییس سازمان آب و برق خوزستان و از مهندسان خوشنام کشور پیش از این در گفت‌وگو با نگارنده، در نقد این رویکرد گفته بود: «نمی‌توانید با داشتن پول توسعه را بخرید. توسعه، مدرنیزم نیست. ما داریم مدرنیزم را وارد می‌کنیم، ولی مدرنیته را در کنار آن نداریم. ما کامپیوتر، تلفن، آیفون و نرم‌افزار را می‌آوریم، ماشین‌های لوکس، کارخانه‌ها و هواپیما را می‌خریم و فرودگاه می‌سازیم اما فرهنگ بهره‌برداری از این‌ها و آینده‌سازی برای نسل‌های بعد را نداریم. برای مثال در ایران سدهای بسیاری ساخته شده‌اند که نباید ساخته می‌شدند. این آینده‌نگری به نظر می‌رسد هنوز هم در برنامه‌ریزی‌های توسعه غایب است.»

مساله روشن است؛ سدسازی فی‌نفسه منفی یا مثبت نیست. بلکه نوع مواجهه با هر طرح سدسازی است که نشان می‌دهد اجرای این طرح به منفعت عمومی منجر می‌شود یا اقلیت قدرتمندِ شیفته سدسازی، یکی از راه حل‌ها را به عنوان تنها راه حل معرفی کرده‌اند. این روزها که بحث بر سر ساخت سد فینسک بالا گرفته است، بد نیست یک بار مسیر طی شده برای ساخت این سد از چهار جنبه محیط زیست، اجتماعی، فنی و اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد. آیا شفافیت لازم برای احداث این سد رعایت شده است؟ آیا همه ذی‌نفعان می‌دانند که این سد چه پیامدهای مثبت و منفی دارد، چه کسانی از آن بیشترین سود و زیان را می‌بینند؟ و ده‌ها پرسش دیگر که روشن‌شدن پاسخ‌هایشان نشان خواهد داد آیا این طرح هم در مسیر همان انحراف تاریخی است یا نه.

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر