پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یخچال‌های ایران آب می‌روند

یک مدیر پژوهشکدۀ مطالعات منابع آب درباره وضعیت یخچال‌های طبیعی هشدار داد

یخچال‌های ایران آب می‌روند

ضخامت یخ بزرگترین یخچال کشور در علم‌کوه 50 متر است که سالی 25 سانتیمتر آن ذوب می‌شود





یخچال‌های ایران آب می‌روند

۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۰:۰۰

شاید شما هم مثل من وقتی نخستین‌بار نام یخچال‌های کوهستانی به گوشتان برسد، تصویری تجسم کنید که مثلاً در دره‌هایی عمیق در کوه‌هایی تو در تو، برف روی برف و یخ روی یخ انبار شده است. برای من یخچال با قندیل‌های بلند و تیز بلوری که خط‌های مضرس کوه را درخشان و پر تلألو می‌کند معنا پیدا می‌کند. یا شاید هم تصویری بیشتر سفید، مانند جهان منجمد شمال و جنوب، یا آنچه در مستند «سیاره یخ‌زده» دیده‌اید: ستون‌های ستبر و سترگ از برف و یخ. شاید هم کمی فانتزی‌تر، یاد انیمیشن عصر یخبندان بیفتید و اینکه چطور روزی زمین در تصرف یخ‌ها بوده است. البته کمی که جست‌وجو کردم، متوجه شدم هیچ‌کدام این ایده‌ها هم آنقدرها از یخچال‌های طبیعی ایران دور نیست. فقط شاید خیلی خیلی کوچک‌تر از ابهت عصر یخبندانِ میلیون‌ها سال قبل، اما هنوز هم با شکوه و البته مانند بسیاری از منابع طبیعی کشور در خطر و تهدید نابودی است.
همین تصورها و گاه هشدارهای کارشناسان باعث شد تا پای صحبت «دکتر نعمت‌الله کریمی»، رئیس گروه فن‌آوری‌های نوین منابع و مصرف پژوهشکده مطالعات منابع آب، بنشینم. او معتقد است که با همین روند، حدود ۱۰۰ سال دیگر هیچ یخچالی در ایران باقی نخواهد ماند و اکوسیستمی که بر پایه این یخچال‌ها کل گرفته نیز از بین خواهد رفت.

 

وقتی می‌گوییم یخچال طبیعی، دقیقاً از چه حرف می‌زنیم؟
به‌طور کلی در دنیا دو شکل یخچال داریم، یخچال‌هایی که عموم مردم با آن آشنا هستند. همان یخچال‌هایی که در قطب‌های شمال و جنوب و مناطقی مانند آلاسکا و عرض‌های بالای جغرافیایی قرار دارند. طبیعتاً این یخچال‌ها موضوع بحث ما نیست و ما چنین یخچال‌هایی در ایران نداریم. آنچه در ایران داریم و از آن حرف می زنیم یخچال‌های کوهستانی است که عمدتاً در مناطق مرتفع که بارندگی‌ها بالا و دمای میانگین سالانه پایین تر از صفر درجه است، تشکیل می‌شود. در طول سالیان سال در این مناطق، برف و یخ انباشته‌ شده و پدیده‌ای زئومورفولوژیکی و طبیعی به نام یخچال طبیعی را تشکیل داده است. باتوجه‌به اینکه کشوری خشک یا نیم‌خشک هستیم، کسی حتی در فضاهای آکادمیک انتظار چنین یخچال‌هایی را ندارد و یخچال‌های ایران هم برای داخل کشور و هم خارج از آن ناشناخته است. ایران یازده منطقه اصلی یخچالی دارد. در بسیاری از منابع و کتب به 5 منطقه از این یازده مورد اشاره شده است. منطقه یخچالی «تخت سلیمان» یا «علم کوه» که بزرگترین منطقه یخچالی ماست، زردکوه، اشتران کوه، دماوند و منطقه سبلان 5 منطقه اصلی یخچالی ما را تشکیل می‌دهد. ما یخچال‌هایی با ابعاد کوچکتری داریم در سایر مناطق که گرچه از نظر وسعت مانند 5 منطقه اصلی نیستند، اما از جنبه کارکرد دارای اهمیت زیادی دارند.

یخچال‌ها یکی از مهم‌ترین منابع تشکیل‌دهنده منابع آب شیرین یعنی سدهای بی‌دیوار و طبیعی و خدادادی هستند. در طول فصل سرد یخچال‌ها در قالب برف و یخ، بارندگی‌ها را جمع می‌کنند و در طول فصل گرم سفره‌های آب زیرزمینی و حتی رواناب‌ها را تغذیه و در اختیار مناطق پایین‌دست خود قرار می‌دهند

چرا یخچال‌ها برای ما مهم است؟
این نکته بسیار مهمی است که به کارکرد یخچال‌ها برمی‌گردد. ما از چهار جنبه گوناگون یخچال‌هایمان را بررسی می‌کنیم. اولین و مهمترین آن این است که یکی از مهم‌ترین منابع تشکیل‌دهنده منابع آب شیرین ما یخچال‌ها هستند. یعنی یخچال‌ها سدهای بی‌دیوار و طبیعی و خدادادی هستند. در طول فصل سرد یخچال‌ها در قالب برف و یخ بارندگی‌ها را جمع می‌کنند و در طول فصل گرم سفره‌های آب زیرزمینی و حتی رواناب‌ها را تغذیه و در اختیار مناطق پایین‌دست خود قرار می‌دهند. مناطقی مانند زردکوه بختیاری، تخت سلیمان و دماوند در طول فصل گرم منابع آبشان را از طریق همین برف‌چال‌ها و یخچال‌ها تأمین می‌کنند. در کنار بحث منابع آبی، یخچال‌ها، سنسورهای طبیعی تغییر اقلیم محسوب می‌شوند. این پدیده با پیشروی‌ها و پسروی‌هایی که نشان می‌دهند، بیان‌کننده وضعیت اقلیمی ما در دوره‌های گذشته و البته آینده هستند. به‌ویژه با وجود ابزارهای که امروز در اختیار داریم می‌توانیم متوجه شویم که در طول نیم‌قرن گذشته چه تغییراتی داشته‌اند. حتی می‌توانند به ما بگویند چه آب و هوایی در قرن گذشته تجربه کردیم. یکی دیگر از جنبه‌های مطالعه یخچال، میکروکلیمایی است که در پیرامون آن شکل گرفته است. وقتی این میکرواقلیم محلی در اطراف یخچال شکل می‌گیرد گونه‌های خاص گیاهی و جانوری، در حقیقت تنوع زیستی محلی مخصوص به همان منطقه ایجاد می‌شود. این گونه‌های مخصوص، در مناطق یخچالی و اطراف یخچال‌ها زندگی می‌کنند و حیاتشان وابسته به حیات یخچال‌هاست. به‌عنوان مثال گونه خاصی از موش فقط در منطقه یخچالی علم‌کوه زندگی می‌کند که آن را در هیچ نقطه دیگری از کشور نمی‌بینیم. طبیعی است که با پسروی یا از بین رفتن یک یخچال اکوسیستم وابسته به آن نیز از بین می‌رود و بسیاری از این گونه‌ها منقرض می‌شوند. کارکرد چهارم یخچال‌ها اما بحث مخاطرات است. ما در طول سالیان اخیر با پدیده‌ای به‌نام سیل‌های یخچالی مواجه هستیم. مشهورترین آن سیل سال 90 در منطقه علم‌کوه که منطقه کلاردشت را دچار خسارت کرد یا سیل‌های دره‌گزنک در دماوند است که به‌دلیل ذوب ناگهانی یخ‌ها رخ داده‌اند. بنابراین ما با سیستم‌های این یخچال‌ها را پایش می‌کنیم تا خسارت‌های ناشی از این حوادث را به حداقل برسانیم.

بیشترین اثر ذوب شدن یخچال‌ها بر اقلیم‌های محلی است. اگر یخچال علم‌کوه ذوب شود، بر کلاردشت مؤثر است یا زردکوه شهرکرد را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این تأثیر بسیار زیاد خواهد بود و می‌تواند منجر به پدیده‌های اجتماعی‌ای مانند مهاجرت و آسیب‌های ناشی از آن شود

می‌توانید در بازه زمانی 50 ساله وضعیت یخچال‌های ایران و آنچه پیش روی آنان است را تشریح کنید؟
خوشبختانه با ابزارهای نوین از جمله تصاویر ماهواره‌ای و پهپاد‌ها می‌توانیم رصد نسبتاً دقیقی داشته باشیم. سعی کردیم در چند یخچال پایلوت که بزرگترین یخچال‌هایمان هستند، پایش را در بازه‌های زمانی یک یا دو سال انجام دهیم و به نتایج قطعی‌تری از وضعیت آن‌ها برسیم. در یخچال علم‌کوه به‌عنوان یخچال اصلی و معروف‌ترین یخچال ایران، همچنین بزرگترین و ضخیم‌ترین یخچال ما که میانگین ضخامت یخش 50 متر است نیز متأسفانه پیش‌بینی‌های خوشحال‌کننده‌ای نداریم. این عدد در مورد یخچال‌های زردکوه کمتر است. یخچال‌های دماوند البته ماجرایی کاملاً جدا دارند که به‌دلیل شیب بسیار زیاد و نزدیک به خط عمود در دره‌ها، تقریباً اندازه‌گیری آن‌ها بسیار سخت است. برآوردهای ما نشان می‌دهد که میانگین سالانه، نزدیک به 25 سانتیمتر از ضخامت یخچال‌های ما کم می شود. البته این عدد سال به سال متفاوت است. یعنی در بهترین حالت، اگر اوضاع بدتر نشود؛ که البته پیش‌بینی‌های اقلیمی می‌گوید شرایط بغرنج خواهد شد و ما در 100 سال آینده چیزی به‌عنوان یخچال نخواهیم داشت. این برآورد در مورد بزرگترین یخچال‌های ماست. طبیعتاً یخچال‌های کوچک‌تر ما زودتر ذوب می‌شوند و از بین می‌روند. یعنی آیندگان ما احتمالاً پدیده‌ای به نام یخچال طبیعی نخواهند داشت. بیشترین اثر این ذوب شدن بر همان اقلیم‌های محلی است. مثلا اگر یخچال علم‌کوه ذوب شود، بر کلاردشت مؤثر است یا زردکوه شهرکرد را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این تأثیر بسیار زیاد خواهد بود و می‌تواند منجر به پدیده‌های اجتماعی‌ای مانند مهاجرت و آسیب‌های ناشی از آن شود. کل یخچال‌های ما مساحتی حدود 34 کیلومتر مربع دارد که نسبت به پهنه کشور عدد بزرگی نیست اما این به این معنا نیست که بر جوامع محلی بی‌تأثیر است. به‌ویژه یخچال علم‌کوه و اشترانکوه به‌شدت بر زندگی عشایر منطقه و منابع آب در اختیار آنان مؤثر است .
در مطالعات شما، مهمترین تهدیدها و مخاطرات حیات یخچال‌ها چه بوده و هست؟
طبیعتاً تغییر اقلیم و گرمایش زمین مهم‌ترین چالش پیش روی یخچال‌هاست. اثر انسانی در معنای عمومی کمتر بر آن مؤثر است؛ چرا که به د‌لیل جغرافیای قرارگیری تا حدود زیادی از دسترس افراد عادی دور است، گرچه مثلاً در بازه‌های زمانی خاصی، 10 هزار نفر برای کوهنوردی به علم‌کوه یا دماوند بروند. افرادی که حتی سرویس بهداشتی برایشان طراحی نشده و طبیعتاً مخرب این منطقه هستند. اما به نسبت سایر مخاطرات دارای اهمیت کمتری هستند. صنایع مستقر در محدوده‌هایی که ممکن است حتی محدوده یخچال‌ها به نظر نیایند بر آن‌ها مؤثرند. زمانی‌که ما یک لایه از یخ یا برف را به‌صورت پروفیل برمی‌داریم در لایه‌های زیرین لایه‌های آلودگی و غبار مشاهده می‌شود و این نشان می‌دهد که عمق فعالیت انسانی تا چه حد بر طبیعت اثرگذار است. حتی می‌بینیم در این مناطق هم طوفان‌های گردوغبار رخ‌ داده است. نباید فراموش کنیم که عامل تغییر اقلیم نیز بشر است و هر اقدامی برای کاهش اثرات آن به نفع حفاظت یخچال‌هاست.
متولی مستقیم پایش و حفاظت یخچال‌ها کدام دستگاه است؟ گویا هیچ نهادی مستقیم مسئولیت آنها را نمی‌پذیرد.
یکی از مشکلات ما این است که در کشور متولی برای پدیده یخچال‌ها وجود ندارد. در حال حاضر تنها مرکزی که در ایران کار مطالعاتی و تحقیقاتی بر یخچال‌ها انجام می‌دهد، مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیروست که سعی می‌کند سیستم‌های پایش و مانیتورینگ در مناطق یخچالی ایجاد کند. تقریباً این پدیده یک عارضه میان‌بخشی به حساب می‌آید که به فراخور اتفاقات ممکن است به این مسئله ورود کنند. اما اگر می‌خواهیم یخچال‌ها از بین نرود، سازمان‌هایی مانند حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی و آبخیزداری، فدراسیون کوهنوردی، شرکت آب منطقه‌ای می‌توانند اقدام‌های لازم در حوزه اختیارات سازمانی خودشان انجام دهند. ما نیاز داریم که همه این سازمان نسبت به یخچال‌ها احساس وظیفه کنند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر