مدیرعامل بورس انرژی در گفتوگو با «پیام ما»:
رفع انحصار صادرات برق راه توسعه تجدیدپذیرهاست
اشتباهی که نیروگاهها دارند این است که موضوع قیمت برایشان خیلی بزرگ شده در حالی که باید مسئلهشان این باشد که کل تجدیدپذیرها -فارغ از دولتی و خصوصی- در بورس بیایند و بتوانند در یک رقابت منصفانه کار کنند
۲۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۲۲
ناترازی تولید و مصرف برق در ایران به یک مسئله جدی تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان برای رفع این مشکل راهحلهایی را مطرح کردهاند. یکی از مواردی که از اهمیت زیادی در این حوزه برخوردار است توجه به عوامل شکل گیری این ناترازی است. دخالت بیش از اندازه دولت در بازار انرژی یکی از این مشکلات ریشهای است که موجب شده انگیزه بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و توسعه نیروگاهها کاهش یابد. علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی ایران در گفتوگو با «پیام ما» اظهار امیدواری میکند با کاسته شدن از دخالت دولت زمینه سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در این بخش تسهیل شود. عرضه برق نیروگاههای کشور در بورس و تسهیل صادرات برق دو نشانه دو انتظار روشن مدیرعامل بورس انرژی ایران است.
ناترازی تولید و مصرف برق در ایران به یک مسئله جدی تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان برای رفع این مشکل راهحلهایی را مطرح کردهاند. یکی از مواردی که از اهمیت زیادی در این حوزه برخوردار است توجه به عوامل شکل گیری این ناترازی است. دخالت بیش از اندازه دولت در بازار انرژی یکی از این مشکلات ریشهای است که موجب شده انگیزه بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و توسعه نیروگاهها کاهش یابد. علی نقوی، مدیرعامل بورس انرژی ایران در گفتوگو با «پیام ما» اظهار امیدواری میکند با کاسته شدن از دخالت دولت زمینه سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در این بخش تسهیل شود. عرضه برق نیروگاههای کشور در بورس و تسهیل صادرات برق دو نشانه دو انتظار روشن مدیرعامل بورس انرژی ایران است.
همانطور که اطلاع دارید تولید و مصرف برق در ایران از ناترازی رنج میبرد. توسعه نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر چقدر میتواند در کاهش این ناترازی نقش ایفا کند. سیاست بازار سرمایه برای تامین مالی این بخش چیست؟
ما در کشور با دو ناترازی روبهرو هستیم، یکی برق و دیگری گاز. از آنجا که خوراک نیروگاههای حرارتی کشور عمدتاً به گاز مرتبط است، ناترازی گاز هم بر فعالیت آنها اثرگذار است. بهطوری که چشمانداز بعدی احتمال تشدید ناترازی در حوزه گاز است. شاید در این چارچوب، ساز و کار مهم، تاسیس نیروگاههای تجدیدپذیر و استفاده از انرژیهای پاک و تامین برق کشور باشد. بعضی محاسبات نشان میدهد که در ساعت پیک کشور حدود ۱۵ هزار مگاوات کمبود برق داریم و تامین این برق بسیار حیاتی و مهم است.
از جنبهای دیگر، به لحاظ موقعیت جغرافیایی در ایران، تولید انرژیهای تجدیدپذیر توجیهپذیر است؛ برخی استانهای کشور کوریدورهای باد خیلی خوبی دارد و پهنه تابش آفتاب هم در بخشی استانهای دیگر پتانسیل مهمی است. پس توسعه انرژی تجدیدپذیر میتواند توسعهای بسیار پایدار و مهم باشد و میتواند پاسخگوی بخشی از ناترازی برق و گاز باشد.
حالا بورس انرژی در این زمینه چه کمکهایی میتواند کند؟ یک بخش تامین مالی است و بخش دیگر معاملات انرژیهای تجدیدپذیر. ما در گام نخست زیرساخت معاملات انرژیهای تجدیدپذیر را آماده کردهایم و از خردادماه امسال تابلوی برق سبز در بورس انرژی ایران راهاندازی شد. تمام نیروگاههای تجدیدپذیر کشور میتوانند به صورت مستقیم برق خود را در بورس عرضه کنند و صنایعی که مشمول استفاده از انرژی تجدیدپذیر هستند بر اساس ماده ۱۶ قانون حمایت از تولید دانشبنیان، مستقیماً از سامانههای بورس نسبت به خرید برق اقدام میکنند.
کمک دوم این است که با ورود جریان نقدینگی به نیروگاههای تجدیدپذیر، اطمینان خاطر و پایداری ایجاد میشود و قیمتهایی که در بورس کشف میشوند میتواند چشماندازی در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد که با چه رویکردی کار را پیش ببرند. این جنبههای مهمِ بحث معاملاتی است. ضمن اینکه در این بخش به دولت هم کمک میکند. از جنبه صنایع، تامین برق پایدار تسهیل میشود. بر اساس مصوبهای که وزارت نیرو دارد کسانی که برق تجدیدپذیر بخرند مشمول مدیریت مصرف و خاموشی نمیشوند. پس این موضوع میتواند از جنبههای مختلف اهمیت بالایی داشته باشد و کمک کند.
کمک دیگر از منظر تامین مالی است؛ ما در بازار سرمایه ابزارهای مختلف تامین مالی داریم و بابت این پیشنهاداتی را به نیروگاههای تجدیدپذیر و متقاضیان سرمایهگذاری دادیم. مهمترین ابزاری که میتواند در اختیارشان قرار بگیرد، صندوق پروژه است که برای راهاندازی و تکمیل و تاسیس نیروگاه تجدیدپذیر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. در کنار آن ابزارهای تامین مالی هم وجود دارد.
تجربه راهاندازی تابلوی برق سبز برای شما پیامهای مثبتی داشته و حتما چالشها و نگرانیهایی هم وجود دارد. از جمله اینکه برخی تولیدکنندگان برق نگرانند که قیمتگذاری با دخالت خصولتیها از شکل واقعی خودش خارج شود. نظر شما در این مورد چیست؟
ما در بورس دو بحث مهم را باید در نظر بگیریم. وقتی کالایی در بورس پذیرفته میشود کارکرد اصلیاش شفافیت است که از قیمت خیلی مهمتر است. بحث دوم کشف قیمت منصفانه است. تجدیدپذیرها در سالیان گذشته در چارچوب حمایتهای دولت قراردادهای خرید تضمینی داشتند. فارغ از اینکه بهای تمامشده کالایشان چه عددی است، دولتهای مختلف در چهارچوب قراردادهای خرید تضمینی با آنها وارد معاملاتی شدند و قراردادهایی را تنظیم کردند. اما آنچه در بورس اتفاق میافتد خارج از ساختارهای قراردادهای خرید تضمینی است. گرچه خوشبختانه ساتبا ساز و کارهایی را ایجاد کرده تا اگر یک نیروگاه تجدیدپذیر نتوانست برقش را در بورس بفروشد و مورد معامله قرار بگیرد، ۷۰ درصد قیمت خرید تضمینیاش را در محاسبات لحاظ میکند.
از سوی دیگر، متاسفانه به نظر من اشتباهی که نیروگاهها دارند این است که موضوع قیمت برایشان خیلی بزرگ شده. در حالی که باید مسئلهشان این باشد که کل نیروهای تجدیدپذیر -فارغ از دولتی و خصوصی- در بورس بیایند و بتوانند در یک رقابت منصفانه کار کنند تا ما سیگنالهای خوبی را به بازار بدهیم و سرمایهگذاران به معاملات ترغیب شوند.
از طرف دیگر قیمت را باید در یک بازه سالانه ببینند نه در بازههای زمانی مقطعی. در تابستان که ناترازی شدت دارد و کمبود برق داریم، قاعدتاً متقاضیان حاضرند با قیمتهای بالاتری برق خریداری کنند و در بعضی از فصول سال هم این موضوع میتواند قیمتهای پایینتری را به خود ببیند. گرچه با توجه به اینکه قانونگذار صنایع را مکلف کرده که یک درصد از میزان برق خود را از طریق تجدیدپذیرها تهیه کنند، موضوع تقاضای بازار را تا حدود زیادی حل کرده، به نظر من قیمت مسئلهای انحرافی خواهد بود در نگاهی که نیروگاههای تجدیدپذیر دارند و حاضر نیستند بیایند.
الان نیروگاههای تجدیدپذیر این را در محاسبات خود لحاظ نمیکنند. قبلاً یک قرارداد خرید تضمینی و دوره وصول مطالبات بسیار طولانی داشتند. یعنی برقشان را به ساتبا واگذار میکردند و ساتبا در مقاطعی با توجه به محدودیتهای بودجه، مبالغی را به آنها میپرداخت. خاطرم هست که در بودجه سال ۹۹ بندی آمد که سه هزار میلیارد تومان منابع از طریق گواهی صرفهجویی در اختیار نیروگاههای تجدیدپذیر قرار بگیرد. این موضوع تا زمانی که به مرحله وصول رسید حدود ۱۵ ماه با پیگیریهای فراوان طول کشید. ولی اینجا در بورس وقتی در خردادماه نماد درست شد، دوره تحویل تیرماه بود و یک نیروگاه تجدیدپذیر توانست یک ماه زودتر از تولیدش پیشفروش کند و مبلغ را دو روز بعد از انجام معامله دریافت کرد. نباید این متغیر را نادیده گرفت. اینکه انتظار داشته باشیم در بورس تضمین خرید و تضمین قیمت وجود داشته باشد، با سازوکار بورس مغایرت دارد و قاعدتاً قیمتها مبتنی بر عرضه و تقاضا و شرایطی که در بازار وجود دارد تعیین میشود.
به نظر شما در حوزه سیاستگذاری بخش انرژی باید چه موانعی برطرف شود تا سرمایهگذاری در این بخش تسریع شود؟
در موضوع صنعت برق به نظر من چند مانع عمده وجود دارد. یکی اینکه در بخشهایی از ذهن تصمیمگیران، سیاستگذاران و صاحبان صنایع برق یک خدمت بهشمار میرود، نه یک کالا. به همین دلیل انتظار دارند که این خدمت با قیمتهای بسیار نازل در اختیارشان قرار گیرد. اما همانطور که سایر صنایع کشور -مثل صنعت فولاد، پتروشیمی، لوازم خانگی، کاشی و سرامیک، صنایع معدنی و انواع صنایعی که در کشور هستند و مزیت دارند- مهم بهشمار میروند، صنعت برق هم به تنهایی یک صنعت پویاست که میتواند نقش بسیار مهمی را در توسعه کشور ما فراهم کند. پس اینجا اگر نگاهمان به برق، در جایگاه یک کالا و صنعت باشد، به فرایندهای آن کالا هم متفاوت فکر میکنیم.
موضوع دیگر تغییر سازوکارهایی است که در وزارت نیرو وجود دارد. با وجود اینکه اصل ۴۴ را در صنعت برق پیادهسازی کردیم و ۶۰ درصد نیروگاههای کشور متعلق به بخش خصوصی هستند، هنوز در بدنه وزارت نیرو چسبندگی بسیار بالایی درباره سیاستگذاری، دخالت و خرید و فروش کالا وجود دارد که این خود مانعی بسیار بزرگی است. این مانع بهخصوص در شرکتهای توزیع و توانیر خیلی جدی است. هرچند خوشبختانه با تغییرات سیاسی که در طول دو سال گذشته در وزارت نیرو اتفاق افتاده، امیدواریم بهزودی تغییرات به نتیجه برسد و اصلاح ساختاری انجام شود.
مسئله سوم به صادرات مربوط است. متاسفانه انحصار صادرات در اختیار شرکت توانیر است و راه توسعه تجدیدپذیرها این است که بتوانیم در ساعات و ماههای غیرپیک اجازه دهیم که آنها صادرات انجام دهند. این نکته بسیار مهمی است که میتواند مزیتی بالا باشد مخصوصا که ما در کشورهای همسایه هم با ناترازی جدی برق روبهرو هستیم و این ظرفیت در کشور ما وجود دارد که با افزایش صادرات برق بتوانیم این مزیت را ایجاد کنیم. خوشبختانه در این زمینه وزارت نیرو در حال اخذ رویکرد جدیدی است که بررسیهایی انجام شود و اجازه صادرات برق را بدهد و نیروگاههایی ایجاد شوند که بتوانند برای صادرات اقدام کند.
درباره ورود صنایع هم یک سری تصمیمات این است که صنایع خودشان رأسا نیروگاه بزنند. به نظر میرسد شاید چون تخصص کافی در این زمینه ندارند بهای تمام شده بالاتری را نسبت به اینکه خود صاحبان صنابع برق نیروگاه بزنند داشته باشد. الان نمیشود درباره این موضوع قضاوت کرد و باید منتظر باشیم و ببینیم آیا واقعا صنایع میتوانند نیروگاه تجدیدپذیر بزنند و بهای تمامشده آنها نسبت به بخش خصوصی که نیروی متخصص این صنعت است چه مقدار خواهد بود و چه تفاوتهایی خواهد داشت.
موضع شما درباره نیروگاههای کوچکمقیاس چیست؟ آیا این مدل نیروگاهها میتوانند به اقتصاد کشور کمک کنند؟
این بحث فنی است و متخصصان باید نظر دهند. ما در بورس میتوانیم ساز و کار معاملاتی آنها را هم فراهم کنیم و در این زمینه مطالعاتی از سالهای قبل داشتهایم و پیشنهاداتی به ساتبا دادهایم. یکی از این موارد نیروگاههای مجازی است که نیروگاههای کوچک مقیاس را در خود تجمیع کنند و حجم عرضه را افزایش دهند. همچنین گواهی انرژی تجدیدپذیر را در دستور کار قرار دادیم که با راهاندازی آنها هم نیروگاههای کوچک مقیاس فرصت عرضه برابر در مقابل نیروگاههای بزرگ را داشته باشند.
درباره گواهی برق تجدیدپذیر هم کمی توضیح دهید.
این گواهی نشاندهنده میزان برق تولیدشده برق نیروگاههای تجدیدپذیر است. تجدیدپذیرها دچار محدودیت در تولید برق هستند. این نیروگاهها متناسب با اینکه بادی، خورشیدی یا آبی هستند در برخی از ساعات شبانه روز یا فصول سال میتوانند فعالیت کنند و با نیروگاه حرارتی متفاوتند. در دنیا گواهی برق تجدیدپذیر داریم که مطالعات تطبیقیاش در ایران انجام شده و نظر کمیته فقهی هم گرفته شده است تا با همکاری سازمان بورس و ساتبا به نتیجه برسانیم. در این شرایط با توجه به برقی که نیروگاه تولید میکند گواهی برق تجدیدپذیر تعلق میگیرد و این گواهی قابلیت معامله در بورس را دارد و خریداران میتوانند درخواست اعمال میزان گواهی خریده شده و کسر آن از میزان مصرف برق اعمال را داشته باشند.
توقع مدیرعامل بورس انرژی از سیاستگذار در انرژی تجدیدپذیر چیست؟
انتظاراتی که در بورس داریم این است که سیاست کاهش تمرکز دولتی را پیگیری کنیم و سیاست به سمتی حرکت کند که کل نیروگاههای کشور امکان عرضه برق در بورس را داشته باشند و دخالت دولت بسیار کم شود. نکته دوم تسهیل کردن صادرات برق است و نکته سوم این است که سیاستها و تصمیمات برای دوره زمانی پایدار باشد و اگر تصمیم بر تشویق انرژیهای تجدیدپذیر است باید صنایع میزان مصرف برق تجدیدپذیرشان را افزایش دهند و با بازار خاموشی و کربن این زنجیره تکمیل شود.
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- تعمیر رطوبت گیر پمپ باد
- دکوراسیون سبک مدرن: توصیه و ایده ها برای خانه شما
- بررسی سه محصول سرمایشی محبوب در فصل گرما
- بهترین تریدهای فارکس: 6 خفنترین تریدر تاریخ فارکس جهان!
- بازی ماکان آریا پارسا در قطب شمال در شعبه زعفرانیه پارس پندار نهاد + ویدیو
- چطور خودمان را برای پروازهای لحظه آخری آماده کنیم؟
- طریقه نصب دستگیره مخفی کابینت هوایی
- چالشهای رزرو هتل در جزایر جنوب کشور
- بهترین برند چرم ایران کدام برند است؟
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید