پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «پریان» بلاتکلیفِ آستارا

کارزار مردمی برای احیای دو تالاب آستارا شکل گرفت

«پریان» بلاتکلیفِ آستارا

احیای تالاب معطل صدور سند مالکیت است





«پریان» بلاتکلیفِ آستارا

۶ دی ۱۴۰۲، ۲۲:۰۲

اواسط دههٔ ۸۰ که خاک‌ها بر سر «تالاب پریان» ریخته شد، اهالی محلهٔ پریان و محله‌های دیگر شهر آستارا نیز بی‌جان شدند. آنها هنوز در خاطرشان مانده وقتی پریان و دیگر تالاب شهریعنی «شیلات» زنده بودند، زندگی چه رونقی داشت. سال ۸۴ اما جاده‌ای از میان تالاب پریان گذر دادند و کم‌کم آنجا را خشک کردند. بعدها هم با مصالح پرش کردند تا دیگر خبری از نیزار، پرندگان مهاجر، قایق‌های ماهیگیری و آدم‌های خوشحال در اطرافش نباشد. تلاش‌ها برای بازپس‌گیری تالاب باعث شد در ماه‌های گذشته سازمان بازرسی کشور سند این تالاب خشک‌شده را به‌نام دولت بزند. با این اتفاق، بارقهٔ امیدی در دل فعالان آستارایی روشن شده است؛ آنها می‌خواهند پریان جان بگیرد و کارزاری برای احیای آن به راه‌ انداخته‌اند؛ کارزاری پر از بیم و امید. آنها نمی‌دانند عزم مسئولان شهری برای احیای تالاب چقدر جدی است و چقدر ممکن است تالابی بعد از دو دهه خشکی بار دیگر رنگ آب به خود ببیند. این درحالی‌است که شهردار آستارا با وجود استقبال از احیای تالاب پریان به «پیام‌ما» می‌گوید قرار است بخشی از سند تالاب به‌نام منابع‌طبیعی و بخشی به‌نام وزارت راه‌وشهرسازی زده شود.

دوازده سالش بود که تالاب «پریان» و تالاب «شیلات» را دید. آن‌وقت‌ها هر دو تالاب‌ جان داشتند، پر آب بودند و خانهٔ پرندگان مهاجر. سال‌های جوانی «مهدی نصرتی»، دبیر مؤسسهٔ زیستمان آستارا در میان شور پرواز پرندگان و خوشحالی ماهیگیران و پرآبی پریان گذشت. سال ۸۶، او ۲۲ساله بود که تالاب را با سنگ و ماسه پر کردند، پریان به رؤیای اهالی آستارا پیوست و دومین تالاب‌ بزرگ درون‌شهری کشور از بین رفت. ابتدا در سال ۱۳۸۴ جاده‌ای در قلب پریان کشیدند و تالاب را به دو نیم تقسیم کردند، بعد تا سال ۱۳۸۶ به‌صورت کلی آن را خشک کردند. در این سال‌ها تالاب چندین مالک هم پیدا کرد و عده‌ای خواستار ساخت‌وساز در آن شدند. هرچند این اتفاق نیفتاد؛ اما مسیر رودخانهٔ «مرداب» که تغذیه‌کنندهٔ تالاب بود، توسط شهرداری منحرف و تمام رگ‌های حیاتی تالاب مسدود شد. نصرتی تمام سال‌های بعد از خشکی را به یاد می‌‌آورد، اگرچه آستارا هنوز در خاطرش شهری است ساخته‌شده بر روی تالاب‌ها: «مناطق شهری و روستایی ما بر روی تالاب‌ها ساخته‌ شده‌اند. آستارا جزو معدود شهرهایی است که تالاب در داخلش دارد و شهر رشت با «تالاب عینک» شاید دیگر شهر کشور با تالاب درون‌شهری باشد. بااین‌حال، در سال‌های گذشته برای سودجویی همهٔ تالاب‌ها را ویران کردند.» او از «تالاب آق» نام می‌برد که اواخر دههٔ ۶۰ با پیشروی دریای خزر از بین رفت و همچنین، دو تالاب «پریان» و «شیلات». «سال ۹۲ تالاب شیلات را هم به همان روش که تالاب پریان را پر کرده بودند، از بین بردند. روش آنها برای خشک کردن ابتدا جاده‌کشی و بعد ایجاد اختلال در جریان آب بود. وقتی هر تکه خشک می‌شد، آن را پر می‌کردند.» 

 

تلاش‌ها برای بازپس‌گیری زمین تالاب و جلوگیری از ساخت‌وساز در آن باعث شد سازمان بازرسی کشور در ماه‌های گذشته زمین را از افراد پس بگیرد و به‌نام دولت سند بزند و این اتفاق منرجر به این شد که نصرتی و سایر فعالان با راه‌اندازی کارزاری خواهان احیای تالاب پریان شوند «ما می‌خواهیم خاک‌های ریخته‌شده در تالاب برداشته شود و مسیر رودخانه «مرداب‌» مانند گذشته از اینجا بگذرد تا آب رود به تالاب بریزد. تالاب شیلات هم در فاصلهٔ اندکی با تالاب پریان قرار دارد و احیای پریان به‌معنای احیای شیلات است.»

برای او و دیگر دوستداران محیط زیست آستارا، احیای تالاب فقط زنده کردن خاطرات زیبای گذشته نیست. آنها می‌گویند یکی از دلایل سیل‌های ویرانگر سال‌های اخیر خشکی پریان بوده است؛ چراکه این تالاب حلقهٔ واسطی بین رودخانه «مرداب‌» و دریای خزر است و با خشکی آن، مسیر آب محدود می‌شود و زمان طغیان آب، کانال جدیدی که ساخته‌اند، جوابگوی مهار آب نیست. «تالاب پریان نقش مهمی در تصفیهٔ فاضلاب و پساب شهری خواهد داشت. بسیاری از گیاهان داخل تالاب مواد آلوده‌کننده را جذب می‌کنند و با توجه به اینکه رود مرداب یکی از آلوده‌ترین رودهای کشور است، تالاب پریان می‌تواند نقش مهمی در تصفیهٔ آب رودخانه داشته باشد و بار دیگر اینجا خانهٔ امن پرندگان مهاجر شود. من نه قدرتی دارم، نه ثروتی و نه امید چندانی، اما آرزویم این است که قبل از مرگم تالاب پریان احیا شود و برای همین این کارزار را به راه انداخته‌ام.»

 

بخشی از سند تالاب پریان به‌نام وزارت راه خواهد شد

مهرماه امسال که تلاش‌ها نتیجه داد و مالکیت تالاب پریان به‌نام دولت زده شد، «سجاد ده‌ ده جانی»، بازرس کل گیلان، به ایسنا گفت «سال‌ها بود که سند برکهٔ پریان به‌نام دولت جمهوری اسلامی صادر نشده بود و این زمین که هر مترمربع آن ۱۵ میلیون تومان ارزش دارد، در آستانهٔ تصرف افراد سودجو قرار گرفته بود.» سند به‌نام دولت زده شده و حالا «میثم الوان‌پور» شهردار آستارا به «پیام‌ ما» می‌گوید این سند در حال حاضر به‌نام منابع طبیعی است، ولی گفته شده که قرار است بخشی از آن به‌نام وزارت راه‌وشهرسازی زده شود. «به ما هنوز چیزی ابلاغ نشده است، ما هم نمی‌دانیم تصمیم بر چیست. اما آن‌طور که شنیده‌ایم، قرار است بخشی از سند به‌نام وزارت راه‌وشهرسازی زده شود.» 

 

هنوز مشخص نیست چه برنامه‌ای برای آیندهٔ این منطقه در نظر گرفته شده و سند زدن بخشی از آن به‌نام وزارت راه‌وشهرسازی چه اتفاقاتی را در پی خواهد داشت. آیا قرار بر ساخت‌وساز در این منطقه است؟ آیا قرار است این منطقه محدودهٔ سبز شهری شود و یا قصد بر احیای تالاب است؟ الوان‌پور هم پاسخ دقیقی به این پرسش‌ها ندارد: «ما از احیای تالاب دفاع می‌کنیم. این شهر تالاب‌های زیادی داشته و ما هم موافق احیا هستیم، اما باید بدانید که زمین تالاب به عمق شش متر با مصالح کوهی پر شده است. چطور قرار است این منطقه احیا شود؟ من تخصصی در این زمینه ندارم، اما باید جلسات متعددی با سازمان‌ها و کارشناسان متخصص برگزار شود و دید آیا چنین چیزی ممکن است؟» او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا امکان برگرداندن مسیر رودخانه «مرداب‌» به شرایط قبلی و گذر آن از تالاب پریان وجود دارد یا خیر؟ می‌گوید «رودخانه مرداب‌، بسیار آلوده است. ما در سال‌های گذشته بارها از افرادی که فاضلاب شهری به داخل آن می‌ریزند، شکایت کرده‌ایم و پروندهٔ باز در این زمینه داریم. آیا درست است که این آب به تالاب بیاید؟ نمی‌دانم. باید طی جلسات کارشناسی این مسئله بررسی شود و ببینیم آیا تغییر مسیر رود ممکن است یا خیر.»

 

چهار دهه تلاش برای تصرف «تالاب استیل»

مرد صدایش را صاف می‌کند؛ صدایش تلخ و سرد است، اما وقتی از زیبایی‌های «تالاب استیل» می‌گوید صدا آرام و نرم می‌شود و مانند پرندگان مهاجر پر می‌گیرد در آسمان آستارا. «خورشید بیدار» دهه‌های زندگی‌اش در کنار تالاب  گذشته. او «میراب» تالاب استیل است، تنها تالاب زنده در شهر آستارا و می‌گوید بی مزد و مواجب ۴۳ سال است که آب را به مزارع هدایت می‌کند تا آبی بیش از اندازه از تالاب به مزارع اطراف نرود و تالاب خشک نشود. در سال‌های گذشته او در کنار دیگران برای زنده ماندن تالاب جنگیده و این جنگ درحالی‌است که هیچ ارگانی او را به‌عنوان کارمند خود نمی‌شناسد و حالا چندماه یکبار چندمیلیونی از ادارهٔ آب‌و‌فاضلاب به حسابش می‌ریزند «سال ۱۳۶۸ کار من اینجا جدی‌تر شد. سه سال حقوق مستمر گرفتم، اما بعد، هر سه ماه یا شش ماه یک‌بار پرداخت شد و حالا هم وضع بر همین منوال است. اینجا تک‌وتنها برای حفاظت از تالاب مانده‌ام. چون هرچه داریم از اینجاست.» او از دریچه‌های خرابی می‌گوید که باید با دست نگهشان دارد تا آب بیش از اندازه به مزارع نرود. او از ویرانی و تصاحب گستردهٔ تالاب می‌گوید و از دهه‌ها تلاش برای تصرف منطقه توسط افراد مختلف «پارسال باز هم آمدند یک بخشی را خاکریزی کنند. نگذاشتیم. زمینی پشت هتل اسپیناس به‌اندازهٔ ۱۶ هکتار را می‌خواستند خشک کنند و می‌گفتند هتل این منطقه را خریده. اینجا تالاب است، مگر ملک هتل است؟»

 

در سال‌های گذشته بارها هجوم برای ویرانی تالاب استیل هم در جریان بوده. نصرتی از اواخر دههٔ ۶۰ می‌گوید. زمانی‌که وسط تالاب استیل یعنی از پلیس‌راه آستارا-هشتپر به‌سمت روستای دربند را جاده  کشیدند و همین کار باعث شد تا نیمهٔ جنوبی تالاب خشک شود. «در حال حاضر این منطقه شالیزار شده. مساحت واقعی‌ تالاب استیل دو برابر مساحت فعلی بود.» او می‌گوید یک‌بار دیگر تلاش برای تصاحب این تالاب در سال ۹۶ به جریان افتاد. آن زمان عملیات خاکریزی به‌بهانهٔ ساخت پیست دوچرخه‌سواری در این تالاب شروع شد. نصرتی آن سال را به‌خوبی در یاد دارد و می‌گوید شش سال قبل آگاهی عمومی برای حفظ محیط زیست به نسبت دهه‌های قبل بالاتر بود و همین هم دلیلی شد تا مردم تجمع کنند و مخالفت با پروژه بالا گرفت «مؤسسهٔ زیستمان کمپینی تشکیل داد و هزار و ۶۶۴ امضا جمع کردیم. کار به مجلس کشید و موضوع در کمیسیون اصل ۹۰ بررسی شد. درنهایت شهرداری محکوم شد و جاده‌ای در تالاب استیل ساخته نشد. این اتفاق نقطه‌عطفی برای آستارا بود.»

 

بیداری هم سال‌ها تلاش برای حفظ تالاب را به‌خوبی در یاد دارد. او می‌گوید همچنان چشم طمع برای تصاحب این تالاب زیاد است و آلودگی‌های مختلف هم تالاب را تهدید می‌کند. به گفتهٔ او، در سال‌های گذشته چندباری هم صحبت از لایروبی این تالاب به میان آمده است، اما تأکید می‌کند که «آنها لایروبی را بلد نیستند. تالاب را خشک می‌کنند»؛ این جمله را قاطعانه می‌گوید. صدایش را می‌اندازد در گلویش و می‌گوید لایروبی اشتباه باعث می‌شود همهٔ آب تالاب به دریا برود و خشکی نصیب آنجا شود. او از تالاب‌های دیگر شهر باخبر است. از خشکی و مرگ ذره‌ذرهٔ آنها و نگران تالاب پریان است. تالابی که اگر روزی احیا شود، روح جدیدی در آستارا دمیده خواهد شد. «کاش این تالاب‌ جان دوباره بگیرد، شهر و مردم دوباره زنده خواهند شد.»

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *