پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مفهوم شناسی ایثار و شهادت

مفهوم شناسی ایثار و شهادت





۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۳:۰۳

مفهوم شناسی ایثار و شهادت

مژگان مددی/قسمت دوم
آه شهر کولی‌ها
چه کسی می‌تواند تو را ببیند و فراموش کند
شهر مشک و اندوه
با قلعه‌های دارچینی
کارسیا لورکا (اسپانیا)
دلبرم!
چه بر سر قلب تو
اگر بفهمی که امشب
این خانه
و جلوی خانه
به گرو می‌رود
علی منصور (مصر)
بگذار بر مردم بگریم خورشید خورشید است
مرگ مرگ است
عشق عشق است
میهن میهن است
و فرانسه‌ی زخم دیده، جز میهن من نیست
آرگون (فرانسه)
وطنم سرزمین گسترده‌ی آفریقاست
سرزمینی که در خونم حملش می‌کنم
و در هوا تنفسش می‌کنم
محمد الفیتوری (سودان)
آه میهن من!
چه لحظه فرخنده و بی پایانی
هیچ چیز بهتر و زیباتر از چشمان
ماده گوساله‌ات نیست
سرگشی یسنین (روسیه)
شاعران و نویسندگان بسیاری از این حس سخن گفته‌اند و مرزهای سرخ هر سرزمینی جایی برای رویش شعرهایی این چنین است:
ایثار و شهادت زمانی این نیز فراتر می‌رود و معنای عمیق‌تری می‌یابد که با آموزه‌های دینی نیز هم سو گردد. «آیا می‌پندارید شهدا می‌میرند، آن‌ها همانا زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی می-خورند.» اسلام دین یک سرزمین نیست برای مردم یا نژاد خاص گفته نشده نسخه‌ی یک فرهنگ نیست، دینی برای نجات بشریت است، دینی که با گذر و توجه به تاریخ آن درمی‌یابیم که تنها از خودگذشتی یاران و وفاداران آن بود که توانست تا امروز از آن پاسداری کند، پس تمام سرزمین‌های اسلامی سرزمین ماست، همه‌ی آن‌ها یادگاران مادریمان هستند. شهدا با شما می‌مانند اسطوره‌هایی چون عماد، یاسر و سمیه که نمودهای والای شهادت هستند، ایثار یاران حضرت محمد(ص) در اوایل اسلام آن‌ها راه نجات این دین به حساب می‌آیند، چه کسی می‌تواند آن را انکار کند، … تاریخ اسلام راهش را با خون شهیدان گشوده و پیوند خورده است به امروز و این تقدس در آثار و یادداشت‌ها و وصایای تمام شهدا پیداست. تنها نشانه‌ای که در این آثار یک سان به دست می‌آید توجه به مفهوم ایثار و شهادت است.
تمام حوادث تاریخی در اسلامی می‌تواند به هم وصل باشد و به هم ارجاع داده شود، شهدای کربلا نمونه‌ی والاترین فرهنگ شهادت در تمام اعصار شناخته می‌شود.
در شعر مقاومت ایران به برترین نمونه در این ویژگی پیوندی است که شاعران میان رزمندگان این عصر و جنگ هشت ساله، با واقعه‌ی کربلا و شهدا و حوادث آن برقرار می‌کند.
ملت ایران سال‌ها به واقعه دردناک کربلا گریسته و با این مبارزه دوباره خویشتن را میان دست‌های تاریخ می‌بینند و شروع به سرایش و خلق آثار ادبی می‌نماید که ریشه در فرهنگ عاشورایی دارد.
فرهنگ عاشورایی همان فرهنگ شهادت است، فرهنگ ایثار و مقاومت است.
انسان ابتدایی به حکم غریزه و برای دفاع از فرزندش گاه تنها نشانه‌هایی از دفاع و مبارزه را از خود بروز می‌دهد، انسان شرقی دارای حسن وطن پرستی است و برای دفاع از جان و مال و ناموس خود از خوشی می‌گذرد و انسان والا دین را برتر می‌شمارد و خونش را در راه دین نثار می‌کند، اینجا نه مرزها معنا دارند و نه احساس مالکیت انسانی، تنها بشر والا مد نظر است. رفتاری متعلق به تنها نوع بشر والا و بالاترین مشکل این عمل بزرگ در حماسه‌ی بی بدیل عاشوار نهفته است. شاعران و نویسندگان معنامدار بسیاری این ادبیات ایثار و شهادت را با ادبیات دفاع مقدس ایران مقایسه کرده‌اند و معتقد بودند همان تأثیر را داشته است.

آن چه بر تاریخ اسلام گذشته است از ابتدا تا امروز بازتابش در شعر شاعران دیده می‌شود.
و باور کنیم انگشتان را
که انگشتری عقیق داشت
به یغمایش برده‌اند
چرا بپرسم نامش چیست قاتل:
هیتلر،
لامل،
هوبر؟ برمو؟ بلر؟ بریا؟ بوش؟ سنان؟ شمر؟ حرمله؟ ابن ملجم؟ صدام؟ خلیفه اموی؟ خلیفه عباسی؟ متوکل؟ شارون؟ بن لادن؟
و نام دیگرش چیست قاتل؟
حالا شانه‌ات را کجا بجویم؟
سیداحمد امیراحسان (ایران)
و بدین شکل الگوها، نمادها و اسطوره‌ها، با بهره‌گیری از ظرفیت زبانی ادبیات هر زبان شکل می-گیرد،
و حماسه‌ی سودان کربلای شهادت
نوشته حماسه‌ی تاریخ در جریده خونین
به قله‌های فطزخطبه‌ی رسول زمانه
بشارتی است در این صبح نو دمیده‌ی خونین
که انفجار دگر دارد و این سپیده‌ی خونین
نصرالله یزدانی (ایران)

تاریخ ایران همیشه مورد هجوم اقوام متعددی قرار می‌گرفت که مقاومت و مبارزه را می‌طلبیده این است که برگ‌های نوشته‌ی ادبیات شعرای ما خونین است، چه‌ عارفان که بردار شدند، چه مبارزان که تا آخرین قطره‌ی خون جنگیدند و چه جنگ افروزان که خواسته یا ناخواسته معنایی برای شهادت ساخته معنایی که در قلب تمام فرزندان سرزمینشان نقش بسته است،
بسیاری از حوادث تاریخی می‌تواند نمود و برابری برای جنگ تحمیلی هم محسوب گردد، تاریخ شهادت مداری و ایثار مردان این سرزمین به گذشته‌های بسیار دور باز می‌گردد.
منصور سر بریده‌ی ما با زبان سرخ
ناخوانده گفت قصه‌ی بی انتهای خون
هر لحظه بر منازه‌ی بودن و سوگ عشق
آید هنوز بانک اناالحق ز نای خون
شعر از: نصرالله مردانی
کنار چوبه دارم بیار که چون حلاج
شهید عشق نمی‌ترسد از نظاره‌ی خون
همان
نماز سرخ شهادت بخوان که می‌آید
هنوز قهقه‌ی تیهو از مناره‌ی خون
همان
با مرکب ستاره و شمشیر و آفتاب
باز آید از کرانه ایران کلیم خون
جنگ جنگ است بیا تا صف دشمن شکنیم
صف این دشمن دیوانه‌ی میهن شکنیم
در افسانه‌ی قلعه‌ی شیطان بزرگ
چون علی فاتح خیبر شکن تن شکنیم
روح حقیقت و باور دینی در شعر شاعران و اثر نویسندگان پیداست، تنها در نمود رفتارهای انسانی می‌توان ارزش‌های والای ایثار و شهادت را مشاهده کرد. در این کوتاه سعی شد ساختار ایجاد و پیدایش این مفهوم مورد بررسی قرار گیرد و شواهد و مثال‌هایی ارایه گردد که بتواند آیینه‌ی دورنمای ادبیات ایثار و شهادت محسوب گردد، آثار بزرگ جهان و نمونه‌های والای نوشتار در این خرم به چشم می‌خورد. اشاره به حماسه‌ی کربلا می‌تواند به عنوان والاترین نمونه‌ی شهادت و انسان مداری محسوب گردد که سال‌ها ادبیات جهان را متأثر کرده است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *