پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ بیایید همه با هم در راه پیشرفت امور اجتماعی و عمرانی گام برداریم

خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ بیایید همه با هم در راه پیشرفت امور اجتماعی و عمرانی گام برداریم





۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۰۴

خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی با نظری به تحولات و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی کرمان در هفت دهه اخیر/ بیایید همه با هم در راه پیشرفت امور اجتماعی و عمرانی گام برداریم

بخش سی و سه
در شماره‌های قبل روزنامه بعد از نظری به خاطرات و فعالیت‌های آقای محمد صنعتی در دهه بیست شمسی که سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم بود، و همچنین اشاراتی که به فعالیت‌های اقتصادی ایشان و به ویژه کارخانه خورشید داشتیم، از این شماره به بعد، به فعالیت‌ها و خاطرات ایشان در عرصه مسایل اجتماعی خواهیم داشت.

در شماره قبل در خصوص تشکیل هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان صحبت شد و در این شماره ادامه این بحث را از زبان آقای صنعتی پی می‌گیریم.
« … در جلسات هیئت مشورتی، اگر احتیاج بود مسایل با استاندار مورد بحث قرار گیرد، اعضا به دفتر استاندار مراجعه و جلسه در آنجا برگزار می‌شد، در بقیه موارد، شهردار، فرماندار، مدیران دستگاه‌های اجرایی، ادارات و … به محل دفتر هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات دعوت می‌شدند. اعضا به صورت افتخاری در جلسات شرکت می‌نمودند و با تبادل نظر و بررسی مشکلات شهر، مهم‌ترین آنان را اولویت‌گذاری نموده و ضمن انعکاس آنان به روزنامه اطلاعات، از مسئولین درخواست رفع آنان را می‌نمودند.
در مورد انتخاب اعضا بایستی به این نکته هم اشاره نمایم که در صورت عدم تمایل یکی از اعضا، یا فوت و … عضو جدیدی توسط روزنامه انتخاب و به جمع هیئت مشورتی روزنامه اضافه می‌شد. البته در زمینه انتخاب اعضا همیشه حرف و حدیث‌هایی مطرح می‌شد و بسیاری از دستگاه‌ها و مقامات استانی دوست داشتند افراد مورد نظر آنان در این جمع باشند، از جمله اداره اطلاعات و امنیت (ساواک) نسبت به اعضا حساسیت داشت و تمایل داشت نظارت کاملی بر آنان داشته باشد. به خاطر دارم ساواک در نامه‌ای خواسته بود تا کلیه اعضای هیئت مشورتی زندگی‌نامه‌ای از خود نوشته و به آن سازمان ارسال دارند، که این مورد با مخالفت اعضا روبرو شد و حتی مرحوم «علی یاسایی» (1) در یکی از جلسات به عنوان اعتراض به این خواسته، اظهار داشت: «گویی ساواک دوست دارد ما از نحوه برخورد با زن و بچه‌هایمان در خانه را نیز به آنان گزارش دهیم».
هر چند عمده فعالیت هیئت مشورتی، همان گونه که از عنوانش مشهود است، تنها ارایه مشورت، گزارش مشکلات و پیشنهاد مرتفع نمودن آنان به مسئولین بود و هیچ گونه قدرت اجرایی نداشت، اما چون گزارش این هیئت در روزنامه اطلاعات منتشر می‌گردید و در جهت رفع مطالب طرح شده، فردی یا افرادی از اعضا هیئت مأمور پیگیری و به سرانجام رساندن آن می‌شدند، نقش بسیار موثری در برطرف شدن پاره‌ای از مشکلات و عمران شهری ایفا می‌نمودند. بر این مدعا می‌توان به گزارشات طرح شده در روزنامه‌های اطلاعات آن دوران اشاره نمود، مواردی چون طرح تأسیس شرکت واحد اتوبوس‌رانی کرمان، طرح تأسیس دانشگاه در کرمان، طرح رفع معضل زمین‌های وقفی و بسیاری از مسایل آن روزها (احداث خیابان‌ها، تأمین آب شرب و لوله‌کشی آب شهری، مشکلات موجود در ادارات و سازمان‌ها، ساخت بیمارستان و رفع کمبودهای بهداشتی و پزشکی و …) که برای اولین بار در هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان مطرح گردید و خوشبختانه با پیگیری‌های مستمر اعضا، به سرانجام رسید.
شایان ذکر است، در هر جلسه هیئت مشورتی، ابتدا گزارش کار جلسه قرائت و پس از بحث و تبادل نظر در خصوص راهکارهای مسایل مطرح شده در گذشته و اعلام نظر در مورد تحقق آنان، مسایل جدید که قبلاً اولویت‌گذاری شده بود، مطرح می‌گردید.
شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که این هیئت مشورتی می‌توانست مسایل مطرح شده را به سرانجام برساند، پیگیری مستمر و مصرانه‌ی آنان بود. در این راستا در هر جلسه علاوه بر ارایه گزارشی از مطالب مطرح شده، به صورت فهرست‌وار پیشنهاداتی که در گذشته داده شده و هنوز به سرانجام نرسیده بود نیز مطرح و در روزنامه منتشر می‌گردید» (3).
به هر تقدیر، هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان از سال 1344 ش. با انتخاب افرادی چون: دکتر باقر ضیاءابراهیمی (دامپزشک)، علی یاسایی (اولین رییس رادیو کرمان)، محمد صنعتی (فعال اجتماعی)، محمد ایران‌پور (شهردار کرمان)، ابوالفتح ژند (وکیل دادگستری)، ذبیح‌الله شعاعی (فرهنگی)، دکتر حبیب ‌الله رشید فرخی (رییس بیمارستان شاه و بنیان‌گذار بیمارستان عدل)، محمد علی رشیدفرخی (تولید کننده و صادرکننده فرش)، احمد هنرمند (از اعضای حزب زحمتکشان)، کوچکی (از اقلیت‌های مذهبی و صاحب گارژار اتوبوس بین شهری)، مهدی باختر (سرپرست روزنامه اطلاعات در کرمان و دبیر هیئت مشورتی) و … شروع به کار نمود و به مدعای گزارش‌های منتشره در روزنامه سراسری اطلاعات، کیهان … و روزنامه‌های محلی کرمان، در آن سال‌ها منشاء خدمات زیادی در شهر کرمان بودند.
اولین پیشنهادات هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان
جهت اطلاع بیشتر خوانندگان از فعالیت این هیئت مشورتی و همچنین ارایه تصویری روشن‌تر از وضعیت آن روزگار شهر کرمان و اشراف به مشکلات و معضلاتی که وجود داشت و بعضاً پاره‌ای از آنان پس از گذشت نیم قرن هنوز مشهود است، به برخی از مسایل مطرح شده توسط هیئت مشورتی ـ به ویژه طرح‌هایی که برای اولین بار در هیئت مشورتی مطرح گردید و با پیگیری اعضای آنان بعد از چندی به سرانجام رسید ـ اشاره‌ای گذرا خواهد شد.
اولین جلسه هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان، در مرداد سال 1344 ش. تشکیل گردید و در گزارش روزنامه اطلاعات با عنوان «در نخستین جلسه هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان خواسته شد، کارخانه ذوب‌آهن در کرمان تأسیس شود» (4)، آمده است: «با حضور آقای «سعیدی فیروزآبادی» (5) استاندار کرمان، اولین جلسه هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان گشایش یافت و کار خود را رسماً آغاز کرد … در این جلسه آقایان ضیایی معاون استاندار و فرماندار کرمان، سرهنگ سفیدپور سرپرست شهربانی‌های استان، بهرامی رییس اداره اطلاعات و رادیو و کلیه اعضای هیئت مشورتی حضور داشتند … در آغاز آقای مهدی باختر سرپرست خبرنگاران اطلاعات در استان کرمان … هدف روزنامه اطلاعات از تشکیل هیئت‌های مشورتی را تشریح کرد و گفت: هیئت‌های مشورتی روزنامه اطلاعات در شهرستان‌ها به منظور بررسی نیازمندی‌ها و احتیاجات محلی و انعکاس آن در روزنامه اطلاعات تشکیل می‌شود و افراد آن از بین اشخاص بصیر، مطلع و خوش‌نام انتخاب می‌گردد … [در نهایت یکی از اعضا] پیشنهادات طرح شده توسط هیئت مشورتی را بدین شرح گزارش داد:
ـ حال که به همت وزیر راه و آقای سعیدی فیروزآبادی قرار است راه تهران ـ بندرعباس از کرمان بگذرد، پیشنهاد می‌کنیم که بین کرمان و بندرعباس خط هوایی نیز ایجاد گردد.
2ـ نظر به وجود معادن فراوان در استان کرمان و آب زیر زمینی پیشنهاد می‌کنیم که کارخانه ذوب آهن در کرمان تأسیس شود.
3ـ راه جیرفت و شهداد به کرمان متصل گردد.
4ـ برق کرمان تأمین شود و لوله‌کشی [آب آشامیدنی] توسعه یابد.
5 ـ آقای مسعودی مدیر مسئول مؤسسه اطلاعات به کرمان مسافرت و از نزدیک با مشکلات و احتیاجات این شهر آشنا شوند …» (6).

پی نوشت:
(1) ـ وی از دبیران آموزش و پرورش و عضو هیئت مشورتی روزنامه اطلاعات در کرمان بود.
(2) ـ روزنامه اطلاعات، چهارشنبه اول شهریور 1346، شماره 12364.
(3) ـ برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
(4) ـ روزنامه اطلاعات، چهارشنبه اول شهریور 1346، شماره 12364.
(5) ـ سعیدی فیروزآبادی؛ «متولد 1300 ش. اهل یزد و لیسانسیه از دانشکده‏ى ادبیات تهران، در ابتدا به استخدام وزارت دارایى درآمد. چون خط و ربط نسبتا خوبى داشت، با مطبوعات همکارى نمود و با مدیران آن دوستى پیدا کرد. خود نیز مدتى به تنهایى روزنامه‏ى دادار را انتشار داد. همین امر باعث شد که شناخته شود و در وزارت دارایى حریم او را حفظ کنند. هم قلم او تند بود، هم سخنش بى‏پروا و بى‏پیرایه و ساده، همه دست به دست هم داد تا او ترقى کند. به ریاست حسابدارى چند سازمان و وزارت‌خانه منصوب شد. مدتى مدیر مالى ژاندارمرى کل کشور بود. در همان سمت جزوه مفصلى علیه غلامحسین فروهر وزیر دارایى وقت تهیه و تنظیم کرد با اسناد و مدارک و با اقلام صحیح سوءاستفاده‏هاى وزارت دارایى را تشریح نمود. انتشار این جزوه جنجالى برپا کرد. او را منعزل نمودند و وادارش کردند مندرجات آن را تکذیب کند. زیر بار نرفت و به مبارزه‏ى خود ادامه داد.
با تغییر فروهر از وزارت دارایى، کارش رونق گرفت و مقام مدیرکلى یافت. چند سال رئیس سازمان چاى شد، بعد به ریاست سازمان خانه‏سازى منصوب گردید. در سمت اخیر براى خود دوستان تازه‏اى ذخیره کرد از جمله جمشید آموزگار که در آن تاریخ مقاطعه‏کار بود، در سازمان خانه‏سازى کارهاى زیادى به او واگذار کردند و مقاطعه‏کار از این رهگذر درآمد زیاد به دست آورد. همین امر موجب شد که بین آن دو مودت و دوستى محکم شود، چنان که شد.
در سال 1343 هنگامى که منصور نخست‏وزیر بود، دفعتاً استاندار کرمان به جهاتى به تهران احضار شد. همان روز قرار بود جانشین تعیین شود. دنبال بعضى اشخاص بودند. از آموزگار که وزیر بهدارى و براى پاره‏اى امور در دفتر نخست‏وزیر حضور داشت نظر مى‏خواهند و او سعیدى فیروزآبادى را معرفى مى‏کند. وزیر دارایى وقت هم او را با پرسش از دیگران تایید مى‏کند. ظرف 24 ساعت سعیدى با سمت استاندار به کرمان حرکت کرد.
مجموعاً قریب سه سال در آن استان بود، خیلى خوب کار کرد. با مردم رفتارى بسیار شایسته و پسندیده پیشه نمود. در اتاقش به روى مردم باز بود. روزها در کرمان و سایر شهرها در کوچه و بازار به حال مردم رسیدگى مى‏کرد، و جلوى اجحاف روساى ادرارت را مى‏گرفت. طورى در آنجا محبوبیت پیدا کرد که به او عنوان استاندار دردآشنا دادند.
در سال 1347 نخست‏وزیر وقت (هویدا) براى بازدید استان به کرمان رفت و روزى با استاندار به بازدید شهر پرداخت. همه‏ى مردم از استاندار تعریف نمودند و این حسن انتخاب را تبریک گفتند. نخست‏وزیر در پاسخ سپاس مردم گفته بود ببینید چقدر دولت به فکر شما است که چنین استاندار خوبى براى مردم کرمان انتخاب کرده است. فیروزآبادى که فوق‏العاده رک و صریح‏اللهجه است، به جاى تشکر از رئیس دولت، بلافاصله جواب مى‏دهد من استاندار شما نیستم، مرا آموزگار معرفى کرده است. مردم شما بروید از جمشید آموزگار که امروز وزیر دارایى است، تشکر کنید. همین صراحت یا اشتباه ظاهرى، کار خود را کرد و نخست‏وزیر بعد از مراجعت به تهران، خیلى سریع او را تغییر داد و خانه‏نشین شد. تلاش آموزگار براى اعاده‏ى او به کارى مفید فایده نشد. براى معاونت کل وزارت دارایى کاندیدا شد، با مخالفت نخست‏وزیر مواجه شد. آموزگار چندى به او ماموریت آمریکا داد. سالى چند بدین منوال گذشت تا عضو هیئت نظار بانک ملى شد. بعد از مرگ صادق وثیقى که مردى سالخورده و دقیق و موشکاف بود، به ریاست هیئت نظار بانک ملى ایران گمارده شد و تا پایان خدمات ادارى در آن سمت بود». عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 2، ص 810 و 811.
شایان ذکر است، وی از استانداران مردمی و سلیم‌النفسی بود که همیشه ارتباط بسیار خوبی با مردم کرمان برقرار می‌نمود. از مهم‌ترین خصوصیات اخلاقی او، می‌توانم به نجابت ذاتی و در عین حال رک‌گویی و صراحت بیان او اشاره کنم. زمانی که کارگاه تانکرسازی در پشت منزل کنونی خود داشتم، یک بار به بازدید از کارگاه آمد. پس از تشویق و تقدیر بسیار از این اقدام، از او خواستم تا بازدیدی از منطقه اطراف کارگاه ـ که در آن زمان بیابان بود ـ داشته باشد. با گشاده‌رویی پذیرفت و تا کنار دیوار جنب یخدان مؤیدی کنونی که انتهای خیابان خورشید (رجایی) رفتیم. در آنجا ضمن بیان مشکلات خیابان ابوحامد، متذکر شدم اگر این دیوار برداشته شود، خیابان ابوحامد از بن‌بست خارج شده و باعث گسترش شهر خواهد شد. سعیدی فیروزآبادی با دقت موقعیت منطقه را بررسی و قول داد تا اسرع وقت نسبت به حل این قضیه با شهرداری صحبت نماید. چندی بعد وی به قول خود وفا نمود و با تخریب قسمتی از دیوار (محل پمپ بنزین خورشید)، خیابان ابوحامد گسترش یافته و به خیابان خورشید و مولوی متصل گردید». برگرفته از متن مصاحبه با محمد صنعتی، آذر 1392.
(6) ـ روزنامه اطلاعات، شنبه 30 مرداد 1344، شماره 11760.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *