پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مظفر اسکندری زاده رییس ستاد کرمان خاتمی در سال 76 در گفت و گوی اختصاصی با پیام ما: حسین مرعشى مى خواست پدرخوانده باشد

مظفر اسکندری زاده رییس ستاد کرمان خاتمی در سال 76 در گفت و گوی اختصاصی با پیام ما: حسین مرعشى مى خواست پدرخوانده باشد





۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳

مظفر اسکندری زاده رییس ستاد کرمان خاتمی در سال 76 در گفت و گوی اختصاصی با پیام ما: حسین مرعشى مى خواست پدرخوانده باشد

14 سال سکوت کم نیست. خصوصا اگر این سکوت در عالم سیاست باشد. سکوت از جانب کسی که روزگاری رئیس ستاد خاتمی در انتخابات خرداد 76 بوده است.
مظفر اسکندری زاده اما پس از 14 سال سکوتش را در پیام ما شکست. او که پس از انتخابات 80 عطای فعالیت سیاسی را به به لقایش بخشید و آخرین فعالیت سیاسی اش به صادر کردن چند بیانیه در انتخابات 84 مربوط می شد، در یک ظهر تابستانی مهمان روزنامه پیام ما بود.
با او از هردری سخن گفتیم و درباره مسائل مختلفی که در این سال ها بر وی و جمع دانشگاهی همراهش گذشته بود و در سینه اش پنهان مانده بود پرسیدیم و او هم به همه سوالات ما با صبر و شفافیتی که کمتر در سیاسیون استان می دیدیم پاسخ داد. ماحصل این گفتگوی 3 ساعته پیام ما با مظفر اسکندری زاده این دانش آموخته زمین شناسی و سیاست که در پر تلاطم ترین دهه سیاسی ایران، تحصیلات تکمیلی و فعالیت های خیریه را به نقش آفرینی در میدان سیاست استان ترجیح داده بود را در ادامه می خوانید:
پررنگ ترین حضور سیاسی شما به انتخابات دوم خرداد 76 و حضور در ستاد کاندیدای پیروز انتخابات به عنوان رئیس ستاد برمی گردد و پس از آن این حضور پررنگ به تدریج کمرنگ شد، تا حدی که به چند بیانیه در انتخابات سال 84 محدود شد و پس از آن به طور کامل سکوت کردید. اخیرا اما حضور پررنگی در نشریات و فضای مجازی داشتید و این باعث شد اکثرا فکر کنند شما برای انتخابات های پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان برنامه ای دارید.
صادقانه می گویم شخصا هیچ برنامه ای ندارم. بارها برخی از دوستان همین سوال را پرسیده اند و من هم پاسخ دادم که یادداشت هایی مثل سرداران سپیده و مادران خورشید، کاری کاملا دلی است و سیاسی نیست. به نظر من استفاده ابزاری از شهدا از فاحشگی سیاسی هم بدتر است و این عمل را بدترین نوع استفاده از مقدسات می دانم. من معتقدم در کار سیاسی کسی موفق است که با مردم صادق باشد. در همه حرفه ها البته همین است. خیلی از مغازه ها و رستوران ها در همین شهر کرمان با هزینه های آنچنانی شروع به کار کردند اما بدلیل عدم صداقت با مردم تعطیل شدند و بعضی هم کارشان به رسوایی کشید. شما نگاه کنید به عنوان مثال چلوکبابی همیشه بهار در کرمان همیشه بهار بوده. از زمان دانشجویی من هم این رستوران همین گونه بود و من دلیل موفقیتش را صداقت می دانم. در سیاست هم کسانی موفق می شوند که به مردم دروغ نگویند و حس نکنند که می شود مردم را بازی داد. چرا که مردم خوب می فهمند. خصوصا مردم کرمان.
یعنی شما وارد انتخابات مجلس دهم نمی شوید؟
تا این لحظه که پیش شما نشسته ام واقعا هیچ قصدی برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس دهم ندارم. فعلا ضرورتی هم برای این امر نمی بینم. البته برای تشویق مردم به مشارکت بیشتر تلاش خواهم کرد. چرا که مشارکت بیشتر مردم قدرت چانه زنی ما را در سطح بین المللی بالا می برد. در ضمن من اخیرا رئیس ستاد ساخت بیمارستان 550 تخت خوابی شفا شدم و فکر می کنم این موضوع پیامی روشن داشت که رئیس ستاد خاتمی در انتخابات سال 76 در آستانه انتخابات مهم و سرنوشت ساز مجلس دهم، رئیس ستاد ساخت بیمارستان شفا شده و این عملا یک کار تمام وقت است.
نمیخواستم همین ابتدا وارد این بحث شوم اما چون خودتان به بیمارستان شفای جدید اشاره کردید، باید بگویم برخی معتقدند با توجه به حجم عظیم سرمایه گذاری در پروژه ساخت بیمارستان شفا، این پروژه ابزاری است برای هزینه کردن در عالم سیاست.
من به تمامی دوستان خودم در جناح اصلاح طلب و به دوستانم در جناح مقابل حق می دهم که از من نپذیرند کار خیر صرف انجام دهم. (می خندد) چون من قبلا کار شر انجام دادم (بازهم می خندد) و سابقه کار سیاسی دارم. درست است که من عضو خیریه بودم و خدارا شکر می کنم در بخشی از کارهای خیری که در استان انجام شده است شریک هستم اما شما مطمئن باشید در بحث ستاد ساخت بیمارستان شفا اغراض سیاسی وجود ندارد. من خودم هم وقتی به عنوان رئیس ستاد ساخت این پروژه انتخاب شدم غافلگیر شدم.
موضوعی که در حال حاضر وجود دارد، نگرانی برخی اشخاص سیاسی از فعال شدن شما است. به نظر می رسد این نگرانی و احساس خطر میان اصلاح طلبان کرمان بیشتر از اصولگرایان باشد و اشخاصی که از سال 76 به بعد حضور پررنگی در جریان اصلاحات داشتند بیشتر نگران شدند. البته اصولگرایان هنوز نظر خاصی ندادند.
این به تفکری برمی گردد که بهتر است بگویم در جریان چپ و نه اصلاح طلب کرمان، وجود دارد. شما نگاه کنید در حال حاضر جناح چپ هیچ حضوری ندارد و از 10 نماینده استان کرمان در مجلس، 9 نفر اصولگرا هستند و یک نفر اصلاح طلب که البته رای آن نماینده هم از سبد اصلاح طلبان نیست. آقای امیری نماینده زرند اگر اصلاح طلب هم نبود در زرند قطعا رای می آورد. من آقای مرعشی را مسئول این فاجعه ای می دانم که برای اصلاح طلبان در استان و حتی بعضا در سطح کشور رخ داده است. ایشان یکی از بهترین دوستان من است که بهترین و بدترین خاطرات من با وی رقم خورده است. آقای مرعشی یک جناح با تمام طیف هایش از طیف خط امامی تند گرفته تا طیف کارگزاران که امروز آن ها را راست مدرن می دانند، برای خودش مصادره کرد و می خواست همه این جریان ها را در یک قالب بازی بدهد که البته داد. خیلی ها متوجه بودند این رفتار درستی نیست اما بدلیل ملاحظاتی که وجود داشت چیزی نگفتند و آقای مرعشی بدون توجه به نظرات جناح چپ کرمان، نظرات خود و حلقه کوچک اطراف خود در تهران را به جناح چپ کرمان تحمیل کرد. الان ایشان باید به جناح چپ کرمان پاسخ دهد و اولین سوالی که از ایشان پرسیده می شود این است که چرا فردی مثل خودش که توان اجرایی بالایی دارد، به تعبیر خودش الان باید رئیس مدیران خیابانی باشد؟ آن هم در دوره اعتدالیون و دوره ای که به نوعی پیروزی اصلاح طلبان به حساب می آید.
البته نمی توان فضای عمومی کشور را در برخی قضایا نادیده گرفت. شما تندروی اصلاح طلبان و اشخاصی مثل حسین مرعشی را مسئول فضای فعلی اصلاح طلبان استان می دانید یا انحصارگرایی آقای مرعشی را دلیل اصلی می دانید؟
هر دو. هم انحصارگرایی که گفتم و هم تندروی. در کنار این ها ازعدم درک واقعیت های جامعه و خطاهای استراتژیک آقای مرعشی هم نمی توان گذشت.
بزرگترین خطای استراتژیک آقای مرعشی در استان کرمان چه بود؟
مرعشی حاضر نشد حلقه چند نفره ی اطراف خود را بشکند و کادرسازی نکرد. این موضوع هم به این دلیل بود که می گفتند این ها «آدم ما» نیستند. دقیقا با همین لفظ که این ها «آدم ما» نیستند بزرگترین ضربه را زدند. وقتی کسی بخواهد پدرخوانده باشد و به جای عضو حزب، آدم خودش را بخواهد طبیعی است که الان چهره شاخصی در جناح چپ استان نباشد. البته این را بگویم که من حسین آقای مرعشی را برادرانه دوست دارم و از باب اینکه مومن باید آینه مومن باشد این صحبت ها را می کنم و ممکن است به کلی هم اشتباه بگویم. اما الان وضعیت واقعی چناح چپ استان کرمان چه هست و چه جایگاهی دارد؟
به نظر می رسد این اتفاقات از قبل هم وجود داشت و از سال 76 این کنارگذاشتن ها بیشتر نمود پیدا کرد. مثلا چرا در انتخابات 76 که رئیس ستاد کاندیدای پیروز در کرمان بودید، نقش شما و دوستانتان در مدیریت استان کم رنگ تر از قبل شد؟
علت این بود که آقای مرعشی فکر می کرد شخص ایشان پیروز انتخابات 76 است. ببینید در کرمان جناح اصولگرا پایگاه مردمی خوبی دارد و همیشه وضعیت چپ و راست در کرمان پنجاه پنجاه بوده است و در برخی انتخابات ها حتی 100 یا 200 رای بین کاندیدای این دو جناح تعیین کننده بود. اما بعد از انتخابات 76 آقای مرعشی فکر کرد خودش و حزبش در تهران پیروز شده است. البته بسیاری از تصمیمات مثل انتخاب استاندار کرمان پس از دوم خرداد 76 در خود کرمان انجام می شد و با چانه زنی ها و درگیری های بسیار گزینه مورد نظر را به تهران معرفی می کردیم.
یعنی آقای محمودی را هم ستاد خاتمی به تهران معرفی کرد؟
بله.
پس چه اتفاقی افتاد که حلقه اطرافیان آقای مرعشی تنگ تر شد و شما به عنوان جریان دانشگاهی از این حلقه بیرون ماندید؟
ما کارگزاران نبودیم. ما حتی چپ هم نبودیم. در اولین جلسه ستاد در انتخابات 76 در کرمان من گفتم ما نه چپ هستیم و نه کارگزار. ما جناح دانشگاهیان کرمان هستیم. ولی آقای مرعشی به گونه ی دیگری فکر می کرد و بدلیل هوش بالایی که داشت به گونه دیگری رفتار کرد. به همین دلیل به تدریج کسانی که صحبت می کردند و نظرات خود را می گفتند بخصوص من و اخوی، کنار رفتیم.
این تعبیر شما که نه چپ بودید و نه کارگزاران با کار سیاسی منافات دارد. وقتی جناح دانشگاهی تشکیلات نداشته باشد قاعدتا موفق نمی شود.
مگر دیگر احزاب ما تشکیلات دارند؟ همین حزب کارگزاران و یا حزب اعتدال و توسعه. حزب های ما حزب نیستند و با تعریف حزب در جوامع مدنی تفاوت دارند. احزاب ما بیشتر شبیه باند هستند تا حزب و مسئولان حزب بیشتر میخواهند اعضا به حرفشان گوش دهند. الان تعداد اعضای احزاب تاثیرگذار ما مثل کارگزاران چند نفر است؟
این درست که اصلاح طلبان در استان کرمان کادرسازی نکردند، اما شما چرا این کار را انجام ندادید؟ بخصوص که شما اولین حزب استانی بعد از انقلاب را با عنوان حماسه سازان دوم خرداد راه انداختید.
ما می خواستیم فقط یک تابلو داشته باشیم و به نوعی این را مشخص کنیم که چه کسانی حماسه دوم خرداد را ساختند. به هر ترتیب کسانی که بعدا اصلاح طلب شدند اصلا سال 76 در ستاد انتخاباتی نبودند. تحلیل خیلی ها این بود که قطعا آقای ناطق نوری رئیس جمهور می شود و حتی از کرمان هم رفتند تا بواسطه حضور در ستاد انتخاباتی رقیب آقای ناطق برایشان مشکلی پیش نیاید. انتخابات که برگزار شد و فرد پیروز مشخص شد، همه مدعی اصلاح طلبی شدند. البته این مسئله ما نبود و از توانایی بسیاری از این افراد هم استفاده شد. مشکل اصلی ما تمامیت خواهی و انحصار طلبی افرادی بود که با اشتباهات استراتژیک خود کار را به اینجا رساندند. ببینید اولویت ما این نبود که با رفتارهای تند به خودمان ضربه بزنیم.
یک دلیل هم این بود که شخص خاتمی هم تا پس از انتخابات 76 فکرش را نمی کرد پیروز شود.
قطعا همین طور است. ایشان براساس تکلیفی که احساس کرد نامزد شد و پیروز شد. یادم می آید که ایشان وقتی می خواست از کرمان برود در فرودگاه به من گفت من نمی دانم نتیجه انتخابات چه می شود و فقط امیدوارم اوضاع به گونه ای پیش نرود که شما را دستگیر کنند. ایشان واقعا برنامه ای به معنای برنامه حزبی نداشت. مردم هم به عنوان نامزد یک حزب اصلاح طلب به ایشان رای ندادند. بعد که ایشان رئیس جمهور شد، برخی احزاب آمدند از این ظرفیت استفاده کردند و بعضا خطاهایی هم کردند.
به نظر می رسد فعلا جریان اصلاحات در کرمان نامزدی برای رقابت با اصولگرایان ندارد، جوانان اصلاح طلب هم واقعا نمی دانند به کجا مراجعه کنند و تفکر اصلاح طلبی در استان کرمان و بخصوص در مرکز در حال از بین رفتن است. چه اتفاقی باید بیفتد تا از توانایی و پتانسیل احزابی مثل حماسه سازان دوم خرداد استفاده شود و این احزاب فعال شوند؟
من فکر می کنم در حال حاضر ضرورت های دیگری وجود داشته باشد. معضلات اجتماعی که در کرمان وجود دارد الان مهم تر است. البته قبول دارم سیاسیون هم باید کاری کنند. به نظر من اولین کار هم پذیرفتن اشتباهات گذشته است و به صراحت باید بگویند خطا کرده اند. من خیلی خوشحال شدم آقای مرعشی در مصاحبه ای گفتند «اشتباهی که ما اصلاح طلبان کردیم این بود که فرصت دادیم نیروهای تندرو و افراطی سرمایه بزرگی مثل رهبری را به نفع خودشان مصادره کنند و این خطای استراتژیک اصلاح طلبان بود.» راست هم می گویند. آقای مرعشی جزو اولین مدافعان «رهبری» بوده است. اولین سمینار ولایت فقیه را ما در دانشگاه برگزار کردیم اما بدلیل یک سری اشتباهات، برخی که خیلی از مسائل را قبول نداشتند امروز شده اند مدافع ولایت و اصلاح طلبان ضد ولایت فقیه. به نظر من آقای مرعشی حرف بسیار خوبی زده است که این نشان از شجاعت ایشان دارد. اولین کار هم برای نجات جناح چپ استان کرمان قبول اشتباهات است. مطمئنا اگر این اتفاق بیفتد و از پتانسیل جناح چپ در کرمان استفاده شود در مجلس دهم حداقل 5 نماینده استان اصلاح طلب خواهند بود.
فکر نمی کنید با توجه به زمان باقی مانده تا انتخابات مجلس کمی برای این کار دیر شده است؟ الان در کرمان چهره مطرح اصلاح طلبی وجود ندارد. یا شاید هم برای انتخابات برنامه هایی چیده شده است و روز آخر آن را رونمایی می‌کنند.
این همان اشتباهاتی است که گفتم. الان باید بپذیریم که دیگر نمی توان با مخفی کاری و عدم صداقت با مردم، در انتخابات مجلس موفق شد. مثلا اینکه در ذهن یک نفر چند کاندیدا وجود داشته باشد و دم انتخابات آن ها را اعلام کند و همه ناچار به پذیرش باشند. این راه درستی نیست. الان باید تصمیم بگیرند و نظرشان را به دید عموم بگذارند.
یک انتقاد صریحی به شما وارد است. شما می گویید آمدند و انحصارطلبی کردند. به هر حال جناح چپ در آن زمان 2 بخش بود. یک بخش جریان شما که دانشگاهی بودید و بخش دیگر جریان آقای مرعشی. آیا این که شما می گویید الان ضرورتی به حضورتان نیست، چیزی جز عافیت طلبی است؟
من برای شخص خودم این را عافیت طلبی نمی دانم. الان در شهر کرمان در فاصله 5 دقیقه تا میدان آزادی برخی مردم نان شب هم ندارند.
مگر فعالیت سیاسی برای توسعه همه جانبه نیست؟ به هرحال افراد با کار سیاسی هزینه می دهند تا سطح توسعه یافتگی و اقتصاد جامعه بالا برود.
قبول دارم. اما من معتقدم اگر در بخش های دیگری فعال شوم، بهتر است. البته آقایان چقدر فرصت داشتند که کارهایی را انجام دهند و زیرساخت ها را توسعه دهند که ندادند. البته من نمی گویم انجام نشده است، در کرمان همین آقای مرعشی و حسین آقای اسکندری به عنوان 2 اقتصاددان استان، کارهای بسیار ارزشمندی انجام دادند.
به نظر می رسد شما از کار سیاسی صرف هراس دارید؟ یا شاید هم نگرانید فعالیت سیاسی تان به زندگی تان آسیب بزند؟
نه. من دیگر بازنشسته عالم سیاست هستم. من یک دوره طولانی کار سیاسی کردم و الان بین خود و خدای خودم فکر می کنم یک جاهایی تند رفتم. الان در دورانی هستم که سعی در جبران خطاهای گذشته دارم و می خواهم عاقبت به خیر شوم. در واقع در حال جبران گذشته ها هستم.
شما می توانستید زمانی که حلقه اطرافیان آقای مرعشی تنگ تر می شد، کار فکری بکنید و به نوعی کادرسازی کنید. حزب هم که داشتید.
ببینید من معتقدم در آن زمان اگر ما بیشتر به فعالیتمان ادامه می دادیم بیشتر با دوستانمان درگیر می شدیم. امروز همین دوستان قدیم از فعال شدن من در فضای مجازی و رسانه ها نگرانند. ما اگر به فعالیت مان ادامه می دادیم با دوستانمان درگیر می شدیم. ببنید برای انتخابات سال 80 ما فعال شدیم و یک ستاد را برای رئیس دولت اصلاحات زدیم و نگرانی ما از این بود که همین دوستان که خود را صاحب اصلاحات می دانستند ستاد ما را ببندند. یعنی تا این حد انحصارطلب بودند. من مسئول ستاد خاتمی در سال 76 بودم آن وقت سال 80 نگرانی ما این بود که ستاد ما را همین دوستانی که بواسطه تلاش های ما و دوستانمان بر سر کار آمده بودند، ببندند. من تا آن زمان هیچ گاه در طول فعالیت سیاسی ام به مراجع قضایی و امنیتی احضار نشدم اما در دوره ریاست دوستانمان در استان کرمان و در دولت اصلاحات، به لطف همین دوستان به مراجع امنیتی احضار شدم. در شورای تامین استان تصویب کرده بودند که ما را بخواهند و درباره ستادی که زده بودیم تذکر بدهند. تا زمانی که آقای تاج زاده به کرمان نیامد و نگفت این ستاد هم جزو حامیان رئیس جمهور است و از ماست، آقایان کوتاه نیامدند.
با این حال اگر فعالیت تان را ادامه می‌دادید الان اوضاع اصلاح طلبان در کرمان بهتر نبود؟
نه بدتر می شد.
مگر از این بدتر هم وجود دارد؟
نمی دانم. (می خندد)
به نظر شما آیا هیچ شخص خاصی هست که در کرمان بتواند جریان اصلاحات را زنده کند؟
فقط خود آقای مرعشی می تواند. البته به شرط اینکه با صراحت به اشتباهاتش اعتراف کند. زمانی که آقای جهانگیری وزیر صنعت و معدن بودند به من گفتند چرا با آقای مرعشی اختلاف دارید. گفتم مرعشی اشتباهات بزرگی می کند. آقای جهانگیری به من گفت مردان بزرگ اشتباهات شان هم بزرگ است. به نظر من آقای مرعشی شجاعت و صداقتش را دارد که با پذیرفتن اشتباهات گذشته جریان چپ را در کرمان زنده کند.
زمانی که شما فعالیت سیاسی را کنار گذاشتید، برای فعالیت های دیگر شما از جمله موسسه اعتباری ایرانیان مشکلاتی بوجود آمد. این مشکلات به فعالیت سیاسی شما ارتباطی داشت؟
گفتن بعضی مطالب را به جهت اینکه اثری ندارد و از جهتی هم خاطرات تلخی است، صحیح نمی دانم. به هر حال کارهایی کردند به قصد این که ما ورشکست شویم. البته من از دید خودم می گویم که ممکن است درست هم نباشد، این اتفاقات زمانی افتاد که من در اوج اختلاف با آقای مرعشی بودم. بیش از 15 سال پیش اولین موسسه اعتباری خصوصی کشور را می خواستیم ایجاد کنیم در حالی که هنوز بانک خصوصی هم نبود و حسین آقای اسکندری با توجه به دید بلندی که داشت و نظرش این بود که یک بانک اجتماعی را ایجاد بکند موافقت اصولی موسسه اعتباری ایرانیان را گرفتیم که توسط مرحوم نوربخش که از اعضای کارگزاران بود بدون دلیل مشخصی لغو شد آن هم در زمانی که در اوج اختلاف با آقای مرعشی بودیم. آقای نوربخش کاملا تحت نفوذ آقای مرعشی بود. خود بانک مرکزی طی پروسه ای کاملا قانونی موافقت اصولی موسسه ما را داده بود، زمانی که دعوا هم نبود مجوز ما را دادند. ببینید به هرحال بالاترین ضربه اقتصادی به صندوق های قرض الحسنه مشیز که آن زمان من مدیرعامل و رئیس هیات مدیره آن بودم، لغو مجوز موافقت اصولی موسسه اعتباری ایرانیان بود. آن زمان فقط ما 200 میلیون تومان به صدا و سیما برای تبلیغات داده بودیم و روزنامه ها هم درگیر این کار بودند. ما دیگر می رفتیم به سمت گرفتن موافقت قطعی اما مجوز ما لغو شد. به اعتقاد من این کار شخص آقای حسین مرعشی بود. البته من شنیدم ایشان گفته من نقشی نداشتم اما به من اطلاعاتی رسید که ایشان تلاش هایی را انجام داه است. به هرحال پول های ما را هم در بانک بلوکه کردند و از طرفی در شهر شایعه کردند که مشیز ورشکست شده. با این وضعیت اگر ما ورشکست می شدیم من به عنوان مدیرعامل مشیز باید به زندان می رفتم. خب تمام تلاش برای شکل گیری این اتفاقات انجام شد ولی موفق نشدند.
این اتفاقات را پیگیری کردید؟
نه. فقط تنها تلاشی که کردیم این بود پولمان را پس بگیریم. چون پول سپرده قانونی ما نزدیک به 2 میلیارد تومان در بانک ملت بود. به هر حال ما با یک حرکت تند و انقلابی پول مان را پس گرفتیم. اما بعد تصمیم گرفتیم که دیگر پاسخ ندهیم. چون نگران این بودیم استان ضرر کند. به هر حال ما موسسه ایتام هم داشتیم و دیدیم اگر بیشتر پیگیر آن ماجرا شویم، این موسسات هم ضربه می خورند. در آن زمان بیش از200 بچه یتیم تحت پوشش موسسه ایتام بود و اگر دعوا را ادامه می دادیم ممکن بود این موسسه هم ضربه ببیند و از بین برود پس ما عقب نشینی کردیم. در آن زمان یکی از دوستان آقای مرعشی به صراحت به ما گفتند از استان کرمان بروید. با یک موضع بسیار فرعونی گفتند شما باید از کرمان بروید. ما هم برای دفاع از بچه های یتیم و حفظ خیریه مان که 10 درصد ظرفیت بهزیستی کشور را بدون اتکا به دولت و استفاده از پول دولت تحت پوشش داشت پذیرفتیم. الان این موسسه حدود 24 تا 25 مرکز در کرمان و استان های همجوار دارد. وقتی دیدیم در استان کرمان زمینه کاری وجود ندارد، حسین آقای اسکندری زاده تصمیم به گسترش این موسسه گرفت. من که به بهانه تحصیل به خارج از کشور رفتم و حسین آقا اخوی بنده هم به تهران رفت. به همین دلیل می گویم اگر ما فعالیت سیاسی مان را ادامه می دادیم استان ضرر بیشتری می کرد و برای مردم نفعی نداشت.
الان بعد از گذشت سال ها از آن اتفاقات فکر می کنید اختلافات هنوز وجود دارد و فضا برای فعالیت مناسب نیست؟
قطعا اختلافات وجود دارد. آقای مرعشی خود را صاحب استان می داند. به شدت از این که کسی پا به این حیات خلوتشان بگذارد ناراحت می شود و درگیر خواهد شد که هیچ نتیجه ای برای مردم نخواهد داشت. البته الان آقای مرعشی دیگر بازی را کاملا باخته است. چرا که به عنوان یک مدیر توانمند نتوانست اوضاع را بگونه ای اداره کند که در نهایت به زندان جمهوری اسلامی نرود. نباید این اتفاق می افتاد. نباید شرایط را به شکلی پیش می برد که این اتفاق می افتاد.
اگر شرایط همین گونه باقی بماند، اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم در کرمان شانسی دارند؟
اگر شرایط همین گونه باقی بماند اصلاح طلبان کرمانی قطعا می بازند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *