پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | زنان افسرده تر هستند

زنان افسرده تر هستند





۴ دی ۱۳۹۵، ۲۳:۴۲

زنان افسرده تر هستند
در بسیاری از مطالعات انجام شده میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان بوده است. معمولا زنان بیش از مردان و با سهولت بیشتری از افسردگی خود شکایت کرده و خواهان معالجه رفتار خود هستند. ممکن است این حالت را ناشی از از آن دانست که زنان به غلط به عنوان جنس ضعیف شناخته شده‌اند و یا آن را می‌توان به انعکاس جریان‌های اجتماعی و کیفیت و چگونگی زندگی آنان نسبت داد.
واقعیت این است که شرایط نامساعد اجتماعی عامل مؤثر در جهت افسردگی زنان است. دختران جوان به علت توقع و انتظاری که از جامعه دارند و فقدان توانایی تطابق خود با زندگی بیشتر در خطر شیوع بیماری‌هایی مانند افسردگی قرار می‌گیرند. در ایران نگرش خاصی در مورد دختران و پسران وجود دارد که نقش های آنان را مشخص می‌کند. این نگرش‌ها از قوانین آداب و رسوم سنت‌ها و باور‌ها تاثیر پذیرفته است. تفاوت بین دخترها و پسرها در حدود ۱۸ سالگی بیشتر است. یعنی همان سال هایی که فشار‌های مختلف روی دخترها بیشتر می‌شود. در بعضی موارد موضوع ازدوج اجباری پیش می‌آید و در موارد دیگر روی فعالیت اجتماعی دختران حساسیت بیشتری نشان داده می‌شود. دختران به دلایل بسیار زیادی که با مقام زنان و وضع اجتماعی آن ها در جامعه ما ارتباط دارد نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند.
بر اساس تحقیقات انجام شده افسردگی در خانواده‌ها‌ی کم‌درآمد بیشتر است. جایی که سنت و فقر نداشتن امکانات دست به دست هم دهد چیزی جز افسردگی باقی نمی‌گذارد. زنانی که زیر خط فقط زندگی می‌کنند و به تنهایی با مشکلات می‌جنگند بیشتر در معرض آسیب‌های افسردگی قرار دارند.
بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل فوت یا مهاجرت همسر- زندانی شدن یا از کار افتادگی او طلاق و… سرپرستی خانوار را به عهده گرفته‌اند آسیب پذیر ترین قشر اجتماع محسوب می‌شوند. دو عامل در افزایش فقر در میان زنان سرپرست خانوار مؤثر است. یکی محدودیت مشارکت آنان در مشاغل رسمی و پر درآمد- دوم فقدان تامین اجتماعی فراگیر. در نهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و به رنج این زنان می‌افزاید.
علاوه بر زنان سرپرست خانوار رقم افسردگی در میان زنان خانه‌دار رو به افزایش است. احساس تنهایی-ترک خانه توسط فرزندان-کار بدون دستمزد-فقر اقتصادی-بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه-قدر ناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار-خشونت-نداشتن مشارکت اجتماعی و… از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار می‌باشد. مشکلات اجتماعی و اقتصادی فعلی جامعه بر افزایش افسردگی زنان خانه‌دار تاثیر گذار بوده چرا که مردان به منظور تامین نیاز‌های اقتصادی خانواده معمولا چند شغله‌اند و عدم حضور آنان تا دیر وقت در کنار اعضای خانواده به مشکلات ذکر شده می‌افزاید.
بر اساس تحقیقات انجام شده بیش از ۶۰ درصد زنان ایرانی دست کم یک بار قربانی خشونت خانگی بوده‌اند. خشونت می‌تواند همه زنان را در هر سن-نژاد و طبقه اجتماعی قربانی کند. اما طبق یافته‌های پژوهش این نوع سؤرفتار با عوامل مالی و پایگاه اقتصادی افراد رابطه مستقیم دارد. زنان خانه دار یا مشغول به کار‌های کم‌درآمد در مقابل خشونت خانگی آسیب پذیر می‌باشند و در زمره قربانیان خاموش خشونت خانگی محسوب می‌شوند. تحقیقات نشان دهنده‌ی این است که خشونت و آزار‌های جنسی در خانه و یا در محیط کار علیه زنان بیماری‌های زنانه و یا افسردگی را به ارمغان می‌اورد. امروزه همه دریافته‌اند که افسردگی در میان زنان و دختران روند افزایشی دارد و در آنها به عوامل سبب سازی چون اختلافات خانوادگی و زناشویی-درگیری با بستگان-بیکاری و اختلالات روانشناختی اشاره شده است. زنان افسرده انرژی کافی برای مطالعه-آموزش-یادگیری کار و حتی ورزش ندارند که این امر منجر به افت عملکرد می‌شود و به دنبال ان لطمات وارده به جامعه غیر قابل انکار می‌باشد. به نظر می‌رسد با توجه به وسعت و پیچیدگی مسائل بهداشت روان در جامعه و نیاز روز افزون مردم به خدمات بهداشت روان مسؤلان بایستی در مورد ساختار تشکیلات سیستم بهداشت روان با زندگی و تدابیر سریع و لازم الاجرایی بیندیشند چرا که جامعه فعلی و نسل آینده با وجود مادرانی افسرده نسلی افسرده را تحویل جامعه خواهد داد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *