پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اضطراب مدرسه و کابوس بچگی

اضطراب مدرسه و کابوس بچگی





۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۳:۵۸

اضطراب مدرسه و کابوس بچگی

دانش آموزان یکی از دوره های زمانی اضطراب مخرب را تجربه می‌کنند

پسربچه نمی خوابد،چشم هایش قرمزاست. قصه شب اش را هم شنیده اما نمی خوابد تا فردا نشود.ازهفته پیش که کیف وقمقمه «باب اسفنجی» را برایش خریدند،فهمید که خیلی زود باید پیش دبستانی برود.آنجا قشنگ است، تاب و سرسره هم دارد حتی چرخ فلک که توی پارک نیست!

«اما مامان چی؟»

_یک ساعت و نیم طول کشید تا خط اتوی مقنعه‌اش را دقیقا وسط بندازد.از پارسال که سوم بود، روز اول خودش لباس هایش را اتو می‌کند.برای بیستمین بار مقنعه را می‌پوشد، خود را جلوی آینه ورانداز می‌کند.دسته موی کوچکی وقت پوشیدن مقنعه،سر ناسازگاری دارد،هی بیرون می‌آید. کوتاه‌تر از آن است که به لبه مقنعه گیر کند.کلافه شده است از توی کشوی آینه قیچی را بر میدارد و دسته موی مزاحم را ازته میچیند.

_برنامه کلاسی اش را از توی کانال پیدا کرده است. از دیروز که پدر خبر داد که اعلام شده است چندبار خوانده اش. باز نگاهش میکند.کتاب های برنامه  را پیدا میکند.جوش روی پیشانی‌اش می‌خارد.بی‌خیال کتاب ها می‌شود، روی صندلی مینشید و با ناخن جوش را می‌کند، قطره ای خون روی انگشتش نشسته به سمت دستشویی می‌رود. در آینه به جوش ها و مریخ که فکر می‌کند صورتش شبیه آن شده است، فحش میدهد. بیرون می‌آید چندمین لیوان آب این  یک ساعت اخیر را مینوشد. دوباره کتاب ها را در دست می‌گیرد. مثانه اش باز اخطار میدهد به سمت دستشویی میدود. در دستشویی به کتاب‌هایش، مدرسه، کلاس هفتم وآب فحش میدهد.

«اضطراب» بخش جدایی ناپذیر زندگی هر انسان است که عاملی جهت سازش پذیری با محیط اطراف است وحتی میتوان به قطعیت اعلام کرد که برای ادامه حیات به شکل نرمال مورد نیازهم می‌باشد.داشتن انگیزه و هدف گذاری برای آینده، همیشه همراه خود مقداری اضطراب دارد. به نظر این جمله کاملا درست است که اگر اضطراب نبود «همه ما، پشت میزهایمان به خواب می‌رفتیم» به طور مثال اضطراب باعث رعایت سرعت مجاز در رانندگی می‌شود، نوع دیگری از اضطراب انسان را به کنترل اتصالات گاز وا می‌دارد  یا حتی با اضطراب است که سرعت تست زدن های دانشجوی دکترا پر اهمیت می‌شود وهزاران مورد دیگر که همه نشان‌گر نیاز انسان به اضطراب است.

اما مسئله و مشکل دقیقا از جایی شروع می‌شود که اضطراب از حالت نرمال واعتدال خود خارج می‌شود و در این هنگام هم میتوان به قطعیت گفت که اضطراب تبدیل به عامل مخرب روان انسان شده وانسان را از روانی سالم که مورد نیاز برای بهترین عملکرد است، محروم می‌کند.

یکی از گروه هایی که به نوعی درگیر اضطراب مضر میشوند دانش آموزان اند ویکی از دوره های زمانی که این اضطراب مخرب را تجربه میکنند، ابتدای بازگشایی مدارس است اما همین عامل آزار دهنده در بیشتر مواقع قابل کنترل است وحتی میتوان به نوعی جلوی افزایش آن را گرفت و آن را محدود کرد. در این بین نقش والدین بسیار پررنگ است. گاهی پدر و مادرها خودشان باعث اضطراب غیر قابل کنترلی در فرزندانشان می‌شوند.

«زهرا» مادر یک دختر سوم دبستانی است که در روز اول مهر می‌گوید:« من سه شب هست، خواب نرفتم. شب اول مهرهم، هروقت که بیدار شدم، کیف دخترم را چک کردم. با اینکه سال اولی نیست که به مدرسه می‌رود ولی نمیتوانم نگرانی‌ام را کنترل کنم. دائم فکر می‌کنم، اتفاق بدی می‌افتد. به جای اینکه من دلهره بچه ام را کم کنم او هی به من می‌گوید، قول می‌دهم مواظب خودم باشم .میدونم بچه‌ام را مضطرب کردم اما نمی‌تونم خودم رو کنترل کنم.»

در بیشتر مواقع دانش‌آموزان به ویژه دانش‌آموزان کم سن و سال از مفهوم نگرانی و اضطراب والدینشان درک درستی ندارند و آن را اینگونه معنی می‌کنند که مدرسه مکانی ترسناک است و خطر آنها را تهدید می‌کند.این باور باعث می‌شود زمان سازگاری این دانش آموزان با محیط بسیار طولانی‌تر از هم کلاسی هایشان باشد و در نتیجه حجم زیادی از برنامه‌های آموزشی و پرورشی را از دست می‌دهند واین عقب افتادگی حتی باعث اضطراب مجدد هم می‌شود.تمرین آرامش و بدست آوردن آن برای والدین و به خصوص مادرها به دلیل ارتباط بیشتر با فرزندان باعث می‌شود که دانش آموز هم به صورت ناخودآگاه آرام گردند.

یکی از بهترین راهکارهای کنترل این اضطراب، تمرکز والدین برای یادآوری و گوشزد کردن نقاط مثبت مکان های آموزشی است و حتی در مواردی کمتر صحبت  کردن درباره اضطراب دانش‌آموز باعث می‌شود که این دوره گذار سریع‌تر تمام شود.

گاهی حجم اضطراب دانش‌آموزان آنقدر زیاد می‌شود که بروز فیزیولوژیکی پیدا می‌کند،استفراغ، اسهال، تپش قلب و بالا رفتن فشار خون بعضی از نمودهای آن است که اگر در چند روز ابتدایی بهبود نیابد باید از پزشک و در بعضی موارد حتی از دارو کمک گرفته شود تا تبدیل به حالت مزمنی برای اضطراب نگردد.

در اکثر مواقع مسیرهای جدید و موقعیت های تازه اضطراب آور هستند اما تنها گروهی از افراد که موفق به کنترل اضطراب خود شده و حتی از آن استفاده کرده اند، لذت واقعی را از مسیر خواهند برد.     

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *