پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ایران از دریچهٔ دوربین پژوهشگر انسان‌مدار

بزرگداشت «عباس گروسی»، مردم‌شناس، در خانهٔ هنرمندان ایران برگزار شد

ایران از دریچهٔ دوربین پژوهشگر انسان‌مدار

فرهاد ورهرام: گروسی در پژوهش‌هایش تصویری فکر می‌کرد و دنبال عدد و رقم و گرافیک نبود. او به‌خوبی می‌توانست این موضوع را در تمامی فیلم‌ها پیاده کند





ایران از دریچهٔ دوربین پژوهشگر انسان‌مدار

۲۷ آبان ۱۴۰۲، ۲۲:۵۵

ایستاده بودند به تماشای سایه‌هایی از دیروز؛ آدم‌ها به تصاویری نگاه می‌کردند که ذهن را به گذشته‌ای ندیده پیوند می‌داد. گذشته‌ای که شاید بخشی از آن اکنون وجود ندارد و حالا تصاویر آویخته به دیوار، ایران را از قاب دوربین کسی نشان می‌داد که بیش از چهار دهه دربارهٔ تاریخ و میراث فرهنگی این کشور پژوهش و همهٔ آنها را ثبت کرده است. صحبت‌های پرحرارت بین جمعیت دربارهٔ مردی بود که سال‌های عمرش را وقف شناختن ایران کرد و جمعیت هدایت شد به سالنی که قرار بود دوستان، دوستداران و همسرش دربارهٔ او سخن بگویند؛ دربارهٔ «عباس گروسی»، ایران‌پژوه و مردم‌شناس کمترشناخته‌شدهٔ ایرانی که این مراسم برای بزرگداشت آثار و فعالیت‌های او، جمعه ۲۶ آبان‌ماه در خانهٔ هنرمندان ایران برگزار شد.

«فرهاد ورهرام»، مستندساز، پژوهشگر و دوست و همکار دیرین عباس گروسی نخستین سخنران این مراسم بود: «ما به‌جز همکار، رفیق بودیم. عباس گروسی در رشتهٔ زبان و ادبیات عرب تحصیل کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در همین رشته در مؤسسۀ آسیایی دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیرازِ کنونی) دریافت کرد. او اوایل سال ۱۳۵۶ به دعوت «نادر افشارنادری» به «مؤسسۀ پژوهش‌های دهقانی و روستایی ایران» پیوست.»

ورهرام دلیل پیوستن گروسی به این مؤسسه را اهمیت تسلط او بر زبان عربی برای یکی از نظریه‌های افشارنادری دربارهٔ عشایر دانست: «افشارنادری عشایرشناس بزرگی بود و سال‌ها روی مناطقی چون کهگیلویه‌وبویراحمد کار کرده بود. او بر این نظر بود که در مناطق عشایری تمدن وجود دارد و پرسش اینجاست چطور ممکن است این تمدن‌ها می‌توانند با جامعهٔ عشایری که ابزارساز نیستند، کنار بیایند. اعتقاد داشت که ممکن است این عشایر جدید باشند. این بود که از گروسی که به زبان عربی تسلط داشت، دعوت کرد تا از بخش‌های ترجمه‌نشدهٔ تمام کتاب‌های تاریخی، جغرافیایی و سفرنامه‌ای مربوط به قرن دوم و سوم فیش تهیه کند.»

 

او در ادامه دربارهٔ شروع سفرهای مؤسسه و همکاری‌اش با گروسی گفت. گروسی زمانی که در وزارت تعاون بود با پدیدهٔ کشت دیم در منطقهٔ بوشهر مواجه شد. افشارنادری به او و ورهرام مأموریت داد تا کار مشترکی دربارهٔ انگور دیم بوشهر انجام دهند: «نتیجه‌ٔ اولین سفرمان شد گزارش «انگور دیم در بوشهر». در سفر بعد که گروسی در گروه تحقیقاتی شرکت داشت، قرار بود که یک گزارش اقتصادی-اجتماعی راجع‌به جزیرهٔ هرمز تهیه شود و به اتفاق آنجا رفتیم. اما به‌دلیل اینکه جزیرهٔ هرمز درگیر فقر شدید بود، نتیجهٔ مطالعات به‌طور محدود چاپ شد. سفر سوم هم قرار بود یک مونوگرافی در بلوچستان مرکزی و در بخش «بزمان» و روستای اطرافش تهیه شود که گروه مطالعاتی‌ای که در جزیرهٔ هرمز کار کردند، به بزمان رفتند و گروسی در بخش مربوط به تاریخ و جغرافیای تاریخی حضور داشت. درنهایت گزارشی از «الگوی سکونت در منطقهٔ بزمان» به چاپ رسید.»

 

بعد از انقلاب و دست از کار کشیدن مؤسسات، گروسی دوباره به وزارت تعاون برگشت و ورهرام هم به گفتهٔ خودش فیلمسازی را از مؤسسهٔ پژوهش‌های دهقانی به تلویزیون منتقل کرد: «این بود که اولین کار تحقیقی که به من مراجعه شد، گفتم با گروسی کار می‌کنم؛ چون او پای ثابت سفرهای تحقیقاتی است. در نتیجه فیلمی به‌نام «کاریز رویشی از باران» راجع‌به قنات به کارگردانی «ابوالحسن داوودی» ساخته شد که کار تحقیقی آن را من و گروسی بر عهده داشتیم. کار بعدی‌مان هم تحقیق برای مستند «دانه‌های روغنی» (با موضوع کشت دانه‌های روغنی در شمال ایران) بود.»

 

تحقیق برای فیلم مستند «هور دورق» (تالاب شادگان)، به کارگردانی حمید تمجیدی از دیگر فعایت‌های مشترک ورهرام و گروسی بود. اما آخرین کار گروسی در سال ۱۳۸۷ با مستند «غذاهای آیینی جندق» پایان یافت و از اینجاست که گروسی مهاجرت می‌کند. ورهرام او را بهترین فرد برای تحقیق در رابطه با فیلم‌ها می‌داند. همان‌طور که در جملاتی کوتاه به «پیام ما» هم می‌گوید: «تحقیق برای فیلم با تحقیق برای چاپ کاملاً متفاوت است. برای تحقیق در رابطه با فیلم باید تصویری فکر شود. گروسی در پژوهش‌هایش تصویری فکر می‌کرد و دنبال عدد و رقم و گرافیک نبود. او به‌خوبی می‌توانست این موضوع را در تمامی فیلم‌ها پیاده کند. گروسی کسی بود که سال‌ها با سر زدن به مکان‌های ایران، یادداشت‌برداری و عکسبرداری، آنها را معرفی کرد. بسیاری در ادامهٔ اطلاعات گروسی دنبال این موضوعات رفتند.»

 

«ایران» برای او مفهومی مقدس بود

«فرهاد نظری»، پژوهشگر تاریخ معماری و استاد دانشگاه هم به‌عنوان دومین سخنران دربارهٔ اهمیت فعالیت‌های گروسی گفت: «عکس‌های گروسی به‌خوبی نشان می‌دهند که ایرانی چه کشور غنی‌ و متنوعی است و می‌توانند نشان دهند این سرزمین چه فرازوفرودهایی را از سر گذرانده است. گروسی رسالت خود را انجام داده است. او مانند ایرج افشار، علی بلو‌کباشی و… به پیوستگی تاریخ ایران و پیوستگی فرهنگی آن اعتقاد داشت.»

 

او ماجرای اولین مواجهه‌اش با مقالات گروسی را اینگونه شرح داد: «سال‌های ۸۳ یا ۸۴ دربارهٔ مسجد «سرخ» ساوه کار می‌کردم. در جستجوی منابع به مقاله‌ای از او رسیدم. گروسی جزو معدود افرادی بود که به مسجد سرخ پرداخته بود؛ چراکه مسجد سرخ ساوه تحت‌الشعاع مسجد جامع، در سایه قرار گرفت و به آن، آنطور که باید، توجه نشده بود. این بود که کارهای ایشان را دنبال کردم. از دنبال کردن کارهای گروسی پی بردم که ایران را همهٔ ایران می‌دانست و پژوهش‌هایش معطوف به همه‌جای ایران بود و نه‌فقط جاهای توریستی. اما پژوهشگران امروزی ما از پژوهش‌های میدانی فاصله گرفته‌اند و به این نکته توجه نمی‌کنند.»

نظری دربارهٔ جنبهٔ دیگر اهمیت کارهای گروسی به «پیام ما» گفت: «زنده‌یاد گروسی پژوهشگری پُرکار بود که بنا به مأموریت‌های کاری‌اش به اقصی نقاط ایران می‌رفت. موضوع پژوهش‌های او سنت‌ها و میراث فرهنگی ناملموس جوامع عشایری، روستایی و شهری ایران بود. او و همکارانش به‌خوبی دریافته بودند که میراث فرهنگی ناملموس، بخش مهمی از داشته‌های انباشت‌شده در طی سالیان دراز است؛ حاصل تعامل انسان با زیستگاه است؛ تجربه‌ای گران‌سنگ و ثروتی یگانه است.»

 

به گفتهٔ نظری او به مقولهٔ آب و شیوه‌های سنتی مدیریت آب که از مهمترین مسائل این سرزمین بوده و هست، توجه داشت: «شیوه‌های زراعت و باغداری، خوراک‌ و پوشاک و بسیاری از جنبه‌های زندگی مردمان ایران مدنظرش بود. از نوشته‌ها و عکس‌های او می‌توان فهمید که او می‌دانسته میراث فرهنگی و طبیعی ایران دستخوش آسیب و دگرگونی است و ثبت و ضبط دانش‌ها و مهارت‌های سنتی می‌تواند گنجینه‌تی فراهم کند که آیندگان بتوانند براساس آن به پاسداری و احیای میراث فرهنگی بپردازند. به‌گمانم روزی خواهد رسید که ناگزیر از حفظ و احیای میراث فرهنگی و طبیعی باشیم؛ زنده‌یاد گروسی به سهم خود گام‌های درست و دقیقی در این راه برداشته است. ما مدیون مجاهدت‌های او و هم‌قطاران و همکارانش هستیم.»

 

او دربارهٔ مزیت میدانی بودن پژوهش‌های گروسی و اشرافش برای منابع و متون نیز توضیح داد که این موضوع باعث دوچندان شدن ارزش کارش شده است: «اما جنس و موضوعِ تحقیقات ایشان طوری بود که باید قدم در راه کوه و دشت بگذارد و از نزدیک و به‌طور ملموس با موضوع پژوهش خود مواجه شود. این رویکرد او و همکارانش دستاوردهای بی‌بدیل و شاید تکرارنشدنی داشت. خیال می‌کنم «ایران» برای او مفهومی مقدس بود و از موضوع عکس‌هایش می‌توان پی برد که پیوند او با ایران چقدر عمیق و محکم بوده است.» 

این مرمتگر آثار تاریخی بر این نظر است که کوشش‌های پژوهشی «گروسی» شایسته توجه بیشتری است: «این نمایشگاه و مراسم می‌تواند آغازی برای توجه درخور و سزاوار به میراث علمی و پژوهشی او باشد. خوش‌بین هستم و گمان می‌کنم روزبه‌روز ارزش کارهای ایشان بیشتر از پیش دانسته شود و امیدوارم گنجینه‌های دیگری چون کارهای مرحوم گروسی از پستو درآید و مورد استفاده قرار بگیرد.»

نظری در میان صحبت‌های خود اشاره کرد که عکس‌های هنرمندانهٔ گروسی با نگاهی «انسان‌مدارانه» است و تعلق او به مردم و میراث فرهنگی و اقلیم همه‌جای ایران در این عکس‌ها موج می‌زند.

  

تبدیل دانش ذهنی به دانش ملموس

«مرتضی فرهادی»، مردم‌شناس، از دیگر دعوت‌شدگان برای سخنرانی در این مراسم بود که به‌دلیل کسالت نتوانست حضور یابد. «کاوه فرهادی»، فرزند مرتضی فرهادی و پژوهشگر توسعهٔ پایدار، در صحبت‌های خود از اهمیت کارهای گروسی گفت: «میراث ناملموس فرهنگ ایرانی عکس‌های بسیاری است که باید در کنار هم گذاشت و تاریخ را بعد از آن به‌گونهٔ دیگری قرائت کرد. آنگونه که امثال استاد گروسی‌ها به این کار پرداختند. او دانش ضمنی را به دانش عینی و سپس آن را به دانش ملموس تبدیل کرد. اتفاقی که باید در سینمای مستند ما می‌افتاده است که البته در آثار افرادی چون فرهاد ورهرام و مستندسازان جوان ما امروز به چشم می‌خورد.»

به اعتقاد او، این دانش ضمنی را که دیگر اثری از آن نیست، باید از کسانی سراغ گرفت که به‌واسطهٔ عکس‌ها، فیلم‌ها و پژوهش‌های میدانی به دانش عینی تبدیل کردند و از این منظر زحمات زنده‌یاد گروسی برای ما ارزشمند است.

در بخش پایانی مراسم «پیمان یزدانی»، از برگزارکنندگان نمایشگاه دربارهٔ این رویداد توضیح داد. به گفتهٔ او «تلاش برای نمایش نقش زنان در جامعه» یکی از نکات برجستهٔ عکس‌های مردم‌نگارانهٔ گروسی از سراسر ایران است. «فخری پیغمبری» از عشق به سفر و ارتباط با مردمی بومی همسرش گفت. «مریم حیدری» هم که به همت او «سایه‌های دیروز» برپا شد و نگهدارندهٔ آرشیو عکس‌ها و نوشته‌های عباس گروسی است، از اولین آشنایی‌اش با گروسی در سال ۷۸ گفت و صحبت‌های خود را با این جمله که این مراسم «بزرگداشتی است برای همهٔ ایران» به پایان رساند. جمعیت با حضور چهره‌هایی چون «نوش‌آفرین انصاری» و «علی بلوکباشی» به بیرون از سالن برای دیدن مجدد نمایشگاه هدایت شدند.

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

تایوان جوانان را به توسعهٔ هوش مصنوعی تشویق می‌کند

گزارشی از یک رویداد آسیایی هوش مصنوعی

تایوان جوانان را به توسعهٔ هوش مصنوعی تشویق می‌کند

فناوری پیشگیری از پاندمی‌های آینده

دانشمندان واکسنی ساده ساختند که می‌تواند مقاومت بدن را حتی در برابر کروناویروس‌های ناشناخته افزایش دهد

فناوری پیشگیری از پاندمی‌های آینده

شناسایی‌شدن ۲ نقاشی جعلی با هوش مصنوعی

شناسایی‌شدن ۲ نقاشی جعلی با هوش مصنوعی

تصویب لایحه حفاظت از داده‌های شخصی در کمیسیون حقوقی دولت

تصویب لایحه حفاظت از داده‌های شخصی در کمیسیون حقوقی دولت

هوش مصنوعی مترجمان را بیکار کرد

نتایج یک نظرسنجی انجام‌شده توسط انجمن نویسندگان بریتانیا:

هوش مصنوعی مترجمان را بیکار کرد

خروج «محسن دی‌وی‌دی‌»ها از چرخۀ مصرف رسانه‌ای

ظهور پلتفرم‌های پخش آنلاین، چگونه اقتصاد کسب‌و‌کارهای عرضهٔ فیلم را تغییر داد؟

خروج «محسن دی‌وی‌دی‌»ها از چرخۀ مصرف رسانه‌ای

انتقال پر هزینه

انتقال پر هزینه

بازی موفق سیاستگذاری در زمین «نیمه‌هادی‌ها»

چگونه مالزی به یک ابرقدرت جهانی در صنعت میکرو الکترونیک تبدیل شد

بازی موفق سیاستگذاری در زمین «نیمه‌هادی‌ها»

اختصاص بیش‌از ۲۰۰۰ هکتار در 4 استان به ساخت شهرک‌های خورشیدی

اختصاص بیش‌از ۲۰۰۰ هکتار در 4 استان به ساخت شهرک‌های خورشیدی

غولی که هوش مصنوعی را به‌پیش برد

شرکتی که در فناوری ریزتراشه‌های هوش مصنوعی تحول ایجاد کرد

غولی که هوش مصنوعی را به‌پیش برد

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *