پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فرهنگ و رسانه

فرهنگ و رسانه





۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱:۴۴

فرهنگ و رسانه

عفت عرفانی فر*
حیات و پویایی هر جامعه، در گرو زنده‌بودن و شکوفایی فرهنگ آن جامعه است. به‌عبارت‌دیگر، فرهنگ بستر زندگی و تلاش انسان هاست. فرهنگ، اگر بتواند خود را با خواسته‌ها و تحولات اطرافش تطبیق دهد، زمینه رشد و نمو خود را فراهم کرده و موجب رشد، شکوفایی و اعتلای جامعه خواهد شد. در صورت غفلت و بی‌توجهی فرهنگ، نسبت به تحوّلات پیرامونی و اتکا صرف به عظمت و داشته‌های فرهنگی گذشته، و عدم تلاش برای رشد، اعتلا و حذف جنبه‌های منفی توسط جنبه‌های مثبت متناسب با دستاوردها و تحوّلات روز، دچار ضعف و انحطاط شده، زمینه را برای عقب‌ماندگی در ابعاد مختلف زندگی یعنی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراهم می کند . امروزه بحث درباره فرهنگ بر پایه تمدن، شیوه‌های زندگی و رفتار صورت می گیرد و گسترش زمینه‌های فرهنگی به علم، رسانه‌ها و ارتباطات وابسته است. رسانه جریانی است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل می شود و رسانه‌های گروهی یکی از ابزارهای اساسی برای بررسی مسائل اجتماعی، اطلاع‌رسانی، آموزشی و عامل بسیار مؤثری در شکل‌گیری ارزش های اجتماعی به شمار می آیند. به نظر می رسد رسانه‌ها به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی، می توانند نقش مهمی در روشنگری مردم به‌ویژه نوجوانان و جوانان داشته باشند. در عصر کنونی ارتباطات یکی از مفاهیم اساسی در علوم اجتماعی، به‌ویژه علوم ارتباطات است. زیرا انسان بدون ارتباطات توانایی زندگی کردن را ندارد و بدون آن ساختن جامعه امکان‌پذیر نیست. به‌عبارت‌دیگر، ارتباطات زیربنای ساختار جامعه و ارتباطات اجتماعی منشأ فرهنگ و رشد و تعالی فرهنگ است. ارتباطات اجتماعی به‌عنوان محور فرهنگ و حیات جامعه، محدوده گسترده‌ای است که دربرگیرنده تمام مراحل روابط انسانی است. در حقیقت بدون ارتباطات، امکان تحوّل، توسعه و بقاء فرهنگ و شکل‌گیری تمدن‌ها نیز از بین می‌رود، حتی می‌توان ادعا کرد که فرهنگ و تمدنی وجود نخواهد داشت، بنابراین فرهنگ در بستر ارتباطات می‌تواند معنا، انتقال و گسترش یابد و ادامه حیات تمدن‌ها یا شکل‌گیری تمدن های جدید نیز با توجه به موفقیت یا شکست ارتباطات صورت پذیرد. فنّاوری و ارتباطات از دیرباز جزء بنیادی ترین عوامل دگرگونی در زندگی انسان‌ها بوده است. کارکرد هر فنّاوری در جوامع بستگی تام و تمام به فرهنگ آن جامعه دارد، از همین رو جوامع می توانند از این فنّاوری ها برای اشاعه ایدئولوژی و فرهنگ خود بهره ببرند.
در مورد رابطه فرهنگ و رسانه می توان فرهنگ را دارای شش لایه مجزا و درعین‌حال مرتبط با یکدیگر در نظر گرفت که سه لایه نخست، شامل باورها، ارزش‌ها و هنجارهاست و هسته فرهنگ را شکل می دهند. سه لایه بعدی شامل، نمادها و اسطوره‌ها، آیین ها و آداب‌ورسوم و فنّاوری‌ها، مهارت‌ها و نوآوری ها پوسته آن را به وجود می آورند. رسانه نمی تواند در سه لایه نخست نفوذ کند و باعث تغییر و تحوّل در آن شود، بلکه بیشتر سعی می کند از طریق اندیشه پردازی، ارزش گذاری و هنجار سازی، باورها، ارزش ها و هنجارها را در فرآیند تعلیم و تربیت اجتماعی عمق بخشیده و تثبیت کند. باوجوداین، رسانه دارای توانایی و قابلیت ایجاد تحوّل در پوسته فرهنگ از طریق نمادسازی، جامعه‌پذیری و الگوسازی رفتاری است. بدین ترتیب، تلاش رسانه برای نهادینه کردن سه لایه اولیه، فرهنگ پذیری و برای ایجاد تحوّل در سه لایه بیرونی، فرهنگ گرایی محسوب می شود. منظور از فرهنگ پذیری، فرایندی دائمی، پایدار و نه مقطعی است که متضمن پذیرش عناصر قوی فرهنگ، مانند باورها و مقدسات و نیز کسب مدل های فکری از فرهنگی دیگر است که باعث تغییر در شیوه تفکر افراد می شود. فرهنگ پذیری، پدیده‌ای است که از تماس دائم و مستقیم بین گروه ها و افراد یا فرهنگ های جوامع مختلف ناشی می شود و سبب تغییراتی در الگوهای فرهنگی اولیه گروه‌ها یا جوامع مزبور می گردد. اما فرهنگ گرایی به معنای تغییر پوسته فرهنگ در اثر تماس فرهنگ گیرنده بافرهنگ دهنده است. این فرآیند با توجه به تحوّل پذیر بودن لایه بیرونی فرهنگ، رواج بیشتری دارد به‌طوری‌که تماس دائم فرهنگ ها با یکدیگر بر اساس شرایط و تعاملات زمان و مکان، موجب ایجاد تغییرات در فرهنگ میزبان به علت ورود و رخنه فرهنگ میهمان می شود. فرهنگ و ارتباطات در روابط، همزیست و در عمل انفکاک‌ناپذیرند. رابطه متقابل فرهنگ و رسانه ریشه در تاریخ زندگی انسان دارد و می توان گفت پیدایش رسانه همزاد جامعه بوده است. در طول تاریخ، انسان برای انتقال پیام خود، رسانه‌ها را به کار گرفته و فرهنگ خود را نیز با آن گسترش داده است. لذا بحث فرهنگ رسانه هم نوعی بحث تاریخی به شمار می رود. از سوی دیگر، انقلاب ارتباطات در دنیای جدید، مولد انقلاب فرهنگی است و رسانه به همراه خود، فرهنگ جدیدی تولید می کند که متعلق به جوامعی است که انقلاب ارتباطات را تجربه کرده‌اند .تاریخ، گواهی می‌دهد که در قرون گذشته، وسایل ارتباط‌جمعی فقط در اختیار برگزیدگان و نخبگان جوامع قرار داشت، ولی امروزه رسانه‌های پیشرفته این امکان را برای تمامی انسان‌ها به وجود آورده است که بدون واسطه با دیگران سخن بگویند، ارتباط برقرار کنند، از افکار و دیدگاه‌های یکدیگر آگاه شوند و بر یکدیگر اثر بگذراند. بنابراین، شاید به جرأت بتوان گفت که امروزه وسایل ارتباط‌جمعی ازجمله نیازهای اساسی و روزمره مردم در سراسر جهان تبدیل‌شده‌اند. بر این اساس، می توان گفت که همین قدرت جادویی وسایل ارتباطی است، که آن را به یک سلاح مؤثر فرهنگی مبدل کرده است.
* مربی پرورشی آموزش‌وپرورش ناحیه 2 کرمان و دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *