پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | خاورمیانه و دست‌های بستهٔ کنشگران محیط زیست

«ادوارد سعید»، نظریه‌پرداز عرب، سال‌ها قبل دغدغهٔ فعالان محیط زیست را این‌گونه توصیف کرد

خاورمیانه و دست‌های بستهٔ کنشگران محیط زیست

دل‌خوشی آدم‌های لوس عشق طبیعت که هدف شایسته‌ای در زندگی‌شان ندارند





خاورمیانه و دست‌های بستهٔ کنشگران محیط زیست

۱ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۰۶

«ادوارد سعید»، نظریه‌پرداز عرب، سال‌ها قبل دغدغهٔ فعالان محیط زیست را این‌گونه توصیف کرد: «دل‌خوشی آدم‌های لوس عشق طبیعت که هدف شایسته‌ای در زندگی‌شان ندارند.» شاید اگر او که روزگاری برای امنیت و ثبات در خاورمیانه تلاش می‌کرد همچنان زنده بود و نگاهی به تشدید تنش‌های سیاسی این منطقه به‌واسطهٔ معضلات بی‌شمار و عمیق محیط زیستی می‌انداخت، نگاهش به محیط زیست و فعالان این حوزه تغییر می‌کرد. در شرایطی که جهان با مسئلهٔ گرمایش زمین روبه‌روست، خاورمیانه با چالش‌های شدیدتری دست‌وپنجه نرم می‌کند. تحقیقات متعدد، عوارض گرمایش در این منطقه را به عنوان بحرانی بسیار جدی به تصویر می‌کشد.

این در حالی است که اغلب سیاستمداران و دولتمردان منطقه با نادیده گرفتن مسائل محیط زیست گویی همچنان همان دیدگاه ادوارد سعید را دربارهٔ محیط زیست و فعالان و حامیان آن دارند. افرادی که از سر شکم‌سیری در پی حفظ تنوع‌زیستی، توسعهٔ انرژی‌های پاک، بازچرخانی آب، نگهداری از دار و درخت و امثالهم هستند.
خاورمیانه که موجودیتش با نفت و سوخت‌های فسیلی گره خورده است، رفته‌رفته زیر فشار معضلات محیط زیستی حاصل از توسعهٔ ناپایدار و تغییراقلیم رو به ویرانی است. نابودی و تخریب محیط زیست را می‌توان در اشکال مختلف در کشورهای منطقه مشاهده کرد. گزارش اخیر «واشنگتن‌پست» دربارهٔ داده‌های دمایی بالا طی تابستان امسال در خاورمیانه و به‌خصوص منطقه خلیج فارس و جزایر و شهرهای ساحلی پیرامون آن تکان‌دهنده و هشدارآمیز بود. تغییراتی که تنش‌های شدید آب و خشکسالی ایجاد کرده، زمین‌های در دسترس برای کشاورزی را کاهش داده و باعث بروز و ظهور بیشتر کانون‌های گردوغبار و نهایتاً افزایش مهاجرت‌ها شده است. در میان همهٔ مشکلات محیط زیستی منطقه، کمبود آب از بزرگترین تهدیدهاست، که مهاجرت بیشتر و فزونی تنازعات و درگیری‌های محلی و منطقه‌ای را درپی دارد. با وجود برخی سیاست‌ها برای کاهش اثرات تخریبی محیط زیست از جانب تعدادی از کشورهای غرب آسیا همچون مدیریت مصرف انرژی، توسعهٔ خودروهای برقی و یا ایجاد نیروگاه‌های خورشیدی، همچنان رویکرد «محیط زیست پایدار» در تعارض با نظام حاکم بر منطقه است. نبود روحیهٔ همکاری میان دولت‌ها و فقدان عزم جدی برای تغییر نگاه به چالش‌های محیط زیست به مثابه مسئله‌ای یکپارچه، عملاً حل‌وفصل مسایل کلان محیط زیستی منطقه را با مشکل مواجه کرده است. سایهٔ سنگین اختلافات سیاسی بر سر محیط زیست خاورمیانه، مانع از درک این حقیقت شده که کشورها بیش از تلاش در مرزهای خود، به وفاق و اجماعی منطقه‌ای نیازمندند تا بتوانند از مخمصهٔ پیامدهای بغرنج تغییراقلیم، چون بحران منابع آب گذر کنند. درعین‌حال نبود فضای منزه از آلودگی سیاسی و عدم بهره‌گیری درست از ظرفیت کنشگران محیط زیست در بیشتر کشورهای منطقه، فعالان محیط زیست این کشورها را در سطح پرسشگری و مطالبه یا فعالیت‌های محدود و کوچک‌مقیاس محیط زیستی (که البته در جای خود ارزشمند است) متوقف کرده و فضای مشارکت در سیاستگذاری‌ها، به‌ویژه در امور ژئوپلتیک محیط زیست را از ایشان دریغ کرده است. در شرایطی که با وجود بحران‌های عدیدهٔ محیط زیستی در منطقه‌ای که خود از عوامل موثر انتشار کربن و تغییراقلیم است و هم قربانی اثرات برگشت‌ناپذیر آن، محیط زیست کماکان نزد حاکمان آن مسئله‌ای ثانویه و تفننی تلقی می‌شود و میراث تفکر «دلخوشان لوس عاشق طبیعت» برای مدافعان محیط زیست پابرجاست. انتظار روی خوش دولت‌ها به محیط زیست و فعالان این عرصه، مستلزم تغییر پارادایم و الگوی مسلط بر جهان سیاسی خاورمیانه هست.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *