پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دست‌انداز بودجه در مسیر حفاظت یوز

معاون سازمان حفاظت محیط زیست از تنگناهای حفاظت مشهورترین گونهٔ حیات‌وحش ایران می‌گوید

دست‌انداز بودجه در مسیر حفاظت یوز

حسن اکبری: توران را باید به‌شکل یک بستهٔ حفاظتی دید، اما پیش‌نیاز اجرای برنامه‌های مدیریت یکپارچهٔ آن، اعتبار مناسب است





دست‌انداز بودجه در مسیر حفاظت یوز

۸ دی ۱۴۰۲، ۲۲:۱۴

«فراز» یوز نر غالب پارک ملی توران این روزها گاهی به فنس سایت تکثیر در اسارت نزدیک می‌شود. سازمان حفاظت محیط زیست هرگونه احتمال برای زنده‌گیری فراز را تکذیب کرده، اما گروهی می‌گویند اگر «حسن اکبری»، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، دربارهٔ زنده‌گیری هشدار داده، یعنی قصد و نیتی برای انجام این کار از سوی اداره‌کل حفاظت محیط زیست وجود داشته است. گروه دیگری هم منتقد رویهٔ اداره‌کل در موضوع تخصیص بودجه به پارک ملی توران هستند و معتقدند تنها با استقلال پارک ملی «توران» مشابه آنچه در مورد پارک ملی «گلستان» شاهد بودیم،‌ شرایط این منطقه بهبود پیدا می‌کند و شاهد یک پاسخگویی درست و یکپارچه خواهیم بود. در سال‌‌های اخیر افکار عمومی ‌با حساسیت زیاد اخبار مرتبط با پارک ملی توران را دنبال می‌کند. با اینکه این منطقهٔ تحت‌مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست عنوان زیستگاه زادآوری یوز آسیایی را دارد و سایت تکثیر در اسارت هم در همین منطقه قرار گرفته است، مشخص نیست دربارهٔ سایت تکثیر و اقداماتی که در آن انجام می‌شود و دربارهٔ فعالیت‌های حفاظتی در این منطقه چه کسی مقام مسئول است و باید پاسخگوی اصلی باشد؛ «علی‌اکبر قربانلو» رئیس پارک ملی توران، «بهرامعلی ظاهری» مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان یا «حسن اکبری» معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست؟ در این گفت‌وگو به سراغ اکبری رفته‌ایم تا شاید از زبان معاون سازمان حفاظت محیط زیست پاسخ بخشی از پرسش ها را روشن شود.

شما در مصاحبه‌ای که در هفته‌های اخیر داشتید نسبت به هرگونه اقدامی‌ مبنی‌بر زنده‌گیری فراز هشدار دادید. آیا این هشدار بدان معناست که قصدی در این زمینه از سوی اداره‌کل حفاظت محیط زیست سمنان وجود داشته؟

ما شاهد شکل‌گیری یک فضای رسانه‌ای بودیم که نمی‌دانم از کجا شکل گرفت. همین موضوع سبب شد مصاحبه‌ای داشته باشم‌، هشدار بدهم و اطمینان‌بخشی کنم که هیچ قصدی برای زنده‌گیری فراز وجود ندارد. درواقع، ما می‌‌خواستیم بگوییم که حواستان باشد که هیچ اقدامی‌ برخلاف توافقات انجام نشود. دربارهٔ یوز به استان سمنان اعلام شده که هرگونه‌ برنامه‌ای دربارهٔ یوز با هماهنگی کامل با ستاد تهران باشد و بدون این هماهنگی هیچ‌گونه زنده‌گیری، بیهوش کردن و جابه‌جایی اتفاق نیفتد.

 

یکی از موضوعاتی که بارها مطرح شده است به رقابت «فیروز» و «فراز» برای جفت‌گیری برمی‌گردد. آیا واقعاً دو سال قبل که شاهد بارداری «ایران» بودیم، این رقابت تأثیرگذار بود و اگر اینطور است، چرا سال قبل شاهد چنین موفقیتی نبودیم؟

دربارهٔ رفتارشناسی یوز ما دیدگاه‌های متفاوتی را شاهدیم و نمی‌توان گفت یکی از آنها صد درصد درست و دیگری کاملاً اشتباه است. هر کارشناسی براساس مشاهداتی که دارد، مطالعاتی که در دنیا انجام گرفته و یا تجربه‌ای که کسب کرده، ممکن است نظراتی داشته باشد که کارشناس دیگری با آن مخالفت کند. در این باره که رقابت بین نرها در جفت‌گیری اثرگذار است یا خیر نیز همین موضوع وجود دارد و شاهد دیدگاه‌های مختلف هستیم. تنها نکتهٔ قابل‌اطمینان این است که ما در هیچ شرایطی قصد به اسارت گرفتن یوز نر دیگری در سایت تکثیر به‎بهانهٔ افزایش امکان و فرصت جفت‌گیری برای «ایران» را نداریم. در طبیعت تعداد یوزهای ما محدود است و تنها یوز نری که به آن محدوده مراجعه می‌کند، «فراز» است. بنابراین، «فراز» یوز نر غالب و اصلی جمعیت داخل توران است و ما نمی‌‌توانیم با زنده‌گیری ریسک حفاظت را بالا ببریم.

 

برخی کارشناسان دربارهٔ تغذیهٔ یوزهای در اسارت انتقاد دارند. آنها می‌گویند تغذیهٔ یوزها باید با طعمهٔ بزرگ زنده و لاشهٔ کامل انجام شود و شیوهٔ کنونی دارای اشکالات اساسی است.

برای تغذیهٔ یوزهایی در اسارت، جفت‌گیری، زایمان و برنامه‌های پس از زایمان پروتکل‌هایی تهیه شده است. نظر ما این نیست که براساس برداشت یا نظر یک فرد، گروه یا متخصص، مسائل را دنبال کنیم. پروتکل‌هایی هم که از آن صحبت می‌کنم، مسائل و موضوعاتی هستند که کلیات آنها از تجربهٔ پرورش یوز در آفریقا گرفته شده است و در ادامه از کسانی که روی یوز کار کرده‌اند، مشورت گرفته‌ایم. درنهایت نیز تمام این موارد جمع‌بندی و در جلسات نهایی شده است. البته ممکن است به‌شکل موردی مسائل یا مشکلاتی پیش بیاید که با مشورت افرادی مانند «پیتر کارول» که برای مباحث دامپزشکی به ما کمک می‌کند، آنها را حل کنیم. بنابراین، مسئله این نیست که با نظر یک فرد یا دخالت من به‌عنوان یک مدیر، تغییراتی اتفاق بیفتد؛ زیرا هر تغییری بایستی در قالب پروتکل رخ دهد. به‌عنوان مثال در مقطعی با مشورت متخصصین تغذیهٔ «آذر» و «توران» با گوشت مرغ متوقف و به‌جای آن کبک جایگزین شد. همچنان که گفتم با توجه به رفتارهایی که یوزها از خود نشان می‌دهند یا اتفاقاتی که می‌افتد، با هماهنگی با متخصصین رژیم غذایی تغییر می‌کند.

 

برای حل مشکل اضافه وزن ایران اقدامی انجام شده؟

ما فضایی را آماده کرده بودیم و برنامه‌مان هم این بود که در این فضا از «چیتاران» (Cheetah Run) استفاده کنیم، طعمه‌های زنده لااقل در حد خرگوش وحشی و مواردی که به حرکت مناسب‌تری نیاز دارد، در اختیار یوزها قرار دهیم. مسئله این است که تأمین چیتاران به‌دلیل اینکه وسیلهٔ تخصصی خاص است، مشکلاتی را ایجاد کرده است. از طریق یکی از سمن‌ها با کمک متخصصین داخلی این کار دنبال می‌شود و فکر می‌کنم به مراحل آخر رسیده است، ما امیدواریم با استفاده از این ابزار شرایط سایت تکثیر در اسارت بهبود یابد. واقعیت این است که نگاه ما تابه‌حال این بوده که یوز تا جایی که امکان دارد در طبیعت حفظ و هزینه‌ها نیز در همین مورد انجام شود. از همین روست که در فضای داخلی سایت تکثیر در اسارت هزینهٔ کمتری شده است. برای اینکه این محدوده و مجموعه به شرایط استاندارد نزدیکتر شود، از منابع اعتباری سازمان، خیرین و حامیان محیط زیست کمک می‌گیریم و گرفته‌ایم.

 

دربارهٔ سایت تکثیر انتقاداتی وجود دارد، مثل اینکه فضای این محدوده مصنوعی است،‌ نه سنگی دارد،‌ نه گیاهی و نه عامل طبیعی دیگری!

در این مجموعه فضاهای چوبی برای استراحت یوزها تعبیه شده است و لانه‌هایی را برایشان در نظر گرفته‌اند که در زمان‌های گرم و سرد داخل آنها می‌روند. علاوه‌براین، در فضای بزرگتر چندهکتاری هم پوشش طبیعی منطقه مانند درمنه‌زار و… را داریم که همان پوشش طبیعی توران است.

 

برای سال‌ها این انتقاد به اداره‌کل حفاظت محیط زیست استان سمنان وجود داشته که بخشی از اعتبارات این پارک را در مناطق دیگر هزینه می‌کند.

این گفته را قبول ندارم. اتفاقاً استان سمنان مناطق خوبی دارد که برعکس آنچه می‌گویید به‌واسطهٔ توران مورد کم‌توجهی قرار گرفته‌اند و می‌‌گیرند. مناطقی مانند پناهگاه حیات‌وحش خوش‌ییلاق، پارک ملی صیدوا یا پارک ملی کویر مناطق باارزش و بکری هستند که ارزش قابل‌توجهی دارند، اما به‌واسطهٔ وضعیت خاصی که یوز دارد و نگرانی‌هایی که بابت بقای این گونه داریم‌، در سایه توران قرار دارند. اعتباری که ما برای یوز در نظر می‌گیریم، اگرچه عدد قابل‌توجهی نیست، ولی برای توران است و در همین پارک هم هزینه می‌‌شود.

 

آیا استقلال توران مشابه آنچه دربارهٔ گلستان انجام شده است کمکی به بهبود شرایط نمی‌کند، یعنی هم بودجه‌‌ها درست تخصیص داده می‌شود و هم هیچ منطقه‌ای فدای دیگری نمی‌شود؟

بدون استقلال پارک ملی توران هم بسیاری از تصمیم‌ها و کارهایی که دربارهٔ این پارک انجام گرفته و می‌گیرد، با مشورت ستاد است. به‌این‌ترتیب، عملاً نقش مشورتی و حضور ما در تصمیم‌گیری‌های توران از گلستان که مستقل شده، بیشتر است. بااین‌حال، اگر توران و زیستگاه‌های مجاور یعنی لاغری و پروند، زیستگاه‌های بینابینی مانند پل ابریشم به‌علاوهٔ میاندشت و خوش‌ییلاق یا زیستگاه‌های غرب توران نظیر طرود به‌عنوان یک زیستگاه یکپارچهٔ قابل‌قبول که می‌تواند یوز را واقعاً نجات دهد، در قالب یک مجموعه مدیریت می‌شد، وضعیت بهتری را شاهد بودیم. محدوده‌ای که از آن صحبت می‌کنم بین چند استان قرار می‌گیرد و انجام این کار رایزنی سیاسی و مهمتر از آن، اعتبار به‌مراتب بهتر از وضعیت کنونی نیاز دارد. اگر چنین موردی محقق شود، در نجات یوز بسیار اثرگذار خواهد بود. به‌تازگی هم در قالب یک مصاحبه عنوان کردم که ما توران را به‌عنوان یک حیاط خلوت برای یوز می‌شناسیم و قطعاً فضا و خانه‌ای که یوز زندگی می‌کند، علاوه‌بر حیاط خلوت، به فضایی برای تعیین قلمروی جدید نیاز دارد. ما باید حتماً علاوه‌بر توران، زیستگاه‌های اطراف و کل این پارک ملی را حفاظت کنیم. در حال حاضر در محدودهٔ توران هم تمرکز ما بیشتر روی منطقهٔ امن و بخش مرتبط با پارک ملی است و بیشتر نیرو و امکانات در آنجا مستقر شده است. همچنان که بارها تأکید کرده‌ام توران را باید به‌شکل یک بستهٔ حفاظتی دید که پیش‌نیاز اجرای برنامه‌های مدیریت یکپارچهٔ آن، اعتبار مناسب است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *